رفتن به مطلب

هجرت یا مبارزه؟


Abolfazl_r

ارسال های توصیه شده

به نظرتون باید ایستاد و با شرایط مقابله کرد یا هجرت کرد؟

 

مثلا باید از همسرت جدا شی یا اصلاحش کنی؟

 

باید برای پیشبرد و تعالی مملکت جهاد کرد یا مهاجرت؟

 

باید با شریکت سازش کنی یا رابطه رو قطع کنی؟

 

مرزی وجود داره؟ اگر آره بهتره از همون اول سوژه رو ترک کنیم یا تا رسیدن به مرز تلاش کنیم؟

 

در مواجهه با موضوعات مختلف با یک روند فرسایشی باید ایستادگی کرد یا محل حادثه رو ترک کرد؟

 

تصمیم درست چیه؟

 

منظور از هجرت تغییر شرایط، ترک محل حادثه، قطع ارتباط، نقل مکان به نقطه دیگه و ... میباشد.

  • Like 8
لینک به دیدگاه
خب قابل تعمیم نیست.شاید برای بعضی هاش هجرت روش بهتری باشه اما برای بعضی دیگه مبارزه

 

میشه یه مثال برای هر کدوم بزنی؟

 

البته میدونم در هر موردی هم ممکنه تابع شرایط تصمیم ها متفاوت باشه. ولی واقعا نمیدونم باید گاهی اوقات چی کنم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

خب ببین در بعضی موارد مثل مملکت من نظرم روی مبارزه هست.

در موارد مسائل مربوط به همسر ( یه نکته بگم که بچ ها من یه حس بدی که همیشه دارم اینکه اکثر جاهایی که مطلب میخونم حتی یکی از بزرگترین کتاب های تاریخی که حالا میگن معجزه هم هست و کاری به بحث اعتقادیش ندارم، اکثرا مخاطب مرد هست.یعنی نویسنده جوری مینویسه که انگار مردا فقط این رو میخونن.این همیشه یه حس بد به من میده و دوست داشتم در حمایت از خانم ها همینجا از ابوالفضل جان خواهش کنم این قسمت رو ویرایش کنه و به جای کلمه ی زن از همسر استفاده کنه که خانم ها هم بتونن به این قسمت پاسخ بدن و خودشون رو مخاطب ببینن.اگه جسارت کردم عذر میخوام) هم من نظرم روی اصلاح هست اما تا یه حدی و اگه وضع جوری بشه که اشتباه طرف مقابل عادی بشه.یعنی کمک و بخشش ما تاثیری بر روی رفتار و کردار همسرمون نذاره میشه از هجرت استفاده کرد

در مورد شریک نظر من اینه که زود تر از مورد قبل میشه از هجرت و ترک کردن اون استفاده کرد.(شریک کاری)

 

باید ببینیم شرایط به چه گونه ای هست و اون موضوع که قراره ما راجع بهش فکر کنیم که بایستیم و مبارزه کنیم یا به قول ابوالفضل جان هجرت کنیم چی هست.خب شاید بعضی وقت ها یه هجرت موقت بتونه به عنوان یه روش برای اصلاح یا مبارزه مفید واقع بشه.منظورم این هست که ترک مبارزه ی رو در رو همیشه به معنای ترک کردن به طور کامل نیست.چون بعضی وقت ها نیاز میشه که روش مبارزه رو عوض کرد و شاید روش جدید مستلزم هجرت باشه.

اما در مورد کشور بنده همیشه نظرم رو مبارزه هست.حالا نوع مبارزه میتونه متغیر باشه.اما هجرت به طور کامل و قطع ارتباط رو در این زمینه نمیپسندم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خب ببین در بعضی موارد مثل مملکت من نظرم روی مبارزه هست.

در موارد مسائل مربوط به همسر ( یه نکته بگم که بچ ها من یه حس بدی که همیشه دارم اینکه اکثر جاهایی که مطلب میخونم حتی یکی از بزرگترین کتاب های تاریخی که حالا میگن معجزه هم هست و کاری به بحث اعتقادیش ندارم، اکثرا مخاطب مرد هست.یعنی نویسنده جوری مینویسه که انگار مردا فقط این رو میخونن.این همیشه یه حس بد به من میده و دوست داشتم در حمایت از خانم ها همینجا از ابوالفضل جان خواهش کنم این قسمت رو ویرایش کنه و به جای کلمه ی زن از همسر استفاده کنه که خانم ها هم بتونن به این قسمت پاسخ بدن و خودشون رو مخاطب ببینن.اگه جسارت کردم عذر میخوام) هم من نظرم روی اصلاح هست اما تا یه حدی و اگه وضع جوری بشه که اشتباه طرف مقابل عادی بشه.یعنی کمک و بخشش ما تاثیری بر روی رفتار و کردار همسرمون نذاره میشه از هجرت استفاده کرد

در مورد شریک نظر من اینه که زود تر از مورد قبل میشه از هجرت و ترک کردن اون استفاده کرد.(شریک کاری)

 

باید ببینیم شرایط به چه گونه ای هست و اون موضوع که قراره ما راجع بهش فکر کنیم که بایستیم و مبارزه کنیم یا به قول ابوالفضل جان هجرت کنیم چی هست.خب شاید بعضی وقت ها یه هجرت موقت بتونه به عنوان یه روش برای اصلاح یا مبارزه مفید واقع بشه.منظورم این هست که ترک مبارزه ی رو در رو همیشه به معنای ترک کردن به طور کامل نیست.چون بعضی وقت ها نیاز میشه که روش مبارزه رو عوض کرد و شاید روش جدید مستلزم هجرت باشه.

اما در مورد کشور بنده همیشه نظرم رو مبارزه هست.حالا نوع مبارزه میتونه متغیر باشه.اما هجرت به طور کامل و قطع ارتباط رو در این زمینه نمیپسندم

 

ویرایش شد دوست عزیز. ممنون که نظر دادی.:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

خب بعضی وقتا هم می شه سازش کرد! اصولا"اجتماع های کوچیک رو بهتر و راحت تر می شه تغییر داد. اگه تلاشمون رو کردیم و تغییر نکردن ترکشون می کنیم. اما باز به نظرم مسئله ی کلی نیست که بشه تعمیم داد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خب بعضی وقتا هم می شه سازش کرد! اصولا"اجتماع های کوچیک رو بهتر و راحت تر می شه تغییر داد. اگه تلاشمون رو کردیم و تغییر نکردن ترکشون می کنیم. اما باز به نظرم مسئله ی کلی نیست که بشه تعمیم داد.

 

ببینید یه سری افراد اصولا سازش کار به حساب میان. تا جای ممکن سعی میکنن با شرایط کنار بیان و سازنده و مثبت عمل میکنن. ولی وقتی بحث هجرت پیش میاد در واقع مصالح خود شخص در میانه. خود من جزء افراد سازشکار به حساب میام ولی گاهی اوقات حس میکنم منافع خودمو به خاطر این روحیه به خطر انداختم و الان به این نقطه رسیدم که حس میکنم تو برخی از مسائل هجرت کنم. ولی باز هم یه احساس دو دلی دارم. نمیدونم واقعا کار درستی دارم انجام میدم یا نه.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

منم با مهناز موافقم نمیشه بست داد هر کسی توان و تحملش یه حدی داره وقتی اون تموم بشه اگه قدرت تغییر دادن رو داشته باشه باید تلاش خودش رو بکنه اگر هم نداشته باشه باز دو راه داره یکی اینکه خودش رو با شرایط جدید همسان کنه یا کوچ کنه که در صورت کوچ هم باز دو راه میشه شاید به اونجایی که کوچ میکنی با تمایلات تو همخنی نداشته باشه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

من فرق فرار و هجرت را نمیدونم!

مثلا پیامبر اسلام از مکه به مدینه هجرت کردند.

آیا میشه درباره چنین عملی گفت ، ایشان برای حفظ جان فرار کردند؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...