Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 خرداد، ۱۳۹۰ مفهوم سیستماتیک... سیستماتیک و رده بندی: سیستماتیک از کلمه یونانی Systema به معنی روش و پسوند ic به معنی مربوط به،درست شده است.کار اصلی علم سیستماتیک بررسی تنوع موجودات زنده گیاهی و جانوری است.سیستماتیک از یکسو صفات و ویژگی هایی را که قرابت و نزدیکی گونه ها یا گروه های بالاتر رده بندی را تشکیل میدهند،بررسی و از سوی دیگر صفات و اختصاصاتی که این گروه ها را از یکدیگر دور میسازد،مورد مطالعه قرار میدهد و سرانجام ارتباطات کلی آنها را با یکدیگر و محل قرار گرفتن هریک را در مکان خاص خود از نقطه نظر رده بندی مشخص میسازد. بطور کلی میتوان گفت سیستماتیک عبارت از مطالعه علمی انواع و کیفیت تنوع و گوناگونی موجودات زنده و بررسی هر گونه خویشی و ارتباطات ریشه ای یا نسبی موجود بین جانداران نیست،بلکه این کلمه بعد وسیع تری دارد و کلیه ارتباطات زیستی موجود بین جانداران مورد نظر و سای نزدیکان آنها را از دیدهای مختلف فیزیولوژیک،اکولوژیک و غیره بررسی مینماید. واژه Taxonomy مرکب از دو کلمه taxis به معنای ترتیب و nomos به معنای قانون تشکیل شده است. تاکسونومی عبارت از تئوری و اجرای طبقه بندی موجودات زنده میباشد.با استفاده از این روش،محل خاص هر گونه یا هر گروه بالاتر از صنف گونه را میتوان مشخص نمود. گرچه علم سیستماتیک از زمان ارسطو آغاز گردیده است،با این وجود میتوان گفت که سیستماتیک مدرن از زمان لینه آغاز گردید. لینه معتقد بود که هر گونه،یک واحد مجزای ساختمانی است که بوسیله خداوند به همان شکل خلقت شده و تا ابد به همان صورت باقی میماند ولی بررسیهای بعدی دانشمندان بویژه طرفداران نظریه تکامل،نظریه لینه را رد کردند و در یکی دو قرن اخیر تغییرات وسیعی در این زمینه بوجود آمده است. کار مهم لینه،پیشنهاد سیستم دو اسمی برای موجودات زنده بود که امروزه نیز به همان روش و بصورت استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد.در اواخر قرن نوزدهم، دانشمندان بمنظور بررسی موجودات زنده از نقطه نظر تکامل،روش نسبتا جدیدی را برای نشان دادن ارتباطات تکاملی موجودات ابداع نموده اند و آن ترسیم ارتباطات فیلوژنیک بصورت درختهای تکاملی میباشد. برای این منظور یک یا دو ویژگی خاص که در هر گونه از جانوران وجود دارد انتخاب و آن گروه را نسبت به گروه های پیشین و پسین،دوباره بوسیله یک یا دو ویژگی بارز مجزا کرده و همواره ارتباطات فیلوژنیک آنها مورد توجه قرار میگیرد.در این روش دو نقطه ضعف وجود دارد، یکی اینکه همواره ارتباطات تکاملی موجودات اجبارا بصورت خطی نشان داده میشود،دوم اینکه محلهای انشعاب در شاخه های تقسیم شده، تا حدودی بستگی به اطلاعات و نظریات سیستماتیست یا تاکسونومیست مربوطه دارد. 2 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 خرداد، ۱۳۹۰ یکی از درختهای تکاملی که اصطلاحا کلادوگرام(Cladogram) یا شاخه بندی نامیده میشود، cladism به معنای انشعاب است و افراد معتقد به آن عقیده دارند که جانوران از شاخه های خاصی منشعب شده اند. این واژه از کلمه clad بمعنای شاخه گرفته شده است. کلادوگرامها با در نظر گرفتن ارتباطات ژنتیکی و تکاملی موجودات رسم میشود. امروزه کارهای سیستماتیک را بر این اساس انجام میدهند. Hening(1966) برای اولین بار این عمل را انجام داد و پس از وی دانشمندان دیگری کلادوگرامهایی را بوجود آوردند. برای کار سیستماتیک باید یکسری صفات خاص و قابل اعتمادجانوران را مدنظر قرار داد. پس در وهله اول برای یک سیستماتیست و در درجه دوم برای یک تاکسونومیست آنچه اهمیت دارد، یکسری صفات خاص است که این صفات را «صفات تاکسونومیک» میگویند. ویژگی یا صفتی که برای مشخص کردن یا جدا کردن یک گونه از گونه دیگر به کار میرود،صفت تاکسونومیک نامیده میشود و آن عبارت از صفت یا صفاتی است که بر مبنای آنها دو گروه نزدیک جانوری به یکدیگر تشابه داشته یا از یکدیگر متمایز میگردند. بطور کلی سه نوع صفت وجود دارد که عبارتند از: 1)صفات قابل اعتماد،مانند تعداد مهره های بدن یا داشتن باله چربی یا شکل ظاهری اسپرماتوزویید 2)صفات غیر قابل اعتماد مانند رنگ 3)صفاتی که قابل اعتماد و گاهی غیر قابل اعتمادند،مانند رنگ که در پروانه ها قابل اعتماد و در برخی از ماهیها غیر قابل اعتماد است. اهمیت کار یک سیستماتیست در این است که ابتدا صفات را شناسایی مینماید،سپس این صفات را در انجام تاکسونومی بکار میبرد. در سالهای اخیر دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که برای انجام یک تاکسونومی درست و موفق،بهتر است جمعیتها بجای افراد مورد بررسی قرار گیرند. ارزش صفات تاکسونومیک: هرچه صفتی بتواند اطلاعات بهتری را در اختیار دانشمند رده بند(سیستماتیست) قرار دهد ارزش بیشتری دارد،یعنی در واقع ارزش هر صفت بستگی به اطلاعاتی دارد که آن صفت در اختیار سیستماتیست قرار میدهد. در گذشته بیشتر دانشمندان فکر میکردند که هر صفت بوسیله یک ژن بوجود می آید، ولی بررسی های تکاملی و ژنتیکی بعدی این نظریه را رد کردند و مشخص شد که هر صفت ممکن است بازده عملکرد چندین صفت باشد. معمولا بیشتر صفات عمده و قابل اعتماد وابسته به سیستماتیک،آنهایی هستند که دارای پیچیدگی های ساختمانی مهم و زیاد ژنتیکی باشند. پس هر صفتی که بتوند تشابهات یا اختلافات موجودات و طبیعتا گروه های نزدیک جانوری را متمایز سازد، آن صفت از نقطه نظر سیستماتیک حائز اهمیت است. تاکسون(taxon):به گروهی از جانوران گویند که از نقطه نظر سیستماتیک،دارای ارزش طبقه بندی باشند. یک تاکسون میتواند گونه،جنس،خانواده،راسته،رده و یا شاخه باشد زیرا موقعیت آن بگونه ای است که معمولا نمیتواند تحت تاثیر عوامل زیست محیطی قرار گیرد. تاکسون میتواند زیر گونه باشد ولی نمیتواند نژاد باشد چون نژاد بشدت میتواند تحت تاثیر شرایط زیست محیطی قرار گیرد.لازم بذکر است در رده بندی جدید،زیرگونه جایگاهی ندارد ولی هنوز هم در ایران برای ماهیهای شمال و جنوب، چندین زیر گونه برای ماهیها وجود دارد. 2 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 خرداد، ۱۳۹۰ انواع صفات تاکسونومیک: از زمان ارسطو،صفتهای ساختاری یا مورفولوژیک،بیش از هر صفت دیگر مورد اینکه اشکالات دانشمندان پیشین را برطرف مینمایند،موارد تازه و مهمتری را به این علم بیفزایند. سیستماتیست موفق کسی است که تقسیم بندی را بر مبنای تعداد زیادی از صفات انجام دهد. عمده ترین صفات تاکسونومیک عبارتند از: 1)صفات ساختاری یا مورفولوژیک(morphological characters) 2)صفات بوم شناختی یا اکولوژیک(ecological characters) 3)صفات فیزیولوژیک(physiological characters) 4)صفات رفتاری(behavioral characters) 5)صفات جغرافیایی(geological characters) 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده