nazfar 8746 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ● تغییر چیست؟ تغییر در تعریف عبارتست از حرکت از یک وضعیت به وضعیت دیگر، در فرهنگ لغت و بستر، تغییر چنین تعریف شده است: "حاصل یک اصلاح و تبدیل با یک وضعیت متفاوت" در فرهنگ لغات فارسی، تغییر چنین تعریف شده است: "دگرگون کردن، چیزی را به شکل و حالت دیگر در آوردن" همان طور که از تعاریف فوق استنباط می گردد تغییر در فرایند زمانی و صرف زمان به وقوع می پیوندد، زیرا تغییر زمانی و مکانی به ناچار با گذر زمان حادث می شود. تغییر در مفهوم خاص می تواند تغییرات تکنولوزی را شامل شود، تغییرات رفتاری افراد در سطح جوامع و حتی سازمان را پوشش می دهد. در حال حاضر منظور ما از تغییر، تغییراتی است که فعالیت مدیریت مؤسسات را تحت الشعاع قرار می دهد. و به نوعی و شکلی نیازمند ایجاد یک نگرش، آگاهی و دانش جدید در برخورد با این پدیده به عنوان مدیر سازمان می باشد. ● تغییرات سخت افزاری چیست؟ بهره گیری از علوم و دانش در شکل کاربردی آن، منجر به اختراع ماشین آلات و دستگاههای مختلفی شده است کههر یک از ما در اولین نگاه خود به سازمانها هویت سازمان در شکل عینی خود با این مظاهر مادی مشاهده خواهیم نمود. ● تغییرات نرم افزاری چیست؟ این تغییرات به موازات تغییرات نرم افزاری رشد کرد و ضمن حمایت از تغییرات سخت افزاری، بستری را برای گسترش و توسعه این تغییرات پدید آورد. همزمان با انقلاب صنعتی دانشگاهها پا به عرصه وجود گذاشتند. دلیل تأسیس این دانشگاهها، چیزی جز الزامات تغییر شناخت افراد در نگرش خود با پدیده های مختلف نبوده است. ● تغییر چگونه به وجود می آید؟ اصولا" چگونگی پیدایش تغییر در یک سازمان، متأثر از نیروی انسانی است. به دلیل اینکه هر نوع تغییری، اعم از سخت افزار و نرم افزار، به حرکت نیروی انسانی یا از خود او شروع می شود، لذا باید چگونگی شکل گیری یک پدیده تغییر یافته را در وجود انسانها جستجو کرد. ● منشاء و تابع اصلی تغییر؟ همانطور که اشاره شد منشاء و منبع تغییر دانش وآگاهی بشر است. این تغییرات اگر چه در جهت جوابگویی به نیازهای به وجود آمده، ولی نقطه شروع و نیروی محرکه اصلی آن معرف و آگاهی افراد بوده است. نیاز به عنوان یک شرط و عامل می تواند تحریک کننده باشد. ولی به هیچ وجه شرط کافی برای بروز تغییر نیست. زیرا اگر این طور بود کشورهای عقب مانده و در حال توسعه الزاما" باید دارای تغییرات گسترده و اختراعات متفاوت می بودند. ● اثرات مثبت و منفی تغییر؟ تغییر از این نظر برای افراد، سازمانها و جوامع، مثبت یا منفی می باشد که به نوعی اهداف و آرمانهای آنان را قابل حصول و دست یافتنی نماید، یا سد کننده و مانع در جهت تحقق اهداف محسوب می گردد، بنابراین تعریف با فرض اینکه هدف آرمانی مؤسسات تداوم حضور و پویایی در صحنه های مختلف می باشد پس باید پذیرفت که تغییر و انعطاف در چگونگی فعالیت، از جمه ضروریات این امر است. امروزه شرکتها و مؤسسات تحت تأثیر رویدادها و تحولات شتابنده و جهانی می باشند. تحولاتی که دراکر آن را انتقال از عصر سرمایه داری هب جامعه علمی تحیل می کند. ● توانمند سازی چیست؟ توانمند سازی روش نوینی رای بقای سازمانهای پیشرو در محیط رقابتی است. توانمند سازی یعنی قبل از اینکه به کارکنان بگویید چه کار کنند می توانند به خوبی وظایفشان را انجام دهند . توانمند سازی فرآیندی است که در آن زمینه مشارکت جویی و یادگیری مستمر کارکنان و مدیران فراهم گردد. فرآیند توانمندسازی در سه مرحله شامل : تسهیم اطلاعات، استقلال کاری و تشکیل گروههای خودگردان صورت می گیرد. ● کارکنان توانمند چه کسانی هستند؟ کارکنان توانمند قادرند راه حلها مناسب برای مشکلات سازمان پیدا کنند در محیط کاملا" رقابتی امروز مدیران فرصت چندانی برای کنترل کارکنان خود ندارند و باید بخش عمده ای از وظایف روزمره را به عهده آنها بگذارند. ● تعریف توانمندی چیست؟ ظاهرا" اگر از صد نفر متخصص سؤال شود توانمند سازی را تعریف کنید صد جواب متفاوت داده خواهد شد. بنابراین ما به چند تعریف اکتفا می کنیم: الف) توانمند سازی اعطای اختیار تصمیم گیری به کارکنان به منظور افزایش کارایی آنان و ایفای نقش مفید در سازمان است. ب) توانمند سازی فقط دادن قدرت به کارکنان نیست، بلکه موجب می شود کارکنان با فراگیری دانش، مهارت و انگیزه بتواند عملکردشان را بهبود بخشند. توانمند سازی فرآیندی ارزشی که از مدیریت عالی سازمان تا پایین ترین رده امتداد می یابد. ج) توانمند سازی یعنی قبل از آنکه به کارکنان بگوئید چه کار کنند می توانند به خوبی وظایفشان را درک کنند. د) توانمند سازی تبدیل نیروی کار جسمی به نیروی فکری است. ● توانمند سازی چگونه بدست می آید؟ توانمند سازی از طریق چالشهای داخلی و خارجی سازمان به دست می آید. چالشهای خارجی شامل افزایش شتاب تغییرات، محیط رقابتی، انتظارات جدید مشتریان و شرایط جدید بازار کار است. چالشهای داخلی بیشتر تأکید بر حفظ و نگهداری نیروی انسانی موجود، افزایش سطح انگیزش، رشد و شکوفائی استعداد و مهارتهای کارکنان را دراد. توانمند سازی با اعمال فشار مدیران و دستورالعملا تحقق نمی یابد بلکه فرآیندی است که لازمه اش پذیرش فرهنگ توانمند سازی و مشارکت کارکنان است ● توانمند سازی چگونه فرآیندی است؟ توانمند سازی فرآیندی که : ▪ فرهنگ توانمند سازی در آن رشد می کند. ▪ تبادل اطلاعات و دیدگاهها به آسانی صورت می گیرد. ▪ اهداف مشخص و تعریف شده است. ▪ مرزهای تصمیم گیری روشن است. ▪ تقسیم کادر صورت می گیرد. ▪ شایستگیها در قالب کسر تجربه و آموزشها شکوفا می شود. ▪ منابع کافی انجام کار (پول، مواد، تجهیزات، نیروی انسانی) به صورت کافی در اختیار کارکنان قرار می گیرد. ▪ کارکنان تشویق و ترغیب به پذیرش ریسک و مخاطره می شوند. ▪ توانمند سازی به سادگی و سرعت تحقق نمی یابد بلکه فرآیندی نسبتا" طولانی است. ● بهبود مستمر چیست؟ به اعتقاد اکثر کارشناسان امور اقتصادی و مدیریت سازمانها، برای ادامه بقا و حفظ خود در محیط رقابت آمیز نیازمند بهبود کیفیت کالا و افزایش سرعت در ارائه خدمات هستند. شرکتهای تولیدی، صنعتی جهان می دانند کیفیت در کاهش هزینه ها، بهبود محصولات و خدمات، استفاده مطلوب از زمان، کاهش ضایعات و رضایتمندی مشتریان خلاصه می شود که ضامن موفقیت آن طراحی سیستم ووجود کارکنان توانمند است. پس هدف سازمانها از اجرای فرآیند توانمندسازی ارتقای سطح کیفیت محصولات و سرعت ارائه خدمات است که نتیجه اش برآورد انتظارات، توقعات، رضایتمندی مشتری، سود بیشتر و افزایش سهم بازار است. منبع:محمود عرفان منش پایگاه اطلاعات صنعتی ایران 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده