Nightingale 10531 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ، و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ، و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ، و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ....... اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ، از جمله دوستان بد و ناپایدار ........ برخی نادوست و برخی دوستدار ........... که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد . و چون زندگی بدین گونه است ، برایت آرزو مندم که دشمن نیز داشته باشی...... نه کم و نه زیاد ..... درست به اندازه ، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قراردهند ، که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد..... تا که زیاده به خود غره نشوی . و نیز آرزو مندم مفید فایده باشی ، نه خیلی غیر ضروری ..... تا در لحظات سخت ، وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است، همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرپا نگاه دارد . همچنین برایت آرزومندم صبور باشی ، نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند ........ چون این کار ساده ای است ، بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند ..... و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی. و امیدوارم اگر جوان هستی ، خیلی به تعجیل ، رسیده نشوی...... و اگر رسیده ای ، به جوان نمائی اصرار نورزی ، و اگر پیری ،تسلیم نا امیدی نشوی........... چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابد. امیدوارم سگی را نوازش کنی ، به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یک سهره گوش کنی ، وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد..... چراکه به این طریق ، احساس زیبایی خواهی یافت.... به رایگان...... امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی ..... هر چند خرد بوده باشد ..... و با روییدنش همراه شوی ، تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد. به علاوه امیدوارم پول داشته باشی ، زیرا در عمل به آن نیازمندی..... و سالی یکبار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی : " این مال من است " ، فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است ! و در پایان ، اگر مرد باشی ،آرزومندم زن خوبی داشته باشی .... و اگر زنی ، شوهر خوبی داشته باشی ، که اگر فردا خسته باشید ، یا پس فردا شادمان ، باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیآغازید ... اگر همه اینها که گفتم برایت فراهم شد ، دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم ... ویکتور هوگو گردآوری گروه فرهنگ و هنر سیمرغ 9 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ از کجا معلوم مثل نامه چارلی،یه ایرانی ننوشته باشه 1 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ این آرزوهای ویکتورهوگو نبود؟ 2 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ از کجا معلوم مثل نامه چارلی،یه ایرانی ننوشته باشه حتی اگر اینم باشه باز در صحت مفهومش خللی ایجاد نمیکنه ...... مفهوم خیلی جالبی داشت 1 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ ای بابا اصلا تیترو بی خیال متنو ببینید 1 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ ای بابا اصلا تیترو بی خیال متنو ببینید متنش خیلی زیباست:flowerysmile: 1 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ اخی .... خیلی قشنگ بود ....:w821: 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده