sama-sh 6913 ارسال شده در 4 آبان، 2016 دلم تنگشده برای وقتاییکه اسمم رو صدا میزدی…بازم اسمم رو صدا بزن!وقتی تو میگی فرق داره با بقیه …لحنت, تن صدات,اهنگش! دلتنگم … 5
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 4 آبان، 2016 نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل هر کجا نامه عشق است نشان منو توست 7
Tamana73 28835 ارسال شده در 6 آبان، 2016 سما من 9ماهه منتظر شنیدن صدامم از.... ------- دل را به یاد توست بر آب میزنم.... 5
sama-sh 6913 ارسال شده در 8 آبان، 2016 لامصب پس کی میخای بیای این پیامایی که اینجا برات نوشتم بخونی …! دیووونه جمعه منتظرتم … 3
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 9 آبان، 2016 دلتنگم مثل پیر مردی در انتظار فرزندش دلتنگی ای که شاید رفعش به عمرم وصال ندهد 3
ایلین1366 5544 ارسال شده در 9 آبان، 2016 من از تو تو را میخواهم .. خودت را از من پس نگیر .. میشود؟ #فاطمه_خرازی 3
ایلین1366 5544 ارسال شده در 10 آبان، 2016 کاش توهم هوای منو داشتی ،خسته شدم از تنهاییخسته شدم از بی تفاوتیت ،از بی توجهیت خسته شدم از پستهای که اینجا بنویسم ونباشی بخونی واگه خوندی حتی یه تشکر خشک وخالی هم نکنیانگار نه انگار که برای تو هست 3
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 11 آبان، 2016 من عاشق بی چون و چرای توام اما؛ صد حیف که دنبال چرایی و چگونه…! 5
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 11 آبان، 2016 دلتنگیم را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست ... مصرع بعدش یادم نمیاد اینم از عواقب کهولت سنه 4
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 11 آبان، 2016 دلتنگیم را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست ... مصرع بعدش یادم نمیاد اینم از عواقب کهولت سنه ای جون ای جون شعرو تحریف نکن پیرمرد تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست. گسترده تر از عالم تنهایی "من" عالمی نیست 4
luhrasp.kashvad 445 ارسال شده در 11 آبان، 2016 دلتنگیم را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست ... مصرع بعدش یادم نمیاد اینم از عواقب کهولت سنه از محمد علی بهمنی ، تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست گسترده تر از عالـــم تنهایـــی "من" عالمـــــی نیست غـــــم آنقدر دارم کـــــه مـــــی خواهـــم تمام فصلها را بر سفره ی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست حوای "من" بر من مگیر این خودستانی را که بی شک تنـــهاتــر از "مـــن" در زمین و آسمانت آدمـــــی نیست آیینــــــه ام را بــــر دهان تک تک یاران گرفتــــــــم تا روشنم شد : در میان مردگانم همدمی نیست همواره چون من ؛نه ، فقط یک لحظه خوب من بیندیش لبریزی از گفتن ولــــی در هیــچ سویت محرمی نیست من قــصد نفـــی بازی گـــــل را و باران را نـدارم شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست شاید به زخم من که می پوشم ز چشم شهر آن را دردستهای بـــی نهایت مهربانش مرهمــــی نیست شــاید و یا شـاید هزاران شاید دیگر اگــــرچــــه اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست آیینــــــه ام را بــــر دهان تک تک یاران گرفتــــــــم فرستاده شده از SM-G355Hِ من با Tapatalk 4
luhrasp.kashvad 445 ارسال شده در 11 آبان، 2016 دانم که دلت حال خوشش با من نیست با من که نباشد. خوش خوش ، بی من نیست دانم که دلم ز رنج ، بی تو شاکیست اما دل تو که خوش بماند کافیست دانم ز ازل صبح دلم شاد نبود گر بوده ، دمی با تو بماند کافیست دانم که زمان ز دوریت در رنج است اما چه شود ، چوسهم ما شد کافیست دانم که فریب عشق ، ما را ندهند اما چو دهند فرصتی دیگر کافیست آندم که ندیدم ز حبیبم مهری گر نیم نگاهی بنماید کافیست . بهتر که دلت به حال من میخندد گر شاد شوی بحال من نیز کافیست فاصله ( گویا برهان ) فرستاده شده از SM-G355Hِ من با Tapatalk 5
sam arch 55879 ارسال شده در 20 آبان، 2016 دل تاریک را روشنی باید نیتِ بد را خوبیِ نیت باید گر نباید ها زیاد باشند لب و زبان بسته باید... باید و نباید زیاد شود وقتی قافیه و وزن موزون باید! پ.ن: مونده بودم چه طور تمومش کنم! تازه فهمدم از دست همین قافیه و وزنه که گرفتار شدم با خودشون تموم کنم! 3
ایلین1366 5544 ارسال شده در 20 آبان، 2016 دوستم دارد!؟ دوستم ندارد!؟ هربار دلم قرص است دوستم دارد.. آنگونه که اولین گلبرگ میپرسد و آخرین گلبرگ، جان میدهد! 5
ارسال های توصیه شده