Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۰ مقدمه بررسی کالبدی فضا بدون در نظر گرفتن محتوای اجتماعی و بازنمایی هایی که شهرنشینانش از آن دارند میسر نخواهد بود. شهر در واقع یک صورت فیزیکی است که با کنش جمعی معطوف به پدیده های بازنمایی ساخته می شود. مجاورت مکانی گروههای اجتماعی این لزوم را ایجاد کرده که به مطالعه ی روابط میان فضاهای فیزیکی و گرههای اجتماعی پرداخته شود. نزدیکی و تماس های همسایگی پایه و اساس ساده ترین صورت ها و ابتدایی ترین انجمن ها است که در سازمان زندگی شهری با آنها سرو کار داریم. واقعیت جغرافیایی محله پیچیده است اما واقعیت جامعه شناختی و انسان شناختی آن به مراتب پیچیده تر است. محله بیشتر اجتماعی است تا طبیعی، زیرا، محله با نظم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شکل می گیرد و در بسیاری از سازمان های شهری امروزی شاهد فعالیت های اجتماعی و الگوهای زندگی محله ای هستیم. هانری لفبور معتقد است که " محله بوسیله ی نیروهای اجتماعی سازمان می یابد که به ارائه ی الگوی شهر مبادرت کرده و موجب توسعه ی آن می شوند، لذا محله یک شکل سازمانی فضا و زمانی شهر است. بین فضاهای اجتماعی چند گانه و متنوع آن با توجه به نهادها و مراکز فعال حداقل اختلاف وجود دارد. از این رو، بین فضای ارضی و فضای اجتماعی آن، رابطه ی دوجانبه ای برقرار است" (ربانی، 1381: 156-155). محله دارای ابعاد وجودی، اجتماعی و نمادی است، برای شهروندان محله مفهومی خاص دارد که می تواند در ابعاد و سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد. تعریف: اصطلاح محله دارای معانی و کاربردهای بسیاری است. به عنوان مثال، محله برای ارجاء به گروه کوچکی از خانه ها در همسایگی یکدیگر یا برای اطلاق به ناحیه های بزرگتر با الگوی خانه سازی و قیمت بازاری مشابه، به کار برده می شود. این اصطلاح همچنین برای توصیف ناحیه ای در اطراف یک نهاد محلی که توسط اهالی سرپرستی می شود، کاربرد دارد، نهادهایی همچون کلیسا، مدرسه یا دفاتر نمایندگی اجتماعی. محله به عنوان ناحیه یا حوزه ی سیاسی نیز تعریف می شود. مفهوم محله یا حوزه های همسایگی، توأمان مؤلفه های جغرافیایی (مکان محور) و اجتماعی ( مردم محور) رادر بر می گیرد ( برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ). در واقع محله اجتماعی است که به لحاظ جغرافیایی و درون یک شهر بزرگتر، شهر کوچک و یا حومه ی شهری، استقرار یافته است. حوزه های همسایگی اغلب گروههای اجتماعی با تعاملات رو در روی قابل ملاحظه میان اعضای خود هستند. به طور کلی محله به لحاظ فضایی به عنوان ناحیه ی جغرافیایی مشخص و از نظر کارکردی به عنوان مجموعه ای از شبکه های اجتماعی، تعریف شده است. د رنتیجه، همسایگی ها واحدهای فضایی هستند که در آنها تعاملات اجتماعی چهره به چهره صورت می پذیرد- جایگاهها و موقعیت هایی که اهالی در جستجوی درک ارزشهای متداول، اجتماعی کردن جوانان و حفظ نظارت اجتماعی مؤثر، هستند (en.wikipedia.org). محله همچنین با جنبه های فیزیکی و ریخت شناسی ( موقعیت در شهر، دوره ی ساخت، تیپولوژی ساختمان ها، کارکردها و گروه های اجتماعی و...) مشخص می گردد. عوامل تفاوت گذاری و معیارهای محدوده ی محله ها با کارکردهای زیر متغیر هستند: - شکل سایت ها و توپولوژی، محله ی بالا و محله ی پایین، محله ی مرکزی و محله های حومه ای، محله های شمال و محله های جنوب و... - تیپولوژی حاکم بر ساختمان ها - کارکردهای مختلفی که محله ها دارند: محله ی تجاری، اداری، مسکونی و... - توزیع گروههای اجتماعی یا اقتصادی - جدایی گروهای قومی در شهر ها ( ربانی، همان: 153) شکل کالبدی محلات و ویژگی های معماری آن می تواند بر ارتباطات اجتماعی ساکنان تأثیرگذار باشد به عنوان مثال در محلات کوچکتر میزان ارتباطات میان ساکنین و امکان شکل گیری روابط چهره به چهره بیشتر است. بخش های مؤثر بر شکل کالبدی محله عبارتند از: - نوع واحدهای مسکونی, اعم از ویلایی، آپارتمانی یا تک واحدی - موقعیت قرار گیری و فاصله ی واحدهای مسکونی از یکدیگر و فاصله ی آنها از خدمات عمومی محله - سلسله مراتب عرصه بندی ها و دست رسی های واحدهای مسکونی ( مجموعه مقالات همایش توسعه ی محله ای، 1388: 238). محله از منظر جامعه شناختی: از منظر جامعه شناسی محله ها دارای مزایای زیادی هم به عنوان نواحی برای تجزیه و تحلیل های سیاسی و هم عرصه ای برای فعالیت اجتماعی هستند: 1- حوزه های همسایگی از آنجا که اغلب افراد در نواحی شهری شده احتمالا زندگی با یکدیگر را در نظر می گیرند نواحی عمومی و یا شاید نزدیک به عمومی هستند. 2- از آنجا که شما با خارج شدن از درب منزل در محله ی خود هستید پس حوزه های همسایگی راحت و همواره در دسترس هستند. 3- خیلی اوقات عملکرد موفق محله ای نیازمند مهارت تکنیکی با تخصص کمتر و اغلب با هزینه ی اندک یا بدون هزینه است. 4- در مقایسه عملکرد محله ای با فعالیت در مقیاس بزرگتر، احتمال بیشتری وجود دارد که نتایج بدست آمده قابل رؤیت و به سرعت آماده ی ارائه، باشند. خیابان ها تمیزتر هستند، گذرگاههای عابر پیاده رنگ آمیزی شده، درختان کاشته شده و جشن ها انبوهی از مردم را جذب می کنند. 5- نتایج قابل مشاهده و سریع مقیاسی برای موفقیت هستند و از آنجائیکه موفقیت نیروبخش است احتمال تکرار عملکرد محله ای افزایش می یابد. 6- به دلیل اینکه عملکرد محله ای معمولا دیگران را هم در برمی گیرد، این چنین فعالیت هایی سبب ایجاد یا تقویت پیوستگی ها و ارتباطات با دیگر حوزه های همسایگی می شود و اغلب پیش بینی هدایت به سمت تنوعی از تأثیرات بالقوه مثبت، دشوار است.. 7- فراتر از این مزایای اجتماعی، فعالیت محله ای می تواند برای کسانی که در آن شرکت می کنند، مفرح و شادی آفرین باشد. علاوه بر این مزایا، بخش قابل توجهی از تحقیقات نشان می دهند که همسایگی ها و اجتماعات نیرومند و منسجم با کاهش جرم و جنایت، بر آمدهای بهتر برای کودکان و بهبودی در سلامت ذهنی و جسمی، مرتبط هستند. حمایت اجتماعی که یک محله ی قوی ایجاد می کند قادر است همچون حفاظی در مقابل انواع مصیبت و بدبختی، به کار رود. شهرهای پیشاصنعتی: در شهر های پیشا مدرن محله از عناصر اصلی حیات شهری به حساب می آمد و همواره جایگاهی برای زندگی گروههای مختلف اجتماعی و دینی و قومی بود. خانواده هایی که در یک محل زندگی می کردند ارتباطات نزدیکی با یکدیگر داشتند و اغلب روابط درون گروهی بود. می توان اینگونه بیان کرد که محله ها واحد اصلی روابط اجتماعی در شهرها محسوب می شدند و بیش از هر واحد دیگری میان آنها همبستگی وجود داشتد. هر محله برای فرد شهرک جداگانه ای به شمار می رفت و روابط میان این شهرک ها بر اساس تخاصم و کشمکش بود. عامل مهم در ایجاد همبستگی اجتماعی در این شرایط دین یا دولت بود و در مواردی که هر محله جایگاه پیروان یکی از فرقه های دینی بود، دین نیز نمی توانست یکپارچگی جامعه ی شهری را محفوظ نگه دارد؛ از این رو تنها نشانه ی همبستگی شهری وجود حکومت بود. دستگاه قضایی نیز کم و بیش با دستگاه حکومت همبسته بود و دادگاه های شهر از استقلال بی بهره بودند (دوران و عبدالرحمانی، 1388: 17-16) در واژگان محقق شهری، لوئیس مامفورد (Lewis Mumford)، " همسایگی ها در میان برخی از جوامع ابتدایی، این سبک از زندگی را در هر جایی که انسانها اجتماعی را بوجود می آوردند، در اقامتگاههای خانوادگی دائمی، شکل داد و در بسیاری از کارکردهای شهری گرایش طبیعی – که بدون هیچگونه زمینه ی نظری یا سمت و سوی سیاسی است- به سمت توزیع در محله ها ایجاد شد". ابتدایی ترین شهرها در سراسر دنیا همانگونه که توسط باستان شناسان کشف شده، گواه بر حضور مجاورتهای اجتماعی بوده اند. اسناد تاریخی کشف شده نشانگر زندگی محله ای در تعداد زیادی از شهرهای تاریخی غیر غربی و پیشاصنعتی هستند. همسایگی ها به طور کلی حاصل از تعاملات اجتماعی میان افرادی هستند که در مجاورت یکدیگر زندگی می کنند. بر این اساس آنها واحدهای اجتماعی بزرگتر از خانواده و تحت کنترل غیر مستقیم نهادهای دولتی یا شهری به شمار می آیند. در برخی از سنتهای شهری پیشاصنعتی، عملکردهای وابسته به شهرداری همچون، حفاظت، آیین نامه های اجتماعی تولد و ازدواج، مرمت و نظافت، به طور غیر رسمی بر عهده ی همسایگی ها و نه حکومتهای شهری، است؛ این الگو به درستی ملاکی برای شهر های اسلامی تاریخی، قرار داده شده است. علاوه بر همسایگی های اجتماعی، اغلب شهر های باستانی و تاریخی نیز حوزه های اجرایی داشتند که توسط ادارات برای مالیات بندی، ثبت سوابق و کنترل اجتماعی، به کار می رفت. حوزه های اجرایی نوعا بزرگتر از همسایگی ها هستند و این امکان وجود دارد که محدوده ی آنها از میان تقسیمات محله ای عبور کند. هر چند، در برخی از موارد، انطباق حوزه ی اجرایی و همسایگی ها منجر به سطح بالایی از تنظیم زندگی اجتماعی توسط ادارات می شود. به عنوان مثال، در دوره ی تی آنگ T' ang))، حوزه های همسایگی در شهر پایتخت چینی ها، چانگ آن (Chang' an)، ناحیه ها بودند و ادارات دولتی به دقت زندگی و فعالیت را در سطح محله کنترل می کردند. حوزه های همسایگی در شهر های پیشاصنعتی اغلب درجه ای از افتراق یا انحصار داشتند . محله های قومی در بسیاری از شهر ها ی گذشته از اهمیت برخوردار بودند و در شهر های امروزی نیز متداول هستند. متخصصان اقتصادی شامل تولیدکنندگان صنعتی، بازرگانان و دیگر افراد، می توانستند در حوزه های همسایگی متمرکز شده باشند و در جوامع با چندگانگی مذهبی حوزه های همسایگی اغلب با مذهب تمایز یافته بودند. عامل کمک کننده به تمایز محله ای و انسجام اجتماعی در شهر