رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

موضوع این مقاله بررسی رابطه بین فرهنگ و تولید فرهنگی و نیز برنامه ریزی فرهنگی (Cultural Planning) و برنامه ریزی شهری است. به نظر نویسنده سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران شهری بیش از پیش ضرورت توجه به برنامه ریزی های فرهنگی شهری و یافتن نقطه اتصال میان برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی فرهنگی را احساس می کنند. علاوه بر این، برنامه ریزان شهری اخیراً این ضرورت را دریافته اند که شهر بیش از آنچه که پیش تر تصور می شد هویتی فرهنگی دارد و لذا هرگونه برنامه ریزی شهری منطقی و واقعی می باید حساسیت های لازم را نسبت هب هویت فرهنگ شهرها و نیز تقویت هویت فرهنگی شهروندان در زندگی شهری مدرن در خود داشته باشند.

با توجه به انی امر نویسنده مقاله بر چند نکته عمده تأکید ورزیده است:

1- عدم توجه برنامه ریزی شهری به مقوله فرهنگ شهری، آن را با محدودیت های نظری و تجربی بحرانی مواجه می سازد.

2- برنامه ریزی شهری و طراحی شهری به عنوان دو فرآیند به هم بسته هنری و فرهنگی، با تولیدات فرهنگی دیگر - و به ویژه شهر که خود یکی از صورت های تولید فرهنگی است - پیوند دارد.

3- از بعد نظری، ضروری است که آموزش فرهنگی برنامه ریزان شهری و نیز وارسی انتقادی نظریه های شهری و برنامه ریزی شهری از چشم انداز فرهنگی پیگیری شود.

4- این ضرورت نظری نیز احساس می شود که می باید برای به دست دادن تعریف مجددی از برنامه ریزی شهری بر مبنای دیدگاه فرهنگی، اقدام کرد.

5- برای صورت بندی سیاستگذاری های فرهنگی شهری و برنامه ریزی های فرهنگی شهری در سطح محلی، منطقاً توجه به مشخصه های فرهنگی محلی در زمینه های گوناگون آن (هنرها، ادبیات، میراث فرهنگی، سنت های فرهنگی و مانند آن) دارای ضرورت است.

6- رویکرد برنامه ریزی فرهنگی در برنامه ریزی شهری مستلزم در نظر گرفتن چندین حوزه مرتبط با زندگی شهری مدرن است. اینها عبارتند از: حوزه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، هنری، نمادی، آموزشی و زیست محیط شهری

7- برای تحقق رویکرد فرهنگی در برنامه ریزی شهری، لازم است که نقش مدیران فرهنگی، کارکنان فرهنگی، تصمیم گیران و سیاستگذاران فرهنگی محلی و شهری نیز همانند نقش مقامات محلی شهر دیده شود.

 

نویسنده: فرانکو بیانچینی

مترجم: سید محمود نجاتی حسینی

 

دانلود مقاله

  • Like 8
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...