Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اردیبهشت، ۱۳۹۰ " در عكاسي، خلاقيت يك فرآيند سريع و لحظه اي است، يك فوران است، يك عكسالعمل است. گذاردن دوربين در خط آتش چشم ها، و ربودن لحظه با اين جعبه كوچك هر زمان كه صحنه اي شما را متحير ساخت، قاپيدن لحظه در ميان هوا، بدون كلك، بدون اينكه فرصت دور شدن به آن بدهيد. انگار يك نقاشي خلق مي كنيد، در هر همان دم كه عكسي را ميگيريد." اين روزها مرا بيشتر بخاطر عكسهاي منظرهام ميشناسند، ولي من كارم را بصورت يك عكاس مستندنگار و فتوژورناليست شروع كردم. اين دوره عمدتا بين دهه ۶۰ تا ۷۰ بود. اخيرا دوباره به عكاسي در خيابان بازگشتهام و سعي در كشف مجدد اين جنبه از عكاسي دارم. ● عكاسي خياباني و حريم خصوصي عكاسي خياباني مستلزم نزديك شدن به مردم است، غالبا خيلي نزديك. براي اين كه در چنين شرايط عكاسي موفق باشيد شما بايد در صحنه باشيد، جزئي از آن، نه يك ناظر دور، و اين بدان معني است كه با لنز وايد عكاسي نماييد، لنزي كه حداكثر ۵۰ م.م. باشد. با يك لنز زاويه باز شما يك شريك در صحنه هستيد و با تله فتو در بهترين حالت يك ناظر و در بدترين حالت يك فضول محسوب ميشويد. عكاسي به اين طريق به معني وارد شدن در حريم خصوصي معمول مردم است. به همين خاطر مكانهايي مانند خيابانهاي شلوغ شهرهاي بزرگ، ميان راهها، كارناوالها، رژهها و نظاير آن مكانهاي مناسبي براي اين نوع عكاسي هستند. هر چه شلوغي بيشتر باشد، محدوده حريم خصوصي افراد كوچكتر ميشود. هر چند حريمي را كه فرد براي خودش محفوظ ميداند و انتظار دارد ديگران رعايت كند تا حد زيادي به فرهنگ هر جامعه بستگي دارد. در بعضي از كشورها بيشتر از ساير جاها مردم بصورت عادي در انظار عمومي ميايستند، صحبت ميكنند و بيشتر هم را در آغوش ميگيرند. اما قوانين ننوشته عمومي همه جا حاكم است. در يك نمايشگاه، در ميان راه يك كارناوال، در يك اتفاق ورزشي، رژه، كنسرت يا مراسم عمومي، نياز مردم به حريم شخصي و بنابر اين به تنهايي كاهش مييابد. سطح تحريك احساسات نيز در اين گونه وقايع بالاتر است كه باعث كاهش احساس نياز به حريم بيشتر ميشود. در بيشتر اين موقعيت ها مردم سرگرمند و بنابر اين راحتتر با موضوعات مختلف برخورد ميكنند. بدترين وضعيت شلوغي را ميتوان يك آسانسور پر از جمعيت تصور كرد. مردم در فضايي كوچك به صورت شانه به شانه با غريبهها ايستادهاند. در چنين شرايطي شايد گرفتن عكس يك تعرض غير قابل تصوير باشد، هر چند كه انجام آن عملا غير ممكن هم نيست. اطلاع از چنين موضوعاتي براي عكاسي خياباني موثر و جالب بسيار مهم است. اگر دوربين را در صورت كسي بگيريد كه تنها روي نيمكت خالي يك پارك در حال مطالعه است، به احتمال زياد با برخوردي خشن روبرو خواهيد شد. اما ميتوانيد خيلي راحت به كسي كه در ميان يك جمعيت در حال تماشاي بازي فريزبي كودكان است حتي نزديكتر از موقعيت قبلي شويد. فرض كنيد از ميليونها كارمند در كنار هم در حال كار پشت ماشين تحريرشان، يك عكس اتفاقي ميگيريد، اين عكس اگر خيلي lممتاز و عالي نباشد، حداقل يك عكس جالب خواهد بود. اما چه چيزي براي گفتن دارد؟ من فكر ميكنم براي اينكه يك عكس خياباني موفق باشد بايد چيزي در صحنه بصورتي معنادار با عكاس حرف بزند، حتي اگر چيزي باشد كه فوري هم آشكار و قابل تشخيص نباشد. عكاسي خياباني موثر بيان يك داستان در يك عكس است، نه فقط ثبت ساده چيزي كه در زمان و مكان مشخصي وجود داشته است. ▪ عكاسي از كودكان در جمع اين دختر كوچك مقابل پنجره يك فروشگاه عروسك در فلورانس استاليا ايستاده بود. وادين كودك دقيقا پشت سر او ايستاده بودند و من همراه همسرم به سمت آنها قدم ميزدم. قبل از بالا بردن دوربين به سمت چشمم لبخندي به والدين كودك زدم و آنها هم در جواب به من لبخند زدند. ما جذابيت آنچه را كه ميديديم تشخيص داديم. بعداز گرفتن چند عكس، دوباره به هم لبخندي زديم و به راه خودمان ادامه داديم. اگرمن با همسرم نبودم نمي دانم عكس العمل آنها نسبت به من همينطور بود يا نه. به اين جنبه از عكاسي خياباني با احتياط نزديك شويد. عكاسي از دختري كوچك كه روي شانه پدرش نشسته است يك موضوع است و عكاسي از يك كودك تنها در يك مكان عمومي هم موضوعي كاملا متفاوت است. "جان برانلو" كه يك عكاس خياباني حرفهاي است به من نصيحتي كرد، گفت در نظر بگير اگر دختر كوچك شما يك روز خانه بيايد و بگويد پدر، امروز يك مرد در پارك عكس مرا گرفت، چه فكري ميكنيد. ▪ چه تجهيزاتي لازم است؟ براحتي مي توان گفت از هر دوربين قابل حملي ميتوان استفاده كرد. ولي از روي تجربه مي توان گفت كه دوربينهاي رنج فايندر بدلايل مختلفي ارجحيت دارد. اين دوربينها بخاطر اندازه كوچكتر و قيافه خاصشان كه در ديد غير عكاسان چندان جدي به نظر نميرسند بهترند. مثلا به كسي كه يك دوربين Nikon F۵ با لنز ۷۰-۲۱۰mm Zoom در دست دارد عكاس حرفهاي ميگويند، ولي كسي كه يك Leica M۶ با لنز ۳۵mm دارد را چندان جدي نميگيرند. البته در اين نوع عكاسي بيشتر روي دست عكاسي ميشود و دوربينهاي رنجفايندر با بخاطر اينكه آينه متحرك و مكانيزمهاي مربوطه را ندارند، معمولا قادر به گرفتن عكسهايي شارپتر در سرعتهاي يكي دو گام پايينتر شاتر نسبت به SLR ها هستند. بخاطر نياز به تغيير فاصله سريع نسبت به سوژه براي تغيير پرسپكتيو، در اختيار داشتن چند انتخاب براي لنز مهم است. بهترين راه براي تغيير سريع لنز اين است كه مجبور به تعويض لنز نباشيد! اين يعني يك بدنه ديگر همراه داشته باشيد. بدنه كوچك و سبك رنج فايندرها در اين مورد نيز بسيار كمك مي كند. براي انتخاب لنز من هميشه از لنزهايي با فاصله كانوني ۲۸ م.م.، ۳۵ م.م.، و ۵۰ م.م. براي عكاسي خياباني استفاده ميكنم. لنزهاي با فاصله كانوني بلندتر به ندرت بكار ميآيند. لنز وايدتر مانند ۲۱ م.م. يا ۲۴ م.م. يا حتي ۱۲ م.م. يا ۱۵ م.م. نيز مي تواند ديدي خاص براي عكس ايجاد گندف ولي كم استفاده است. استفادهاز لنزهايي چنين وايد روي دوربين هاي رنج فايندر نتيجه معكوس داردف چون اين دوربينها براي استفادهاز چنين لنزهايي نياز به يك منظره ياب كمكي دارند. هر چند همانند عكس چرخ و فلك كه در بالا ديديد، ممكن است نتيجه كار ارزش تحمل سختي و تلاش بيشتر را داشته باشد. (نگارنده در مورد نوع فيلم هم توضيحاتي ارائه داده بود، ولي بخاطر كمتر استفاده شدن از نگاتيو در اين دوره زمانه اين بخش از توضيحات از اصل مقاله ترجمه نشد. با توجه به توصيه نگارنده در مورد نوع فيلم، مي توان بصورت معادل استفاده از ايزوهاي بالاي ۴۰۰ تا ۱۶۰۰ و نيز استفاده از افكتهاي سياه و سفيد و رنگي مختلف را براي شرايط مختلف توصيه نمود.) ▪ دوربينهاي جيبي همانند هر نوع عكاسي، در اين نوع نيز وسايلي ايدهال براي عكاسي وجود دارد كه ذكر شد و وسايلي نيز هستند كه مي توانند فرصتساز باشند. در حالي كه شايد بيشتر عكاسان خياباني موافق باشند كه شايد دوربينهاي سري M لايكا بهترين وسيله براي اين نوع عكاسي هستند، ولي با يك دوربين جيبي با كيفيت نيز مي توان بخوبي دراين زمينه كار كرد. اين دوربينها لنزهاي قابل تعويض يا سريعي ندارند، اما با دوربينهاي امروزي براحتي مي توان با f/۲.۸ و فاصله كانوني ۲۸ يا ۳۵ م.م. با ايزو ۴۰۰ عكسهاي بسيار خوبي با اين دوربينها تهيه نمود. من دريافتهام كه در هنگام سفر با قرار گرفتن در يك فضاي نا آشنا ادراكات من قويتر شده و فرصتهاي عكاسي بهتري را مي توانم پيدا كنم. اين صحنه وقتي درايستگاه كلافام در حومه لندن منتظر ترن بودم نظر مرا بخود جلب كرد. من در حال رفتن به يك قرار ملافات براي نهار بودم و براي عكاسي كردن از قبل برنامهريزي نكرده بودم. اما اين صحنه پسر مدرسهاي كه در افكارش غوطهور شده بود نظر مرا بخود جلب كرد. يك دوربين كامپكت Ricoh GR۱s در جيب داشتم و به واسطه همين دوربين چند ثانيه بعد چنين عكسي را در اختيار داشتم. ● فنون عكاسي مرموز نباشيد. يك كيف دوربين بزرگ كولهاي عجيب و غريب همراه نبريد. يك كيف شانهاي كوچك كه اندازه بدنه دوربين و لنز و تجهيزات ضروري جا داشته باشد كافي است. لباسي ساده و غير فاخر بپوشيد. لباسي شبيه به مردمي كه ميخواهيد عكسشان را بگيريد بپوشيد. دوربينتان را مخفي نكنيد. بصورت مرموز و مخفيانه عكس نگيريد. از فاصله دور با لنز تله دردكي عكس نگيريد. يك ناظر يا سرك كش نباشيد، بلكه در متن ماجرا مشاركت كنيد. يك روش كه من هنگامي كه با يك موقعيت مناسب براي عكاسي برخورد ميكنم، استفاده ميكنم اين است كه به سمت آن سوژه ميروم و مشاهده ميكنم و با او مشاركت مي كنم. دوربين را به چشمم نزديك ميكنم و نور را چك ميكنم و فوكوس را تنظيم ميكنم، سپس آن را پايين ميآورم و از گردن يا بازويم آويزان ميكنم. هرگز مخفي نمي كنم كه دارم عكاسي ميكنم. سپس وقتي ديدم كه تركيب مناسبي براي عكاسي ايجاد شده است، دوربين را مقابل چشمم برده و شروع به عكاسي مي كنم. با اين روش من براي بهترين لحظه عكاسي آمادگي لازم را دارم و كسي ناگهان از اينكه ميبيند من دارم عكس ميگيرم متعجب نميشود. حالات مردم بسيار سيال است و فرصتهاي تركيبي موقعيتهاي مختلف معمولا بسيار متغير است. شكار لحظه مناسب بخصوص وقتي بيش از يك نفر در كادر است به سختي كار يك عكاس ورزشي در عكاسي از يك حركت لحظهاي ورزشي است. تا هنگامي كه اتفاق مورد نظر فروكش نكرده به عكاسي ادامه دهيد. تا جايي كه ميتوانيد عكس بگيريد. نگران فيلم نباشيد (م. البته با دوربينهاي ديجيتال ديگر از اين لحاظ نگراني وجود ندارد.) نهايتا اين كه لبخند بنيد. هميشه لبخند بزنيد. اگر كسي دوست نداشت عكسش را بگيريدف عكس نگيريد. اگر كسي از جلوي دوربين فرار كرد، به حريم شخصياش احترام بگذاريد و سعي نكنيد به هر كلكي دشه از او عكس بگيريد. لبخند بزنيد و سعي نماييد شوخ باشيد. با تشکر از خانم ستایش به خاطر قرار دادن این مطلب در تالار عکاسی. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده