Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ فوریه، فرانسوا ماری شارل (Fourrier, Fransios - Marie - Charles) (بزانسون، 1837- 1772) فیلسوف اجتماعی فرانسوی، در خانواده ای توانگر، چشم به جهان گشود. پدرش را که تاجر پارچه بود، در 9 سالگی از دست داد. مادرش آرزو داشت که از او یک تاجر بسازد در صورتی که خود فوریه جوان دوست داشت دانشمند و کارمند رسمی دولت شود. اما در این باره، بخت با او یار نبود چون جزو اشراف شمرده نمی شد. او آموزش خود را نزد یک تاجر پارچه در لیون آغاز نمود و برای همین هم بارها به آلمان، هلند و سویس سفر کرد. در 1793 وارث پدر شد. توانست بزرگترین مرکز پارچه بافی جنوب فرانسه را در لیون احداث کند. در آنجا بود که با نکبت و گرسنگی توده کارگران ابریشم باف آشنا شد. در 1796 شورش گسترده کارگران مانوفاکتور در همین کارخانه رخ داد. او به داد و ستد و دلالی می پرداخت و گذران می کرد. با تمام شدن اندوخته هایش، در این کار نیز ناکام ماند و در 1800 به لیون بازگشت و سعی کرد تا مجله لیون و بخش رون را انتشار دهد، اما دستگاه سانسور آن را توقیف کرد و فوریه بار دیگر شکست خورد. در 1808 با نام مستعار و محل نشر جعلی، نظریه چهار حرکت را ارائه کرد که سر انجام 26 سال بعد توانست آن را به فروش برساند. در این میان قانون مدنی فرانسه به نام قانون ناپلئون تصویب شد و به اجرا در آمد. رساله مفصل او با عنوان نظریه چهار حرکت حاوی چگونگی نظام مطلوب اوست. فوریه در 1815 سردفتر بخش آمار فرمانداری لیون شد و در فاصله 20- 1815، عضو آکادمی بللی بود و در آنجا درباره پروژه های محدودی، در رابطه با تغییرات اجتماعی اظهار نظر نمود. در 1819 فوریه، کتاب 8 جلدی خود را به نام کار بزرگ به پایان برد، کتابی که هیچ وقت به صورت کامل منتشر نشد و پس از سانسور و حدف برخی قسمت ها، در تیراژ محدود به چاپ رسید. در 1821 رساله ای علیه سن سیمون و اوئن نوشت. او که در این هنگام شخص معروفی نیز شده بود، به سخنرانی و تبلیغ درباره نظرات خود پرداخت و در تمام مدت منتظر فردی خیّر و پولدار بود تا برای فالانستر (Phalansteres) خود، تأمین اعتبار نماید. او سرانجام در یکی از روزهای ماه سپتامبر 1837 در تنهایی، چشم از جهان فرو بست. 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ شارل فوریه ( 1772-1837 ) : فرانسوا ماری شارل فوریه به عنوان شهرساز مبتکر شهر گارانتی و فالانستر ، از جمله فیلسوفان اجتماعی فرانسوی است . تفکر فوریه در خصوص آرمانشهر : او معتقد است ، بشر در قرن نوزدهم در برزخ چهار دوره بربریت و دوره پنجم یعنی تمدن قرار گرفته است .دوره ششم را عهد گارانتیسم یا دوره تضمین و دوره هفتم را عصر هارمونی قلمداد می کند .فوریه ویژگی دوره تمدن را خواص کنترل نشده می داند ، در حالیکه در دوره ششم ، انسان ها تحت نظارت یک سری از محدودیت ها و قیود خواهند بود . فوریه در خصوص شهر گارانتی ( ضمانت گرا یا تضامنی ) توجه به تزیین نمای ساختمان ها ، ارتفاع و تناسب بناها نسبت به یکدیگر و فضای باز مقابل خود ، عرض کوچه ها و راه های فرعی و اصلی داخل و بیرون شهر و بسیاری دیگر از مسایل شهری توضیحات بسیار دقیق آورد . وی بر ضرورت ساخت خانه های جمعی که حسن تجمع سرویس ها و تسهیل در روابط را میسر می کند تاکید می کند . نتایج افکار فوریه و تحلیلشان در مورد آرمانشهر : 1. اصول شهر گارانتی متشکل متشکل از سه دایره متحدالمرکز شبیه باغشهر ابنزو هاوارد است . 2. آرمانشهر او در مقیاس محله ای و کوچک سنجیده می شود . 3. با توجه به ضرورت ها تشویق به مسکن جمعی و پرهیز از ساخت خانه های کوچک را پیشنهاد می کند . 4. توجه به مدارهای تهویه شده به شکل خیابان های سرپوشیده را به عنوان روش ارتباط درونی مطرح ساخت . 