رفتن به مطلب

توجه‌‌‌‌‌‌ به سلامت روان‌كودك


ارسال های توصیه شده

100841251747.jpg

روان‌شناسان عمر انسان را به دوره‌هاي 7 ساله تقسيم مي‌كنند و تمامي اين دوره‌ها را بازتابي از 7 سال اول زندگي مي‌دانند. در حقيقت شخصيت افراد در 7 سال اول زندگي و در دوران كودكي شكل مي‌گيرد و بيش از آن‌كه خود در آن دخالتي داشته باشد شرايط محيطي نظير رفتارهاي والدين و وضعيت زندگي خانوادگي و اجتماعي در ساختن بنيان شخصي وي موثرند. بر اين اساس سلامت رواني فرزند كه چارچوب شخصيت وي را در طول زندگي مي‌سازد با سلامت روان در كودكي پيوند دارد و نقش والدين در اين حوزه بسيار پررنگ است.

اغلب والدين نيازهاي تغذيه‌اي، تفريحي، بهداشت و پزشكي، آموزشي و نيازهاي اوليه نظير پوشاك كودكان را در اولويت مي‌گذارند و براي رفع آن مي‌كوشند. باقي نيازها نيز در همين جهت ارضا مي‌شوند و نيازهاي رواني كودك گاه در آخرين رديف اولويت‌ها قرار مي‌گيرند. در حالي كه سلامت روان كودك تضمين آينده وي است و سنگ بناي تبديل وي به انساني ارزشمند و با شخصيت سالم را مي‌گذارد مانند هر انساني نيازهاي جسمي و رواني كودك با يكديگر در ارتباط تنگاتنگ و گاه ناشناخته‌اند و نمي‌توان نيازهاي مرتبط با سلامت روان وي را به صورت تك بعدي شناسايي و رفع كرد. با اين حال مي‌توان با رعايت برخي اصول و جزئيات به سلامت رواني كودك كمك كرد.

بازي و تحرك

نياز دروني كودك به بازي به قدري است كه حاضر نيست حتي هنگام گرسنگي، تشنگي يا خواب‌آلودگي از آن دست بكشد. برخي كودكان در بازي افراط مي‌كنند و بايد كنترل شوند، اما اين كنترل نبايد براساس ميل شخصي والدين يا ميزان حوصله آنان سنجيده و اعمال شود. بازي‌هاي گروهي در شكل‌گيري استقلال شخصي كودك و ارضاي نياز وي به حضور در جمع نقشي پررنگ دارد. در مقابل بازي‌هاي مجازي و رايانه‌اي جز ضرر چيزي براي جسم و روان كودك ندارد و امروزه كه نمي‌توان كودكان را از پرداختن به آنها منع كرد بايد محدوديت زماني مشخصي در اين باره اعمال كرد. ثبت‌نام كودكان در كلاس‌هاي ورزشي نيز اولويتي است كه با ورود او به دنياي پرهيجان نوجواني بيشتر مي‌شود.

محبت و توجه

محبت براي كودك نوشداروي ذهن و روان است. كودك از طريق درك محبت والدين امنيت رواني را احساس مي‌كند و از نظر شخصيتي طي مراحلي درست و سازنده تكامل مي‌يابد. روان‌شناسان بي‌توجهي به كودك را به گونه‌اي كه براي وي ملموس باشد يكي از راه‌هاي تنبيه كودك به جاي تنبيه بدني و كلامي مي‌دانند. معلوم است كه حتي چنين تنبيهي نبايد دائمي و خارج از توان تحمل كودكان باشد.

مقايسه

مقايسه كودكان با همسالانشان حتي در صورت نتيجه مطلوب اوليه از نظر رواني شرايطي بغرنج براي وي به وجود مي‌آورد. به جاي مقايسه و به رخ كشيدن ضعف‌ها بايد توانايي‌هاي كودك را تحسين كرد تا براي افزايش آنها انگيزه بيابد.

توجه به مشكلات

مشكلاتي كه كودك در ارتباط با دوستان و ساير افراد دارد بايد از طريق توجه والدين برطرف شود. سپردن مشكلات به دست گذشت زمان گاه شيوه‌اي مناسب است، اما هميشه جواب نمي‌دهد.

صداقت

كودك گاهي از ديگران بسيار دروغ مي‌شنود، اما اگر والدين صادق و راستگو باشند به صورت فطري تمايل دارد تا والدين درستكارش را الگوي خود قرار دهد. در مقابل بي‌صداقتي والدين حتي اگر مصلحتي باشد به تدريج اعتماد وي را سلب مي‌كند و كودك را به سمت يافتن الگويي در خارج از خانه سوق مي‌دهد.

ترس‌ها

ترس‌هاي كودكان هرچند از نظر والدين بي‌اساس و بي‌اهميت باشند روان او را درگير مي‌كنند. برخي ترس‌ها به مرور زمان از بين مي‌روند و برخي ديگر آنقدر ساده‌اند كه از طريق صحبت درباره آنها با والدين برطرف مي‌شوند. بر اين اساس بايد ترس‌هاي كودك را جدي گرفت و درباره آنها با وي صحبت كرد.

رفتار والدين

كودكان حاضرند هر مشكلي را به جان بخرند ولي شاهد دعواي والدينشان نباشند. اما بزرگ‌ترها اين را درك نمي‌كنند و گمان مي‌كنند براي مثال اگر بر سر خريد يك لباس براي فرزندشان با يكديگر مرافعه كنند او بايد خوشحال باشد كه آخر سر به مراد دلش مي‌رسد و لباس را برايش مي‌خرند. دعواي والدين بويژه اگر كار بالا بگيرد روان كودك را زخمي و ملتهب مي‌كند. كودكان جز محبت و احترام كامل نسبت به يكديگر از والدين‌شان انتظار ندارند.

اظهارنظر

براي كودكان و البته اغلب بزرگ‌ترها اظهارنظر مترادف است با اظهار وجود! بايد اجازه داد كودك نظرش را درباره مسائل مختلف بيان كند و البته درباره مسائلي كه به خودش مربوط است انتخاب نهايي بايد بر عهده وي باشد. كودكي كه نتواند براي خود انتخاب كند در زندگي آينده منتظر مي‌ماند تا ديگران براي وي انتخاب كنند. البته معلوم نيست اين تعيين تكليف از سوي ديگران مانند انتخاب‌هاي والدين از روي دلسوزي باشد يا نه. كودك عروسك و اسباب‌بازي والدين نيست بلكه انساني با حقوق بنيادين و مشخص است كه اين حقوق نبايد ناديده گرفته شود.

تغذيه

تغذيه ناسالم كودكان كه امروزه از طريق انواع تنقلات بي‌خاصيت صورت مي‌گيرد ضعف جسمي و روحي وي را در پي دارد. جسم ضعيف و بي‌جان يا چاق و كم‌تحرك فعل نتوانستن را در وجود كودك صرف مي‌كند و شخصيت وي را زير منگنه مي‌گذارد. كمبود ويتامين‌ها، مواد معدني و ريزمغذي‌ها مشكل اصلي تغذيه كودكان امروزي است كه براي مقابله با آنها بايد والدين آگاهي و اطلاعات تغذيه‌اي كافي كسب كنند. ناگفته نماند برخلاف تصور عمومي چاقي بويژه در كودكان يكي از نشانه‌هاي كمبود ويتامين است.

بيماري‌هاي رواني

بيماري‌هاي رواني نظير افسردگي، منفي‌بافي، ترس‌هاي مفرط، تيك‌هاي عصبي و... اگرچه در كودكان كميابند، اما امكان مواجهه با آنها براي همه والدين وجود دارد. اين بيماري‌ها علتي دارند كه بايد از طريق مراجعه به پزشك يا روان‌شناس و برخورداري از مشاوره‌هاي عمومي يا تخصصي برطرف شوند وگرنه بستري براي مشكلات رواني و شخصيتي كودك در زندگي آينده پديد مي‌آورند.

به نقل از روزنامه جام جم

امين رحيمي

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...