های گذشته، نقش روستا در مهاجرت به شهر بود. این شکل از مهاجرت فرآیندی پیوسته در شهرهای پیشاصنعتی به شمار می آمد و مهاجران تمایل داشتند که با خویشاوندان و آشنایان به شهر ها نقل مکان کنند. آمریکای شمالی: در کانادا و ایالات متحده، محله ها اغلب جایگاههای رسمی یا نیمه رسمی هستند که بواسطه ی شورایاری های محله ای، ناظرین محله یا ناظرین بلوک ها، اعطا می شوند. این حوزه های همسایگی به موضوعاتی از قبیل مراقبت از فضای سبز و ارتفاع حصارها می پردازند و ممکن است خدماتی همچون فضاهای تجمع، پارک های محله ای و امنیت اجتماعی را فراهم آورند. در برخی از مکان ها دیگر سازمان مشابه با این حوزه ها بخش یا ناحیه است، اگر چه امکان این وجود دارد که یک ناحیه شامل چندین محله باشد و این بستگی به مساحت آن دارد. در بخش هایی که محله ها فاقد موقعیت موثق و رسمی هستند سؤالی که پیش می آید این است که از کجا یک محله شروع می شود و محله ی دیگر پایان می یابد . در شهرهای زیادی از بخش ها و ناحیه ها به عنوان تقسیما ت اداری شهری به جای محدوده های همسایگی سنتی، استفاده می شود. ترکیه: محله در ترکیه از واحدهای اجرایی در شهرداری به شمار می آید. محله دارای موقعیت رسمی است ولی امتیازی از جانب نیروهای دولتی دریافت نمی کند. محله توسط مختار (Mukhtar) و شورای پیش کسوتان متشکل از 4 عضو، اداره می شود. اگر چه مختار منتخب اهالی محله است ولی صرفا به عنوان مجری فرماندار ناحیه فعالیت می کند. مختار و شورای پیش کسوتان می توانند به بیان مسائل محله نزد فرمانداریهای وابسته به شهرداری بپردازند. مختار همچنین دارای جایگاهی در شورای شهر ، سازمان استحفاظی برای هماهنگ سازی نهادهای عمومی در شهر، است. مختار و اعضای شورا توسط اکثریت در انتخابات محلی، برگزیده می شوند اما مرتبط با گروههای سیاسی نیستند. خدمت مدیران اجرایی محله با حقوقی که از حکومت مرکزی می گیرند و حق الزحمه ای که بابت صدور سند از ساکنین محل دریافت می کنند، جبران می شود. انگلستان: موضوع محله در انگلستان مشمولیت رسمی یا هدف آماری ندارد، بلکه اغلب توسط بخش های محلی انتخابی زیر مجموعه های نواحی شان در جهت توزیع خدمات و عملکردهای مختلف به کار برده می شود و یا به عنوان اصطلاحی غیر رسمی برای ارجاع به نواحی کوچک درون یک قصبه یا شهر، استفاده می شود. این عنوان به طور معمول برای اشاره به ارگانهایی که مرتبط با یک ساختار خیلی محلی همچون اداره ی شهربانی محله یا طرح نظارتی محله، هستند، کاربرد ندارد. به علاوه آمارهای دولتی برای نواحی محلی اغلب اشاره به آماره های محله دارند، اگرچه معمولا این داده ها خود در جهت اهداف محلی در بخش ها و نواحی ادغام می شوند (en.wikipedia.org). منابع: دوران، بهزاد؛ عبد الرحمانی، رضا. شهروندی و هویت محله ای، مفاهیم و رویکردهای توسعه ی محله ای [2]، تهران، 1388 ربانی، رسول (با همکاری فریدون وحیدا). جامعه شناسی شهری، تهران، سمت، 1381 مجموعه مقالات همایش توسعه ی محله ای (4)، مشارکت مردمی و توسعه ی محله ای [1]، دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی، تهران، 1388 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده