Yekta.M 15459 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دلبسته ي کفشهایم بودم. کفش هايي که يادگار سال هاي نو جواني ام بودند دلم نمي آمد دورشان بيندازم .هنوز همان ها را مي پوشيدم اما کفش ها تنگ بودند و پایم را مي زدند قدم از قدم اگر بر مي داشتم زخمی تازه نصیبم مي شد سعي مي کردم کمتر راه بروم زيرا که رفتن دردناک بود برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ================================ مي نشستم و زانوهایم را بغل مي گرفتم و مي گفتم:چقدر همه چیز دردناک است چرا خانه ام کوچک است و شهرم و دنيایم مي نشستم و می گفتم : زندگیم بوي ملالت مي دهد و تکرار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ============================== .می نشستم و می گفتم:خوشبختي تنها يک دروغ قديمي است می نشستم و به خاطر تنگی کفشهایم جایی نمیرفتم قدم از قدم بر نمیداشتم .. می گفتم و می گفتم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ========================= ......... پارسايي از کنارم رد شد عجب ! پارسا پا برهنه بود و کفشی بر پا نداشت مرا که ديد لبخندي زد و گفت: خوشبختي دروغ نيست اما شايد تو خوشبخت نشوي زيرا خوشبختي خطر کردن است و زيباترين خطر..... از دست دادن برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ============== تا تو به اين کفش هاي تنگ آويخته اي ....برایت دنيا کوچک است و زندگي ملال آور .جرات کن و کفش تازه به پا کن.شجاع باش و باور کن که بزرگتر شده اي برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ============== رو به پارسا کردم ، پوزخندی زدم و گفتم اگر راست مي گويي پس خودت چرا کفش تازه به پا نمي کني تا پا برهنه نباشي؟ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ============== پارسا فروتنانه خنديد و پاسخ داد :من مسافرم و تاوان هر سفرم کفشی بود که هر بار که از سفر برگشتم تنگ شده بود و پس هر بار دانستم که قدري بزرگتر شده ام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ============== هزاران جاده را پيمودم و هزارها پاي افزار را دور انداختم تا فهميدم بزرگ شدن بهايي دارد که بايد آن را پرداخت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام حالا دیگر هيچ کفشی اندازه ي من نيست برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ====== برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام وسعت زندگی هرکس به اندازه ی وسعت اندیشه ی اوست ------------------ سر تا پاي خودم را كه خلاصه ميكنم، ميشوم قد يك كف دست خاك كه ممكن بود يك تكه آجر باشد توي ديوار يك خانه يا يك قلوه سنگ روي شانه يك كوه يا مشتي سنگريزه، تهته اقيانوس؛ يا حتي خاك يك گلدان باشد؛ خاك همين گلدان پشت پنجره برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقت هيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاك اما حالا يك كف دست خاك وجود دارد كه خدا به او اجازه داده نفس بكشد ببیند، بشنود، بفهمد، جان داشته باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام يك مشت خاك كه اجازه دارد عاشق بشود، انتخاب كند، عوض بشود، تغيير كند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام واي، خداي بزرگ! من چقدر خوشبختم. من همان خاك انتخاب شده هستم همان خاكي كه با بقيه خاكها فرق ميكند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام من آن خاكي هستم كه خدا از نفسش در آن دميده من آن خاك قيمتيام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام که می خواهم تغییر کنم......... انتخاب کنم وای بر من اگر همین طور خاك باقي بمانم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی, همدردی کنم.. بیش از آنکه مرا بفهمند, دیگران را درک کنم پیش از آنکه دوستم بدارند, دوست بدارم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده