pari daryayi 22938 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 خب می خوام از این به بعد به شیوه گفت گو های کلاسی با هم اختلال های شایعی رو که تو زندگی روزمره ممکنه خیلی باهاش درگیر باشیم رو اول برسی کنیم که باهاشون آسنا بشیم و بعد ببینم راه های درمانی و مقابله با اونها چیه اولین موضوع وسواس فکری-عملی است خب دوستان بحث رو با نظرات شما و تفکرات شما آغاز می کنیم به این صورت که شما اول (بدون اینکه جنبه سنجش معلومات داشته باشه!) برداشتتون رو از موضوع مطرح می کنید : تعریف شما از اختلال وسواس فکری- عملی چیه؟ به نظر شما چه رفتار هایی وسواسی محسوب می شن یا به عبارت دیگه چه کسانی دچار این اختلال هستند؟ بعد با استفاده از نظرات خودتون و اشاره های من و دوستان دیگه کم کم پست اول رو ویرایش می کنیم و یه تعریف خوب از مشکل می ذاریم تو پست اول و در ادامه : راهکار هایی برای درمان ارایه می دیم و به سوال ها پاسخ خب شروع کنیم.... پ.ن : متاسفانه این تاپیک ها منطقه اسپم ممنوعه است چون می خوایم بحث رو در چهارچوب خاصی پیش ببریم... هم اکنون نیازمند درک خوبتان هستیم اختلال وسواس فکری-عملی (ocd) وسواس فکری عقیده، فکر، تکانه یا تصور سمج و مزاحم است . وسواس فکری هنگامی است که فرد بارها و بارها به موضوع یا فکری خاص اشتغال ذهنی دارد و این موضوع خارج از کنترل اوست . افراد مبتلا به وسواس فکری ناامیدانه سعی می کنند این افکار مزاحم را نادیده بگیرند یا متوقف کنند یا با انجام دادن کاری یا فکر کردن به چیز دیگری ذهن خود را از ان موضوع منحرف کنند. وسواس عملی رفتار های تکراری و ظاهرا هدفمندی است که در پاسخ به تمایلات غیرقابل کنترل یا طبق یک رشته مقررات تشریفاتی یا قالبی انجام می شود . وسواس عملی زمانی روی می دهد که افکار آزار دهنده چنان باعث احساس اضطراب و هیجان در فرد می شوند که وی را مجبور به تکرار مدام یک رفتار می کنند و اینکار باعث کم شدن اضطراب فرد می شود . درواقع برخلاف وسواس فکری که موجب اضطراب می شود وسواس های عملی برای کاهش اضطراب یا پریشانی انجام می گیرند.اگر هر دو وسواس فکری و عملی با هم در یک فرد وجود داشته باشد آن فرد دچار اختلال وسواس فکری – عملی یا ocd است. وسواس های فکری و عملی زندگی را مختل می کنند و فرد را در چرخه فکر و رفتار ناراحت کننده و اضطراب آور گرفتار می سازند. نشانه های وسواس وقت گیر، غیر منطقی، پریشان کننده هستند و فرد ناامیدانه آرزوی متوقف کردن آنها را دارد. شایع ترین وسواس های عملی عبارت اند از تکرار یک رفتار خاص، مانند شستن و تمیز کردن، شمردن، منظم چیدن چیزها، وارسی کردن یا درخواست خاطر جمعی. وسواس عملی دیگر احتکار را شامل می شود که به موجب آن فرد چیزهای بی مصرفی مانند روزنامه های تاریخ گذشته، نامه کیسه های خرید و این قبیل را اندوخته می کند وپاسخی که برای علت جمع آوری این اقلام میکنند این است که شاید بعدها به دلایلی مورد نیاز باشند. وسواس عملی اغلب با وسواس فکری مرتبط با آن همراه است. وسواس عملی م توانند شکل تشریفات ذهنی هم بگیرند مثلا فردی در پاسخ به ترس های وسواسی ، تصویر ذهنی خاصی را در نظر مجسم کند. تفاوت اختلال وسواس با شخصیت وسواسی در این است که فرد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، آدم نگران، خشک و انعطاف ناپذیری است که به تفکر و رفتار کردن بسیار آشفته از نوعی که مشخصه افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی است نمی پردازد. بین این دو اختلال رابطه ای وجود دارد، اما تفاوت های مهمی نیز وجود دارد. تنها در جدود یک سوم افراد مبتلا به وسواس به اختلال شخصیت وسواسی نیز مبتلا هستند. مردان احتمالا بین 6 تا 15 سالگی و زنان بین 20 تا 29 سالگی به ocd مبتلا می شوند. Ocd به طور روز افزونی به عنوان نوعی اختلال ژنتیکی شناخته می شود. همچنین رفتارگرا معتقدند نشانه های وسواس از طریق فرایند شرطی سازی تثبیت می شوند. افراد مبتلا به وسواس گرایش دارند به رویداد های اضطراب آور در محیط واکنش افراطی نشان دهند. فرض شده که افراد وسواسی افکار مرتبط با کمال گرایی دارند. احتمال دیگری که دیدگاه شناختی مطرح می کند این است که افراد مبتلا به وسواس کاستیهای حافظه دارند که باعث می شود در یادآوری رفتارها، مثل خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در مشکل داشته باشند. تردید دایمی آنها و نیاز به وارسی کردن با ناتوانی در یاداوری انجام این اعمال ارتباط دارد. درمان : درمان با داروهایی که از جذب مجدد سروتونین جلوگیری می کنند مانند بعضی از دارو های ضد افسردگی موثرترین درمان موجود برای اختلال وسواس فکری – عملی هستند. بعضی از متخصصان نیز به جای دارو یا علاوه بر آن مداخله های روانی را توصیه می کنند. مانند روش های توقف فکر ، مواجهه با موقعیت های وسواس برانگیز و جلوگیری از پاسخ . حساسیت زدایی منظم و مواجه با نشانه درمان های رفتاری ترجیحی برای اختلال وسواس فکری – عملی هستند.روش دیگر برای غلبه کردن بر افکار وسواسی روش کنترل شخصی است که تقویت کردن خود برای فکر کردن به افکار مثبت را شامل می شود. 15
*sepid* 9772 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 بیشتر آدمایی که منو میشناسن بهم میگن که خیلی وسواسی هستم خوشحال میشم اینجا بفهمم اصل موضوع چیه.... و باید چیکار کنم 4
Mohammad Aref 120459 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 وسواسی یعنی حساسیت زیاد روی یه موضوع خاص. میتونه هر موضوعی باشه به نظرم. ولی معمولاً جا افتاده که وسواسی رو روی تمیزی بیش از حد به کار می برن. یعنی کسی که زیاد رو تمیزی و کثیفی چیزی حساسیت داره، میگن وسواس داره. 4
pari daryayi 22938 مالک ارسال شده در 16 مرداد، 2011 بیشتر آدمایی که منو میشناسن بهم میگن که خیلی وسواسی هستم خوشحال میشم اینجا بفهمم اصل موضوع چیه.... و باید چیکار کنم خب عزیزم اولش نظرتو راجع به اینا بگو تعریف شما از اختلال وسواس فکری- عملی چیه؟ به نظر شما چه رفتار هایی وسواسی محسوب می شن یا به عبارت دیگه چه کسانی دچار این اختلال هستند؟ 4
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 دستت درد نکنه. واقعا" موضوع خوبیه. وسواس به نظر من یعنی تاکید بیش از حد رو یه چیزی. حالا این تاکید توی خانوما بیشتر روی تمیزی هست. می بینیم خانومه یه دستمال و اسپری تمیز کننده دستشه و دائم داره می سابه اما باز هم به نظرش کثیفه!!!! من کسی رو می شناسم که وقتی می رفتیم خونشون دنبال مهمون راه میفتاد. مثلا" مهمون یه لیوان آب دستش بود...که مبادا یه قطره آب بریزه زمین. بعد خدایی نکرده اون به قطره آب می ریخت همونجا اینقدر می سابید تا تمیز شه :banel_smiley_52: این وسواسه!!!! 4
pari daryayi 22938 مالک ارسال شده در 16 مرداد، 2011 وسواسی یعنی حساسیت زیاد روی یه موضوع خاص. میتونه هر موضوعی باشه به نظرم. ولی معمولاً جا افتاده که وسواسی رو روی تمیزی بیش از حد به کار می برن. یعنی کسی که زیاد رو تمیزی و کثیفی چیزی حساسیت داره، میگن وسواس داره. خب نکته حرف شما حساسیت زیاد به موضوعات مختلف هست حالا این حساسیت کی می تونه آسیب زا باشه؟ 4
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 خب نکته حرف شما حساسیت زیاد به موضوعات مختلف هست حالا این حساسیت کی می تونه آسیب زا باشه؟ وقتی که آدم حس می کنه همش داره کنترل می شه. ببین من همین آشنامونو که گفتم. واقعا" دوست ندارم برم خونشون. چون حس می کنم یه جوریه. برم جرات نمی کنم چیزی بخورم یا دست به چیزی بزنم. 4
*sepid* 9772 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 وسواس: دقت و اضطراب بیش از حد روی یه موضوع ، که یه جورایی تا انجامش ندی میشه ملکه ی دهنت و همش تو اضطراب و هیجانی ... یه فکر آزار دهنده که با اینکه نخوای اون کار رو انجام بدی وادار به انجامش میشی ... ( درست توضیح دادم ؟) سوال دومت هم باید روش فکر کنم ..... البته فکر کنم خیلی ها ... البته درصدش متغیره .... یا شایدم به صورت مقطعی هستش ... 4
Mohammad Aref 120459 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 خب نکته حرف شما حساسیت زیاد به موضوعات مختلف هست حالا این حساسیت کی می تونه آسیب زا باشه؟ مثل هر چیز دیگه وقتی زیاد از حد بشه که باعث دغدغه های فکری میشه که این می تونه آسیب زا باشه و حس نگرانی و اضطراب رو تو فرد بیشتر میکنه. 3
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 مثل هر چیز دیگه وقتی زیاد از حد بشه که باعث دغدغه های فکری میشه که این می تونه آسیب زا باشه و حس نگرانی و اضطراب رو تو فرد بیشتر میکنه. همین نگرانی و اضطراب نه تنها به خود فرد آسیب می زنه بلکه اطرافیان رو هم می رنجونه. شاید اون کسی که می گم خیلی آدم خوبی باشه اما به خاطر این رفتارش آدم ناخوداگاه حس راحتی باهاش نداره.:icon_razz: مثل این می مونه که رفتید یه جایی و همه جا پر از دوربینه و کوچکترین حرکتتون داره کنترل می شه :banel_smiley_52: خب بازم می رید اونجا؟ 3
pari daryayi 22938 مالک ارسال شده در 16 مرداد، 2011 وسواس: دقت و اضطراب بیش از حد روی یه موضوع ، که یه جورایی تا انجامش ندی میشه ملکه ی دهنت و همش تو اضطراب و هیجانی ... یه فکر آزار دهنده که با اینکه نخوای اون کار رو انجام بدی وادار به انجامش میشی ... ( درست توضیح دادم ؟)سوال دومت هم باید روش فکر کنم ..... البته فکر کنم خیلی ها ... البته درصدش متغیره .... یا شایدم به صورت مقطعی هستش ... اضطرابش نکته کلیدیه یعنی وسواس یه رفتاریه که ناشی از اضطراب درونه گاهی اصلا شخص کاری رو انجام نمی ده! بلکه فقط فکر می کنه مثلا روزی 100 بار راجع به یه مسئله ساده فکر می کنه: تعریف وسواس فکری اما اینکه وادار به انجام کاری می شی مال وقتیه که می خوای از اضطرابت کم کنی فکر می کنی خونه کثیفه اضطراب می گیری برای جبران اون اضطراب پا میشی تمیز می کنی که اضطرابت کم شه! دستت درد نکنه. واقعا" موضوع خوبیه.وسواس به نظر من یعنی تاکید بیش از حد رو یه چیزی. حالا این تاکید توی خانوما بیشتر روی تمیزی هست. می بینیم خانومه یه دستمال و اسپری تمیز کننده دستشه و دائم داره می سابه اما باز هم به نظرش کثیفه!!!! من کسی رو می شناسم که وقتی می رفتیم خونشون دنبال مهمون راه میفتاد. مثلا" مهمون یه لیوان آب دستش بود...که مبادا یه قطره آب بریزه زمین. بعد خدایی نکرده اون به قطره آب می ریخت همونجا اینقدر می سابید تا تمیز شه :banel_smiley_52: این وسواسه!!!! خب این دقیقا یه نمونه بالینی از وسواس عملیه! این شخص درونش سرشار از اضطرابه و برای جبران اون و نادیده گرفتن ش دست به این اعمال می زنه وقتی که آدم حس می کنه همش داره کنترل می شه. ببین من همین آشنامونو که گفتم. واقعا" دوست ندارم برم خونشون. چون حس می کنم یه جوریه. برم جرات نمی کنم چیزی بخورم یا دست به چیزی بزنم. بله اما یه چیزی رو یادت باشه شخص وسواسی خودش نسبت به رفتارش آگاهی داره چون داره ازش زجر می کشه اضطرابش خیلی آزار دهنده ست ممکنه که برای کسی بیانش نکنه اما خودش هم در عذابه اما تنها راه حل موجود درمان اختلاله با فرار از اون هیچ چیزی درست نمیشه! 4
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 16 مرداد، 2011 خب خود اون فرد داره زجر می کشه پس چرا علاقه ای به درمان نداره؟ با این کاراش اعصاب بقیه رو هم خورد می کنه. 3
pari daryayi 22938 مالک ارسال شده در 22 مرداد، 2011 خب خود اون فرد داره زجر می کشه پس چرا علاقه ای به درمان نداره؟ با این کاراش اعصاب بقیه رو هم خورد می کنه. برای اینکه این هم یه اختلال روانیه مثل بقیه اختلال های دیگه مثل افسردگی یا اضطراب و ... در اونها هم فرد زجر می کشه اما بسته به عقیده و شخصیت افراد می تونه خودش به خواست خودش بیاد یا اینکه افراد خانواده اونقدر از دستشون شاکی می شن یا نگران می شن که به زور میارنشون در این مورد هم اکثرا به خواسته خودشون نمیان یه دید عام هم وجود داره اینکه اینجور افراد از برچسب وسواس خوردن گریزان هستند نمی خوان قبول کنن که رفتارشون غیر عادیه برای همین سعی می کنن (مثلا در مورد تمیزی خونه) محیط رو تحت کنترل خودشون دربیارن که در این موارد به یکی از اعضای خانواده نزدیک به فرد نحوه درمان اختلال یاد داده میشه که بتونه تو خونه و روی اون فرد اجرا کنه البته نمی تونه تاثیر دارو رو داشته باشه اما خیلی می تونه کمک کننده باشه که دیگران و خود فرد از غذاب و اضطراب در امان باشن 3
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 خب ببین این افراد نه تنها دوست دارن خونه و زندگیه خودشون رو کنترل کنن بلکه دوس دارن خونه و زندگیه بقیه رو هم کنترل کنن!!! این چرا اینجاست؟ اون چرا اونجاست؟ چرا این این زنگیه...به نظرت کثیف نیست و... برای این جور برخورد ها باید چیکار کرد؟ من که نمی تونم برگردم بگم به تو ربطی نداره! یا خونه و زندگیه خودمه و.... 3
pari daryayi 22938 مالک ارسال شده در 22 مرداد، 2011 خب ببین این افراد نه تنها دوست دارن خونه و زندگیه خودشون رو کنترل کنن بلکه دوس دارن خونه و زندگیه بقیه رو هم کنترل کنن!!! این چرا اینجاست؟ اون چرا اونجاست؟ چرا این این زنگیه...به نظرت کثیف نیست و... برای این جور برخورد ها باید چیکار کرد؟من که نمی تونم برگردم بگم به تو ربطی نداره! یا خونه و زندگیه خودمه و.... ببین عزیز دلم به هیچ نحوی نمیشه بدون درمان از زیر دست نظرات و کارای آدمای وسواسی در رفت باید واسش نقشه بکشین یا دست به یکی کنین با کسی که خیلی بهش اعتقاد و اعتماد داره و کم کم راهکار های درمانی رو روش شروع کنید وگرنه رفتاری برای کنار اومدن با این افراد نه درسته و نه کار ساز فقط باعث می شه اون بدتر ادامه بده کمال گرایی هم می تونه یکی از نشونه های وسواس فکری باشه؟ آره عزیزم زدی به هدف یکی از فاکتور های افراد کمال گرا تفکر به شدت وسواسیه که دارن علت اصلی کمال گرایی شون اصلا همین تفکر وسواسیه (بانوی من باز کن اون پیغامت رو دل تنگیم بابا) 4
wamba 274 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 دوستان گفتند منم میگم گفته های من مبتنی برمشاهدات عینی و زندگی شخصیم با اینگونه از افراد هست کلا دو مدل وسواس میشناسم درجفتش دغدغه فکری وجود داره همش فکر دنبال به آرامش رسیدن هست آرامشی که موقتا تامین میشه اما دائما نه!چطور؟ ببینید مثلا فردی رو در نظر بگیرید که در نظافت وسواس داره این فردمدام دستهاشو میشوره به لباس اعضای خانواده گیر میده مدام خونه رو جارو میزنه و...خب اینکارها رو انجام میده و به یک آرامش موقت میرسه اما بسته به شدت وسواسش دوباره دچار این فکر میشه که باز کثیف شده و باز این روند را ادامه میده... در مراحل پیشرفته دیگه برای اطرافیان غیرقابل تحمل میشه مثلا کسی رو میشناسم که به ازای هریکباری که دستشویی میره یکبار به حمام میره و خودشو میشوره !! حالا نوع دیگه وسواس که به نظرم بدتره! وسواس فکری! خیلی بده خیلی غیرقابل تحمله اینو من میدونم که... در یک مورد خاص فرد ذهنش درگیر میشه مدام توی ذهنش افکارمختلف مورد سوال واقع میشه احتمالات بعید احتمالاتی که حتی خوده فرد هم میدونه واقعیت نداره اما باورش نمیشه اطرافیان هم متاسفانه نمیتونند بهش ثابت کنند!!حتیا دلیل حتی با مدرک!! حتی اگر بتونن قانعش کنن متاسفانه موقتی هست و هرچقدر بیماری پیشرفته تر باشه مدت زمان قانع شدن و قانع بودن بیمار کوتاه تر میشه ---------------------------------------------------------- برای مقابله میدونید مدارای شما با این افراد در دراز مدت فایده خاصی نداره مثل مسکن میمونه حتی ممکنه با تاخیرانداختن درمان کار رو سختتر هم کنه پس به نظر میرسه در همان مراحل ابتدایی باید با مراجعه به روانپزشک درمان دارویی و همچنین همزمان از طریق مشاوره با روانشناس ریشه یابی بشه تا مشکل حل بشه خوشبختانه در اکثر موارد این مشکل در هردونوع وسواسی که گفتم قابل حل هست منتهی اندکی صبر ویاری اطرافیان را می طلبد --------------------------------------------------------- ببخشید که پستم طولانی شد من سعی کردم به طور کامل دانسته هامو در اختیار دوستان قرار بدم من تخصصی ندارم در این زمینه اما تجربشو دارم!! 4
ارسال های توصیه شده