vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۸۸ طراحی خیابان شهری مقدمه خیابان بعنوان یک شریان ارتباطی زیر بنایی ترین عنصر در ساختار کالبدی هر مجموعۀ زیستی به شمارمی آید . چنانچه کالبد یک مجموعۀ زیستی مجموعه ای از فضاهای مثبت ( کالبدی پر ) و فضاهای منفی ( کالبدهای خالی ) تصور کنیم ، فضاهای مثبت فضاهای منفردی هستند که بر اثر یک نظم قراردادی فضاهای منفی یا جمعی را سازمان می دهند . به عبارت دیگر ، نظم همجواری کالبدهای پر، جداره و سیمای فضاهای خالی را به وجود می آورند . فضاهای جمعی حاوی ارزشهای فرهنگی و محیطی جامعه است که در دوران مختلف شکل گرفته اند و بر ماست که با شناخت کل این ارزشها تحول آیندۀ فضاها را به طرزی هماهنگ و سازگار کنترل کنیم در این مقاله چکیده ای از مطالعات طراحی شهری چند محور شهری تهران را می خوانید . هدف از این مطالعه شناسایی ناهنجاری و آشفتگی در سیمای خیابانهای اصلی و نحوۀ ایجاد هماهنگی در توسعه و نوسازی آنها به کمک ضوابط کنترل کننده بوده است . لیکن در ابتدا لازم است برخی مبانی و تعاریف رابه اجمال بیان کنیم . تحول مبانی زیبایی شناختی طراحی خیابانهای شهری : خیابان بعنوان یکی از اصلی کالبد شهرداری سیمای خاص شهری است که از کالبد خطی و عملکرد عبوری آن تاثیر می پذیرد مبانی طراحی شهری و معیاری های زیبایی نیز در ارتباط با این عوامل شکل گرفته است از دیر باز ارزشهای کالبدی وهنری خیابان شهری در قالب مبانی دو مکتب کلاسییسیسم و رومانتیسیسم ارزیابی می باشده است این دو مکتب با معیاری های زیبایی شناخبی کاملا متفاوت ومتاثر از شرایط اجتماعی – سیاسی زمان خود در دوران متمادی ظهور کرده و مورد توجه قرار گرفته اند کلاسیسیم مظهر شکوه و جلال ، تشخیص، اشرافیت، نظم و تمر کز قدرت بوده است و هویت ان حاکی از تسلط حاکمیت اجتماعی است رمانتیسیسم مظهر تنوع فرم بومی بودن و دموکراسی است و هویت آن حاکی از بسلط ارزشهای فردی و گرایشهای شخصی است مبلنی اصلی مکتب کلاسیسیسم که در ادوار مختلف با شدت و ضعفهای متفاوت ظهور کرده است نظم تقارن و پرسپکتیو است نمونه های باستانی این سبک خیابان های طراحی شده در دوران روم باستان است که فضاهای اصلی شهررا به هم پیوندمی دادند در معماری این خیابانها ریتم و ستون از جایگاه ویژ ه ای بر خوردارند نظم تقارن و منو مانبالیسم ارزشهای مطلق زیبایی است که از کلیه زوایا و در همه ی ابعاد مشهود است آخرین باز تابهای سبک نئوکلاسیسیسم در طراحی خیابانهای مربوط به اواخر قرن نوزدهم و خیابانهایی که توسط هوسمان درشهر پاریس احداث گردید دیده می شود . بانی این سبک ناش بود که خیابان معروف ریجنتز لندن راطراحی کرده است . خیابانهای تئاتری ایتالیا و خیابانهای موزه ای آلمان در قرن نوزدهم نیز به پیروی از همین سبک طراحی شده بودند . خیابانهای طراحی شده در پاریس کلاً یک خط بام مشخص رادر طول خود حفظ می کردند . فرم و نوع و ارتفاع پنجره ها نیز به گونه ای همشکل و هم اندازه تکرار می شدند . نظم و ریتم وتناسب ریاضی واصل رعایت پرسپکتیو مبنای زیبایی بوده است . نقطه تمرکز پرسپکتیو در غالب خیابانها ی طراحی شده منطبق با استقرار یک یا دبود با شکوه است . مبنای طراحی شهر در کل ، چند نقطۀ تمرکز بود و خیابانهای مستقیمی که این نقاط رابه هم می پیوستند ودر مواردی هم بناهای سمبلیک و شکوهمند با عملکردهای عمومی مانند سالنهای تئاتر و کنسرت یا شهرداری در بدنۀ آنها به گونه ای متقارن جای می گرفتند . نقطۀ مقابل ارزشهای زیبایی شناختی یاد شده خیابانهایی است که با معیارهای رمانتیسیستی به تدریج شکل گرفته اند . اصول زیبایی دراین سبک شهرسازی تنوع فرم ، شکل، مصالح و رنگ است . ظهور تنوع گرایی نیز متناوباً با فرو کش کردن تمایلات کلاسیسیستی به اوج خود رسیده است و پس از ظهور مجدد آن کنار گذاشته شده است . نقطۀ اوج آن در دوران قرون وسطی بود . با تحولات اجتماعی و هنری دوران معاصر نیز تدریجاً ارزشهای نئوکلاسیسیستی مورد تردید قرار گرفت . دیدگاههای هنری و معماری مدرن تدریجاً پایه های تنوع درفرم ترکیب رادرخیابانهای موجود پذیرفت .کلاً دراین مقاله قصد برخورد تاریخی با شکل گیری خیابان شهری درمیان نیست و تنها معیارهای شیوۀ طراحی مبتنی برنظم و تنوع ارائه می شوند که تأثیرات گسترده ای در کالبد شهرها بر جای گذاشته اند . دراینجا لازم به ذکر است که تنوع فرم و ترکیب که تدریجاً در خیابانهای دوران معاصر پدید آمد، تنها زمینۀ تحول کالبدی خیابان نبود بلکه دراین دوره ساختار فضایی خیابان دستخوش تغییری اساسی شد که در شکل و تداوم آن تأثیر گذاشت . اما بحث بیشتر دراین زمینه از مجال این مقاله خارج است و امیدواریم در فرصتهای بعدی آن را به تفصیل مورد ارزیابی قرار دهیم . عناصر طراحی خیابانهای شهری برخورد با مسائل کالبدی شهر مبحثی است نوپا که در کشورهای صنعتی نیز سابقۀ چندانی ندارد . از آنجا که کالبد شهر بدنه ای است زنده و پویا و مدام تغییر می کند، ضرورت مواجهۀ فعالانه با معضلات شهر و یاری رساندن به دست اندر کاران اجرایی وظیفۀ همۀ متخصصان و صاحبنظران این حرفه است . روند تحول و شکل گیری شهرها گویای ضرورت اتخاذ نگرشی خاص و متفاوت در قبال ویژگیهای کالبدی خیابان است ، بدین معنی که می توان ارزشهای کالبدی خیابان را از لحاظ سیمای شهری به گونه ای متفاوت از سایر عناصر کالبدی شهر مانند میدان و یایک مجموعۀ معماری درنظر گرفت . در نظارۀ سیمای خیابان ، عواملی چون زاویۀ دید پرسپکتیو و بعد چهارم یعنی یا حرکت دارای نقش تعیین کننده است . به همین دلیل بیان مفاهیم و انتقال دیدگاههای مختلف مستلزم پایه گذاری الفبایی ویژه و نگرشی خاص در قبال ویژگیهای کالبدی خیابان شهری است . باتوجه به کلیۀ نکات فوق ۀ عناصر کالبدی و زیست محیطی شاخص و قابل تعریف در مبحث طراحی خیابان شهری به شرح زیر است : 1- خط آسمان . 2- جداره. - زمینه - ریتم - همردیفی - تداوم - معماری خیابانی - تناسبات - پیچ 3- نبش 4- نشانه 5- مناظر متوالی 6- محوطه سازی 7- عناصر زیست محیطی - فعالیتهای انسانی - پوشش گیاهی 1- خط آسمان مقصود از خط آسمان که یکی از عناصر پایه و مهم سیمای خیابان به شمار می رود، حد جدایی جدارۀ کالبد خیابان از آسمان است . اجزاء خط آسمان شامل خط پایه و خط ترکیب است . خط پایه خطی است که جدارۀ مسطح به نام آن ختم می گردد . خط ترکیب خطی است که حد نهایی جدارۀ خیابان یا بام و غیره را مشخص می کند . این عنصر کالبدی شامل مجموع احجامی است که در ترکیب بام بناها وجود دارد و یا در ترکیب با ابنیۀ بلندتر مستقر در پشت جداره قابل رویت است . عنصر کالبدی خط آسمان تجلیگاه ترکیب فرم در کالبد خیابان به شمار می رود و مظهر نظم یا تنوع در سیمای خیابان است. 2- جداره . بدنۀ خیابان بخش اصلی کالبد خیابان را تشکیل می دهد . در حقیقت این عنصر فضای خیابان را مشخص می کند و به آن مفهوم محیطی می بخشد . عناصر طراحی در جداره شامل زمینه ریتم ، همردیفی ، تداوم ، معماری خیابانی ، تناسبات ، پیچ ، نبش می گردد . زمینه:زمینه در جداره به مجموعه ای از جنبه های عمومی معماری ، رنگ و تکرار اجزاء و عناصر کالبدی اطلاق می گردد که در کل جدارۀ خیابان حضور دارند و عامل وحدت و هویت بخشی به آن محسوب می گردند . ریتم : ریتم عبارت است از تکرار عناصر افقی و عمودی جداره که در زاویۀ دید و در پرسپکتیو تشدید می شود و معرف زمینه است . تناسبات و خطوط تقسیم پنجره ، بالکنیها ، پنجره های طولی راه پله ، و عناصر معماری مجموعاً ریتم را در زمینۀ جداره برجسته می کنند . تداوم و هارمونی رنگ یا به عبارتی ریتم رنگها نیز از دیگر عوامل زمینه ساز محسوب می گردد . همردیفی : همردیفی از ویژگیهای بارز سیمای شهری در طراحی خیابان است که در دوره های مختلف به رغم گوناگونی اصول زیبایی شناسی و نظم اجتماعی بر حفظ آن تأکید شده است . درسیمای خیابانهای دارای نظم کلاسیک و نو کلاسیک همردیفی نه تنها معیار که شرط اساسی زیبایی محسوب می گردیده است . در سیمای خیابانهای دارای بافت متنوع رمانتیسیستی نیز این عنصر همپای همجواری حتی الامکان ملحوظ بوده است . خیابان در بافت متنوع دوران معاصر به لحاظ ضوابط عقب نشینی و تعریض تدریجی ، سیمای ناهنجاری به خود گرفته است ، لیکن در شرایط خاص ، چنانچه ریتم عقب نشینیها تداوم ساخت را مخدوش نسازد ، می تواند در جهت مطلوب سازی سیمای خیابان مورد بهره برداری قرار گیرد . تداوم : شکل گیری فضایی خیابان بعنوان یک کریدور تنها می تواند از طریق تداوم جداره های آن هویت پیدا کند . باز شدن بدون هدف جداره موجب تضعیف حس مکان در قالب هویت خیابانی آن می گردد. همجواری پارک و فضای سبز می تواند با ردیف پوشش گیاعی گسستگی در این تداوم را جبران کند. هموجواری یک فضای بسته مانند میدان می تواند ارزش جدید را در کالبد خیابان مطرح سازد . تنوع حجمی در یک جدارۀ متداوم با ایجاد یک فضای عقب نشستۀ مناسب به عنوان فضایی عملکردی ، می تواند ارزشهای فضایی را در کالبد خیابان وارد کند که ضمن ایجاد تنوع فضایی ، عملکردهای خاصی را نیز – مانند صف بلیط سینما و تئاتر که نیازمند سکون اند . پاسخگو باشد. معماری خیابانی:معماری قابل استقرار در زمینۀ یک خیابان دارای ویژگیهایی است . در واقع معماری خیابانی یک معماری زمینه گرا و محافظه کار است . معماری خیابانی دارای خصیصه های معماری باز سازی و نوسازی است و معماریی است که ضمن منعکس کردن هویت و عناصر معماری بناهای طرفین، موجبات تأکید و پوپایی این خصیصه ها را فراهم می سازد . معماری خیابانی جزئی از یک کل واحد است . تناسبات : تناسب عرض و ارتفاع خیابان شهری عاملی است که در تعیین ارزشهای محیطی فضا تأثیری قابل ملاحظه دارد .. این عامل ضمن رعایت درک انسان از تناسب در محیطش ، معیارهای اقلیمی را نیز در مد نظر دارد . معیارهای عقب نشینی در ارتفاع که به منظور آفتاب رسانی به ضلع مقابل خیابان تدوین شده ۀ بخش عمدۀ خیابانهای شهر پاریس را شکل داده است . پیچ : پیچ در فقرات خیابان شهری موجب بسته شدن دید و معرفی جهت حرکت می شود . بسته شدن دید نیز به نوبۀ خود سبب می گردد که ارزشهای کالبدی و سیمای جداره که در مقابل دید قرار دارند برجسته تر شوند. معمولا ًطراح شهری بنای یادبود یا نشانه را در این نقاط مستقر می کند 3- نبش نبش بخشی از جداره است که در تقاطع با معبر دیگر و یا اتصال به میدان ایجاد می شود در طراحی جداره، نقش نبش از نظر تبدیل ارتفاع حائز اهمیت است و در واقع نقطۀ عطف بخشی از جداره محسوب می گردد . با توجه به اینکه چهارراه و میدان فضای توقف و تأمل است ، توجه بیشتر به سیمای آن معطوف می گردد . همین ، به منظور گسترده کردن فضای دید و خط آسمان در فضای چهارراه ، تعدیل حجم کالبد نبش در تقاطع و عقب نشینی تدریجی کالبدهای بلندتر مطلوب است . 4- نشانه نشانه بنایی است سمبلیک که استقرارش در جداره موجب توقف دید و جلب توجه می شود . همچنین این عنصر کالبدی در خاطر باقی می ماند و در شناخت محیط موثر است . در خیابانهای نوکلاسیک هوسمان موقعیت استقرار نشانه مورد تأکید خاص قرار گرفته است و کلیۀ نشانه ها در نقطۀ کانونی پرسپکتیو خیابان مستقر شده اند. استقرار نشانه در جداره موجب غنی شدن خط آسمان و تجهیز جداره نیز می گردد. 5- عناصر متوالی وجود عناصر و ابنیۀ بلند در جداره ، خصوصاً در فاصله ای از آن سبب غنی شدن خط آسمان می گردد ، اما این پدیده به واسطۀ بعد چهارم، یعنی زمان و حرکت ، ترکیبات متفاوتی با سایر عناصر معماری جداره و خط آسمان ایجاد می کند که در مجموع به گونۀ مناظر متمادی و متوالی از یک مجموعه در ذهن ناظر نقش می بندد و ارزشهای سیمای شهری را در ابعادی دینامیک تنوع می بخشد. 6- محوطه سازی شهری بخشی از تجهیز فضای شهری از طریق محوطه سازی و کف سازی صورت می گیرد . تجهیزات و اثاثۀ شهری نیز ضمن برقراری ارتباط انسان با عملکرد محیطۀ به آرایش فضایی کمک موثری می کند . مجسمه ، ستون ، یادبودن ، ستون آگهیهای تبلیغاتی به همراه کف سازیهای منقوش و ردیف ستون و آمفی تئاتر های روباز از اجزاء محوطه سازی فضای شهری است که این فضا را در راستای عملکرد پیش بینی شده مفهوم می بخشد. 7- عناصر زیست محیطی فعالیتهای انسانی : کلاً ارزشهای فضای شهری مجموعه ای است از ارزشهای کالبدی و ارزشهای کالبدی و ارزشهای زیست محیطی . به عبارت دیگر ارتباط متقابل انسان با محیط و میزان و نحوۀ بهره برداری از آن ارزشهای محیطی یک فضا را تشکیل می دهد . فضای خیابان محل داد و ستدۀ تبادلات فرهنگی و تفریحی ۀ اجرای موسیقی ، بیان آرای سیاسی ، تظاهرات جمعی و به نوعی فضای عمومی شهر است . پوشش گیاهی : کلاً عنصر پوشش گیاهی به شکل درختان انبوه ، پدیده ای حاشیه ای و عنصری است متعلق به حومۀ شهر ، جایی که عناصر کالبدی ضعیف می شود و ارزشهای فضایی غیر کالبدی با ارزشهای کالبدی سیمای شهری در تقابل قرار می گیرد . استفاده از پوشش گیاهی انبوه را می توان به منظور ترمیم جداره هایی توصیه کرد که فاقد ارزشهای سیمای شهری اند. پوشش گیاهی مناسب در فضای شهری شامل درختچه های کوتاه و بوته های تزیینی است .(کامران ذکاوت، طراحی خیابان شهری،مجله آبادی،)با ویرایش و گردآوری وحید هیپوداموس دانلود مقاله پسورد: http://www.noandishaan.com 16 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۸۸ انواع بازار مردم براي خريد يا فروش كالاها ، با توجه به توليدات و نيازمنديهاي خود ، به انواع بازارها مراجعه مي كردند و يا هنوز مي كنند. 1-بازار فصلي در گذشته ، مانند امروز ، فراورده هايي بودنده اند كه يك بار در سال توليد و در بازارهاي فصلي ارائه مي شدند.براي مثال مي توان از فراورده هاي حيواني از قبيل پشم و روغن نام برد. تجار يا عوامل ايشان از شهري به شهري مي رفتند و محصولات فصل را مي خريدند. هنوز هم در فصل بهار خريداران به مناطق عشايري مي روند و محصولات دامي آنها را خريداري مي كنند. در ارديبهشت ، صدها خريدار به خوزستان مي روند و محصول هندوانه آن منطقه را مي خرند. دهها كاميون كوچك و بزرگ در شهر انديمشك به صف ايستاده اند و به محض آنكه خريدار با كشاورز بر سر قيمت به توافق رسيد هندوانه ها را بار مي كنند و عازم شهر هاي مختلف مي شوند. 2-بازار روز اين بازارها كه به شنبه بازار و يكشنبه بازار و جز آن معروفند ، معمولا در محله هايي تشكيل مي شوند كه به خاطر وضع جغرافيايي ، جمعيت ها ، به طور پراكنده و با فاصله كم زندگي مي كنند. اين نوع پراكندگي باعث مي شود كه فاصله ها تا مراكز خريد بزرگ زياد شود و در نتيجه مردم نتوانند به بازارهاي سنتي مراجعه و خريد و فروش كنند.به همين خاطر است كه در اين صورت فروشندگان به مراكز تجمع مراجعه مي كنند و بازار روز تشكيل مي شود. در كشور ما اينگونه بازارها غالبا در منطقه گيلان و مازندران تشكيل مي شوند كه شرايط جغرافيايي خوبي دارند. 3-بازار در شهرهاي بزرگ طبيعي است كه بازار ، در اولين روز پيدايش در شهرهاي بزرگ ، به شكل امروزي نبوده و به مرور زمان قالب و وضعيت امروزي را يافته است. نطفه بازار تهران كه شايد اغلب مردم ايران آن را ديده اند ، در دوران سلطنت شاه طهماسب بسته شد. در آن زمان براي تهران برج و بارويي ساخته شد. چهار دروازه را به خارج مرتبط مي كرد.مهمترين دروازه تهران در آن روزگار دروازه حضرت عبدالعظيم بود ، زيرا اين دروازه بود كه تهران را به مادر شهر ، يعني ري ، و مناطق جنوبي كشور متصل مي كرد. از آنجا كه در قديم معمولا نقشه و الگوي جامع و مانعي براي شهرسازي وجود نداشت ، مردم در اطراف جوي ها و مسيل ها خانه ها و دكان هاي خود را بنا مي كردند . طبيعي است كه اين شيوه ساختمان سازي باعث پديد آمدن كوچه ها و گذرهاي كج و معوج مي شد. اگرچه صورت ظاهري بازارها دالاني شكل است ولي كلمه دالان در بازار معني خاصي دارد . براي آنكه با اصطلاحات بكار برده شده در بازار ها آشنا شويم توضيحاتي در اين مورد لازم است. در بازارهاي ايران با اسامي زير برخورد مي كنيم:راسته بازار ، قيصريه ، دالان ، كاروانسرا ، سرا ، تيم،تيمچه و چهارسو. 1-راسته بازار راسته بازار به خيابان اصلي بازار گفته مي شود. كلمه راسته همان رسته به معناي صنف است. براي مثال گفته مي شود راسته كفاشها. در راستاي كفاشها عده زيادي كفاش ، كنار هم ، در دكان ها مستقر هستند و مشغول ساخت كفش و يا فروش آنند. 2-دالان در بازار دالان به محلي گفته مي شود كه در آن اصناف مختلفي فعاليت دارند. در دالان مي توان مي توان دكان لوازم و تحرير فروشي را در كنار دكان لوازم خانگي ديد ، و پشم فروشي را در كنار يك دكان چلو كبابي. اين دالان ها مي توانند بسيار طولاني و تو در تو باشند. همه دالان ها به هم مرتبط اند و در عين حال راههاي ارتباطي راسته ها نيز هستند. 3-قيصريه قيصريه معمولا به راسته اي گفته مي شود كه در آن كالاهاي سبك وزن و گران قيمت به فروش مي رسد.تفاوت قيصريه با راسته در اين است كه در دو انتهاي دالان قيصريه دو در بسيار محكم و سنگين كار گذاشته مي شد كه در شب ها آنها را مي بستند. صنف طلا فروش ، ساعت فروش و از اين قبيل در قيصريه ها مستقر بوده اند. 4-تيم و تيمچه در بالا گفته شد كه در قيصريه ها كالاهاي سبك وزن و گران قيمت به مشتريان عرضه مي شود . در تيم و تيمچه كالاها گران وزن و گران قيمت اند.قيصريه در دالان قرار دارد ولي تيم و تيمچه به صورت ميدان اند و به خاطر بالا بودن قيمت كالا ها ي موجود در آن ، مانند قيصريه ها ، دري بزرگ و سنگين دارند كه شب ها آنها را مي بندند.پس تيم و تيمچه محل فروش و عرضه كالاهايي هستند كه احتياج به جاي زيادي دارند ، مانند فرش و قاليچه و انواع پارچه هاي گران قيمت . تيم و تيمچه را در دو طبقه مي ساختند. در طبقه بالا تجارتخانه قرار داشت و درب طبقه زيرين كالا را عرضه مي كردند.خدمات صنفي كه در يك تيم يا تيمچه مستقر است در همان محل عرضه مي شود.براي مثال در تيمچه اي كه فرش و پارچه گران قيمت عرضه مي شود ، رنگ قالي فروشي ، پشم فروشي و خياطي هم مستقر است. همچنين معمولا در تيم و تيمچه خدماتي مانند آبدارخانه و آشپزخانه نيز وجود دارد. تيم ها و تيمچه ها مسقف اند و معماران هميشه سعي در آن داشته اند كه اين سقف ها را هرچه زيبا تر و با شكوه تر بنا كنند. 5-كاروانسرا محلي را كه كاروانها شب هنگام به استراحت مي پرداختند كاروانسرا مي گويند. در كاروانسراهاي بين راه كاروانيان مي توانستند براي حيوانات خود علوفه وساير خدمات ، مانند نعل بندي ، نيز بيابند . در كاروانسراها اتاق هايي به نام حجره براي مسافران و طويله و اسطبل براي حيوانات مي ساختند . در ميان كاروانسرا چاه آب يا قناتي آب مشروب مسافران را تامين مي كرد. امروزه نيز مسافران در طول جاده هاي ايران با بقاياي بعضي از اين كاروانسراها برخورد مي كنند . گاهي در ميان آنها كاروانسراهايي يافت مي شود كه هنوز پا برجا و قابل استفاده اند . در شهر هاي كوچك كاروانسرا طبيعتا در خيابان اصلي قرار داشت و مانند يك هتل يا مسافرخانه عمل مي كرد . كاروانسراهاي بازرگانان ثروتمند از كاروانسراهاي بازرگانان متوسط جدا بود و اقليت هاي مذهبي مانند زرتشتيان ، يهوديان و مسيحيان كاروانسراهاي مخصوص به خود داشتند. 6- سرا در بازار ، سرا همان نقش كاروانسرا را دارد ، با اين تفاوت كه در سرا كالايي جز كالا ها ي كوچك و آن هم به عنوان نمونه وارد نمي شود.سرا ها هم در فضاهايي بسيار بزرگ و در دو طبقه ساخته مي شدند.در طبقه بالا دفاتر تجارتخانه ها قرار داشت و در طبقه پايين انبار ها و كارگاه هاي توليدي.در سراها و كاروانسراها خرده فروشي نمي كردند بلكه معاملات كلي انجام مي دادند . از آنجا كه عبور و مرور حيوانات در بازار ممنوع بود ، سراها و كاروانسراها در خيابان هاي جداگانه و موازي راسته ها بودند و با دروازه ها ارتباط داشتند. عبور مرور حيوانات و گاريها در بازار ها به سه ملاحظه مهم ممنوع بود : -از آنجا كه محيط بازارها بسته و بسيار شلوغ است مدفوعات حيوانات باعث ايجاد محيط غير بهداشتي و متعفن مي شد. -چنانچه از عبور و مرور حيوانات و گاريها در بازار جلوگيري نمي شد ، محيط بازار مورد تاخت و تاز بعضي از مردم غير مسئول قرار مي گرفت و باعث مي شد كه امنيت جاني مردم در بازار تهديد شود و فروشنده و خريدار نتوانند با خيال راحت به كار خود بپردازند. -رفت وآمد مردم مشكل و گاه ناممكن مي گشت . البته اين اصول هميشه رعايت نمي شد و گردن كلفتها زير بار نمي رفتند . متاسفانه امروزه اين ملاحظات فراموش شده و در بازار هاي ايران انواع موتور سيكلت و گاري جان خريدار و فروشنده را به لب مي رسانند . 7-چهارسو يك چهار راه را در بازار (چهار سو) يا( چار سو) مي گويند .البته بايد در نظر داشت كه هر چهار راهي چهار سو نيست بلكه محل تلاقي دو راسته بازار بزرگ تشكيل چهار سو مي دهد . چهار سو هشت ضلع دارد كه چهار طرف آن مسير بازار ها است و يك طرف آن راه پله طبقه فوقاني بازار . سه طرف ديگر را صرافها يا آنان كه خبره بازار بودند اشغال مي كردند . راه پله در چهار سوها به دو دليل ايجاد مي شد : اول آنكه راهي براي دسترسي به پشت بام جهت تعميرات ويا طبقات فوقاني بازار بود . دوم اينكه در بازار ها كسبه و پيشه وران در مواقع شلوغي بازار از رو.ي پشت بام از نقطه اي به نقطه اي ديگر مي رفتند و به اين ترتيب مي توانستند با سرعت بيشتري به مقصد برسند . اين چهارسوها معمولا معماري بسيار زيادي دارند . معماران سعي مي كردند هر چه در چنته دارند در ساختمان آن بكار ببندند . چهار سو محل استقرار داروغه نيز بود و در آنجا (تخت) او را مي زدند . از آنجا كه چهار سو مهمترين محل گذر مردم شهر بوده است ، حكامان آن را محل اجراي احكام نمايشي خود مي كرده اند . جسد طغرل سوم سه روز در چهاسوي بازار ري به دار آويخته بود. 8-بازارچه اهالي محله هاي شهري براي خريد هاي كلي خود به بازار مراجعه مي كردند. آنها احتياجات روزمره اي هم داشته اند كه هرچند مي توانستند از بازار تهيه كنند ، ولي اغلب به علت بعد مسافت بازار ترجيح مي دادند آنها را در محل زندگي خود تهيه كنند . به اين ترتيب در هر محل تعدادي دكان (غالبا بقالي و سبزي فروشي و قصابي و قهوه خانه و پينه دوزي و كبابي ... ) مجموعه اي را تشكيل مي دادند كه معمولا در دو طرف گذر گاه مسقفي مستقر مي شدند . اين مجموعه را بازار چه مي ناميدند . بازار بازار ، كه خود به تنهايي نمي توانست نيازهاي روز افزون مردم را برآورد كند ، به ناچار در كنار خود سراها ، تيمچه ها ، تيم ها و قيصريه هايي به وجود آورد كه هر يك به كاري مي آمد . پس بازار از مجموعه اي از مغازه ها تشكيل يافته كه با معبر سر پوشيده و كاروانسرها ، تيمچه ها ، سراها و شتر خانه ها تشكيل بافت خاصي را مي دهد . علاوه بر اين ها در جوار اين مجموعه اماكن عمومي مانند حمام-تكيه-مدرسه-مسجد-سقاخانه-زورخانه-قهوه خانه وجود داشته است كه بر روي هم بافت كامل و اندامواري را به وجود مي آورده كه از نظر ارتباطات بخش هاي مختلف زندگي و فعاليت هاي اقتصادي ، اجتماعي ، مذهبي و سياسي جوابگوي نيازمنديهاي مردم بوده است . به علت وجود همين امكانات بوده كه اغلب كسبه و كارگران بازار و روستايياني كه به شهر مي آمدند در اطراف بازار سكني مي گزيدند . البته تجار و طبقه حاكم دورتر از محيط بازار و هياهوي اطراف آن مي زيستند . با دور شدن از محيط بازار داشتن خانه وسيع سهل ترمي شد ، امروزه در ايام تعطيل و شب ها بازار كالبدي بي روح و مرده مي نمايد ، ولي در گذشته رفت و آمد و عبور كاروانها و اقامت موقتي روستاييان در كاروانسراها بازار را مانند روز زنده مي نمود . نكته ها 1-بعضي معتقداند كه علت گرد آمدن اصناف در يك راسته به اين دليل است كه اصناف به فكر رفاه و قدرت انتخاب مشتريان و خيرخواه آنان اند. اين اشتباه است ، زيرا از ايام گذشته تا زمان حال ، چه در منابع تاريخي و چه در تجربه ، مشاهده شده است كه همه بازاريان از نظر درستي ، امانت داري ، خيرخواهي و راستگويي هيچ گاه همانند هم نيستند. 2-اصولا بازار از اين جهت ساخته مي شد كه محيط مخصوص دادوستد و محل تمركز عرضه و تقاضا و رقابت و فعاليت و همكاري و صرفه جويي در وقت خريدار باشد و از تورم و گراني و آشفتگي معانلات جلوگيري كند ، همچنين حفظ كاسب و مشتري از گرماي تابستان و سرماي زمستان و گردوغبار و گل و لاي و حفظ اجناس و امتعه از حرارت آفتاب و برودت و رطوبت و خاصيتي كه براي دكان دار از نظر جلوه و جلاي متاع و استتار معايب اجناس داشت و موجب رغبت هر كاسب به كسب در بازار مي شد. 3-در مورد وطن دوستي ، وطن پرستي و ملي گرايي بازاريان نيز صحبت زيادي شده است ، كه اين نتيجه تبليغات خودشان است.بازرگانان ، در مرحله نخست به فكر سود و زيان خويش است . 4-در مورد بازار و بازاري جعفر شهري مطالب جالبي دارد : (... خارجي چراغ زنبوري مي فرستاد و همراهش لاستيك و در و توري و سوزن و پستانكي يدكي ، تا خريدار هم تشويق شود هم براي مدتي از دردسر خريد و مراجعه به چراغساز آسوده باشد ، و بازاري به صورتي در جعبه آن را باز كرده همه يدكي ها را از آن بيرون مي كشيد و به همين صورت هر گونه از اين اشياء و ديگر امتعه را كه به نوعي در هر يكشان تصرف مي نمود. گفته شددر بازار طبيعي، و بازار طبيعي آن است كه ثبات معامله داشته ، پس و پيش و تغيير تبديل نداشته ، احتمال ترقي و تنزل فاحش در پيش نشان نداده ، سير طبيعي داشته باشد. بازار غير طبيعي آن است كه اجناس ، امروز در قيمتي و فردا در قيمتي و اوضاع مملكت يا وضع دنيا و تجارت آن متشنج و ورود و خروج امتعه دشوار و احوالش غيرمعلوم باشد و اينجاست كه تاجر دست اول در فروش و معامله با بنكدار طريق احتياط در پيش گرفته ، در فروش كلي ، از قبول وعده و امثال آن خودداري نموده با دلال مربوط مي شود و در اينجا دلال هم كسي است كه مي تواند رابط ميان دسته اول و خرده فروش شده معاملات و مشتريان نقد بخر معرفي بكند. منبع:پایان نامه کارشناسی مهندسی شهرسازی/وحید یوسفوند/ :ws3::ws3::ws3::ws3::ws3: 15 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۸۸ هويت بخشي در طراحي خيابان اثاثيه و تجهيزات خياباني در هويت بخشيدن به يك مكان با ايجاد يا اصلاح فضاهاي شهري كمك موثري مي كند براي مثال: با استفاده از آب نما مي توان يك كانون ايجاد كرد و ورودي و لبه ها را از طريق مكان يابي درست تيرهاي چراغ برق و درختان مشخص نمود. پروژه هاي احياي فضاي شهري، چه بزرگ، چه كوچك و چه به صورت طرح هاي پياده سازي يا تعويض پياده روها، فرصت هايي براي طراحي مجدد و همه جانبه اثاثيه خياباني فراهم آوردند. اصلاح روسازي خيابانها و اثاثيه آنها به نوبه خود تاثير متقابل بر املاك مجاور باقي مي گذارد و انگيزه اي براي مردم ايجاد مي كند تا كيفيت ساختمانهاي خود را بهتر كند و به محيط خويش مباهات نمايند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2-1 ملاحظات طراحي انتخاب و استقرار تجهيزات خياباني، طبق سنت توسط مهندسان و اغلب به شيوه خاصي انجام مي گيرد و در نتيجه هيچ گونه انسجام طراحي ويژه اي در آنها به چشم نمي خورد. اقلام و اجناس اغلب با توجه به هزينه پايين آنها انتخاب شده و توجهي به مناسب بودن، دوام و امتيازهاي زيبايي شناختي آنها نمي شود و بيشتر بيانگر نگرشي مصلحت گرايانه است تا روش طراحي سنجيده. از سويي ديگر در برخي مكانها تلاش هاي مضحكي صورت مي گيرد تا از اثاثيه و تجهيزات عهد گذشته تقليد كنند. اين كار ممكن است در برخي پروژه هاي مرمت نواحي تاريخي معني دار باشد. اما استفاده از آن در فضاي خياباني معاصر بيهوده است. مسئله ديگر افراط در طراحي خيابان و خلق صحنه هاي تصنعي است. تجهيزات خياباني خوب نظير بناهاي خوب بايد خود انگيخته باشد و چنان به نظر رسد كه گويي هميشه به اين خيابان تعلق داشته است. در اين زمينه استفاده از مواد طبيعي مانند چوب سنگ، سفال و... از لحاظ بافت و رنگ بسيار مطلوب تر از مواد پلاستيكي است. 3-1- تجهيزات خياباني هماهنگ طراحي و نصب بيشتر عناصر مبلمان و اثاثيه خيابان در حوزه مسئوليت اداره ها و سازمان هاي مختلفي، مانند: مخابرات، برق، آب، راهنمايي و رانندگي و شركت واحد اتوبوسراني قرار دارد كه در نتيجه آرايش ناهماهنگي در خيابان به وجود مي آورند. مساله تنها تنوع عناصر نيست، بلكه شيوه توزيع آنها در سطح خيابان نيز اهميت دارد. بنابراين، در ابتدا همكاري ميان ادارات و سازمان هاي گوناگون لازم است تا بتوان تعداد و انواع عناصر را به ميزان معقولي رسانيد. روش منطقي عبارت است از؛ طراحي مجموعه اي از عناصر تجهيزات خياباني كه در آن هر جزء نظير يك علامت، سطل آشغال يا چراغ، از جزئيات تزييني و پايه طراحي مشابهي برخوردار باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4-1- سنگ فرش( كف پوش) مفهوم طراحي منظور از طراحي سنگ فرش ها، استفاده از مصالح و الگوهاي روسازي براي آرايشي يك دست و هماهنگ است، بطوري كه تأثير وحدت بخشي در منظر خياباني داشته باشد و هويت متمايز و شاخصي به شهر ببخشد. سنگ فرش يا پوشش كف همچنين، مي تواند حس پيوستگي ميان سطوح مختلف را برقرار سازد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مفهوم سنگ فرش سنگ فرش را مي توان هم به عنوان زمينه اي خنثي در نظر گرفت و هم براي جلب توجه مردم، جنبه تزييني بيشتري بدان بخشيد. به وسيله سنگ فرش مي توان كانون يا فضايي شاد آفريد و براي آستانه اي در فضاي شهري نقشي همچون قالي پديد آورد. براي اين منظور بايد مجموعه اي از مصالح و رنگ برگزيده شود تا ويژگي هاي مكاني را باز نمايد. با استفاده از اين مجموعه، مي توان مضامين متفاوتي براي هر ناحيه يا خيابان انتخاب كرد. بافت سنگ فرش بافت سنگ فرش ها بايد با توجه به نوع رفت و آمد عابران پياده تهيه شود: * سطوح نقش دار براي عابران پياده بي حركت؛ مثلاً در محل استقرار نيمكت ها، همچنين مسيرهايي با رنگ هاي متفاوت براي هدايت عابران پياده در حال حركت در طول مسير مورد نظر. * سطوح برجسته براي رَمپ ها و اطراف آب نماها، نواحي خطرآفرين( سكوهاي ساحلي، سكوي متر و...) كه امكان لغزش را كاهش مي دهند؛ مانند: مصالح دانه اي، سطوح بتني آج دار و يا سطوح ديگري از اين دست. * سطوح موج دار براي كمك به نابينايان در حاشيه جدول هايي كه ارتفاع آنها زياد مي شود. همچنين در گذرگاه عابران پياده كاربري آن ضروري است. * سطوح ناهموار براي جلب توجه عابران پياده، يا كاستن سرعت اتومبيل ها، در اينجا مي توان از سنگ فرش هاي ناهموار، نظير قلوه سنگ هاي رودخانه اي نيز استفاده كرد. الگوي سنگ فرش با استفاده از آجر يا قلوه سنگ مي توان سطوح وسيع را به روش لبه سازي و ايجاد قاب تقسيم كرد. با استفاده از موارد زير مي توان فضاهاي ويژه يا گره هاي رفت و آمد را مورد تأكيد قرار داد: · ايجاد نظم و آهنگ سنگ فرش · به كار بردن آجر فرش ويژه · به كار بردن شكل خاصي، نظير نشان يا نماد شهري الگوي سنگ فرش مي توان ويژگي رسمي يا غير رسمي ناحيه اي را مشخص كند؛ براي مثال: · طرح ساده و رسمي براي نواحي تاريخي · طرح غير رسمي يا رنگارنگ براي كنار ساحل. براي مشخص كردن مقياس فضاها از الگوهاي متفاوت بايد استفاده كرد؛ براي مثال: · نقش هاي آشكار براي ميدان هاي بزرگ، گردشگاه ها يا ميدان هاي رسمي. · نقش هاي ريز براي كوچه ها، خيابان ها، پياده روهاي تنگ و باريك و حياط ها. دفع آبهاي سطحي سنگ فرش ها بايد با شيب در عرض طراحي شوند تا آب روي آنها جمع نشود. مي توان مجراهايي در لبه سنگ فرش قرارداد تا آب هاي سطحي را هدايت كنند. شيب مناسب برحسب مصالح انتخابي تغيير مي كند و معمولاً از 40: 1 تا 80: 1 متغير است. اگر آب روي سنگ فرش جاري نشود و در يكجا باقي بماند، باعث پريدن رنگ سنگ فرش و لغزندگي سطوح خواهد شد. نحوه دفع آبهاي سطحي را بايد بگونه اي طراحي كرد كه باعث ايجاد پستي و بلندي و تموجات زشت روي زمين نشود. 5-1- جدول ها نوع جدول ها با توجه به درجه خيابان و مصالح به كار رفته در سنگ فرش مجاور آن انتخاب مي شود. نوع خيابان معمولاً از جدول هاي استاندارد، براي ايمني در خيابان هاي درجه يك تا سه، به ويژه خيابان هاي پر رفت و آمد كه جمع كننده هاي اصلي هستند، استفاده مي شود. براي خيابان هاي درجه چهار و پنج كه جمع كننده هاي محلي هستند، راههاي دسترسي مسكوني و نيز زمين هاي پاركينگ، از گزينه هاي ديگري استفاده مي شود. بتن بيش از هر چيز ديگري در ساخت جدول ها به كار مي رود؛ زيرا علاوه بر استحكام و دوام، ويژگي اقتصادي نيز دارد. جدول هايي كه از سنگ گرانيت ساخته شده اند بايد به عنوان بخشي از ميراث شهر و به عنوان بادوام ترين جدول ها حفظ شوند. آجر و قلوه سنگ، بهترين جايگزين بتن- بويژه در نواحي مسكوني- مي باشند. چنانچه از جدول ها به عنوان مانع استفاده گردد، مي توان بتن را اندود كرد و در نواحي ويژه آن را رنگ زد. دفع آب هاي سطحي تركيبي از جدول ها و جويها، آب هاي باران را هدايت و توزيع مي كنند. پروفيل هايي كه اين دو را تركيب كنند، اقتصادي تر هستند. 6-1- جوي ها حداقل شيب عرضي يك جاده آسفالت معمولاً 2 درصد است. شيب طولي جوي مي تواند 4/0 درصد باشد. در زمين هاي مسطح براي جلوگيري از جمع شدن آب باران در يك نقطه، بايد از اصل توزيع آب به جاي جمع آوري آن استفاده كرد. در زمين هاي شيب دار براي كاهش سرعت آب باران و ايجاد امكان جذب آب هاي سطحي، مي توان از جويهاي شبكه بندي شده يا ناهموار استفاده كرد. در نواحي كه در سطح سنگ فرش درخت كاشته شده است، جوي ها مي توانند سيستم هاي آبياري كارآمدي باشند. از جوي هاي كاسه اي( كانيو) مي توان براي جمع آوري آب هاي باران و آب جاري در معابر پياده، سطوح پاركينگ و معابر درجه پنج كه احداث جدول در آنها ضروري نيست، استفاده كرد. اين جوي ها معمولاً شيب ملايمي دارند و عمق آنها از 5 تا 5/7 سانتي متر و پهناي آنها از 30 تا 90 سانتي متر است. 7-1- پله ها پله ها را بايد بعد ديگري از سنگ فرش دانست كه اختلاف سطح را حل كرده، به تعريف فضا ياري نموده و حتي محل هايي براي نشستن در هواي آزاد فراهم مي آورند. ابعاد پله پله ها در فضاي باز براي راحتي و ايمني، حداقل يك و نيم متر پهنا دارند. رابطه بين كف پله (R) و ارتفاع آن(R) در فرمول زير بيان مي شود: ميلي متر 700 تا 600 = T + R 2 حداكثر ارتفاع پله در فضاي باز بايد 15 سانتي متر باشد، اما بلندي 8 تا 12 سانتي متر براي آن مناسب تر است. رشد درخت بخش هاي مركزي شبكه محافظ بايد قابل جدا شدن باشد تا به تناسب رشد درخت تعويض شود و فضاي مناسب براي تنه درخت در اطراف آن پديد آورد. حراست از درخت درختان واقع در محوطه هاي پاركينگ يا ديگر محل هاي پر رفت و آمد را مي توان با احداث جدول آجري يا سنگي حفاظت كرد. طراحي حفاظ ها بايد بگونه اي باشد كه نواحي پياده رو از ارتفاع مناسب براي نشستن برخوردار باشد. در اين صورت، هم درخت حفاظت مي شود و هم مكاني براي نشستن عابران پياده ايجاد مي گردد. 9-1- محل هاي نشستن طراحي محل هاي نشستن يا براي نشستن طولاني است يا براي زمان كوتاه طراحي محل هاي نشستن طولاني، به امكانات راحتي بيشتر، نظير صندلي هاي با پشتي و دسته براي پارك ها و خيابان هاي پياده رو، نياز دارد. صندلي هاي زمان كوتاه، ساده تر و چند كاره مي باشند، نظير نيمكت هايي كه در كنار گلدان ها و ديواره ها مي سازند يا نيمكت هاي موجود در ايستگاه اتوبوس. صندلي ها را مي توان به شيوه هاي مختلف مستقر كرد: - به طرف داخل براي گفت و گو - به طرف خارج براي ديد منظر - صندلي هاي جدا از هم در ابعاد كوچك و درميان يا اطراف درختان. - طراحي صندلي هاي مجزايي كه با گياهان ادغام مي شوند و مكان دنج و آرامي را پديد مي آورند. از استقرار آزاد نيمكت ها بايد احتراز كرد؛ زيرا اين كار در نواحي پياده رو موجب آشفتگي و سد معبر مي شود. 10-1- گلدان ها در مكان هايي كه امكان كاشت درختان و بوته ها بطور مستقيم در داخل زمين نباشد، مي توان از جعبه هاي مخصوص كاشت گياهان استفاده كرد. همچنين از اين جعبه ها براي ايجاد مانع، حايل يا تعديل تاثيرات ناشي از شيب و ديوارهاي بلند نيز استفاده مي شود. گلدان ها جزئي ناگسستني از منظر خيابان را تشكيل مي دهند و در پيوند با ظرف هاي آشغال، صندلي ها، پله ها و ديوارهاي حايل طراحي شده، استقرار مي يابند. گلدان هاي مجزا بيشتر از ساير گلدان ها انطباق پذيرند؛ از اين رو مي توان آنها را روي هم سوار كرد و يا در كنار هم قرار داد. روي هم چيدن گلدان ها عمق بيشتري براي كاشت درخت فراهم مي سازد. 11-1- ظرف هاي زباله ظرف هاي زباله بايد در ديد بوده، استفاده از آنها راحت باشد؛ اما نبايد آلودگي ايجاد كنند. در خط مستقيم كنار يك خيابان اصلي، مي توان ظرف هاي زباله را در فاصله هاي 30 متري مستقر كرد. تعداد ظروف زباله در كنار اغذيه فروشي ها، سينماها و شيريني فروشي ها بايد افزايش يابد. حداقل گنجايش يك ظرف زباله در مركز شهر بايد 50 ليتر باشد. در سطوح وسيع و در طول پياده روهاي شلوغ استفاده از ظرف هاي زباله پايه دار با ظرفيت 50 تا 100 ليتر مناسب تر است. مصالح بكاررفته در ساخت ظرف هاي زباله و رنگ آنها بايد با ديگر اجزاي تجهيزات خياباني هماهنگ باشد. استفاده از اشكال ساده، مكعب مستطيل يا مدور ترجيح دارد. مواد سازنده سطلهاي زباله نيز بايد استحكام و دوام داشته باشند. تا آنجا كه ميسر باشد بايد زباله ها را از انظار پنهان ساخت. براي اين منظور مي توان از درپوش استفاده كرد. در پوش ها به كاهش بو كمك كرده، تجمع حشرات را به حداقل مي رسانند و همچنين مانع پراكندگي زباله به وسيله باد مي شوند. 12-1- تيرك ها به منظور ايجاد موانع، بر سر راه وسائط نقليه تيرك نصب مي كنند. تيرك ها را مي توان به جاي جداول يا تركيب با آنها استفاده كرد. براي عدم آشفتگي خيابان و جلوگيري از ايجاد موانع غير لازم در آن، بايد در مكان يابي تيرك ها دقت شود. همچنين مي توان از تيرك هاي كم ارتفاع به عنوان صندلي استفاده كرد و در مناطق پياده رو يا پاركينگ، لوازم روشنايي كم ارتفاع، روي آنها نصب كرد. 17-1- روشنايي پايه هاي هماهنگ براي تمامي پايه هاي چراغ در يك ناحيه مخصوص، بايد از سيستم استاندارد استفاده كرد. اين سيستم بايد با پايه هاي ظروف زباله و پايه هاي علايم مختلف هماهنگ باشد تا تعداد پايه ها به حداقل برسد. انتخاب و مكان يابي سطح و نوع روشنايي، بيانگر عملكرد و خصوصيات ناحيه مورد نظر است. بطور كلي، روشنايي نواحي پياده به دو دسته آسايشي و تزييني تقسيم مي شود. * ارتفاع زياد: ارتفاع زياد پايه ها به تناسب روشنايي ميدان هاي پياده، خيابان هاي پياده و معابر عريض، از 3 تا 4 متر متغير است. * ارتفاع كم: نصب روشنايي روي تيرك ها( خطر نماها و موانع) براي هشدار بيشتر به وسيله روشنايي در معابر تنگ، محل هاي نشستن، غذا خوردن يا محل هايي كه در آنها درخت و گياه كاشته شده است. * جداره اي: اين نوع روشنايي در جداره پل ها، رمپ ها و در نقاطي كه برآمدگي يا پايه مزاحمت ايجاد مي كند، نصب مي شود. 18-1- سرپناه سرپناه سازه اي دايمي، دراز مدت يا موقتي مي باشد. * سرپناه دايمي، مانند: رديف ستون هاي سرپوشيده(كلوناد)، پياده روهاي سرپوشيده ( مسقف) يا دالان هاي عبور وسائط نقليه از در ورودي تا مدخل ساختمان. * سرپناه دراز مدت، مانند: ايستگاه هاي اتوبوس، كيوسك ها و اتاقك هاي تلفن. * سرپناه موقتي، مانند: دكه هاي واقع در بازارهاي روز و چترهاي كافه ها. اين سازه ها براي پناه عابران پياده و محفوظ نگه داشتن آنان از آفتاب و باران ساخته مي شوند. در هر حالت، سرپناه ها را بايد با جزئيات و مصالح ساختماني خوب طراحي كرد تا در مقابل پوسيدگي و آسيب مقاوم باشند. مكان و طرح آب نماها آب نماهاي شهرها در نواحي گرم و داراي سنگ فرش، اثر خنك كننده دارد. براي بهره مندي از ويژگي درخشندگي آب، بايد آب نماها را در آفتاب طراحي و جاسازي كرد. اگر ويژگي انعكاسي آب نما مورد نظر باشد، بايد آنرا در سايه قرار داد و يا حوضچه آن را به رنگ تيره در آورد. حوضچه ها بايد همواره لبريز از آب باشند تا احساس سرشاري و شادماني را القا كنند. برجستگي لبه حوضچه ها به علت ايجاد سايه، آلودگي هاي لب حوض را مي پوشانند. 20-1- آبخوري ها آبخوري ها بايد بيرون از پياده روها امكان مكان يابي شوند و استفاده از آنها آسان و قابل دسترسي معلولان و كودكان باشد. به دليل مسائل بهداشتي، آبخوري ها بايد به يك دهانه آب پخش كردن محافظ، مجهز باشند. موقعيت استقرار علايم علايم نبايد مزاحمت بيافرينند. محيط بصري بر خوانايي علايم تاثير مي گذارد، به عنوان مثال، علايمي كه در كنار گياهان يا يك درخت نصب شده اند بايد با ايجاد برابري ميان علايم و زمينه، برجسته شوند. علايم نبايد سبب به هم ريختگي و بي نظمي در بالاي سر عابران پياده و آشفتگي در چشم انداز آسمان شوند. علايم كم ارتفاع مزاحمت كمتري ايجاد مي كنند و با مقياس پياده متناسب ترند. تابلوهاي اعلانات بايد در نقاطي نصب شوند كه مردم بتوانند بدون مزاحمت براي ديگران، در مقابل آنها مكث كنند. براي پوشاندن منظره پشت علايم، مي توان آنها را به ديوارها يا ساختمان ها نصب كرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 13 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۸۸ انواع بازار مردم براي خريد يا فروش كالاها ، با توجه به توليدات و نيازمنديهاي خود ، به انواع بازارها مراجعه مي كردند و يا هنوز مي كنند. و ... با عرض سلام دوست عزیز. در واقع بازارچه ای که شما از آن اسم می برید، همان گذر یا راسته محله (مرکز محله) است و نمی توانید ان را در زمره عناصر بازار در کنار اماکنی مانند چارسو، قیصریه و... قرار دهید. در حقیقت گذرها در محل برخورد چند کوچه میدانچههایی به وجود میآمد در این فضا معمولا چند مغازه، سقاخانه و احیاناً مسجد و گرمابه وجود داشت که جوابگوی احتیاجات روزانه ساکنین بود. حبیبی نوشته است : گذر معمولا یک دهانهاش به بازار و یک دهانهش به دروازهای ختم میگردد که بر روی جادهها و مسیرهائی گشوده میشود که به سوی روستاها و مناطق روستائی هم فرقه، همکیش و هم مذهب و ... راه میبرد. گذرها برای خودشان برو بیایی دارند ! و معمولا آنها را بصورت عناصر جدا می آورند. 9 لینک به دیدگاه
arghavan 1343 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 خرداد، ۱۳۸۹ دو تا مقالاه خارجی از سایت بانک اطلاعات شهرسازی: طراحی خیابان: Residential street pattern design عنوان مقاله: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فرمت: PDF حجم : 1.32MB تعداد صفحات:8 موضوع: الگوی طراحی خیابان - کاربری مسکونی - سیر تاریخی استخوان بندی مناطق مسکونی - طراحی خیابان در طرح های سنتی و طرحهای حومه ای جدید نویسنده: Canada Mortgage and Housing Corporationمآخذ: Canada Mortgage and Housing Corporation طراحی خیابان: The Uses and Reuses of Major Urban Arterials: A Study of Recycling, Revit عنوان مقاله: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فرمت: PDF حجم : ۳۴۶KB تعداد صفحات:۱۳۳ موضوع: طراحی بدنه خیابان، باززنده سازی کوریدورهای شهری نویسنده: Jacobs, Allan, Elizabeth Macdonald, Diana Marsh, and Clark Wilsonمآخذ: Department of City and Regional Planning, College of Environmental Design, UC Berkeley-September 1997. 17 لینک به دیدگاه
ساشاق 10 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۵ لطف کردی ولی ای کاش با رفرنس کامل میذاشتی . نه سال رو گفتی نه صفحه رو گفتی و نگفتی که مجله شماره چند ؟ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده