afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۸۸ بین یکی شدن با همسرتان در حالی که هویت و شخصیت اصلی خود را حفظ میکنید ، خط باریک و ظریفی وجود دارد. این مسأله، موضوع چالش برانگیزی است . خصوصاً اگر تازه به زندگی مشترک وارد شده اید... همدل و همراه تا ته دنیا بین یکی شدن با همسرتان در حالی که هویت و شخصیت اصلی خود را حفظ میکنید ، خط باریک و ظریفی وجود دارد. این مسأله، موضوع چالش برانگیزی است . خصوصاً اگر تازه به زندگی مشترک وارد شده اید... شاید بپرسید: « منظور از یکی شدن چیست و چگونه من و همسرم میتوانیم این کار را انجام دهیم؟» یکی شدن نیاز به تلاش و ممارست دارد. این مساله نمیتواند سریع رخ دهد اما با تلاش و تعقل میتواند اتفاق افتد. برای زوجهای جوان تجربه درجه ای از پشیمانی در ابتدای ازدواج ، امری متداول است ، تغییر ناگهانی که پس از پایان ماه عسل ایجاد میشود یکی از سنگین ترین لحظات زندگی است. بسیاری از زوجهای جوان، این لحظات را مثل «ریخته شدن آب سرد روی صورتشان» توصیف میکنند. برخی هم آن را به صورتهای زیر بیان میکنند: «من احساس میکنم در سیاره دیگری هستم و میخواهم به خانه خودم برگردم.» «من دلم برای کارهایی که دوست دارم انجام دهم تنگ شده است.» جمله ای که اغلب مشاوران ازدواج میشنوند این است که زوجین بیان میکنند که «اگر دو نفر تبدیل به یکی شوند، این بدان معناست که من به عنوان یک شخص ناپدید خواهم شد؛ پس قضیه را فراموش کن!» اگر شما هم این گونه فکر میکنید تصور نکنید که تنها هستید یا موقعیت ناامید کننده ای دارید. بسیاری از زوجهای دیگر نیز چنین تصوری دارند. نقل قولی که در ادامه آمده، نشان دهنده این حقیقت است که تغییر شرایط از دوران مجردی به متاهلی اغلب مشکل است. «من تصور میکنم سختیهای زیادی که در هماهنگ کردن دو زندگی با هم وجود دارد شبیه به حرکت کردن در جهت مخالف طوفان و یافتن یک جای امن و آرام است.» بسیاری از زوجها از چگونگی ترکیب دو شخصیت و هماهنگ شدن خواستهها، آرزوها و رویاهایشان با یکدیگر، متعجب هستند و آن را عقلانی نمیپندارند بلکه معتقدند که ازدواج و ایجاد هماهنگی بین دو نفر مربوط به روح بوده و خداوند در آن دخیل است. تغییر و تحول از مرحله مجردی (با آزادیهای خاص خود) به متاهلی ( با تعهدات ویژه آن) میتواند در طرفین احساس عصبانیت یا ضرر و زیان را ایجاد کند. اما میتوان با آن کنار آمد.این احساسات طبیعی هستند. وقتی ما از دوران مجردی به متاهلی گام مینهیم، احساس زیان میکنیم. حس از دست دادن چیزی، احساس ناخوشایندی در ما ایجاد میکند. اما همین که در رابطه خود با شخصی که با او پیمان بسته ایم رشد و پیشرفت میکنیم غم واندوه به شادی، رضایت و خرسندی تبدیل میشود. در ازدواج باید به جای خودخواهی شخصی، احساس نزدیکی و وحدت با طرف مقابل داشت و تا حدودی تمایلات شخصی را به خاطر دیگری زیر پا بگذاریم. در این حالت تمامی احساسات ناخوشایند جای خود را به شادی و نشاط میدهد. ایجاد یگانگی و وحدت، نیاز به تلاش زیادی دارد اما ارزش این همه سعی و تلاش را دارد. اگر با چالشهای «با هم بودن» دست و پنجه نرم میکنید چند پیشنهاد ساده زیر میتواند به شما کمک کند. 1 - به یاد بیاورید که خداوند شما دو نفر را برای یک دلیل و هدف خاص در کنار هم قرار داده است و این که شما یکدیگر را پیدا کرده اید تصادفی نیست. او خواسته، شما یک روح باشید در دو بدن و به یکدیگر عشق بورزید و تا زمان مرگ در کنار هم باقی بمانید. 2 - طریقه فکر کردن خود را تغییر دهید. شما هنوز هم یک فرد مستقل هستید اما در کنار فردی دیگری زندگی کنید. پس باید طرز فکر خود را تغییر دهید. چرا که اکنون تنها به خود تعلق ندارید و نباید مثل فردی مجرد رفتار کنید. با تغییر طرز فکر خود ، نوع احساسات خود را نیز میتوانید تغییر دهید. مثل فردی متاهل فکر کنید؛ در این حالت همین گونه نیز احساس خواهید کرد. 3 - سعی کنید روی اشتباهات همسرخود تمرکز نکنید و با تغییر خود شروع به افزایش یگانگی و همدلی با او کنید. 4 - از دیگران یاد بگیرید. از زوجهای موفقی که در اطرافتان میشناسید راز و رمز موفقیت شان را جویا شوید. ببینید آنها چه عادات و رفتاری داشتهاند که چنین ازدواجیهای موفقی را تجربه کردهاند. در رابطه زناشویی، بیش از هر چیز سعی کنید سرگرمیهای مشترکی را ایجاد کند و وقت زیادی را با هم و در کنار یکدیگر بگذرانید. همدلی و همراهی باعث ایجاد حس آرامش در طرفین خواهد شد و هدف اصلی ازدواج نیز رسیدن به همین ساحل آرامش است. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده