spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ماموریت efqm چیست؟ به استناد ماهیت، فرآیند، اهداف و ویژگیهای efqm میتوان دریافت که این تکنیک، یک تکنیک مدیریتی و مربوط به حوزه کنترل و ارزیابی در سازمان است. به منظور اثبات این مدعا، آشنایی با کنترل، تعریف و فرآیند آن و نیز efqm ضرورت مییابد. در تئوریهای مدیریت از دوره کلاسیکها تاکنون، کنترل به عنوان، یکی از مراحل و یا اصول مدیریت، تعریف شده است. در نظریه posdcorb ۱ که مدیریت را شامل: برنامهریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت، هماهنگی، گزارشدهی و بودجه میداند، گزارشدهی و بودجه درحوزه کنترل جای گرفتند. بعدها هنری فایول، در اصول چهارده گانه خود،کنترل را بخشی از مدیریت معرفی کرد. اینک در میان صاحبنظران دانش مدیریت، کنترل یک اصل، یک مرحله و یا یک وظیفه مهم مدیریتی شمرده میشود. برخی اصول مدیریت را در پنج اصل برنامهریزی، سازماندهی، تامین منابع، هدایت و کنترل خلاصه میکنند. عدهای همان اصول را تحت عنوان فرآیند مدیریت و گروهی نیز به عنوان وظایف آن میشناسند. در هر حال با فرض پذیرش هر کدام از این نظریات،کنترل آخرین گام در فرآیند مدیریت به حساب میآید. در دهههای اخیر نیز آقای دمینگ در چرخة معروف خود که به نام چرخة دمینگ شناخته میشود، کنترل را تحت عنوان بررسی۲ یا کنترل۳ معرفی کرده است، که به چرخه pdca نیز معروف است. کنترل تقریباً از سوی همة کسانی که آن را به نام کنترل، چک، برسی یا ارزیابی نامیدهاند به عنوان شناخت وضع موجود، مقایسه آن با اهداف و شاخصها، درک کمبودها و عقبماندگیها و اصلاح آن تعریف شده است. براساس این تعریف، فرآیند کنترل عبارت است از: ۱) شناخت یا تعیین اهداف و شاخصها ۳) مقایسه وضع موجود با اهداف و شاخصها ۲) شناخت وضع موجود ۴) درک نواقص،کمبودها و عقب ماندگیها ۵- تلاش برای اصلاح این پروسه همچنان در فرآیند مدیریت بصورت مستمر ادامه خواهد داشت و این همان اصلی است که در نظریات، مدلها و تکنیکهای جدید مدیریتی به نام "بهبود مستمر" شناخته شده است. حال اگر به efqm بنگریم مشاهده خواهیم کرد نقشی که efqm ایفا میکند، نقش کنترل، ارزیابی و اصلاح مستمر است. براساس تعریف بانیان مدل سرآمدی، یعنی "الگوی تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت"۴، نه عنصر اصلی وجود دارد که پنج مورد آن توانمندساز (رهبری، استراتژی، کارکنان و منابع) و چهار مورد آن شامل نتایج (کارکنان، مشتریان، جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) است. که اگر دقیقاً در این عناصر نگریسته شود و به فرآیند اعمال این مدل توجه شود، ماهیتاً همان پروسه pdca و یا فرآیند کنترل است که پیشتر تعریف کردیم. در مدل سرآمدی اروپا (efqm) تکنیکهای متنوعی مورد استفاده قرار میگیرند که همگی، ماهیتاً نقش کنترلی ایفا میکنند از جمله در منطق رادار۵ و خودارزیابی. در منطق رادار، ابتدا نتایج حول محورهای روند، اهداف، مقایسه و علتها مورد توجه قرار میگیرد، سپس رویکرد، بکارگیری و ارزیابی و بازنگری. و این تقریباً همان چرخه دمینگ و فرآیند خودارزیابی است. در مورد فرآیند خودارزیابی هم به همین صورت. مراحل خودارزیابی از ایجاد و تعهد به خودارزیابی شروع و با برنامهریزی یا تعیین گروه، برگزاری ارتباط و هدایت آنها تداوم یافته و با تعیین برنامههای عملیاتی و اجرای برنامهها و سرانجام بازبینی، خاتمه مییابد و این چرخه همچنان ادامه خواهد داشت. حال اگر فرآیند این سه تکنیک مهم را با فرآیند کنترل در مدیریت مقایسه کنیم در خواهیم یافت که همه آن مدلها و تکنیکها در حوزه کنترل قرار دارند لذا میتوان نتیجه گرفت که در مدل سرآمدی سازمان به استناد الگوی اروپایی آن، سازمانها با ارزیابی خود (کنترل خود) ضمن اخذ باز خور مناسب و شناسایی نقاط قوت و ضعف، راههای بهبود و اصلاح (شناسایی نقاط قابل بهبود) مستمر را ارائه خواهند داد. این چرخه در مطالعات مدیریتی همانند فرآیند دمینگ یک اقدام کنترلی و بهبود مستمر تلقی میشود. بنابراین باید گفت: ماموریت efqm براساس شناخت وضع موجود سازمان و مقایسه آن با اهداف، شاخص و استانداردهای عملکرد، بهبود مستمر عملکرد سازمان است. لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ جزوات و اسلاید های آموش تعالی سازمانی EFQM را می توانید از لینک های زیر دریافت کنید. نمونه اظهار نامه شرکت برق استان کردستان اسلاید آموزشی آموزش تربيت ارزياب( برطبق آخرين استاندارد مدل تعالي سازماني EFQM) مدرس پرویز فرجی اسلاید آموزشی نخستین کنفرانس توانمندسازی منابع انسانی - آذر 86 کارگاه آموزشی آشنایی و خودارزیابی با مدل تعالی سازمانی (شرکت تعالی گستر ) مفاهیم نوین مدیریتی (آشنایی با EFQM ) کارگاه آموزشی ارزیابی بر اساس مدل EFQM - رحمان رحمانی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ماموریت efqm چیست؟ به استناد ماهیت، فرآیند، اهداف و ویژگی های efqm می توان دریافت که این تکنیک، یک تکنیک مدیریتی و مربوط به حوزه کنترل و ارزیابی در سازمان است. به منظور اثبات این مدعا، آشنایی با کنترل، تعریف و فرآیند آن و نیز efqm ضرورت می یابد. به استناد ماهیت، فرآیند، اهداف و ویژگی های efqm می توان دریافت که این تکنیک، یک تکنیک مدیریتی و مربوط به حوزه کنترل و ارزیابی در سازمان است. به منظور اثبات این مدعا، آشنایی با کنترل، تعریف و فرآیند آن و نیز efqm ضرورت می یابد. در تئوری های مدیریت از دوره کلاسیک ها تاکنون، کنترل به عنوان، یکی از مراحل و یا اصول مدیریت، تعریف شده است. در نظریه posdcorb ۱ که مدیریت را شامل: برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت، هماهنگی، گزارش دهی و بودجه می داند، گزارش دهی و بودجه درحوزه کنترل جای گرفتند. بعدها هنری فایول، در اصول چهارده گانه خود، کنترل را بخشی از مدیریت معرفی کرد. اینک در میان صاحب نظران دانش مدیریت، کنترل یک اصل، یک مرحله و یا یک وظیفه مهم مدیریتی شمرده می شود. برخی اصول مدیریت را در پنج اصل برنامه ریزی، سازماندهی، تامین منابع، هدایت و کنترل خلاصه می کنند. عده ای همان اصول را تحت عنوان فرآیند مدیریت و گروهی نیز به عنوان وظایف آن می شناسند. در هر حال با فرض پذیرش هر کدام از این نظریات، کنترل آخرین گام در فرآیند مدیریت به حساب می آید. در دهه های اخیر نیز آقای دمینگ در چرخة معروف خود که به نام چرخة دمینگ شناخته می شود، کنترل را تحت عنوان بررسی۲ یا کنترل۳ معرفی کرده است، که به چرخه pdca نیز معروف است. کنترل تقریباً از سوی همة کسانی که آن را به نام کنترل، چک، برسی یا ارزیابی نامیده اند به عنوان شناخت وضع موجود، مقایسه آن با اهداف و شاخص ها، درک کمبودها و عقب ماندگی ها و اصلاح آن تعریف شده است. براساس این تعریف، فرآیند کنترل عبارت است از: ۱) شناخت یا تعیین اهداف و شاخص ها ۳) مقایسه وضع موجود با اهداف و شاخص ها ۲) شناخت وضع موجود ۴) درک نواقص، کمبودها و عقب ماندگی ها ۵- تلاش برای اصلاح این پروسه همچنان در فرآیند مدیریت بصورت مستمر ادامه خواهد داشت و این همان اصلی است که در نظریات، مدل ها و تکنیک های جدید مدیریتی به نام "بهبود مستمر" شناخته شده است. حال اگر به efqm بنگریم مشاهده خواهیم کرد نقشی که efqm ایفا می کند، نقش کنترل، ارزیابی و اصلاح مستمر است. براساس تعریف بانیان مدل سرآمدی، یعنی "الگوی تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت"۴، نه عنصر اصلی وجود دارد که پنج مورد آن توانمندساز (رهبری، استراتژی، کارکنان و منابع) و چهار مورد آن شامل نتایج (کارکنان، مشتریان، جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) است. که اگر دقیقاً در این عناصر نگریسته شود و به فرآیند اعمال این مدل توجه شود، ماهیتاً همان پروسه pdca و یا فرآیند کنترل است که پیشتر تعریف کردیم. در مدل سرآمدی اروپا (efqm) تکنیک های متنوعی مورد استفاده قرار می گیرند که همگی، ماهیتاً نقش کنترلی ایفا می کنند از جمله در منطق رادار۵ و خودارزیابی. در منطق رادار، ابتدا نتایج حول محورهای روند، اهداف، مقایسه و علت ها مورد توجه قرار می گیرد، سپس رویکرد، بکارگیری و ارزیابی و بازنگری. و این تقریباً همان چرخه دمینگ و فرآیند خودارزیابی است. در مورد فرآیند خودارزیابی هم به همین صورت. مراحل خودارزیابی از ایجاد و تعهد به خودارزیابی شروع و با برنامه ریزی یا تعیین گروه، برگزاری ارتباط و هدایت آنها تداوم یافته و با تعیین برنامه های عملیاتی و اجرای برنامه ها و سرانجام بازبینی، خاتمه می یابد و این چرخه همچنان ادامه خواهد داشت. حال اگر فرآیند این سه تکنیک مهم را با فرآیند کنترل در مدیریت مقایسه کنیم در خواهیم یافت که همه آن مدل ها و تکنیک ها در حوزه کنترل قرار دارند لذا می توان نتیجه گرفت که در مدل سرآمدی سازمان به استناد الگوی اروپایی آن، سازمان ها با ارزیابی خود (کنترل خود) ضمن اخذ باز خور مناسب و شناسایی نقاط قوت و ضعف، راه های بهبود و اصلاح (شناسایی نقاط قابل بهبود) مستمر را ارائه خواهند داد. این چرخه در مطالعات مدیریتی همانند فرآیند دمینگ یک اقدام کنترلی و بهبود مستمر تلقی می شود. بنابراین باید گفت: ماموریت efqm براساس شناخت وضع موجود سازمان و مقایسه آن با اهداف، شاخص و استانداردهای عملکرد، بهبود مستمر عملکرد سازمان است لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده