رفتن به مطلب

من ازهمسرم جدا میشیم چون......


peyman sadeghian

ارسال های توصیه شده

 

اما مهمترینش خیانته که جبران ناپذیره......

 

اما یه دوستی میگفت اگر روزی مردتون بهتون خیانت کرد فقط از رویه هوس بوده و این بر می گرده به نوعه جنسیتش... نه اینکه شمارو دوست نداشته و هزار چیز دیگه... سعی کنید این عاملی برای طلاقتون نباشه:smiley (18):

گویا برا همینه که میگن تحمل خیانت جنسی برا مردا سخت تره و خیانت عاطفی برا خانما البته

این توجیه نمیکنه خیانت رو

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 64
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

حلال نفرت انگیز یعنی چی؟

چرا باید به زندگی با یه آدم مریض (جسمی رو نمیگم منظورم روحی بود مثل بدبینی) ادامه داد؟

چرا باید به زندگی با کسی که وجه اشتراک باهاش نداری ادامه بدی؟

چرا باید با یه آدم خائن کنار بیای؟

چرا وقتی زندگیت به بن بست میرسه نری دنبال یه زندگی تازه؟

اتفاقا خیلی هم چیز خوبیه.

  • Like 8
لینک به دیدگاه
گویا برا همینه که میگن تحمل خیانت جنسی برا مردا سخت تره و خیانت عاطفی برا خانما البته

این توجیه نمیکنه خیانت رو

 

خب دیگه ... اینم نظریه یکی از دوستان بوده... که به خاطر سیستمه پسرا اگر این اتفاق افتاد دخترا بیشتر تامل کنن:ws37:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
گویا برا همینه که میگن تحمل خیانت جنسی برا مردا سخت تره و خیانت عاطفی برا خانما البته

این توجیه نمیکنه خیانت رو

همیشه دریک اختلاف ونزاع نمیشه

گفت یه طرف مقصرکامل هستش اختلاف دونفره است پس اگه خیانتی میشه فرقی نداره چه زن چه مرد بایدعلت رو داخل خونه جستجوکرد نه خارج ازخونه.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

دلایلم برای ازدواج با اون فرد و از دست بدم!

عدم احساس تعلق خاطر!

تغییر اهداف و آرزوها!!!مسیر فکریمون عوض شه!

وقتی زندگیمون به بن بست برسه!!حرف جدیدی واسه هم نداشته باشیم!!!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
همیشه دریک اختلاف ونزاع نمیشه

گفت یه طرف مقصرکامل هستش اختلاف دونفره است پس اگه خیانتی میشه فرقی نداره چه زن چه مرد بایدعلت رو داخل خونه جستجوکرد نه خارج ازخونه.

 

اره مسلما در اکثر اوقات دو طرف اگه ساپورت بشن از طرف هم خب خیانتی اتفاق نمیفته ولی منظورم اینه که اگر داخل خونه مشکلی هست حالا از یکنواخت شدن برای همدیگه تا سردی روابط و .....

ولی منظورم این بود که راهش این نیست که خیانت کنی بعد بگی زنم یا شوهرم منو ساپورت نمیکنه و....

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اگه اون برا شما عادی بشه ولی شما برا اون عادی نشی چی؟

 

خب اگر قضیه خیلی حاد باشه که از طرف هیچ جور خوشم نیاد،

به احتمال زیاد کاری میکنم که براش عادی و بدون تعلق خاطر بشم.

سعی میکنم در وابستگی عاطفی طرف مقابل، طلاق نگیرم.

 

به طور مثال میشه از رفتارهای غیر احساسی و همخوابگی سرد برای این کار استفاده کرد. عدم ارضاء جنسی معمولا به سرد شدن رابطه کمک میکنه و کارهایی از این قبیل.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خب اگر قضیه خیلی حاد باشه که از طرف هیچ جور خوشم نیاد،

به احتمال زیاد کاری میکنم که براش عادی و بدون تعلق خاطر بشم.

سعی میکنم در وابستگی عاطفی طرف مقابل، طلاق نگیرم.

 

به طور مثال میشه از رفتارهای غیر احساسی و همخوابگی سرد برای این کار استفاده کرد. عدم ارضاء جنسی معمولا به سرد شدن رابطه کمک میکنه و کارهایی از این قبیل.

به نظرمن این بدترین راه ممکنه خودداری ازروابط زناشویی خیلی به شخصیت زن لطمه واردمیکنه

حاضری به هرقیمت برای خلاصی خودت روح وروان وشخصیت یک انسان رو به خوردکنی؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه

به بن بست رسیدیم نمی تونیم همدیگر رو تحمل کنیم!همین و بس!اینکه نبخشمش اگر من واقعا ایده ال ایشون بودم ایراد از بندس!اگر ایشون ایده ال بنده بودن و من رفتم خونشون و از پدرشون تحویل گرفتم!ایراد از من بدویه(منظور خودمم!)تو این مملکت زندگی یک قماره سراسر مکر و حیله صداقت نداریم!

  • Like 3
لینک به دیدگاه
به نظرمن این بدترین راه ممکنه خودداری ازروابط زناشویی خیلی به شخصیت زن لطمه واردمیکنه

حاضری به هرقیمت برای خلاصی خودت روح وروان وشخصیت یک انسان رو به خوردکنی؟

 

بنده نگفتم خودداری از روابط زنا شویی به صورت یک دفعه ای!

بلکه باید به صورت آرام آرام روابط را رو به سردی برد.

 

یکی از مشکلای ما ایرانی ها اینه که هنوز مدیریت روابط رو بلد نیستیم. اولش چنان عاشق طرفمون میشیم که جونمون رو براش حلوا حلوا میکنیم. از طرفی همانطور ازش متنفر میشیم و همه ی این ها به صورت یک دفعه ای اتفاق می افته.

 

بنده معتقدم وقتی من نسبت به طرف مقابلم هیچ احساسی ندارم و برام پدیده ای عادی هستش (و این یعنی یک اشتباه در انتخاب من) لزومی نداره با طرف زندگیمو ادامه بدم. چون در واقع دارم طرف رو تحلم میکنم. و این تحمل کردن ها بالاخره یه جا خودش رو به صورت یه آتشفشان احساسی نشون میده و این یعنی یه اتفاق بدتر!

 

این راهکار رو هم برای اینکه طرف مقابل رو هم به این نتیجه برسونم که برای هم عادی شدیم به صورت تدریجی پیشنهاد کردم.

 

ببینید از نظر من این دو اقدام در هر صورت مردوده:

طلاق در وابستگی عاطفی طرف مقابل.

صبر و تحمل کردن عذاب روحی برای اینکه طرف مقابل دلش نشکنه.

 

در هر دو حالت یه نفر داره ضربه شدید میخوره!

 

من سعی میکنم به صورت تدریجی طرفم رو در شرایطی مشابه شرایط خودم قرار بدم. اگر عمدی هم نباشه، خودبخود به خاطر اینکه طرف برام عادی شده، این اتفاق خواهد افتاد.

 

شما با کسی که دوستش نداری، میتونی همانطور ارتباط جنسی برقرار کنی با کسی که دوستش داری؟مسلما نه.

  • Like 7
لینک به دیدگاه
بنده نگفتم خودداری از روابط زنا شویی به صورت یک دفعه ای!

بلکه باید به صورت آرام آرام روابط را رو به سردی برد.

 

یکی از مشکلای ما ایرانی ها اینه که هنوز مدیریت روابط رو بلد نیستیم. اولش چنان عاشق طرفمون میشیم که جونمون رو براش حلوا حلوا میکنیم. از طرفی همانطور ازش متنفر میشیم و همه ی این ها به صورت یک دفعه ای اتفاق می افته.

 

بنده معتقدم وقتی من نسبت به طرف مقابلم هیچ احساسی ندارم و برام پدیده ای عادی هستش (و این یعنی یک اشتباه در انتخاب من) لزومی نداره با طرف زندگیمو ادامه بدم. چون در واقع دارم طرف رو تحلم میکنم. و این تحمل کردن ها بالاخره یه جا خودش رو به صورت یه آتشفشان احساسی نشون میده و این یعنی یه اتفاق بدتر!

 

این راهکار رو هم برای اینکه طرف مقابل رو هم به این نتیجه برسونم که برای هم عادی شدیم به صورت تدریجی پیشنهاد کردم.

 

ببینید از نظر من این دو اقدام در هر صورت مردوده:

طلاق در وابستگی عاطفی طرف مقابل.

صبر و تحمل کردن عذاب روحی برای اینکه طرف مقابل دلش نشکنه.

 

در هر دو حالت یه نفر داره ضربه شدید میخوره!

 

من سعی میکنم به صورت تدریجی طرفم رو در شرایطی مشابه شرایط خودم قرار بدم. اگر عمدی هم نباشه، خودبخود به خاطر اینکه طرف برام عادی شده، این اتفاق خواهد افتاد.

 

شما با کسی که دوستش نداری، میتونی همانطور ارتباط جنسی برقرار کنی با کسی که دوستش داری؟مسلما نه.

اصلا وقتی ادم با طرفش یه مدت سرد باشه اون طرفم کم کم سر میشه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

_ نداشتن تفاهم (به نظرم برای ادامه زندگی مشترک مهم ترینه)

_خیانت

_ ناتوان در تامین نیازهای معنوی و مادی

_اعتیاد

کلا هر چیزی که باعث بشه احساس کنم تحمل طرف مقابل از عهده ام خارجه و دیگه نمی تونم به عنوان همراه و همراز در کنارش احساس آرامش و امنیت داشته باشم

 

 

.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

به نظرمن زیباترین اسم ازدواج زندگی مشترک هستش چون واقعاهمه توهمه چیزمشترکند.اگه کاری هست که من ازش ناراحت میشم قطعاهمسرمن هم نسبت به همین کارحساس میشه اگه من دوست ندارم همسرم بهم خیانت کنه قطعااونم دوست نداره بهش خیانت بشه اگه من دوست ندارم دروغ بشنوم مسلمااونم دوست نداره.یه زندگی بااشتراکات کامل حسی

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خب اگر قضیه خیلی حاد باشه که از طرف هیچ جور خوشم نیاد،

به احتمال زیاد کاری میکنم که براش عادی و بدون تعلق خاطر بشم.

سعی میکنم در وابستگی عاطفی طرف مقابل، طلاق نگیرم.

 

به طور مثال میشه از رفتارهای غیر احساسی و همخوابگی سرد برای این کار استفاده کرد. عدم ارضاء جنسی معمولا به سرد شدن رابطه کمک میکنه و کارهایی از این قبیل.

راستش اول اومدم بپرسم شما دختری یا پسر بعد دیدم مسلما دختر نیستی

یه دختر اگه کسیو دوست داشته باشه ( به معنای واقعی) اینجوری سرد نمیشه

ممکنه خیل غصه بخوره و از درون بشکنه ولی هیچ وقت نمیبینی که به خاطر سردی رفتار و روابط طرف، خودش بیاد بگه طلاق

  • Like 4
لینک به دیدگاه
عابدی ریختن خونت از پسندیده ترین حلال هاست کلی ثواب موابم داره اصن طرفو با تمام گناهاش یه دفه میبره بهشت:ubhuekdv133q83a7yy7

اینجوری طرفتو نابودش میکنی

 

ای انسان های احساساتی!

بخون کامنت بعدیشو تا شیر فهم بشی ...

همینه میگم همش احساسی برخورد میکنید... :ws51:

لینک به دیدگاه
راستش اول اومدم بپرسم شما دختری یا پسر بعد دیدم مسلما دختر نیستی

یه دختر اگه کسیو دوست داشته باشه ( به معنای واقعی) اینجوری سرد نمیشه

ممکنه خیل غصه بخوره و از درون بشکنه ولی هیچ وقت نمیبینی که به خاطر سردی رفتار و روابط طرف، خودش بیاد بگه طلاق

 

 

این کامنت رو بخونید لطفا:

 

 

بنده نگفتم خودداری از روابط زنا شویی به صورت یک دفعه ای!

بلکه باید به صورت آرام آرام روابط را رو به سردی برد.

 

یکی از مشکلای ما ایرانی ها اینه که هنوز مدیریت روابط رو بلد نیستیم. اولش چنان عاشق طرفمون میشیم که جونمون رو براش حلوا حلوا میکنیم. از طرفی همانطور ازش متنفر میشیم و همه ی این ها به صورت یک دفعه ای اتفاق می افته.

 

بنده معتقدم وقتی من نسبت به طرف مقابلم هیچ احساسی ندارم و برام پدیده ای عادی هستش (و این یعنی یک اشتباه در انتخاب من) لزومی نداره با طرف زندگیمو ادامه بدم. چون در واقع دارم طرف رو تحلم میکنم. و این تحمل کردن ها بالاخره یه جا خودش رو به صورت یه آتشفشان احساسی نشون میده و این یعنی یه اتفاق بدتر!

 

این راهکار رو هم برای اینکه طرف مقابل رو هم به این نتیجه برسونم که برای هم عادی شدیم به صورت تدریجی پیشنهاد کردم.

 

ببینید از نظر من این دو اقدام در هر صورت مردوده:

طلاق در وابستگی عاطفی طرف مقابل.

صبر و تحمل کردن عذاب روحی برای اینکه طرف مقابل دلش نشکنه.

 

در هر دو حالت یه نفر داره ضربه شدید میخوره!

 

من سعی میکنم به صورت تدریجی طرفم رو در شرایطی مشابه شرایط خودم قرار بدم. اگر عمدی هم نباشه، خودبخود به خاطر اینکه طرف برام عادی شده، این اتفاق خواهد افتاد.

 

شما با کسی که دوستش نداری، میتونی همانطور ارتباط جنسی برقرار کنی با کسی که دوستش داری؟مسلما نه.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

من هم با نظر "مریم الاین " کاملا موافقم

چرا حلال نفزت انگیز؟

وقتی دو تا آدم با هم هیچ تفاهمی ندارن و نمی تونن در کنار هم زندگی کنن چرا باید این راه اشتباه رو ادامه بدن ؟!

مگر غیر از اینه که یه آدم بیش از یک بار حق زندگی نداره؟

پس دلیل نمی شه با در نظر گرفتن یه سری ملاحظات پوچ و واهی بخواد این حق زندگی رو از خودش بگیره

به نظر من طلاق گاهی بهترین راهه

 

 

 

.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خوندم . :vahidrk:

دلم به حالش میسوزه :ws44: طفلی. جون من عابدی این کارو باهاش نکن منطقی باهاش صحبت کنو تمومش کن یه دفه ضربه بخوره بهتر از اینه که کم کم از درون بپوسه

خوب عزیز من معلومه که احساسم جزئی از وجود هر آدمیه . البته شما رو فک کنم روبوت باشی:persiana__hahaha:

:ws25:در ثانی بعد دو سه سال زندگی واسه همه و بدون استثنا اون جذابیاتای اولشو نداره کم کم بعد یه مدت تعریفی که از زندگی مشترک میشه دقیقا یه معاملست

 

معامله چیه عزیز دل...

زن میگیرم که 2 سال زندگی کنم باهاش؟

نمیخوام اون زنو!

توی ازدواج همیشه بذار عقلت تصمیم بگیره. نه احساست.

با احساس بودن خیلی خوبه ... اما این همیشه عقله که میتونه شرایطتت رو بهت به صورت واقعی نشون بده...

 

هی وای من!

 

اسپم:

همون بهتر از درون بپوسه ... :gnugghender:

 

 

مثل اینکه بهتره من یه مدت این طرفا پیدام نشه ...

میترسم خونمو بریزین ... :mpr:

 

ما رفتیم! :ws42:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...