spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ روایت است که درتاریخ های قدیم اون زمونا که ما پپسی کولای اختراع نشده رو با دندونمون بازمیکردیم امپراطورهای محبوب ودوست داشتنی برای اینکه چهارتا برده حساب همه چیز دستشون باشه وبدونن کجای کارن بازی گلادیاتوری رو صورت میدادن واونا رو جلوی انواع حیوانات درنده وجنگاوران سرتاپامسلح مینداختند تا هم ترس رو القا کنند وهم اینکه محل تفریحشون باشه! حالا این گلادیاتوربازی ها چطوری درطول تاریخ کرارا تکرار شدند بماند که حتی تاریخ تبر وداس ودشنه هم حافظشون ازاین شوکران های افلاطونی پره!! درکتابهای داستان ما همیشه امپراطورشیرشاه دوست داشتنی وقدرتمند رو داشتیم که همین اتفاقات رو تکرار میکرد ویه چیزی رو به عیان بهمون منتقل میکرد قانون جنگل! اینکه به صورت افسانه ای اسپارتاکوس برده ای باشه یا خرگوش باهوشی باشه ودماری دربیاره یا شاخ بشه بیشتر برای عمیقترکردن حماقت بردگان والقای ترسی بود که نیاز قدرت فاسد مارکسی هست! ای بابا خب برید تو نخ قضایا دیگه روشنترازاین؟ حالا این ملیجک بازی وانفجارمداوم ومنور انواراطلاعات پیدا وپنهان همون سیرک نوتردام هست که برای ساختن اسپارتاکوسهای بیشعور وتهی وپوچ وتداوم داستان احمق واحمقتر جیم کری هست وما مثل انیشتین ازدور به نظاره قطاری مینشینیم که به نسبیتش هیچ ایمانی نداریم! پ.ن: عمرا اگه داستانی که براتون کردم واش بی مزه ای ازچهارداستان با پایان یکسان بود روشن باشه ولی تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل... 2 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ به نظر من اون وحشی بازی های قدیم خیلی بهتر از کشتار نامردانه امروز هست حداقل به بر ده ها یه شمشیر میدادن تا حق دفاع داشته باشن ولی الان بدون اطلاع و قانون طرف رو دار میزنن 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۰ به نظر من اون وحشی بازی های قدیم خیلی بهتر از کشتار نامردانه امروز هست حداقل به بر ده ها یه شمشیر میدادن تا حق دفاع داشته باشن ولی الان بدون اطلاع و قانون طرف رو دار میزنن البته وحیدجان تو جنگل که دارنمیزنن میدن حیوونای وحشی بخورنشون وسیربشن هرچند ذات شغال وکفتار سیری ناپذیری وحرص هست! ما داریم یه نگاه منطقی به منطق الطیر میندازیم دیگه اونم تو یه جنگل سوت بلبلی! 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده