afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ همه ما فارغ از شغلي كه داريم همراه همسرمان در يك خانه زندگي ميكنيم كه به نسبت ساعاتي كه در آنجا هستيم، كارهايي بايد انجام دهيم. اما راجع به اين كه كارهاي خانه وظيفه كيست، سوالات زيادي وجود دارد مثل اينكه آيا كارهاي خانه وظيفه زن خانه است؟ آيا اگر مردي در خانه كار ميكند به همسرش لطف كرده است؟ آيا يك زن خانهدار حق ندارد در مورد سختي كار در خانه گله كند و از كسي كمك بخواهد؟ آيا وظيفه يك زن خانهدار انجام دادن همه امور خانه است و بايد كارهاي شخصي ديگر اعضاي خانواده را هم انجام دهد؟ اگر اين سوالات بدرستي پاسخ داده شود، شايد بسياري از مشكلات بين زن و شوهرها بر سر تقسيم كارهاي خانه حل شود، چون طرز فكر ما راجع به هر موضوعي در رفتارمان نسبت به آن تاثير ميگذارد. در گذشتههاي دور وظايف زن و مرد با مرزي بسيار دقيقتر از امروز تعيين شده بود. مردها بيرون از خانه كار ميكردند و زنان داخل خانه. اما امروز درصد بالايي از زنان در جامعه فعاليت دارند و شاغل هستند. از طرفي امروز ديگر كار خانه براي مردها غريب نيست و اين تفكر كه كار خانه فقط وظيفه زن است از بين رفته است، اما هنوز بسياري از مردها فكر ميكنند كه كار خانه وظيفه زن است، در حالي كه وقتي مردي زني را به همسري خود بر ميگزيند، وظيفه دارد مايحتاج زندگي او را تامين كند، پس كار بيرون وظيفه مرد است. با اين حال باز هم گاهي زن و شوهرها نميتوانند در امر تقسيم كار به توافق عادلانهاي برسند. چگونه تقسيم كار كنيم؟ بعد از اينكه مرد قانع شدكار خانه وظيفه زن نيست و بايد به او كمك كند و زن هم باور كرد كه همه كارها را نبايد به تنهايي انجام دهد، حال نوبت به تقسيم كار ميرسد. قبل از هر چيز فهرستي از كارهايي كه در خانه هست تهيه كنيد و هر كدام از زن و مرد كارهايي كه تمايل به انجام آن را دارند علامت بزنند، مثلا بيشتر مردها آشپزي را دوست ندارند و زنها هم از پس كارهاي تعميراتي و سنگين بر نميآيند، قبل از هر چيز اين كارهاي خاص را در فهرستهاي جداگانهاي بنويسيد تا وظايف ثابت هر كدام مشخص شود. البته بايد دقت كنيد كه اين فهرستها پاياپاي هم پيش بروند. گام بعدي تصميمگيري راجع به كارهاي باقيمانده است كه با توافق هردوي شما تقسيم ميشوند. شما ميتوانيد بسته به خلاقيت و خواست خود تقسيم كار كنيد. مثلا زناني كه خانهدارند، ميتوانند از همسرشان بخواهند كه جمعهها به آنها در كار خانه استراحت دهند. گاهي نيز ميتوانيد به صورت مقطعي كارها را با هم تعويض كنيد تا تنوع ايجاد شود. چند نكته : پس از اينكه تقسيم كار كرديد و به توافق رسيديد كه در كارهاي خانه با هم همكاري داشته باشيد، براي اينكه در اين امر موفق شويد به چند نكته دقت كنيد: اول : اين كه هر كدام از شما به قول و قرار خود عمل كنيد و در انجام آن كوتاهي نكنيد و آن را به تعويق نيندازيد. كارها را سرسري هم انجام ندهيد تا ديگري مجبور به تكميل آنها شود. دوم : اينكه از كار هم ايراد نگيريد بخصوص زنها از عملكرد شوهرانشان ايراد نگيرند تا آنها نيز نسبت به كار دلسرد نشوند. سوم : اين كه هيچوقت از جمله بلد نيستم، استفاده نكنيد، چرا كه كارهاي خانه آنقدر پيچيده نيستند كه نتوانيد آنها را به نحو مطلوب انجام دهيد، بويژه مردها به بهانه اينكه كارهاي خانه را بلد نيستند، تن به اين كارها نميدهند در حالي كه در مردهاي زيادي هستند كه تبحري بيش از زنها براي انجام امور خانه دارند مانند آشپزي و همچنين هيچ كس حتي زنها هم ذاتا كار خانه بلد نبودهاند و با تمرين آنها را آموختهاند. چهارم : اينكه يكي از بهترين راهها براي همكاري در خانه اين است كه هر كس كارهاي خود را انجام دهد، اعم از زن و شوهر و فرزندان. اگر اين فرهنگ در خانواده جا بيفتد كه هر كس وسايلش را جابهجا كند، هر كس ظرف غذاي خود را به آشپزخانه ببرد و هر كس ريخت و پاش خودش را جمع كند، نصف مشكل حل ميشود و البته در اين امر پدر خانواده مهمترين الگو براي فرزندان است، چرا كه بچهها به پدر خود نگاه ميكنند و به همان ميزان كه او كارهاي خود را انجام ميدهد، بچهها نيز نسبت به كارهاي خود احساس مسووليت ميكنند، مثلا اگرپدر بعد از اتمام غذا بلند شود و برود بچهها هم همين كار را ميكنند، اما اگر پدر ظرف غذايش را به آشپزخانه ببرد و در جمع كردن ظروف كمك كند، بچهها نيز ياد ميگيرند. نكته آخر : داشتن روحيه قدرداني است، اگر مردان بدانند كه قدردان بودنشان چقدر به زنها انرژي ميدهد، هيچوقت فراموش نميكنند كه از همسرشان تشكر كنند. بيشتر مردها وقتي همه چيز در خانه مرتب است هيچ عكس العملي ندارند ولي اگر كمي خانه به هم ريخته شود يا در موردي كوتاهي شود، بسرعت اعتراض ميكنند در حالي كه هر كس در ازاي كاري كه انجام ميدهد انتظار قدرداني دارد و زنان نيز لايق اين قدرداني هستند پس از آنها قدرداني كنيد، چرا كه كار خانه كاري سخت اما بدون مزد و تعطيلي است. تربيت فرزندان وقتي پاي فرزندان به ميان ميآيد همه مادر را مسوول تربيت او ميدانند پس علاوه بر كارهاي خانه پس از تولد فرزند وظيفه نگهداري و تربيت او نيز به عهده زنان انگاشته مي شود. فرزندان از همان ابتدا خصوصياتي را از پدر خود و خصوصياتي را نيز از مادر خود به صورت ژنتيكي به ارث ميبرند.به همين ميزان هم در مسائل تربيتي هم از مادر و هم از پدر الگوبرداري ميكنند، اما به خاطر مجاورت بيشتر فرزندان با مادر، او كمي بيشتر از پدر بر فرزندان تاثيرگذار است، اما اين به معني آن نيست كه پدر هيچ مسووليتي ندارد. هريك از ما تواناييهاي روحي و شخصيتي داريم كه همسرمان ندارد و بعكس، پس بايد هر كدام اين تواناييهاي مثبت را به فرزندان خود ياد دهيم و مكمل يكديگر باشيم. مسلما تربيت فرزندان توسط پدر و مادر بسيار بهتر از اين است كه آن را فقط به مادر سپرد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده