ایلین1366 5544 ارسال شده در 30 فروردین، 2017 صدایت می کنم هر شب فقط یک شب صدایم کن تو مغروری غرورت را فقط یک شب فدایم کن... 2
ایلین1366 5544 ارسال شده در 10 اردیبهشت، 2017 تو حق نداری عاشقِ کسی بمانی که سالهاست رفته تومالِ کسی نیستی که نیست توحق نداری اسمِ دردهای مزمنت راعشق بگذاری میتوانی مدیونِ زخمهایت باشی اما محتاجِ آنکه زخمیَت کرده نه! دست بردار از این افسانههای بی سر و ته که به نامِ عشق فرصتِ عشق رااز تو میگیرد . آنکه تو را زخمیِ خود میخواهد آدمِ تو نیست آدم نیست و توسال هاست حوای بی آدمی ... حواست نیست . افشين يداللهی 2
ایلین1366 5544 ارسال شده در 12 اردیبهشت، 2017 امروز هم بدون تو شب شد، شبت بخیر! فردا خدا کند نشود شب، بدون تو...! ابوالفضل مشهدی 1
ایلین1366 5544 ارسال شده در 12 اردیبهشت، 2017 دلم میسوزد برای کسی که میخواهد تازه با تو شروع کند... بیچاره نمیداند هرکاری که بکند هر حرفی که بزند هر طوری که بخواهد برایت جدید باشد نمیشود... آخر من تمام این ها را یک بار برایت به بهترین شکل ممکن انجام داده ام و اطمینان دارم که تو آنقدر ها قوی نیستی که بتوانی فراموششان کنی! محسن دعاوی 1
ایلین1366 5544 ارسال شده در 12 اردیبهشت، 2017 من از صرف فعل نبودن ... از نبودت از نبودت خسته ام! من از این نونِ نحسی که می آید که می چسبد به بودن خسته ام ! ساناز یوسفی 1
ایلین1366 5544 ارسال شده در 12 اردیبهشت، 2017 زن که باشی رها کردن بلد نیستی یک نفر را همیشه با خود داری ... سمیرا آنالویی 1
ایلین1366 5544 ارسال شده در 12 اردیبهشت، 2017 هر شبی که پروفایلت غمگین میشود حماقتم گُل میکند! دستم مدام روی صفحه کلید میرود که برایت تایپ کنم... + درد و بلایت به جانم غصه ی چه چیزی را میخوری؟ بگو تا باهم بخوریم! غصه هایم سر میخورد روی گونه هایم... اخر مگر میشود به کسی که دوستت ندارد امید بدهی و آرامَش کنی؟ اصلا اگر دوای دردش بودی که پشتش را نمیکرد و نمیرفت... آخ از این دوست داشتنت که هر شب بلای جانم میشود... اما اینبار هم درد و بلایت را به جانم میخرم جانانه من... دستِ کم در عکس هایت برایم بخند! المیرا دهنوی 2
ایلین1366 5544 ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2017 راستش را بخواهی دلم نمیسوزد از اینکه روزِ عشق را مثل روزهای معمول بگذرانم... دوست داشتن های دو روزه، جشن و تبریک دارد مگر؟ المیرا دهنوی 5
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 7 شهریور، 2017 چقد دلم برای اینجا تنگ شده بود هر چند سوت و کور شده ولی خوبه بازم از ایلین هر کی خبر داره به منم بگه 3
زهرا صدیقی 5 ارسال شده در 18 دی، 2018 دوئل چشمهایت را دوست دارم . وقتی که نگاهم می کنی این شعر هم دلش برایت تنگ می شود. "چراغ ها را من خاموش می کنم" می خواهم این بار با روشنایی چشمهایت سپیدآریِ یک شب زیبا را به تمنّای این شعر دعوت کنم. ای رُخداده در من من جانم به لبخندهای تو بند است . بگذار که تصویر این شعرِ زیبا در نقاهتِ بوسه هایمان جان بگیرد ! بیا در عمقِ جانم ریشه کن در من آمیخته شو با من عاشقم باش لحظه ای با من تن به تن تنها با من... دوئل چشم هایت را دوست دارم. "محدثه بلوکی" از کتاب: آزادی، چون رقصی در باد... / 1397 1
moham@d 172 ارسال شده در 13 آذر، 2019 یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی به خلوت با خیال من تکلم می کنی گاهی هر آن لحظه که پیدا می شوی از دور مثل من به ناگه دست و پای خویش را گم می کنی گاهی دلم پر می شود از اشتیاق و خواهشی شیرین در آن لحظه که نامم را ترنم می کنی گاهی همه شعر و غزلهای پر احساس مرا با شوق تو می خواهی و زیر لب تبسم می کنی گاهی تو هم مانند من لبریزی از شور جنون عشق یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی
moham@d 172 ارسال شده در 14 آذر، 2019 گاه تشابه یک چهره بوی عطری آشنا یه تکه ابر ،بوی کوچه نمناک یک وجب از خیابانهای دربند صدای رستاک که از ماشین کناری در ترافیک می شنوی... چقدر این روزها دلم تنگ شده! برای نیمکتهای پارک گفتگو ،برای برای یک چای دو نفره ،برای قدم زدن روی برگها... یک عشق پاک دلم تنگ شده برای ما .... گاهی آدم می خواهد شنیده شود تا بدانند در ذهن خسته اش چه می گذرد کاش بخوانی و بدانی که چه دلتنگم ... 1
moham@d 172 ارسال شده در 2 اسفند، 2019 دلتنگ ها بهتر می دانند که خواب یک نیاز نیست تنها یک بهانه است ! تا آدمی به شب پناه ببرد دلتنگ که شدی می فهمی شب آغاز دردی ست بی درمان …! 1
moham@d 172 ارسال شده در 28 خرداد، 2020 بی دلیل نیست اگر باز نمی شود دری که می کوبیم یا کسی پشت آن نیست یا هست و باز نمی کند یا که اصلا در نیست، دیوار است 1
ارسال های توصیه شده