ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ در مورد موضوع اولی که مطرح شد منم مثل خیلی از دوستان معتقدم نباید خیلی به جزئیات روابط گذشته پرداخت ...همین که در جریان کلیات قرار بگیریم کافیه خوبه!!!ممنون از همکاری ومشارکت خوب شما عزیزاندربیشتر جوابها گفته شده که از گذشته نباید چیز زیادی گفته بشه.خوب تااینجا قبول!!! حال شرایطی را درنظربگیرید که خودشخص(خانوم یاآقا فرق نمیکنه)خودش ازتون سوال میکنه راجع به گذشته تون ووقتی سوال میکنه قطعانمیشه دروغ گفت چون مسلما خودش هم دنبال جواب میره دراین مواقع چه باید کرد؟ به نظر من کنجکاوی بیش از حد توی گذشته طرفین بیشتر مشکل سازه تا حل کننده مسائل چون بعضی روابط هست که ندونستنش بهتر از دونستنشه جزئیات یه رابطه ای که قبلا وجود داشته جز اینکه هر دو طرف و دل چرکین کنه و بعد ها توی دعواها یا بحثا عاملی بشه برای تحقیر کردن یا ناراحت کردن همدیگه به نظرم هیچ فایده دیگه ای نداره اگر موضوعی هستش که برملا شدنش توی اینده مشکل ساز میشه و بعدا اگه طرف بفهمه ممکنه زندگی دوطرف دچار مشکل جدی بشه همون اول گفته بشه بهتره که دوطرف تصمیمشون و بگیرن که میتونن قضیه رو هضم بکنن یا نه در غیر اینصورت به نظرم کنجکاوی بی مورده... خوب پس پیش از ازدواج باید فقط اون قسمت از گذشته عنوان بشه که حال وآینده مارو درگیر میکنه وبقیه موارد باید مسکوت بمونه!تا اینجا درست؟ سوال بعدی ما داخل زندگی میشه وقت مراحا آشنایی وازدواج تمام شد وفرد وارد زندگی شد دراون موقع چه مواردی به ذهن شما میرسه که باید مطرح بشه؟چه مواردی درزندگی مشترک باید یا گفته نشه یاکم کم گفت؟ علایق و سلیقه ها باید گفته بشه به نظرم دو طرف نباید فک کنن که غرورشون زیر سوال میره یا چیزی مشابه این یا حتی اگر دوست ندارن مستقیم به هم بگن بهتره یه جوری طرف و متوجه کنن در مورد چیزایی که دوست دارن همسرشون انجام بده ... درمورد چیزایی هم که نباید گفته بشه به نظرم مخرب ترین چیزی که اگه گفته بشه میتونه همسر ادم و از زندگی سرد و حتی افسرده کنه مقایسش با شوهر دختر خاله و نامزد دختر یا پسر همسایه یا حتی پدر یا مادر خود آدمه به نظرم اینکه ایرادای همسرمون و بدون مقایسه با دیگران بهش گوشزد کنیم خیلی تاثیرش بیشتره (نمیدونم جوابم منظور سوال بود یا نه ) 7 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ در مورد موضوع اولی که مطرح شد منم مثل خیلی از دوستان معتقدم نباید خیلی به جزئیات روابط گذشته پرداخت ...همین که در جریان کلیات قرار بگیریم کافیه میتونی مثال بزنی چه مواردی به صورت لیست وارموارد کلی حساب میشه؟مثلا اگه سوال بشه آیا درگذشته روابطی داشته ای یا نه؟بهترین جواب چیه؟ اگر موضوعی هستش که برملا شدنش توی اینده مشکل ساز میشه و بعدا اگه طرف بفهمه ممکنه زندگی دوطرف دچار مشکل جدی بشه همون اول گفته بشه بهتره که دوطرف تصمیمشون و بگیرن که میتونن قضیه رو هضم بکنن یا نه در غیر اینصورت به نظرم کنجکاوی بی مورده... خوب کنجکاوی رو نمیشه همه جا بیمورد دونست اما دراینجا باشماموافقم چون همونطور که گفته شددونستن خیلی چیزهابه ضررزندگی مشترکه علایق و سلیقه ها باید گفته بشه به نظرم دو طرف نباید فک کنن که غرورشون زیر سوال میره یا چیزی مشابه این یا حتی اگر دوست ندارن مستقیم به هم بگن بهتره یه جوری طرف و متوجه کنن در مورد چیزایی که دوست دارن همسرشون انجام بده ... درمورد چیزایی هم که نباید گفته بشه به نظرم مخرب ترین چیزی که اگه گفته بشه میتونه همسر ادم و از زندگی سرد و حتی افسرده کنه مقایسه ش با شوهر دختر خاله و نامزد دختر یا پسر همسایه یا حتی پدر یا مادر خود آدمه به نظرم اینکه ایرادای همسرمون و بدون مقایسه با دیگران بهش گوشزد کنیم خیلی تاثیرش بیشتره (نمیدونم جوابم منظور سوال بود یا نه ) مرسی از پاسخ تون خوب بود 8 لینک به دیدگاه
حانی 3371 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ من معنی دقیق این جمله رو نفهمیدم یعنی بعد از ازدواج چی باید گفته شه تو چه حوزه ایه؟ مثل اعتقادات؟ علایق مشترکات؟ یا گذشته ؟ برنامه های اینده؟ چون به نظرم همه چیز باید قبلش گفته شه درباره ی گذشته که گفتم فقط هر موضوعی که ممکنه تو اینده اتفاق بیافته ولی از نظر اعتقادات و حتی برنامه هایی که ممکنه تا چند سال اینده مورد نظرمون باشه همه ی اینا باید قبلش باشه و معمولا هم تو خاستگاری مطرح میشه 6 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ هر چیزی باید به موقعش گفته شه ...بعضی وقتا هم گفته نشه بهتره. بستگی به دو طرف داره. اصلا"نمی شه باید بگم یا نباید بگم رو برای مطلبی مشخص کرد. 7 لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ برای خودم هم همیشه سوال بوده که باید از گذشته و رابطه هایی که بوده گفت یا نه به نظر خودم هم نباید گفته بشه ، ولی اگه پرسیده بشه باید گفت ، چون حتما واسش مهم بوده که پرسیده (ولی نه با جزئیات ) 7 لینک به دیدگاه
omid vakili 6395 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ پیمان جان ممنون از دعوتت. واقعیتش به نظر من جوا سوال اولتون خیلی نسبیه: ویولا به مورد خوبی اشاره کرد اینکه چه مسائلی از گذشته میتونه توی آینده مشکل ساز بشه خیلی مهمه. فک کنم باید اول در مورد اون چیزی که میخوایم برای فرد بگیم ازش سوال کنیم که براش مهمه یا نه؟ اگه میخوایم در مورد رابطه ی گذشته ی ما با دختر(یا پسر)ی که باهاش دوست بگیم اول بپرسیم که براش مهمه یا نه؟ در ضمن اینکه چقد از جزئیات رو بهش بگیم بستگی به جزئیاتی است که میتونه مشکل ساز باشه. نمیشه هر جزیی بخاطر اینکه جزء نگفت. یک ماشین یه کلیته ولی فرمانش رو که جزیی از اونه حذف کنین در این صورت نمیشه اصلاً ماشین رو حرکت داد(امیدوارم دوستان به مثال گیر ندن با توجه به تکنولوژی روز. در کل منظورم از مثال ثابت کردن اهمیت بعضی جزئیاته). 5 لینک به دیدگاه
chalipa 1177 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ خوب بستگی به گذشته شخص داره و خوداون شخص اگه گذشته بی فراز و نشیبی داشته باشیم خوب میگیم با افتخار اگه گذشته پر فراز ونشیبی داشته باشیم بهتر اروم اروم بگیم وقتی که علاقه طرف مقابل را به دست اورده باشیم و بتونه قبول کنه اما باید گفت تا بعد درد سر نشه اما بعضی گذشته ها هم حرف از فراز و نشیب نیست کلا نمیشه گفت و هر وقت بگیم فاجعه ست..... 4 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ اگه گذشته پر فراز ونشیبی داشته باشیم بهتر اروم اروم بگیم وقتی که علاقه طرف مقابل را به دست اورده باشیم و بتونه قبول کنه اما باید گفت تا بعد درد سر نشه اما بعضی گذشته ها هم حرف از فراز و نشیب نیست کلا نمیشه گفت و هر وقت بگیم فاجعه ست..... خوب شخصی که این گذشته رو داره بالاخره دستش رو میشه بعدا محکوم به دروغ گویی نمیشه؟ اگه اول کارم بگه فاجعه میشه!!!تکلیف تواینجور مواقع چیه؟ 3 لینک به دیدگاه
chalipa 1177 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ خوب شخصی که این گذشته رو داره بالاخره دستش رو میشه بعدا محکوم به دروغ گویی نمیشه؟اگه اول کارم بگه فاجعه میشه!!!تکلیف تواینجور مواقع چیه؟ نظر شخصی من اینه که زن و شوهر صاحب همدیگه نیستند که بخواند همه چیا راجع به هم بدونن از گذشته یه قرارداد شرا کت بینشون بسته میشه که شامل زمان حاله تا اینده ور بطی به گذشته نداره ... اما در مورد حال واینده همه کارهاشون به هم ربط داره و شامل شراکت میشه موضوع اینه که این مسئله توی فرهنگ ما جا نیفتاده سن ازدواج بالاست پاک بودن تا اون سن نیاز به یه قدیس داره و خیلی سخته اما انتظار همه حتی کسایی که خوشون مشکل اساس اخلاقی دارن از همسرشون اینه که گذشته یوسف وار داشته باشن... اینجا این مسئله که شما گفتین پیش میاد... جوابی نداره نمیشه گفت به طرف گذشته رو و وقتی هم که بفهمه فاجعه ممکنه پیش بیاد این یه قضیه پیچیدست که به فرهنگ عمومی اجتماع و اقتصاد در جامعه بر میگرده که هر سه مورد باید اصلاح شه... هر جواب دیگه ای هم که داده بشه بازی با کلماته و راه حل نیست فقط میشه گفت از بد و بدتر کدوم بهتره نمی شه گفت خوب کدومه.......... 3 لینک به دیدگاه
میلاد68 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ خوب شخصی که این گذشته رو داره بالاخره دستش رو میشه بعدا محکوم به دروغ گویی نمیشه؟اگه اول کارم بگه فاجعه میشه!!!تکلیف تواینجور مواقع چیه؟ وقتی 2نفر باهم ازدواج میکنن یعنی به هم اطمینان دارن پس با توجه به گفته های کلی در باره گذشته قبل از ازدواج حالا که به هم اطمینان دارن باید کم کم فرد مقابل را آماده کنن بعد با دلیل کار گذشتشونو بیان کنن تا هم از شدت فاجعه کم بشه وهم گفتنی ها گفته بشه . 3 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ وقتی 2نفر باهم ازدواج میکنن یعنی به هم اطمینان دارن پس با توجه به گفته های کلی در باره گذشته قبل از ازدواج حالا که به هم اطمینان دارن باید کم کم فرد مقابل را آماده کنن بعد با دلیل کار گذشتشونو بیان کنن تا هم از شدت فاجعه کم بشه وهم گفتنی ها گفته بشه . نمیدونم شما تاحالا واسه تون اتفاق افتاده یا نه!؟که هرچی به کسی اعتماد بیشتری داشته باشیدخطاواشتباه اون طرف واسه تون بزرگترواعتمادش سریعتر ازش سلب میشه.اعتمادمثل الماسه خیلی سخته ام باتلنگری میشکنه خوب اصل مطلب همینه.دوطرف با یک دیدگاه ونگرش اولیه باهم ازدواج میکنند.بعد گذشته طرف که اول مخفی کرده کم کم رومیشه!خوب این تضاد به مرورچه بلایی سر این اعتماد میاره؟:icon_pf (34): 3 لینک به دیدگاه
میلاد68 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ نمیدونم شما تاحالا واسه تون اتفاق افتاده یا نه!؟که هرچی به کسی اعتماد بیشتری داشته باشیدخطاواشتباه اون طرف واسه تون بزرگترواعتمادش سریعتر ازش سلب میشه.اعتمادمثل الماسه خیلی سخته ام باتلنگری میشکنهخوب اصل مطلب همینه.دوطرف با یک دیدگاه ونگرش اولیه باهم ازدواج میکنند.بعد گذشته طرف که اول مخفی کرده کم کم رومیشه!خوب این تضاد به مرورچه بلایی سر این اعتماد میاره؟:icon_pf (34): این طور که شما میگین 2حالت بیشتر نداره 1.همه زندگیها از هم می پاشه. 2.زندگی هایی که بادوام میمونه زندگی یوسف پیامبر و از کودکی پیش بردن که فکر کنم محاله. 2 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ این طور که شما میگین 2حالت بیشتر نداره1.همه زندگیها از هم می پاشه. 2.زندگی هایی که بادوام میمونه زندگی یوسف پیامبر و از کودکی پیش بردن که فکر کنم محاله. شاید نتونستم اصل مطلب رو برسونم:icon_pf (34):سوال من این بود اصلا چه مواردی روباید بگیم؟اگه گذشته ما چیزی نبود که طرف بپسنده باید بگیم یانه؟(درصورتی که بدونیم بعدا امکانش هست خودش بفهمه) 2 لینک به دیدگاه
میلاد68 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۰ شاید نتونستم اصل مطلب رو برسونم:icon_pf (34):سوال من این بود اصلا چه مواردی روباید بگیم؟اگه گذشته ما چیزی نبود که طرف بپسنده باید بگیم یانه؟(درصورتی که بدونیم بعدا امکانش هست خودش بفهمه) قبل هم گفتم باید کم کم آمادش کنیم وبعد بهش بگیم آدم یا یه کاریو نمی کونه یا اگه کرد پای تاوانش هم وای میسه این یه اصلیه که من پیش میبرم شخصیه هرکس یه نظری داره دیگه. 3 لینک به دیدگاه
a_Farzad 913 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ به جز خصوصیات رفتاری وعلایق که همه میگن من: از اونجاییکه انتظار دارم فرد مورد نظر اگر تابه امروز باکسی رابطه جدی داشته بهم بگه منم مطمئنا راستشو دراین مورد بهش میگم.این موضوع خیلی برام مهمه اگر بیماری درد لاعلاج یا اعتیادی باشه باید گفته بشه (اعتیاد توی ازمایش مشخص میشه ولی اختلالات روحی رو باید فهمید که ممکنه طرف ابزیرکاه باشه وبذاره هروقت که خودت فهمیدی بعدا یه جور توجیهش کنه):icon_pf (34): از گذشته هرانچه که قراره کوچکترین تاثیری توی زندگی اینده داشته باشه رو میگم مخالفم بااین حرف که میگن گذشته طرف برای خودشه.چون قراره باهم یه مدت طولانی (یا برای همیشه)باشیم باید تقریبا همه چیزودرمورد هم بدونیم بهش میگم اگر ازش خسته شدم صریح بهش میگم که جدابشیم ولی بهش خیانت نمیکنم وهمین انتظارو از اونم دارم و................. چون زندگی وخودمو خیلی دوست دارم سعی میکنم اگر قرار شد ازدواج کنم صادقانه و سختگیرانه (چی گفتم!) جلو برم که یه عمر افسوس نخورم ازدواج کار سختیه برخلاف اون چیزی که میبینیم 4 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ نظر شخصی من اینه که زن و شوهر صاحب همدیگه نیستند که بخواند همه چیا راجع به هم بدونن از گذشتهیه قرارداد شرا کت بینشون بسته میشه که شامل زمان حاله تا اینده ور بطی به گذشته نداره ... اما در مورد حال واینده همه کارهاشون به هم ربط داره و شامل شراکت میشه موضوع اینه که این مسئله توی فرهنگ ما جا نیفتاده سن ازدواج بالاست پاک بودن تا اون سن نیاز به یه قدیس داره و خیلی سخته اما انتظار همه حتی کسایی که خوشون مشکل اساس اخلاقی دارن از همسرشون اینه که گذشته یوسف وار داشته باشن... اینجا این مسئله که شما گفتین پیش میاد... جوابی نداره نمیشه گفت به طرف گذشته رو و وقتی هم که بفهمه فاجعه ممکنه پیش بیاد این یه قضیه پیچیدست که به فرهنگ عمومی اجتماع و اقتصاد در جامعه بر میگرده که هر سه مورد باید اصلاح شه... هر جواب دیگه ای هم که داده بشه بازی با کلماته و راه حل نیست فقط میشه گفت از بد و بدتر کدوم بهتره نمی شه گفت خوب کدومه.......... منم با شما موافقم .... منم فک میکنم بعضی چیزا گفتنش جز اینکه فاجعه ایجاد کنه هیچ فایده دیگه ای نداره بعضیا مسائلی تو زندگیشون پیش اومده که من با درست و غلطش کاری ندارم به هر حال پیش اومده حالا چرا باید طرف بیاد با توضیح دادنه مسئله طرفش و حساس کنه؟ من فکر میکنم هرکسی براش ناراحت کنندست که بدونه طرفش قبلا کس دیگه ای رو نوازش کرده یا احیانا با کسی ارتباط جنسی داشته حالا توضیح دادن این موضوع چه کمکی میتونه به رابطه اونا بکنه جز اینکه دختر یا پسر دائما دل چرکین و ناراحت باشن ؟ به نظرم بعضی وقتا باید رو بعضی چیزا چشم بست من که خودم ترجیح میدم اگه همچین چیزی هم بوده اصلا ندونم حال و ایندش بیشتر برام مهمه مگر اینکه دیگه تاثیر عمیقی بخواد تو زندگیه آیندم بذاره .... 5 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ خوب قبول!تااینجا اکثریت دوستان عنوان کردند که قبل از ازدواج هرچی بوده تمام شده!!منم قبول دارم گذشته فرد هرچقدرهم سیاه وبد باشدگذشته است سوال بعدی اینست که درزندگی مشترک چگونه باید باید باشد؟آیاهمسرموظف است همه چیز را به طرف مقابل بگوید؟ 4 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ خوب قبول!تااینجا اکثریت دوستان عنوان کردند که قبل از ازدواج هرچی بوده تمام شده!!منم قبول دارم گذشته فرد هرچقدرهم سیاه وبد باشدگذشته است سوال بعدی اینست که درزندگی مشترک چگونه باید باید باشد؟آیاهمسرموظف است همه چیز را به طرف مقابل بگوید؟ تو زندگیه مشترک بله به نظرم دو طرف باید همه چیز و به هم بگن بعضی از مردا معتقدند که مسائل کاریشون به خودشون مربوطه و دلیلی نداره خانم از اونا مطلع بشه با این موضوع تا حدودی من موافقم اما تا یه حدی اگه خانم ظرفیت شنیدن مشکلات و داره و حتی میتونه با همسرش هم فکری و مشارکت بکنه اقا باید مسائلش و باهاش مطرح بکنه(به غیر از جزییاتی که خب تو محل کار پیش میاد و اصلا گفتنش ضرورت نداره) اما اگر خانم خودش ظرفیت هم فکری که نداره هیچی با برخوردای اشتباه یا عجولانه بدتر یه باری میشه رو دوش اقا به نظرم ندونه بهتره 3 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ خوبه!!!ممنون از همکاری ومشارکت خوب شما عزیزاندربیشتر جوابها گفته شده که از گذشته نباید چیز زیادی گفته بشه.خوب تااینجا قبول!!! حال شرایطی را درنظربگیرید که خودشخص(خانوم یاآقا فرق نمیکنه)خودش ازتون سوال میکنه راجع به گذشته تون ووقتی سوال میکنه قطعانمیشه دروغ گفت چون مسلما خودش هم دنبال جواب میره دراین مواقع چه باید کرد؟ خب اون موقع هم باید به سوالا تا جایی که میشه جواب داد و اگر چیزی هست که ممکنه طرف مقابل رو اذیت کنه اگر کسی از موضوع اطلاع نداره یا امکان اینکه طرف بفهمه صفره به نظر من نباید گفت اما اگه احتمال اینکه شخص بفهمه هست بهتره از زبون خود فرد بشنوه تا از یه غریبه اوجوری متهم به دروغگوی هم میشه و این میشه قوز بالای قوز 2 لینک به دیدگاه
omid vakili 6395 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 خرداد، ۱۳۹۰ نظر شخصی من اینه که زن و شوهر صاحب همدیگه نیستند که بخواند همه چیا راجع به هم بدونن از گذشتهیه قرارداد شرا کت بینشون بسته میشه که شامل زمان حاله تا اینده ور بطی به گذشته نداره ... به نظر شما ربط نداره ولی به نظر من خیلی ربط داره. دلایل خاص خودم رو دارم. در صورتی که همسرم چیزی رو از من مخفی کنه و بعداً رو بشه واقعاً فک کنم باهاش دچار مشکلات اساسی بشم. البته منکر Open mind بودن بعضیا نیستم. هر کسی حاضر نمیشه با قاشقی که باهاش یه موش رو توش گذاشته بودن غذا بخوره ولی کسی که نمیدونه با خیال راحت میخوره. اما در مورد حال واینده همه کارهاشون به هم ربط داره و شامل شراکت میشه موضوع اینه که این مسئله توی فرهنگ ما جا نیفتاده سن ازدواج بالاست پاک بودن تا اون سن نیاز به یه قدیس داره و خیلی سخته اما انتظار همه حتی کسایی که خوشون مشکل اساس اخلاقی دارن از همسرشون اینه که گذشته یوسف وار داشته باشن... اینجا این مسئله که شما گفتین پیش میاد... جوابی نداره نمیشه گفت به طرف گذشته رو و وقتی هم که بفهمه فاجعه ممکنه پیش بیاد این یه قضیه پیچیدست که به فرهنگ عمومی اجتماع و اقتصاد در جامعه بر میگرده که هر سه مورد باید اصلاح شه... هر جواب دیگه ای هم که داده بشه بازی با کلماته و راه حل نیست فقط میشه گفت از بد و بدتر کدوم بهتره نمی شه گفت خوب کدومه.......... من فک میکنم شما معتقدید که چیزی باید به نام غیرت توی جامعه نمونه در اون صورت اگه همسره فهمید زنش تو گذشته چند بار یوسف وار نبوده بگه عیبی نداره وخ ودش رو بیخیال کنه(البته داریم به سمت بیغیرتی حرکت میکنیم با این روندی که داریم). اینکه جوابهای ما بازی با کلماته یعنی اینکه نظر ما روقبول ندارین. راه حل ما هم این بود که هر مسئله ای تو زندگی هر دوطرف رخ داده که میتونه مسئله ساز باشه باید گفته بشه. 3 حالت پیش میاد: مسائلی هست که گفته نمیشه و تو زندگی هم برملا نمیشه(این یکی که مشکلی بوجود نمیاره). مسائلی هست که همون اول گفته میشه(در این صورت دو راه پیش میاد طرف مقابل قبول نمیکنه بدون هیچ مسئله ای تموم میشه. اما ممکنه که فرد بخاطر روراستی طرف از اینکه حتی واقعیت به اون مهمی رو گفته بهش اعتماد کنه. در زندگی درباره ی اون مسئله احتمال اینکه مشکل پیش بیاد خیلی کمه چون از اول گفته شده و طرف قبولش کرده.) مسائلی که گفته نمیشوند و در زندگیرو میشن.(اینم حالت 3 داره. اینکه طرف مقابل خیلی Open mind و توجهی نمیکنه. ممکنه که باعث بی اعتمادی طرف مقابل بشه که داستان های دیگه ای هست که من نمی دونم و خودش هم نگفته و همین زمینه ساز جدایی بشه. حالتی هم وجود داره که ممکنه به انتقام و قتل بیانجامه).در ضمن آبرویی که در اینجا از فرد میره رو هم اضافه کنید. فردی که از همسرش جدا میشه بخاطر اون مسئله ، در اکثر موارد به هرکی ازش بپرسه چرا از هم جدا شدین؟ ضعف و مسئله اصلی رو برای تبرئه خودش میگه. حالا به نظرتون کدوم حالت بهتره؟ 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده