setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ بودا به دهی سفر کرد . زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد . بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد . کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : «این زن، هرزه است به خانهی او نروید » بودا به کدخدا گفت : « یکی از دستانت را به من بده» کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت . آنگاه بودا گفت : «حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند» بودا لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند . بنابراین مردان و پولهایشان است که از این زن، زنی هرزه ساختهاند . برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش. 6 لینک به دیدگاه
setiya 12665 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ تیچراری! :girl_blush2: نمي دونستم لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یجورایی درسته این حرفت. ولی به نظرم همه ی این حرفا که مردا مقصرن یا زن ها مقصرن بیشتر بخاطر پاک کردن صورت مسئله است. تقصیر اصلی گردن مسائل دیگه است نه زن ها به تنهایی یا مردها به تنهایی... 1 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ای بابا. بعد از مدت ها مدیدی اومدیم تو یه تاپیک نظر دادیم تکراری بود به فنا رفت. ستیا:w00: لینک به دیدگاه
setiya 12665 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ای بابا.بعد از مدت ها مدیدی اومدیم تو یه تاپیک نظر دادیم تکراری بود به فنا رفت. ستیا:w00: :w821: خو از كجا بدونم تكراريه چلا ميزني تاپيك قفل:4chsmu1: لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده