نقد و بررسی به همسرم چه بگویم؟

[peyman sadeghian 30244]

سعی کنید در زمان حال زندگی کنید...گفتن یا نگفتن بعضی مسائل فقط تنش و بد بینی رو بیشتر می کنه.

حالا یه دختری روی می بینید روزی 100 بار می گه : من خواستگاره دکتر مهندس داشتم. شوهرشم می گه: فعلا" که من شوهرتم ...خب که چی؟

حرف شمادرصورتی درسته که هردوطرف رعایت این موضوع روبکنند.نه اینکه مثلاخانوم یاآقامیخوادازکنه وبنه یه موضوع درگذشته طرف مقابل سردربیاره

اما دوست نداره ازگذشته خودش حرف بزنه زندگی مشترک یعنی همین یعنی هرچی ازطرف مقابلت میخوای اول خودت داشته باش ورعایت کن بعدطرف مقابل روازش توقع داشته باش که این کارروواست انجام بده.

[Mahnaz.D 61915]

منم با شما موافقم آدم بايد بتونه توي حال زندگي كنه منم خيلي سعي ميكنم كه اينجوري باشه ولي بعضي چيزارو اصلا نمي شه به حال خودش بسپاري تو بعضي چيزا حتما بايد به فكره آينده بود...

خب آره بعضی چیزا.

مثلا" طرف دور از جون یه بیماریه بدی داشته یا داره. نمی تونه پنهان کنه که. چون به هر حال این قضیه روی زندگی تاثیر می ذاره. هر کاری می خواد بکنه دستو دلش می لرزه.:banel_smiley_52:

یه بیماری ساده مثل قند. می دونید اگه یه وقتایی قند خون پایین بیفته چقدر بد می شه؟ حالا فکر کنید زن یا شوهر اینو ندونن. بگن چیزی نیست فشارش افتاده! بعد بفهمن بعله...قند خون بوده و خبر نداشته کسی...خب بد می شه دیگه :icon_razz:

[Mahnaz.D 61915]

حرف شمادرصورتی درسته که هردوطرف رعایت این موضوع روبکنند.نه اینکه مثلاخانوم یاآقامیخوادازکنه وبنه یه موضوع درگذشته طرف مقابل سردربیاره

اما دوست نداره ازگذشته خودش حرف بزنه زندگی مشترک یعنی همین یعنی هرچی ازطرف مقابلت میخوای اول خودت داشته باش ورعایت کن بعدطرف مقابل روازش توقع داشته باش که این کارروواست انجام بده.

به نظر من همه چی دو طرفست. بعدشم وقتی دو نفر با هم رو راستن و میگن: اوکی همه چیزو می دونیم در مورد هم اما تو سره هم نمی زنیم و یاد آوریشون نمی کنیم. همین جا همه چی از صفر شروع می شه.

اینجوری بهتر نیست؟

[peyman sadeghian 30244]

به نظر من همه چی دو طرفست. بعدشم وقتی دو نفر با هم رو راستن و میگن: اوکی همه چیزو می دونیم در مورد هم اما تو سره هم نمی زنیم و یاد آوریشون نمی کنیم. همین جا همه چی از صفر شروع می شه.

اینجوری بهتر نیست؟

احسنت

این طرزتفکرشماقابل ستودن است.

مطمئنااینگونه زندگی روآغازکردن آرزوی هرزوجی هستش

امامتاسفانه خیلی ایده آله چون خواه ناخواه مخصوصاازجانب خانومهااین قضیه زیاداتفاق میافته

که گذشته آقاروتوسرش میزنند ودائم سرزنشش میکنند.بحثهای قدیمی راپیش میکشندوبحثهایی رانبش قبر میکنندکه تمام شده است ازنظرشوهر.نمیخوام بگم تو مردها این قضیه نیست هست اماقبول ندارید درخانومها این قضیه بیشترهست؟

[Mahnaz.D 61915]

احسنت

این طرزتفکرشماقابل ستودن است.

مطمئنااینگونه زندگی روآغازکردن آرزوی هرزوجی هستش

امامتاسفانه خیلی ایده آله چون خواه ناخواه مخصوصاازجانب خانومهااین قضیه زیاداتفاق میافته

که گذشته آقاروتوسرش میزنند ودائم سرزنشش میکنند.بحثهای قدیمی راپیش میکشندوبحثهایی رانبش قبر میکنندکه تمام شده است ازنظرشوهر.نمیخوام بگم تو مردها این قضیه نیست هست اماقبول ندارید درخانومها این قضیه بیشترهست؟

بد بینن خو :icon_razz:

[peyman sadeghian 30244]

بد بینن خو :icon_razz:

خوب علت اصلی ایجاداین بحث هم همینه.

متاسفانه این خصلت دربعضی خانومهاباعث ایجاداین طرزتفکردرآقایون میشه که نبایدهمه چیزروباخانومادرمیان

گذاشت.چون ممکنه ده سال بعدمجبوربشی راجع بهش جواب پس بدی

[Mahnaz.D 61915]

خوب علت اصلی ایجاداین بحث هم همینه.

متاسفانه این خصلت دربعضی خانومهاباعث ایجاداین طرزتفکردرآقایون میشه که نبایدهمه چیزروباخانومادرمیان

گذاشت.چون ممکنه ده سال بعدمجبوربشی راجع بهش جواب پس بدی

چقدر سخت می گیری...حالا کوووووووو تا 10 سال دیگه.

کسی که بد بینه یه کم مریضه به همه چیز شک داره!

[peyman sadeghian 30244]

:

چقدر سخت می گیری...حالا کوووووووو تا 10 سال دیگه.

کسی که بد بینه یه کم مریضه به همه چیز شک داره!

 

دستت دردنکنه مهناز.مریض هم شدیم:icon_pf (34):

خوب من چکارکنم شماخانومها عادت داریدتو اینجورمواقع حافظه جانبی داریدواسه ذخیره اشتباهات شوهرحالاچرامنو دعوامیکنی؟ :w13:

ای خدا :w74:

 

من چکارکنم شمافقط کافیه شوهریه اشتباه درگذشته بکنه حالابیاد خودش به شمابگه سندش میکنید واسه روزمباداروکنید

[Mahnaz.D 61915]

:

 

دستت دردنکنه مهناز.مریض هم شدیم:icon_pf (34):

خوب من چکارکنم شماخانومها عادت داریدتو اینجورمواقع حافظه جانبی داریدواسه ذخیره اشتباهات شوهرحالاچرامنو دعوامیکنی؟ :w13:

ای خدا :w74:

 

من نگفتم نو مریصی که

بدبینی بیماریه. :w13:

کم فکر این چیزا رو بکن ...سخت می گیری :w13:

حالا من بعدنی یه خاطره می گم از همین یادآوری گذشته می ترکی از خنده

[EOS 14528]

ممنون بابت این طرح این موضوع

 

1)چه موضوعاتی را باید به همسرآینده از گذشته خود بگم؟

 

به نظر من هر چیزی از گذشته که می تونه در آینده نقش حتی خیلی جزیی داشته باشه باید با طرف مقابل مطرح بشه

 

2)چه موضوعاتی برای همیشه باید مسکوت بماند؟

 

به هر حال یه سری مسائل هستن که حتی بعد از ازدواج ، باز هم جنبه خصوصی دارن و به نظر من گفتن این طور مسائل به هیچ عنوان ضرورتی نداره (به طور مثال : مسائل خانوادگی و مسائل بین روابط دوستانه و ........) ؛ این امر موجب می شه که حد و حدود ها هم مشخص بشه

البته گاهی هم گفتن و توضیح و تشریح بیش از اندازه بعضی از مسائل می تونه مشکل ساز باشه ( به طور مثال تعریف از رابطه های و یا جنسی گذشته و ........) نه این که کاملا داشتن این روابط رو منکر بشین اما تنها در حدی که به طرفتون بگین اصلا رابطه ای (عاطفی و .....) در کار بوده یا نه ؟ و اگر بوده تا چه حد بود ؟

 

3)وچه موضوعاتی بعدهاوبه مرورگفته شود؟

 

خب می شه اهمیت حوادث گذشته رو با توجه به شناختی که از طرف مقابل دارین دسته بندی کنین؛ شاید به این ترتیب حس کنین که باید همه مسائل قبل از ازدواج گفته بشه و یا شاید با توجه به اون شناخت فکر کنین که خیلی از مسائل اصلا براش اهمیتی نداره که بازگو بشه

[morvaridtalaee 2591]

سلام

به نظر من هرچه دو خانواده از نظر سطح فرهنگ و از نطر اقتصادی به هم نزدیک باشن بهتر می تونن هم دیگر ور درک کنن و صادق باشن

مثلا کسی که در یه خانواده فرهنکی و کم جمعیت بزرگ شده با کسی که تو یه خانواده پر جمعیت و از نظر سطح سواد پایین هستن به درد هم نمی خورن چون مشکلاتشون فرق داره و تو زندگی هم تو درد سر می افته

[peyman sadeghian 30244]

شاید اصل تفکری که باعث شد این تاپیک زده شود این باشد:

 

من بیشتر همسرانی را دیده ام که درطول دوران زندگی مشترک از احساسات وعواطف خود صحبتی نمیکنند به خصوص بانوان گرامی!!!!!!وبر این عقیده ان که شوهرم خود باید احساسات مرا کشف کند!!

براستی چرا؟مگرشوهران شما علم غیب دارند؟هزاری هم شوهران شما با زنان ودختران دیگر مراوده داشته باشند دلیل نمیشود نسبت به شما وعواطف شما شناخت کافی پیدا کرده باشند؟

 

آیااین درست است که احساسات وناراحتی های خودرا از همسرخود مخفی کنید؟

[EOS 14528]

آیااین درست است که احساسات وناراحتی های خودرا از همسرخود مخفی کنید؟

 

نه به نظر من باید دلیل ناراحتی گفته بشه چون طرف مقابل دلیل ناراحتی رو ندونه که نمی دونه مشکل چیه و باید چه طور رفعش کنه !

البته اگر یه اشتباه بارها و بارها تکرار می شه دیگه تکرارش لزومی نداره و باید جدی اقدام کرد

هر چند در مورد خودم همه این ها حکم شعار رو داره و بیشتر می ریزم توی خودم تا این که به طرف بگم تا بتونم مشکلم رو حل کنم