5. بازگشت به زمین را با دو فرض مطرح کرد : 1. تفرق جمعیت از شهرهای بزرگ و پراکنده شدن در فلانستر های زیبا در ناحیه ای مستعد کشاورزی مناسب با دید و منظری جذاب 2. کاهش دادن فعالیت های صنعتی و ماشینی و کارخانه ای 6. فرم معماری فالانستر ( مهمانسرای بزرگ ) شبیه به قصرهای اشراف فرانسوی است همراه با تقارن . با تشکر از aboo_ak_244 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مرداد، ۱۳۹۱ این پاورپوینت هم توسط دانشجوهای برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران برای درس سیر اندیشه های شهرسازی دکتر حبیبی تهیه شده که به همراه اصل تحقیق از لینکای زیر می تونید دانلود کنید: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۷ اندیشمند پیش شهرسازی ترقی گرا یا آرمان گرا (سوسیالیست های تخیلی) فرانسوا ماری شارل فوریه ، ملقب به شارل فوریه (۱۸۳۷-۱۷۷۲) فیلسوف اجتماعی فرانسوی در خانواده ای توانگر چشم به جهان گشود. اندیشه های شارل فوریه در سال های پیش از انقلاب کبیر فرانسه شکل گرفت. در ۱۸۲۰ مقالات رابرت اوون را می خواند. در یک طرح مرمت بافت برای زادگاهش شرکت نموده و مرید رابرت اوئن شد. اما در ۱۸۲۴ مخالفت خود را با نظریات وی اعلام نمود و رویه ای را علیه وی نوشت. او حتی در ۱۸۳۱ طرح رابرت اوئن را نوعی کلاه برداری نامید. وی جامعه ای را که متکی به رقابت بر اساس منافع شخصی و یا طبقاتی است غیراخلاقی وپوچ می دانست و به جای آن با اتحاد بین نیروهای مختلف برای دسترسی به هماهنگی و توافق عمومی پیشنهاد کرد. شارل فوریه عقایدش متکی بر یک نظریه فلسفی- روانشناسی است که اعمال بشر را ناشی از قدرت اقتصادی ندانسته، بلکه آن را منتج از نیروهای احساسی می شناسد (تأثیر فروید)، زمینه دیگر افکار او تفکرات تاریخی گرانه عصر و اعتقاد به تطور تاریخی انسان است (دارونیسم و فلسفه تاریخ هگل) ، بنابراین برای زندگی بشر قائل به دوره های تاریخی است. هدف شارل فوریه ارتقای انسان ها به مرحله ای از دوران اجتماعی بود که در آن دیگر ثروتمندان به هزینه رنجبران زندگی نکنند و آشفتگی حاکم بر اقتصاد و جنگ رقابتی میان واحدهای کشاورزی و پیشه وری جای خود را به تشکیلات تعاونی در امر تولید و پخش کالا بدهد. شارل فوریه با اعتقاد به روند تکاملی جامعه، تاریخ بشریت را به هفت دوره تقسیم کرده بود مرحله اول- مرحله وحشیگری (توحش ، آشفتگی و بی نظمی) مرحله دوم- بربریت (ملتها جایگزین تیره و عشیره می شوند) مرحله سوم- پدرسالاری (با کشاورزی و دامداری مشخص می شود) مرحله چهارم- تمدن (بارزترین خصلت آن: توسعه بی نظیر صنعت) مرحله پنجم- تضمین یا تعاون (شکل گیری مجموعه ای از نهادها که بین اعضای جامعه همبستگی برقرار کند). مرحله ششم- هم پیوندی (مشارکت و تعمیم نهادهای جامعه در تمامی ابعاد) مرحله هفتم- هماهنگی (رسیدن به اصل بزرگ طبیعی یعنی «هماهنگی جهانی») شارل فوریه که عصر خود را تمدن می نامند دراین باره میگوید: تمدن چیزی نیست جز «بلایی گذرا» «یک درد کودکی، چون دندان در آوردن»، ولی این مرحله جزء از طریق بازسازی بنیادین جامعه قابل گذر نیست؛ جامعه ای که برای توسعه بخشیدن به تولید رها شدن از فقر و تحقق بخشیدن به انسان کامل، می باید مشارکت و تعاون را جامه عمل بپوشاند. شارل فوریه جامعه و زمان خود را در حال انتقال از دوره چهارم ( تمدن) به دوره پنجم (تضمین) می انگاشت. مهم ترین ویژگی دوره تمدن را مالکیت خصوصی آزاد و بدون کنترل می دانست که مورد تأیید وی نبود. او دوران پنجم (تضمین) را دوره ایجاد زنجیره محدودیت ها برای مالکیت خصوصی در راستای گذار از تمدن اعلام نمود، تا به این ترتیب هرجومرج موجود را در شهرها بتواند جای خود را به نظمی گسترده و دقیق بدهند. تصور اجتماعی شارل فوریه از جامعه آرمانی و عقلایی که ۱۸۲۹ منتشر شد، ایجاد گروه های اجتماعی – اقتصادی مستقل و خودپسنده ای بود به نام فالانژ که در مجتمع های موسوم به فالانستر زندگی و امرار معاش کنند. فالانستر فوریه فالانستر ها با دو هدف ایجاد شدند: ۱- ایجاد حداکثر رفاه و حداقل هزینه ۲- جانشینی محبت با تعارضات روابط انسانی ویژگی های فالانستر (جامعه آرمانی) شارل فوریه مکان فالانستر های شارل فوریه در یک محیط روستایی فرض شده بود که می بایست امکانات مناسب شهری را در خود فراهم می کرد. مجموعه فالانستر در مقابل جامعه نامحدود زمان وی، جامعه ای محدود و عقلایی با ساختمانی واحد برای سکونت، تصور شده بود ( محدودیت جمعیت) اقتصاد: سوسیالیستی متکی بر کشاورزی – صنایعدستی طرح شهر: وی برای شهر خود که به واقع شهری برای دوران ششم است سه محدوده تعیین کرده بود: منطقه مرکزی شهر، حواشی و بخش کارخانجات ( صنعتی و کشاورزی) ، جادهها و محوطههای بیرونی شهر هر یک از این سه محدوده بسته ابعاد متفاوتی را برای ساختمان ها می پذیرفت که هیچ یک از آنها بدون تصویب انجمن شهر نمی توانست ساخته شود و این سه محوطه توسط شمشاد و یا درختان بلند از هم تفکیک می شود. این شهر آرمانی بمانند یک قصر اجتماعی است که شکل ساختمانی آن انسان را به یاد کاخ ورسای می اندازد. فضای سبز: حیاطهای محصور، از بین رفته و جای آن را چمن و سبزه خواهد گرفت و همه خانه ها در بخش مرکزی باید دارای باغچه باشند. نوع مسکن: برخلاف طرح رابرت اوون (مسکن خصوصی)، از نوع مسکن جمعی (اشتراکی) است. (شارل فوریه بانی مسکن جمعی است.) ارتفاع بناها : نسبت به عرض خیابان ها تعیین می شود. ساختمان ها: مستقر روی پیلوت و راهها از زیر پیلوتی عبور می کند. طراحی تا حد جزئیات فرم معماری: متأثر از بناهای اشرافی فرانسه و تحت تأثیر الگوهای گذشته (تقارن محورها) خدمات جمعی در نظر می گیرد مانند (کودکستان، رختشویخانه عمومی، غذاخوری عمومی و…) تشکیلات سوسیالیستی قوی تر از آون و تأکید بر اصل تربیت. نوعی توجه به طبقه بندی سه منطقه مسکونی کشاورزی و صنعتی و نتیجتاً توجه به مسائل سکونت، کار، اوقات فراغت و رفت و آمد. برای شارل فوریه طبقه بندی یک مالیخولیای حقیقی است. او ارزش زیادی برای سازمان دهی فضایی در فالانستر قائل بود و از ویژگیهای اصلی جامعه آرمانیاش خردگرایی و طبقهبندی فعالیتها و مکانها میتوان برشمرد. شارل فوریه جایگاه خاصی برای مشارکت قائل بود و اعتقاد داشت که در جوامع هماهنگ (غایت جامعه آرمانی اش و پایان دوران تاریخی بشر)، مشارکت میان منافع عمومی و خصوصی برخوردی دوسویه را پدید میآورد که از راه جذابیت به تحقق می رسد. مشارکت در این جوامع پیشین ( بربریت و پدرسالاری و ..) که جبر بر آنها حاکم است، در تقابل می باشد. طرح فوریه در زمینه بهزیستی اجتماعی و ساختمان بسیار مهم و پرارزش بود، اما با این همه پیشگامی اش در این زمینه نتوانست به واقعیت بپیوندد؛ زیرا با تمام پافشاری وی برای تبدیل تخیلاتش به واقعیت ، به علت امید واهی او به سردمداران جامعه نوپای سرمایهداری، نقش بر آب شد. شارل فوریه اعتقاد داشت که شهرک و جامعه آرمانی او می تواند به یاری فرمانروا و ثروتمندی نیکوکار حتی به دست شرکتی بزرگ و خیر ساخته شود، اما هرگز چنین نشد. فالانستر فوریه تفاوت های طرح رابرت اوون و شارل فوریه شارل فوریه بر خلاف رابرت اوئن ، برای هر فرد، آزادی و استقلال قائل بود و نمی خواست که همه تبدیل به یک فرد شوند و اساساً در جامعه آرمانی اش به دنبال تبدیل همه افراد به یک شخصیت واحد نبود. او جامعه ای متشکل از افراد متفاوت را می پذیرفت. یک تفاوت دیگر در کار شارل فوریه نسبت به رابرت اوئن این است که او نخست به وحدت نیروهای انسانی و جامعه ایده آل می پردازد و به دنبال آن به طراحی کالبدی می رسد، یعنی به عنوان یک متفکر آغاز می کند، اما رابرت اوئن در گام نخست به جنبه های علمی و طراحی فضای زیستن کارگران توجه دارد. نمونه ای که با الهام از طرح فوریه و با دو اصلاح اساسی در آن اجرا شد و مدتی دوام آورد، فالانستر گودن است. شارل فوریه بانی شهرهای استاندارد شده به حساب میآید. منبع: کیمیافکر بزرگ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده