رفتن به مطلب

زنده یاد عباس جعفری


niaz

ارسال های توصیه شده

32186-41034.JPG

 

1030-14-783889144-IMG_9125.jpg

 

Ba%20abbas1.jpg

زنده یاد عباس جعفری!

عکس های ایشان به قیمت 6میلیون تومان به فروش می رسید!

 

1-در میان تمام خبرهای بد و ناگوار چند سال گذشته از هنرمندان سراسر كشور، ناپديد شدن عباس جعفری نويسنده، عکاس، کوهنورد و طبیعت‌نورد سرشناس ایراني‌زاده مشهد برايمان بسيار دردناک است. مردی که نمی‌دانيم چند نفر مانند او در كشور، با این همه اطلاعات و عكس راجع به طبیعت ایران و جهان وجود دارد اما مي‌دانيم كه بسيار نيستند!

4ttqa284aqloyogvsyop.jpg

 

عباس جعفری به اتفاق همسرش – خانم فرخنده صادق (اولین زن ایرانی فتح کننده اورست)– و چند تن از دوستان کوهنورد قدیمی مشهدی‌اش برای بازدید جاذبه‌های طبیعی نپال به این کشور عزیمت كرده بودند. آن‌ها روز دوشنبه 16شهریور1388 (7 سپتامبر) برای رفتینگ – قایق‌سواری در آب‌های خروشان – در رودخانه Trishuliدر منطقه Mugling – Narayanghat رفته بودند که ساعت هشت و نیم صبح، عباس با کایاک یک‌نفره وارد رودخانه شد و پس از رها شدن کنترل کایاک از دستش و چپ شدن آن، قايق در میان امواج خروشان رودخانه قرار گرفت و به سرعت، از دید همسر و دوستان همسفرش ناپدید شد!

از آن شانزدهم شهريور تا امروزكه ما نيز برآنيم دراين صفحه يادي از او بكنيم، براي اين روزنامه‌نگار و عكاس همشهري-كه سال‌ها برايمان از اقصي نقاط ايران وجهان تصويرها و نوشته‌هاي بسياري به‌ثبت رسانده و مسبب پيوند ما با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم بسياري جاها از سراسر دنيا شده بود- خبرها و مطالب زيادي نگاشته شده ‌است و تيتر‌هاي بسياري در وبلاگ‌ها و فضاي مجازي به چشم مي‌خورد. تيترهايي چون؛

«عباس جعفری عکاس و ژورنالیست ایرانی در نپال گم شد»،

«برای بازگشتش دعا کنیم!»

« عباس جعفری می‌آید»

«یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان غم مخور»

«جستجو متوقف شد»

«دعا کنیم برگردد»

«عباس جعفری روزنامه‌نگار ایرانی در نپال مفقود شد»

«آی عباث! لعنت به سفر که هر چه کرد او کرد» و....

كه هريك حرف‌ها و اخبار بسياري را درباره او و فعاليت‌هايش بازتاب داده است.

:ws44:

 

2- عباس جعفري متولد 10شهريورماه 1341 در شهر مشهد است. وي در بيست و پنج سال گذشته به‌طور موازي در زمينه‌هاي مختلفي همچون عکاسي، روزنامه‌نگاري، راهنماي گردشگري، کوهنوردي و تدريس اکوتوريسم فعاليت کرده است.

هوش سرشار، انرژي فراوان و علاقه‌مندي عجيب به سفر و طبيعت باعث شده بود که او همه اين فعاليت‌هاي متفاوت را در بالاترين سطح حرفه‌اي انجام دهد. عباس به اغلب قله‌هاي بالاي هفت هزار متر جهان صعود کرده‌ بود و يکي از سرشناس‌ترين کوهنوردان ايران محسوب مي‌شد.

:w16:

عکــس‌هاي او از طبيعت و مردم ايـــــران و جهان در معتبرترين و سرشـــــناس‌ترين نشريات بين‌المــللي (از جمله نشنال ژئوگرافيک) چاپ شده ‌است و نيز عكس‌هاي كتاب «راه‌ياب ايران» منبعي است از تصاويري كه جعفري در طول سفر از گوشه و كنار ايران گرفته است.

 

:icon_pf (34):(عکس های ایشون گاها به قیمت 6میلیون تومان به فروش می رسید!)

 

او روزنامه‌نگاري را با مجله شكار و طبيعت پيشين آغاز كرده و همواره سفرنامه‌ها و يادداشت‌ها و عكس‌هايش در معتبرترين نشريات گردشگري كشور چاپ شده است.

وي نقش قابل‌توجهي در شناسايي بسياري از مناطق دورافتاده و مردم بومي ايران داشـــته و مي‌توان گفت بسياري از آيين‌هاي ايراني به‌واسطه تلاش عباس جعفري بوده كه اقبال ثبت و ماندگاري پيدا كرده است. از جعفري هم‌‌اكنون كتاب «راه‌ياب بيابانگردي در ايران» از سوي انتشارات فرهنگ معاصر در مرحله تدوين نهايي قرار دارد.

 

وي تاكنون عمدتا به‌عنوان راهنماي سفر فعال بوده و نيز دبير گروه اكوتوريسم خبرگزاري محيط‌زيست ايران (ايرن) بوده است. همچنين از جعفري كتاب‌هاي«گیتاشناسی نوين كشورها» و «گيتاشناسي ايران» در دو مجلد منتشر شده است.

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه

3- زماني كه بسيار تشنه بوديم تا از عباس جعفري بيشتر بدانيم در وبلاگي به اين جملات برخورديم كه بخشي از يادداشت علي اسلام از دوستان عباس بود: «عباس از جمله آدم‌هايي است كه زبان درخت، كوه، جنگل، كوير، دريا و آسمان را خوب مي‌فهمد. شنيدن صداي لالايي مادر طبيعت مستش مي‌سازد. دستانش را رو به آسمان وامي‌نهد تا باران هستي وجودش را سيراب كند، آنگاه كه باد در گوش كوه آهنگ زندگي را نجوا مي‌كند. نگاه متفاوت او از دريچه دوربينش، همان ياور هميشگي سفرهايش، شور و شوق رفتن، شنيدن و ديدن را در هر بيننده‌اي به وجد مي‌آورد.»

 

از نخستين ماه‌هاي ناپديد شدن عباس، مراسم گوناگوني در بزرگداشت نام و مقام او برگزار شد. از آن جمله مراسم نكوداشتي بود كه- در آبان سال گذشته- براي تجليل از اين هنرمند فرهيخته، با حضور جمع زيادي از دوستداران گردشگري، محيط‌زيست، کوهنوردان و خانواده وي در فرهنگسراي پايداري برگزار گرديد.

 

اسماعيل كهرم، جانورشناس و استاد طبيعت‌گرد ايراني از جمله كساني بود كه در اين مراسم يادبود گفت: «من مي‌خواهم زندگي عباس را جشن بگيرم. عباسي كه هرگز دچار ركود و سكون نشد. هميشه يا از جايي مي‌آمد يا به جايي مي‌رفت.»

او جعفري را يك «طبيعت مرد» به معناي واقعي كلام دانست و افزود: «او با طبيعت يكي شده بود. خوب زندگي كرد و توانست بر ديگران تاثير بگذارد. دلش مي‌خواست ايران، سربلند باشد و براي سربلندي ايران چه كوشش‌ها كه نكرد.» كهرم با اشاره به يك ضرب‌المثل انگليسي گفت: «مهم نيست چند روز عمر كني، مهم اين است كه در يك روز، چقدر عمر كني. عباس جعفري چندين عمر را سپري كرد و نوش جانش.»

 

عباس محمدي، رئيس هيئت‌مديره انجمن كوهنوردان هم از ديگر كساني بود كه در اين مراسم سخنراني كرد. او عباس جعفري را كوهنورد و طبيعت‌گردي كم نظير دانست كه كوه‌هاي مهم ايران، آلپ، آنت، پامير، هيماليا، كليمانجارو و... را فتح كرده بود.

وي افزود: «جعفري از دهه60 به اين‌سو به نوشتن در نشريات درباره طبيعت ايران و طبيعت‌گردي پرداخت. او قلمي نيكو و ذهني خلاق داشت و با بزرگان انديشه و هنر معاشر بود.»

 

همچنين هوشنگ فتحي، نويسنده و از دوستان جعفري نيز او را فرزند كوير و كوهستان و دشت دانست و افزود: «عباس جعفري به گفته خودش ترجيح مي‌داد به جاي آنكه در هتل پنج ستاره بخوابد كيسه خوابش را زير آسمان پنج ميليون ستاره پهن كند. هميشه ذات رفتن برايش مهم بود و مي‌گفت «من براي فكر كردن به اندازه كافي فرصت دارم. گاهي در نپال يا كوه‌هاي البرز و زاگرس 50- 40روز تنها هستم».»

 

او در ادامه گفت: «اگر زندگي ما معنا دارد و هنوز ارزش ادامه دادن، به‌خاطر وجود كساني چون عباس جعفري است.»

استاد هوشنگ فتحي سپس سخنان خود را با اين جمله ادامه داد و گفت: «او هميشه مثل يک آب پر شتاب جاري است و 100سال عمر لاک‌پشت به يک ثانيه پرواز پروانه نمي‌ارزد. مگر ما چند نفر مثل عباس داشتيم که حالا بخواهيم او را از دست بدهيم. عباس يک پديده بود.»

 

4- رودخانه عریض و طویل «تیل چو» با عرض بین 200 تا 1000متر و طولی حدود 200کیلومتر پس از عبور از مناطق مختلف جنگلی و مرداب‌ها به اقیانوس هند می‌ریزد. حوادث مربوط به غرق يا مفقود شدن در این منطقه پرخطر زیاد اتفاق می‌افتد و سابقه پیدا شدن اجساد یا افراد زنده پس از روزهای طولانی در این منطقه وجود دارد.

 

بعد از گم شدن عباس در رودخانه نپال، جستجوهاي فراواني براي يافتن او صورت گرفت و با درخواست همسر عباس و به‌واسطه اینکه وی از پیشکسوتان کوهنوردی خراسان بوده و خانواده‌اش ‌نيز در این استان ساکن هستند، یک تیم جستجو متشکل از کوهنوردان مشهدی عازم نپال شدند. آن‌ها نيز تمام تلاش‌ خود را به كار بستند اما همه كوشش‌ها براي يافتن او فقط منجر به يافتن قايق عباس در مرز كشور چين و نپال شد و اثري از خود او به دست نيامد! در روزهاي بعد، پيگيري‌هاي «فرخنده صادق» همسر وي، سبب اعزام تيم كمكي دوم از ايران و حضور هیماليانورد فني هومن آپرين در منطقه و متخصصان اين رشته شد.

:ws44:

راديوي سراسري نپال هم هر چند لحظه يک بار مشخصات عباس را اعلام کرده و از مردم محلي مي‌خواسته ‌است در صورت يافتن نشانه‌اي از او به گروه‌هاي جستجو اطلاع دهند. تلويزيون نپال نيز چندين‌بار تصوير عباس را نشان داده و براي يافتن او از مردم اين کشور استمداد طلبيده است.

 

همچنين دوتن از دوستان عباس، محمد تاجران و محمد علیان از کاتماندو عازم منطقه «تیلی چولی» شدند و تیم جستجو را از لحاظ مالی، روحی و تجهیزات تقویت كردند تا بتوانند مسیر رودخانه و مسیرهای فرعی و همچنین جنگل‌های حاشیه رودخانه و قبایل اطراف را مورد بررسی و جستجو قرار دهند. بعد از مدتي علي جعفري (برادر عباس و عكاس و روزنامه‌نگار نام آشناي مشهدي) نيز به تيم مستقر در نپال پيوست تا تمام اقداماتي كه به ذهن دوستان و خانواده مي‌رسيد يا به زعم آنان مي‌شد انجام داد، صورت گرفته باشد.

 

اكنون كه نزديك به يك سال‌ونيم از آن صبح ناگهاني و غم‌انگيز مي‌گذرد، نپالی‌ها و ديگر تیم‌هاي جستجو، همچنان امیدوار به زنده بودنش تلاش براي یافتن عباس را دنبال مي‌كنند و معتقدند نمونه‌های از این دست را سراغ دارند كه پس از مدت‌ها در این منطقه توسط جستجوگران یافت شده‌اند. علاوه بر این، به دليل اينكه عباس جعفري خود مدرس «زندگي در شرايط سخت» بوده و همچنين با توجه به وسعت منطقه و انشعاب‌هاي فراوان رودخانه و پوشش جنگلي اطراف آن، هنوز احتمال زنده بودنش مي‌رود.

 

:ws44::ws44::ws44: حرف آخر در اين باره آنكه با توجه به شكل گرفتن تیم‌هاي پشتیبانی و جستجو از سوي دوستان عباس در نقاط مختلف و تداوم اميد به جستجو، ما نيز همچنان اميدواريم عباس جعفري يا به قول خودش «عباث» همچنان زنده باشد و همچنان كه ما به‌ شوق ديدار دوباره دل به روياي لبخندهاي او بسته‌ايم، او نيز در گوشه‌اي از اين زمين بسيار كوچك- و در عين‌حال بزرگ- دشواري لحظه فراق را به اشتياق شنيدن سلامي‌ از ما آسان سازد.

 

و در پايان...

عباس جعفري یکی از بهترین عکاسان طبیعت و طبیعت‌گردهای ایران بود. یک‌بار در جایی خوانديم که در ایران محلی وجود ندارد که او چند شبی را در آن نگذرانده باشد!

 

عباس جعفری را هیچ وقت ندیده بوديم؛ فقط مطالب شاعرانه و جذابش را که در وصف طبیعت می‌نوشت و جز وبلاگش(

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)در مجلات طبيعت گردي و شكار ايران زمين منتشر مي‌كرد، خوانده بوديم. هرگاه چيزي می‌نوشت، چنان بود که هنگام خواندن گمان می‌کردی همان‌جا کنار او ایستاده‌ای و روحت را بر بال نگاه آسماني او به پرواز درآورده‌اي.

 

عباس خيلي زود رفت. هيچ كدام از ما آمادگي بدرقه‌اش را نداشتيم. بر قایقی نشست تا او را به گرداب‌های رودی خروشان در دامنه‌ هیمالیا ببرد. رفت و دیگر بازنگشت. رفت، چنانکه خود دوست می‌داشت و بازنگشت؛ چنانکه طبیعت مي‌خواست. رفت تا به دلبسته‌اش بپیوندد؛ به آنجاکه تمام تن و جانش بدان عشق مي‌ورزيد و در آن جاری بود.

عباس رفت و گنجینه بی‌همتای عکس‌هایی را از خود به‌یادگار گذاشت؛ منظره‌هايي كه تنها چشمان تیزبین او -که از دريچه قلبش گشوده می‌شد- می‌توانست ببیند؛ چشم‌هايي‌که بر شور و اشتیاقشان پایانی متصور نبود.

ما هم مثل خانواده‌اش بي‌صبرانه منتظر رسيدن خبرهاي خوش در مورد عباس و ظاهر شدن دوباره‌اش در پشت دوربين عكاسي – ياور هميشگي سفرهايش كه با ثبت زيبايي‌هاي ايران‌ زمين ما را در تماشاي اين مناظر سهيم كرده‌ است- هستيم؛

 

شك ندارم من كه صبحي ناگهان از سمت ساحل

مي‌برد از هوش جنگل را طنين رنگ و بويت!

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...