رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

طرح ریزی واحدهای صنعتی عبارت است از برنا مه ریزی،طرح،بهبود وپیاده سازی سیستم های استقرار و حمل و نقل موادی به نحوی که حداکثر کارایی حاصل شود.

منظور از طرح استقرار چیدمان منسجم و هماهنگ تجهیزات و ماشین آلات در یک واحد تولیدی است و منظور از سیستم های حمل و نقل ، طراحی سیستمی است که بتواند با کمترین هزینه جریان مواد را در واحد تولیدی برقرار سازد و طراحی هر دو مورد ذکر شده باید به گونه ای باشد که حداکثر بهره برداری از ترکیب نیروی کار، مواد ، تجهیزات و ماشین آلات حاصل گردد.

:: انواع مسائل طراحی کارخانه ( موارد کاربرد طرح ریزی )

1- تغییر طرح محصول

2- اضافه کردن و تولید محصول جدید

3- بزرگتر کردن یا کوچکتر کردن دپارتمانها

4- تغییر مکان یک بخش

5- افزودن یک بخش جدید

6- جایگزینی و تعویض دستگاههای قدیمی

7- تغییر در روش تولید

8- کاهش هزینه

9- طراحی و احداث یک کارخانه جدید

:: مراحل طراحی استقرار :

طراحی محصول

طراحی محصول باید به این سوال پاسخ دهد که چه محصولی می خواهیم تولید کنیم؟

محصول

محصول خروجی یک سیستم است که می تواند به صورت کالا یا خدمات باشد.

هر محصول (کالا یا خدمت) دارای یک سری ویژگیها است که این ویژگیها شامل ویژگیهای عمومی و فنی است. اصولاً مشخصه های عمومی به مشخصه هایی گفته می شود که برای مصرف کننده اهمیت دارد و مشخصه های فنی برای مشتری اهمیت چندانی ندارد اما برای تولید کننده اهمیت زیادی دارد.

طراحی ظرفیت

میزان خروجی یک سیستم را ظرفیت ( تولید) آن سیستم می نامند.

ظرفیت واقعی : میزانی است که ما طراحی کرده ایم و آن را تعریف نموده ایم.

ظرفیت اسمی : میزانی است که در واقعیت و درعمل از سیستم گرفته می شود.

طراحی فرآیند

فرآیند: مکانیزم تبدیل ورودی ها به خروجی ها است.

در این مرحله باید به مشخص کنیم که چگونه می خواهیم تولید کنیم ؟

فرآیندها خود از نظر نوع خروجی ، مشخصات عملیات، نوع استقرارو نوع منابع و غیره به انواع مختلفی تقسیم بندی می شوند.

انتخاب و محاسبه ماشین آلات مورد نیاز

بعد از طراحی فرآیند نوبت مشخص کردن نوع و تعداد ماشین آلات مورد نیاز برای تولید است. انتخاب ماشیت آلا نیز بر اساس معیارهایی صورت می گیرد که برخی از آنها عبارتند از: عمومی یا تخصصی بودن ماشین، یک منظوره یا چند منظوره بودن ماشین، میزان سرمایه گذاری، هزینه تعمیرات و نگهداری، تجهیزات جانبی و مواردی از این قبیل.

می توانیم واحدهای تولیدی را به چهار گروه بر اساس تعداد ماشین- تنوع تولید تقسیم بندی کنیم :

1- یک نوع ماشین– یک نوع محصول

2- چند نوع ماشین– یک نوع محصول

3- یک نوع ماشین– چند نوع محصول

4- چند نوع ماشین– چند نوع محصول

نیروی انسانی مورد نیاز

با توجه به اینکه اپراتور خود بعنوان یک ماشین عمل می کند و یا همراه یک ماشین کار می کند می توان نیروی انسانی مورد نیاز را تعیین کرد.

محاسبه فضای مورد نیاز برای ماشین آلات

با استفاده از « روش تولید» این کار را انجام می دهیم

فضای لازم ماشین، فضای حرکت ماشین، ،فضای عملیاتی و فضای تعمیراتی ماشین را محاسبه نموده و حاصل جمع این اعداد فضای مورد نیاز یک ماشین را به ما می دهد.

استقرار تسهیلات

چهار نوع استقرار وجود دارد :

1- استقرار بر اساس محصول

2- استقرار کارگاهی یا فرآیندی

3- استقرار تکنولوژی گروهی

4- استقرار ایستا

تعیین نوع استقرار

دو تکنیک برای انجام این کار وجود دارد :

1- p-qتکنیک (تنوع – مقدار )

2- تکنیک c-q (هزینه – مقدار)

طراحی جریان مواد

جریان مواد

به مسیر گردش مواد از ابتدای ورود به کارخانه تا خروج از کارخانه را جریان مواد می گوییم.

از نظر فضا های موجود در کارخانه فضا ها به 6 دسته تقسیم می شوند :

سطح زیر زمین، سطح همکف، سطح حرکت محصولات، سطح آزاد، سطح اسکلت فلزی و سطح پشت بام.

الگوهای عمومی جریان مواد :

مدل های افقی

مدل های عمودی

مدل های افقی مانند مدل خط مستقیم، مدل l شکل، مدل زیگزاگ، مدل u شکل، مدل دایره ای شکل و مدل ترکیبی.

طراحی استقرار :

با استفاده از الگوهای دستی یا کامپیوتری می توان یک طرح استقرار برای ایجاد یا بهبود یک واحد صنعتی به دست آورد.

لینک به دیدگاه

کتاب طرح ریزی واحدهای صنعتی تالیف عبدالرسول انتظاری هروی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع)

این کتاب با فرمت پی دی اف و ۳۱۶ صفحه است .

 

جهت دانلود فایل کتاب طرح ریزی واحدهای صنعتی بر روی لینک زیر کلیک نمائید.

 

:download2:

 

password: http://www.noandishaan.com

لینک به دیدگاه

ماكروي طرحريزي واحدهاي صنعتي به نام (LAYOUT ) براي بكارگيري نرم افزار EXCEL در طراحي چيدمان كارخانه مي باشد . در اين مطلب دو فايل براي شما وجودداردكه يكي از آنها ماكرو مي باشد كه بايد آن را بر روي EXCEL نصب كنيد و ديگري روش نصب است .

 

ماكرو

راهنماي نصب

 

password: http://www.noandishaan.com

لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...
دانلود یک پروژه طرح ریزی واحدهای صنعتی با فرمت ورد

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

سلام.میشه لینک دانلودشوواسم بفرستین.آخه حذف شده نمیتونم بگیرمش

لینک به دیدگاه
  • 3 سال بعد...
  • 7 ماه بعد...

یک نمونه دیگه از پروژه طرح ریزی واحدهای صنعتی که توسط خانم فاطمه اکبر و مریم گلقندشتی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف زیرنظر دکتر محمدرضا اکبری در سال 91-90 تهیه شده رو با عنوان بخاری گازی متحرک 440 از لینک زیر به صورت PDF می توانید دانلود کنید.

 

فهرست کلی مطالب:

مقدمه

شناخت محصول

طراحی فرآیند

برنامه ریزی

طراحی سیستم حمل و نقل

طراحی چیدمان کارخانه

طراحی چیدمان کلی کارخانه

چیدمان جزئی بخش ها

منابع

 

دانلود پروژه

لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

جزوه طرح ریزی واحدهای صنعتی دانشگاه پیام نور و جهاد دانشگاهی صنعتی شریف که به صورت پاورپوینت تهیه شده را با فرمت PDF از لینک زیر می توانید دانلود کنید. منبع این جزوه طراحی کارخانه و حمل و نقل مواد می باشد.

 

فهرست مطالب جزوه:

فصل اول: كليات طراحي كارخانه

فصل دوم: پيش نيازهاي طراحي کارخانه

فصل سوم: طراحي فرآيند توليد

فصل چهارم: طراحي جريان مواد

فصل پنجم: محاسبات مربوط به توليد

فصل ششم: طراحي ساختمان كارخانه

فصل هفتم: تحليل فعاليت ها (بررسي انواع، روابط و تعيين فضا)

فصل هشتم: حمل و نقل مواد

فصل نهم: تكنيك هاي استقرار

فصل دهم: تهيه و ارزيابي طرح نهايي

 

دانلود جزوه

لینک به دیدگاه

جزوه طرح ریزی واحدهای صنعتی بعدی مربوط به دکتر احسانی هست که در دانشگاه علم و صنعت تدریس میشه و در 233 صفحه به صورت PDF از لینک زیر می تونید دانلود کنید.

 

فهرست مطالب:

۱- مقدمه

۲- طراحی تولید

۳- محاسبه تعداد ماشین آلات ، نیروی انسانی و مساحت

۴- مکانیزم تولید و استقرار ماشین آلات

۵- رابطه فعالیت ها و جریان مواد

۶- حمل و نقل

۷- جایایی

۸- جانمایی

۹- مفهوم طرح مدوله شده

 

دانلود جزوه

لینک به دیدگاه

به خدا من بعد از ده دوازده سال کار صنعتی آخرش نفهمیدم این مهندسی صنایع کارش چیه

این طراحی ها و حمل و فلان بهمان همه متخصص خودشو داره

و من موندم مثلا طراحی یک پلنت متانول رو .................. خب دقیقا چیشو میخواد طراحی کنه ؟ :ws38:

لینک به دیدگاه
به خدا من بعد از ده دوازده سال کار صنعتی آخرش نفهمیدم این مهندسی صنایع کارش چیه

این طراحی ها و حمل و فلان بهمان همه متخصص خودشو داره

و من موندم مثلا طراحی یک پلنت متانول رو .................. خب دقیقا چیشو میخواد طراحی کنه ؟ :ws38:

دقیقا بحث سر همین هست یعنی حیطه کاری مهندسی صنایع در واقع یه آچار فرانسه هست تو صنعت .جایی که هر متخصصی حرف خودش رو میزنه و تخصص خودش رو داره .اینکه چطوری درست و بجا از منابع استفاده کرد و به بهره وری رسید و بازده رو افزایش داد اینها همه شون کار مهندسی صنایع هست . بالفرض شما یک دستگاهی رو برای تولید نیاز دارید و بقیه ش دیگه براتون مهم نیست یعنی روی تخصص خودتون تمرکز دارین ،مهندسی صنایع میاد مجموعه ای از عوامل رو در کنار هم و بصورت تلفیقی در نظر میگیره تا بتونه بهترین عملکرد رو در نهایت برای مجموعه به همراه داشته باشه .مثال های دیگه هم میشه زد مثلا در مورد جانمایی دستگاه ها ،اینکه چطوری میشه دستگاه ها رو چید تا زمان تولید رو کاهش داد ،پرتی ها رو کم کرد .اینکه کارکنان چطوری کار میکنن ،چطوری میشه بهتر کار کنن و مفید تر و .....

تجربه ای که من داشتم و با کاربرد بخشی از تکنیکها ومباحث بصورت تلفیقی تونستم تولید روزانه رو از 20 عدد به 120 عدد برسونم در عرض 2 ماه ،در کل میشه گفت نفس دوباره میتونه برای صنعت مرده کشور باشه اگر بهش بها داده بشه اما متاسفانه اینجا خیلی بهش بها داده نمیشه و جایگاه واقعی خودش رو نداره ...

لینک به دیدگاه
دقیقا بحث سر همین هست یعنی حیطه کاری مهندسی صنایع در واقع یه آچار فرانسه هست تو صنعت .جایی که هر متخصصی حرف خودش رو میزنه و تخصص خودش رو داره .اینکه چطوری درست و بجا از منابع استفاده کرد و به بهره وری رسید و بازده رو افزایش داد اینها همه شون کار مهندسی صنایع هست . بالفرض شما یک دستگاهی رو برای تولید نیاز دارید و بقیه ش دیگه براتون مهم نیست یعنی روی تخصص خودتون تمرکز دارین ،مهندسی صنایع میاد مجموعه ای از عوامل رو در کنار هم و بصورت تلفیقی در نظر میگیره تا بتونه بهترین عملکرد رو در نهایت برای مجموعه به همراه داشته باشه .مثال های دیگه هم میشه زد مثلا در مورد جانمایی دستگاه ها ،اینکه چطوری میشه دستگاه ها رو چید تا زمان تولید رو کاهش داد ،پرتی ها رو کم کرد .اینکه کارکنان چطوری کار میکنن ،چطوری میشه بهتر کار کنن و مفید تر و .....

تجربه ای که من داشتم و با کاربرد بخشی از تکنیکها ومباحث بصورت تلفیقی تونستم تولید روزانه رو از 20 عدد به 120 عدد برسونم در عرض 2 ماه ،در کل میشه گفت نفس دوباره میتونه برای صنعت مرده کشور باشه اگر بهش بها داده بشه اما متاسفانه اینجا خیلی بهش بها داده نمیشه و جایگاه واقعی خودش رو نداره ...

سلام

ممنون از توضیح کامل و با حوصله ای که دادید

اما من دقیقا همین فرمایشات شما برام سواله

ببینید همین مثال هایی که زدید و حتی تجربه ای که داشتید رو خودم شخصا بارها و بارها انجام دادم و دیگه آمارش از دستم در رفته اما مثلا من که قراره یک واحد یک کارخونه یا هرچیزی رو ستاپ کنم خودم صفر تا صدش رو مشخص کردم و برای همین هم گفتم آخرش متوجه نشدم مهندس صنایع کارش چیه ، و با توضیحات شما به این نتیجه رسیدم که پوست خودمو فقط کندم :icon_pf (34): و باید ازشون کار بکشم ، بفرستم یکیشون بره دنبال نخود سیاه ببینم چطوری میشه :ws38:خب من تعداد زیادی خط تولید راهندازی کردم که سالها بود رو دمو بودن و بدون تغییر تجهیزات اسکیل آپش کردم و ظرفیت شده بیست سی برابر

اصل سوال اینه ، من شیش تا راکتور میخوام هوا کنم یواشکی بنزین بزنم کسی هم نفهمه خب طرحش که مال خودمه ، ساختش هم باز خودم انجام میدم ، ظرفیتم که خودم دستکاری میکنم ، ساختنی ها رو خودم ساختم و خریدنی ها رو هم خودم رفتم دنبالش و در نهایت چند تا مکانیکی حالا برقی چیزی اون وسطم هست سرگرمن ولی این مهندس صنایع چه کمکی میتونه تو این واحد به من بکنه ؟ همون مکانیکو فلانم زیاد بودو نبودشون مهم نیست فقط کمک دستن و حالا یک جوشی دو تا نوردی چیزی میدیم انجام بدن ولی باز خب تخصص خودشونو دارن و اینکه بیشتر پرسیدم به این دلیل بود که این صنایع تو این شرکتها زیادن و همیشه هم تو جلسات هستن ولی سایلنتنو آخرش هم که راهندازی میشه باز هستن و سایلنتن

ولی توضیح شما جالب بود و باعث شد یک تجدید نظر کنم و چند تاشونو یقه کنم ازشون کار بکشم چون فقط نشستن مینویسن و یک کلمه هم حرف نمیزنن ، چند نفرو بندازم به جون هم بعد بدم مهندس صنایع مدیریت کنه اینا رو و فرمون اینا رو بدم دستش یعنی ؟

لینک به دیدگاه
سلام

ممنون از توضیح کامل و با حوصله ای که دادید

اما من دقیقا همین فرمایشات شما برام سواله

ببینید همین مثال هایی که زدید و حتی تجربه ای که داشتید رو خودم شخصا بارها و بارها انجام دادم و دیگه آمارش از دستم در رفته اما مثلا من که قراره یک واحد یک کارخونه یا هرچیزی رو ستاپ کنم خودم صفر تا صدش رو مشخص کردم و برای همین هم گفتم آخرش متوجه نشدم مهندس صنایع کارش چیه ، و با توضیحات شما به این نتیجه رسیدم که پوست خودمو فقط کندم :icon_pf (34): و باید ازشون کار بکشم ، بفرستم یکیشون بره دنبال نخود سیاه ببینم چطوری میشه :ws38:خب من تعداد زیادی خط تولید راهندازی کردم که سالها بود رو دمو بودن و بدون تغییر تجهیزات اسکیل آپش کردم و ظرفیت شده بیست سی برابر

اصل سوال اینه ، من شیش تا راکتور میخوام هوا کنم یواشکی بنزین بزنم کسی هم نفهمه خب طرحش که مال خودمه ، ساختش هم باز خودم انجام میدم ، ظرفیتم که خودم دستکاری میکنم ، ساختنی ها رو خودم ساختم و خریدنی ها رو هم خودم رفتم دنبالش و در نهایت چند تا مکانیکی حالا برقی چیزی اون وسطم هست سرگرمن ولی این مهندس صنایع چه کمکی میتونه تو این واحد به من بکنه ؟ همون مکانیکو فلانم زیاد بودو نبودشون مهم نیست فقط کمک دستن و حالا یک جوشی دو تا نوردی چیزی میدیم انجام بدن ولی باز خب تخصص خودشونو دارن و اینکه بیشتر پرسیدم به این دلیل بود که این صنایع تو این شرکتها زیادن و همیشه هم تو جلسات هستن ولی سایلنتنو آخرش هم که راهندازی میشه باز هستن و سایلنتن

ولی توضیح شما جالب بود و باعث شد یک تجدید نظر کنم و چند تاشونو یقه کنم ازشون کار بکشم چون فقط نشستن مینویسن و یک کلمه هم حرف نمیزنن ، چند نفرو بندازم به جون هم بعد بدم مهندس صنایع مدیریت کنه اینا رو و فرمون اینا رو بدم دستش یعنی ؟

سلام ...

با توضیحاتی که دادین شما در واقع یه تنه همه بار مجموعه رو به دوش کشیدین تا الان و اگر فرض بگیریم همه چی درست هست بخشی از وظایف یک مهندسی صنایع رو انجام دادین .این که گفتین سایلنتن یکی از ویژگی های مهندسی صنایع در دید عموم هست یه خودکار و تمام .ولی خب شما باید به برون ده کاریشون نگاه کنید . اما اینکه تو جلسه ها هم سایلنتن باید بررسی بشه ،یک بعد کار میشه عدم اختصاص مسئولیت که شما چون همه کار رو خودتون انجام میدین دیگه دلیلی برای اونها نمیمونه تا نظر بدن .از زاویه دیگه اگر تخصیص کار صورت گرفته شاید واقعا ایده ای ندارن و خب این دیگه برای مجموعه یعنی بار اضافی !!!

بنظرم اولین کاری که میتونید بکنید تشکیل جلسه فقط با مهندسین صنایع مجموعه تون هست ،ازشون بپرسید چ کارهایی میتونن برای بهبود مجموعه انجام بدن و دونه دونه روی حرفهایی که میزنن بایستید و توضیح بخواهید تا در نهایت بتونید کارهایی که میشه انجام داد رو شناسایی کنید و بعد ازشون بخواهید اون کارها رو اجرایی کنند ....البته خب با توجه به نوع کار باید آشنایی داشت تا بشه گفت چ تکنیک هایی رو میشه در مورد مجموعه شما بکار برد و این کار مهندسین صنایع شماست که به خوبی به موضوع اشراف دارند. و بهشون زمان بدین یعنی مثلا برای ارزیابی کار و زمان شاید به نظر شما بیاد ،یعنی که چی همه ش یه خودکار و برگه دستشه ،چون انجام این کار پروسه ای هست که باید مثلا در طول دو هفته ،یکماه و...انجام بشه با توجه به وسعت کار ... یعنی ازشون کار بخواهید ولی با آزادی عمل دادن بهشون .این آزادی عمل داشتن خیلی مهمه و نداشتنش میتونه خیلی مخرب باشه .مثلا من برای تحویل پارت اجناس مشتری زمان تعیین میکردم ولی یکباره میدیدم بدون مشورت با من ،مدیر عامل به مشتری که پولش نقد بوده یا دلایل دیگه ، گفته که اجناسش آماده تحویل هست و عصر میان برای تحویل و بارگیری !!! باید کل مجموعه رو کارش رو کنسل میکردم که کاری رو که در برنامه کاری نبود انجام بدن البته به هر نحوی بود کار رو میرسوندیم و خب شاید مدیر عامل چون میدید میتونیم کار رو برسونیم این کار رو بیشتر و بیشتر انجام میداد و این میشد بی نظمی بزرگ در کار برنامه ریزی ،این هست که میگم آزادی عمل رو ازشون نگیرید .از دیگر کارهایی که میتونن استفاده خوب از نرم افزارها هست مثلا در مورد شبیه سازی خط تولید و....

یک پیشنهادی هم برا شما داشتم ، نرم افزار ed رو یاد بگیرید .البته این چیزی نیست که ضرورت داشته باشه یک مهندس صنایع بلد باشه ،در واقع کمتر کسی هست که اسمش رو شنیده باشه البته در ایران.زمانی که کار آموز بودم من بصورت خود آموز این نرم افزار رو تا حدی یاد گرفتم و با اطلاعاتی که داشتم بخشی از خط تولید رو شبیه سازی کردم .اون موقع تنها کار آموز و در واقع تنها مهندس صنایع واحد r&d اون مجموعه بودم و همه پرسنل واحد مهندس مکانیک بودن. وقتی پروژه م رو بهشون نشون دادم خیلی استقبال کردن و براشون جالب بود .میتونم بگم برای کسی که توی متن کار هست و دغدغه بهبود داره یک نرم افزار خوب هست و فکر میکنم میتونه به کار شما بیاد .میتونید راجع بهش اطلاعات کسب کنید ....

امیدوارم موفق باشید ...

لینک به دیدگاه
سلام ...

با توضیحاتی که دادین شما در واقع یه تنه همه بار مجموعه رو به دوش کشیدین تا الان و اگر فرض بگیریم همه چی درست هست بخشی از وظایف یک مهندسی صنایع رو انجام دادین .این که گفتین سایلنتن یکی از ویژگی های مهندسی صنایع در دید عموم هست یه خودکار و تمام .ولی خب شما باید به برون ده کاریشون نگاه کنید . اما اینکه تو جلسه ها هم سایلنتن باید بررسی بشه ،یک بعد کار میشه عدم اختصاص مسئولیت که شما چون همه کار رو خودتون انجام میدین دیگه دلیلی برای اونها نمیمونه تا نظر بدن .از زاویه دیگه اگر تخصیص کار صورت گرفته شاید واقعا ایده ای ندارن و خب این دیگه برای مجموعه یعنی بار اضافی !!!

بنظرم اولین کاری که میتونید بکنید تشکیل جلسه فقط با مهندسین صنایع مجموعه تون هست ،ازشون بپرسید چ کارهایی میتونن برای بهبود مجموعه انجام بدن و دونه دونه روی حرفهایی که میزنن بایستید و توضیح بخواهید تا در نهایت بتونید کارهایی که میشه انجام داد رو شناسایی کنید و بعد ازشون بخواهید اون کارها رو اجرایی کنند ....البته خب با توجه به نوع کار باید آشنایی داشت تا بشه گفت چ تکنیک هایی رو میشه در مورد مجموعه شما بکار برد و این کار مهندسین صنایع شماست که به خوبی به موضوع اشراف دارند. و بهشون زمان بدین یعنی مثلا برای ارزیابی کار و زمان شاید به نظر شما بیاد ،یعنی که چی همه ش یه خودکار و برگه دستشه ،چون انجام این کار پروسه ای هست که باید مثلا در طول دو هفته ،یکماه و...انجام بشه با توجه به وسعت کار ... یعنی ازشون کار بخواهید ولی با آزادی عمل دادن بهشون .این آزادی عمل داشتن خیلی مهمه و نداشتنش میتونه خیلی مخرب باشه .مثلا من برای تحویل پارت اجناس مشتری زمان تعیین میکردم ولی یکباره میدیدم بدون مشورت با من ،مدیر عامل به مشتری که پولش نقد بوده یا دلایل دیگه ، گفته که اجناسش آماده تحویل هست و عصر میان برای تحویل و بارگیری !!! باید کل مجموعه رو کارش رو کنسل میکردم که کاری رو که در برنامه کاری نبود انجام بدن البته به هر نحوی بود کار رو میرسوندیم و خب شاید مدیر عامل چون میدید میتونیم کار رو برسونیم این کار رو بیشتر و بیشتر انجام میداد و این میشد بی نظمی بزرگ در کار برنامه ریزی ،این هست که میگم آزادی عمل رو ازشون نگیرید .از دیگر کارهایی که میتونن استفاده خوب از نرم افزارها هست مثلا در مورد شبیه سازی خط تولید و....

یک پیشنهادی هم برا شما داشتم ، نرم افزار ed رو یاد بگیرید .البته این چیزی نیست که ضرورت داشته باشه یک مهندس صنایع بلد باشه ،در واقع کمتر کسی هست که اسمش رو شنیده باشه البته در ایران.زمانی که کار آموز بودم من بصورت خود آموز این نرم افزار رو تا حدی یاد گرفتم و با اطلاعاتی که داشتم بخشی از خط تولید رو شبیه سازی کردم .اون موقع تنها کار آموز و در واقع تنها مهندس صنایع واحد r&d اون مجموعه بودم و همه پرسنل واحد مهندس مکانیک بودن. وقتی پروژه م رو بهشون نشون دادم خیلی استقبال کردن و براشون جالب بود .میتونم بگم برای کسی که توی متن کار هست و دغدغه بهبود داره یک نرم افزار خوب هست و فکر میکنم میتونه به کار شما بیاد .میتونید راجع بهش اطلاعات کسب کنید ....

امیدوارم موفق باشید ...

سلام مجدد

واو خیلی هم عالیه........ممنون از وقتی که گذاشتید :icon_gol:

من از روزی که شما گفتید کارشون چیه دقیقا چند تاشونو گرفتم به کار و منتظرم ببینم چیکار میکنن

اتفاقا من خیلی با حوصله و صبرم هم خیلی زیاده و به همه فضا و زمان حتی بیش از حد میدم که همه رو شاکی میکنه .

کل شکل کار من از اول این بوده که میومدم اون چیزی رو که میخواستم به آقایون و خانمهایی که هستن میگفتم و همون زمان هم میرفتن دنبال وظایف خودشون ولی بعد از مثلا یکسال یهو میدیدم مهندسین مکانیک دنبال قاتل بروسلی میگردن که این بخش محاسباتش چه شکلیه و........ یا الکترونیک میومد اونم همینطور و تازه روی کاغذ که خروجی هاشون رو نمیشد به هم وصل کرد ، خروجی کاغذی مکانیکو با برقی میذاشتی کنار هم دلت میخواست خفشون کنی ، بجه های صنایع هم نت برداری میکردن و گاهی هم بودن مثلا طرف صنایع بود و خودم برام سوال بود چرا اینو گذاشتن مدیر بخش نفت و گاز !! چون یکی رو گذاشته بود معاون خودش و تا میومد دایورت میکرد رو اون و میگفت من که سر در نمیارم و منم به بالا سریش نمیگفتم خب چرا این معاونه مدیر نیست و اینو مدیر کردی ........ کاری نداشتم ولی تو کارهای شخصی که یک تیم میبستم دیگه همه چیز دست خودم بود و به جای خاصی وصل نبودیم و اونجا من نه فقط از مهندس صنایع که در واقع از همه مهندسین چیزی جز یکسری محاسبات روی کاغذ و غیر عملیاتی چیزی ندیدم و اینجا دیدم شما گفته بودید طراحی شاخ در آوردم و برای همین ازتون اطلاعات گرفتم

من برام عجیب بود چون مکانیکیه میومد یکسال یک سالو نیم زمان داشت یهو یک مشت مزخرف تحویلم میداد و میگفتم خب کو لامصب اینا که یک مشت کاغذه و محاسباتتم درست نیست و یا برقی همینطور یا متالوژه همینطور و.......... منم برای همین معمولا در حد سر اینو بگیر بلند کنیم ازشون استفاده میکردم و دیگه نمیگفتم برو یک برل بزن از فلان واحد چون میرفتن دریوری برام میاوردن ، در واقعیت خودشونم کارایی رو بیشتر دوست داشتن که بیان دو تا بازی کنن برن ، مکانیکه دوست داشت بیاد همه چیز آماده باشه و این ته تهش یک پمپو هواگیری کنه ولی اگر میگفتم الان برای اینجا چه کمپرسوری بگیریم و این به عهده تو میرفت سال بعد با یک پوشه انتگرال میومد :ws28: دو تا نقاشی هم با سالیدی چیزی کشیده بود میگفت این خروجی و منم کفری میشدم میگفتم خب این چیه من میگم اینجا رو پر کن خب این کاغذا رو چرا به من میدی ؟ هر چی این تو واسه خودت نوشتی رو بردار برو اون کارت بانکی رو بردار برو اگر خریدنیه بخر اگر ساختنیه بساز یا بده بسازن خلاصه من نمیدونم من که اطلاعات درخواستیمو گفتم ! برو بیار بذار اینجا روشن کن من این قسمتو گذاشتم به عهده تو و یهو هنگ میکرد و غیب میشد ....... منم وقتی خروجی عملیاتی ازشون نداشتم چیکارشون کنم ؟ در حد اینکه دو تا خال جوش ساده بزن برو دنبال کارت یا این لوله رو ببر بده تراشکار بتراشه ازشون استفاده میکردم که تازه نباشن برام بهتره چون زبونم مو در آورد از بس گفتم اینو بگو انجوری بتراشه و آخرشم دو ساعت پای تلفن به تراشکاره باز از اول میگفتم چون هربار گفتم خودت ببر کاراشو بکن میرفت یک چیز هچل هفت میاورد بعد که میگفتم این چیه آخه ؟ میگفت طبق قانون کشکو دوغو محاسبات من باید اینجوری میشد نمیدونم چرا نشد و گاهی دوست داشتم اون لوله رو تو حلقش فرو کنم

اما اگر طبق فرمایشات شما مهندس صنایع مثل اینا نباشه و بتونه خروجی عملیاتی بده من از خدامه !! خودم طرح کامل با ریز جزئیات رو میدم ایشون بره خودش هر کی و هر چی رو میخواد برداره و ستاپ کنه

من دستشونو باز گذاشتم چون از سایر مهندسین که آبی تا حالا گرم نشد و همیشه یک مشت مزخرف تحویلم میدادن ولی اینطوری که شما میگید صنایع بدرد من میخوره و فردا هر چی برقو مکانیکو رشته های دیگه هستن رو پرت میکنم بیرون :ws3:

بابا طرف رو گفتم یک خط بذار برای دو تا کمپرسور و تابلو و کنترل ، رفته سه ماه با سازندگان اینا مکاتبه کرده سیصد تا عکسو فیلم از پلاک و خود متریال گرفته هفتاد بار اینور اونورشو دید زده بعد اومده میگه چند آمپر بذارم ؟ چطوری تقسیمشون کنم و به هر کدوم چقدر بدم ؟ خب من حق ندارم بیل رو بردارم تو بیابون دنبالش کنم ؟ خب اینا کار تو هستش لامصب رفتی با فستو مکاتبه کردی توان این چیه و هر روزم ازش فیلم سینمایی میسازی بعد میگی چقدر بگیرم و از کجا بگیرم ؟ از سر من بگیر خب اون 800 آمپر برق بردار به هر قسمت یک چیزی بده تقسیم کن دیگه ...

سر یک آرک 18 ماه منتظر بودم سه تا مکانیک یک جک هیدرولیک و شاسی بسازن و سه تا برقی هم 10 هزار ولت رو تو راکتور به جون هم بندازن

من همون شبی که گفتید فرداش طرح یک پلنت رو به چند تا از بچه های صنایع دادم و گفتم برید ببینید چی میخواد ، هر نیرو و تخصصی لازم دارید خودتون بگیرید آزادید سمت من نیاید به من نگید هر کاری میخواید بکنید فقط به من بگید من کی بیام تحویل بگیرم این کارخونه رو ؟ اگرم نمیتونید تایم بدید عیبی نداره ولی به من خروجی عملیاتی بدید

امیدوارم اینا کار رو راه بندازن اونقوت من میدونمو مکانیکا و برقیا ......... همشونو تو همون آرک بخار میکنم

بازم از شما ممنونم که وقت گذاشتید

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

لینک به دیدگاه
سلام مجدد

واو خیلی هم عالیه........ممنون از وقتی که گذاشتید :icon_gol:

من از روزی که شما گفتید کارشون چیه دقیقا چند تاشونو گرفتم به کار و منتظرم ببینم چیکار میکنن

اتفاقا من خیلی با حوصله و صبرم هم خیلی زیاده و به همه فضا و زمان حتی بیش از حد میدم که همه رو شاکی میکنه .

کل شکل کار من از اول این بوده که میومدم اون چیزی رو که میخواستم به آقایون و خانمهایی که هستن میگفتم و همون زمان هم میرفتن دنبال وظایف خودشون ولی بعد از مثلا یکسال یهو میدیدم مهندسین مکانیک دنبال قاتل بروسلی میگردن که این بخش محاسباتش چه شکلیه و........ یا الکترونیک میومد اونم همینطور و تازه روی کاغذ که خروجی هاشون رو نمیشد به هم وصل کرد ، خروجی کاغذی مکانیکو با برقی میذاشتی کنار هم دلت میخواست خفشون کنی ، بجه های صنایع هم نت برداری میکردن و گاهی هم بودن مثلا طرف صنایع بود و خودم برام سوال بود چرا اینو گذاشتن مدیر بخش نفت و گاز !! چون یکی رو گذاشته بود معاون خودش و تا میومد دایورت میکرد رو اون و میگفت من که سر در نمیارم و منم به بالا سریش نمیگفتم خب چرا این معاونه مدیر نیست و اینو مدیر کردی ........ کاری نداشتم ولی تو کارهای شخصی که یک تیم میبستم دیگه همه چیز دست خودم بود و به جای خاصی وصل نبودیم و اونجا من نه فقط از مهندس صنایع که در واقع از همه مهندسین چیزی جز یکسری محاسبات روی کاغذ و غیر عملیاتی چیزی ندیدم و اینجا دیدم شما گفته بودید طراحی شاخ در آوردم و برای همین ازتون اطلاعات گرفتم

من برام عجیب بود چون مکانیکیه میومد یکسال یک سالو نیم زمان داشت یهو یک مشت مزخرف تحویلم میداد و میگفتم خب کو لامصب اینا که یک مشت کاغذه و محاسباتتم درست نیست و یا برقی همینطور یا متالوژه همینطور و.......... منم برای همین معمولا در حد سر اینو بگیر بلند کنیم ازشون استفاده میکردم و دیگه نمیگفتم برو یک برل بزن از فلان واحد چون میرفتن دریوری برام میاوردن ، در واقعیت خودشونم کارایی رو بیشتر دوست داشتن که بیان دو تا بازی کنن برن ، مکانیکه دوست داشت بیاد همه چیز آماده باشه و این ته تهش یک پمپو هواگیری کنه ولی اگر میگفتم الان برای اینجا چه کمپرسوری بگیریم و این به عهده تو میرفت سال بعد با یک پوشه انتگرال میومد :ws28: دو تا نقاشی هم با سالیدی چیزی کشیده بود میگفت این خروجی و منم کفری میشدم میگفتم خب این چیه من میگم اینجا رو پر کن خب این کاغذا رو چرا به من میدی ؟ هر چی این تو واسه خودت نوشتی رو بردار برو اون کارت بانکی رو بردار برو اگر خریدنیه بخر اگر ساختنیه بساز یا بده بسازن خلاصه من نمیدونم من که اطلاعات درخواستیمو گفتم ! برو بیار بذار اینجا روشن کن من این قسمتو گذاشتم به عهده تو و یهو هنگ میکرد و غیب میشد ....... منم وقتی خروجی عملیاتی ازشون نداشتم چیکارشون کنم ؟ در حد اینکه دو تا خال جوش ساده بزن برو دنبال کارت یا این لوله رو ببر بده تراشکار بتراشه ازشون استفاده میکردم که تازه نباشن برام بهتره چون زبونم مو در آورد از بس گفتم اینو بگو انجوری بتراشه و آخرشم دو ساعت پای تلفن به تراشکاره باز از اول میگفتم چون هربار گفتم خودت ببر کاراشو بکن میرفت یک چیز هچل هفت میاورد بعد که میگفتم این چیه آخه ؟ میگفت طبق قانون کشکو دوغو محاسبات من باید اینجوری میشد نمیدونم چرا نشد و گاهی دوست داشتم اون لوله رو تو حلقش فرو کنم

اما اگر طبق فرمایشات شما مهندس صنایع مثل اینا نباشه و بتونه خروجی عملیاتی بده من از خدامه !! خودم طرح کامل با ریز جزئیات رو میدم ایشون بره خودش هر کی و هر چی رو میخواد برداره و ستاپ کنه

من دستشونو باز گذاشتم چون از سایر مهندسین که آبی تا حالا گرم نشد و همیشه یک مشت مزخرف تحویلم میدادن ولی اینطوری که شما میگید صنایع بدرد من میخوره و فردا هر چی برقو مکانیکو رشته های دیگه هستن رو پرت میکنم بیرون :ws3:

بابا طرف رو گفتم یک خط بذار برای دو تا کمپرسور و تابلو و کنترل ، رفته سه ماه با سازندگان اینا مکاتبه کرده سیصد تا عکسو فیلم از پلاک و خود متریال گرفته هفتاد بار اینور اونورشو دید زده بعد اومده میگه چند آمپر بذارم ؟ چطوری تقسیمشون کنم و به هر کدوم چقدر بدم ؟ خب من حق ندارم بیل رو بردارم تو بیابون دنبالش کنم ؟ خب اینا کار تو هستش لامصب رفتی با فستو مکاتبه کردی توان این چیه و هر روزم ازش فیلم سینمایی میسازی بعد میگی چقدر بگیرم و از کجا بگیرم ؟ از سر من بگیر خب اون 800 آمپر برق بردار به هر قسمت یک چیزی بده تقسیم کن دیگه ...

سر یک آرک 18 ماه منتظر بودم سه تا مکانیک یک جک هیدرولیک و شاسی بسازن و سه تا برقی هم 10 هزار ولت رو تو راکتور به جون هم بندازن

من همون شبی که گفتید فرداش طرح یک پلنت رو به چند تا از بچه های صنایع دادم و گفتم برید ببینید چی میخواد ، هر نیرو و تخصصی لازم دارید خودتون بگیرید آزادید سمت من نیاید به من نگید هر کاری میخواید بکنید فقط به من بگید من کی بیام تحویل بگیرم این کارخونه رو ؟ اگرم نمیتونید تایم بدید عیبی نداره ولی به من خروجی عملیاتی بدید

امیدوارم اینا کار رو راه بندازن اونقوت من میدونمو مکانیکا و برقیا ......... همشونو تو همون آرک بخار میکنم

بازم از شما ممنونم که وقت گذاشتید

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

 

خواهش میکنم ،خوشحالم اگر تونسته باشم کمک ناچیزی بهتون کرده باشم ....

چ ماجراهایی داشتین با پرسنلتون ...!!! خدا بهتون صبر بده ...

بهرحال امیدوارم اینبار شروعی باشه برای موفقیت های بعدی و نتایج خوبی براتون داشته باشه و گرنه به نظرم همون آرک گزینه مناسبی باشه برای ادامه راه ...:ws3:

مجددا با آرزوی موفقیت برای شما و تیم بی نظیرتون...

لینک به دیدگاه
خواهش میکنم ،خوشحالم اگر تونسته باشم کمک ناچیزی بهتون کرده باشم ....

چ ماجراهایی داشتین با پرسنلتون ...!!! خدا بهتون صبر بده ...

بهرحال امیدوارم اینبار شروعی باشه برای موفقیت های بعدی و نتایج خوبی براتون داشته باشه و گرنه به نظرم همون آرک گزینه مناسبی باشه برای ادامه راه ...:ws3:

مجددا با آرزوی موفقیت برای شما و تیم بی نظیرتون...

 

:ws28:

ممنونم از شما :icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...
سلام ، وقتتون بخیر . خیلی بی مقدمه س ولی خب چ خبر از شروع مجدد ،اوضاع خوب پیش میره ... ؟؟

 

سلام دوست محترم من

شروع مجدد خیلی زود تموم شد متاسفانه که البته با آسیب فیزیکی چند نفر همراه بود

دوستان صنایع ما دو خانم بودن و یک آقا که قرار شد خودشون تیمشون رو ببندن ، خیلی هم تلاش کردن ولی نمیدونم چه سری هستش که کار عملیاتی تو این کشور سر انجام نداره .... یک تیم بستن که افرادش لنگه همونایی بودن که خودم به پستم میخوردن و ملاک دوستان صنایع فقط کمی با من تفاوت داشت ، تو افرادی که انتخاب کرده بودن سابقه کاری و معدل تحصیلی و محل تحصیل رو مد نظر گرفته بودن که واقعا برای خودم این چیزا غیر قابل هضمه ، ولی گفتم تو کارشون دخالت نکنم آزادانه کارشونو جلو ببرن .......

فقط بالا سرشون نگاه میکردم و این تیم هم ماشاالله اگر پا میداد غروری داشتن که فازشون جوری بود انگار گرومن هستن ، ملاک خود من برای تیم اصلا این چیزا نیست و اصلا طرفم سیکلم نداشته باشه مهم نیست و من کار میخوام ولی همونطور که گفتم دخالت نکردم ، اینا رفتن کلی متریال گرفتن زدن کوبیدن نخورد به هم و یکم بادشون خوابید به چه کنم چه کنم افتادن ، اومدن درخواست جلسه کردن و رفتیم نشستن گرفتاریشونو گفتن و منم فقط گوش کردم چون مدیر بچه های صنایع بودن و تو مدیریت جلسه هم دخالتی نکردم و فقط گفتم آخرش من چیکار کنم ؟ خب مشکلو حل کنید ، رفتن دوباره یکهفته بعد اومدن گفتن نمیخونه و انداختن گردن مدیر و مدیر انداخت گردن تیم و دعواشون شد :icon_pf (34): بازم چیزی نگفتم و فقط گفتم مگه نمیگید نتیجه تلاشتون درسته و از اصل آشو دوغو قوانین مهندسی میگید ؟ خب به هم وصلش کنید ببینید ایراد از کیه چرا همش رو وایت بردو کاغذید ؟ مدیران که همون دوستان صنایع باشن ، نمیدونم انگار گرخیده باشن کلا اعتماد به نفسشونو از دست داده بودن و ترس داشتن و نمیفهمم چرا ، هیچی دیگه با کمک یکی از دوستانم به هر ترتیبی بود (هر چند میدیدیم اشتباهه ولی هیچی نگفتیم) کجو کوله به هم متصل کردن و زمان استارت هم همه فاصله گرفتن انگار قراره موشک تست کنیم و در آخر هم یکی از مهندسین اعظم و علامه مکانیک :icon_pf (34): به شدت سوخت و یکی از علامه های دیگه هم به تیر غیب گرفتار شد و الانم چار چرخشون بالاست و بیمه رو بغل کردن

من هم طبق روال سیگارمو روشن کردم رفتم بالای یک تپه و واقعا برام سواله که چرا مدیران به کار و تیمی که خودشون بستن و تصمیماتی که گرفتن اعتماد نداشتن ؟ واقعا برام سواله چون رهبری این تیم با این خانما و همکارشون آقای گوشکوبیان بود ولی چرا دقیقا نمیدونستن چی بستن ؟ اگر به هر دلیلی متوجه شدن راه درست نیست چرا با قدرت و محکم نگفتن نه وقت تست نیست و تیمو تغییر بدن یا هر تصمیم دیگه ؟ چرا ترس تو کلامشون موج میزد ؟ هیچی هم بهشون نگفتم و واقعا تمام اون مهندسیا توقع اینو داشتن فرز رو بردارم تا کیلومترها دنبالشون کنم ولی دو روز فقط میرفتم میدیدم صف کشیدن و همون آقایون پر ادعا که ادعای خدایی میکردن سرشونو انداختن پایین و زیر چشمی مثل بز منو نگاه میکننو پچ پچ میکنن ،فقط دو روز میرفتم تو کانکس یک چایی میریختم یک سیگار روشن میکردم و نگاشون میکردم و واقعا برام سوالهای زیادی مطرح بود ، مدیرا که صنایع هستن اومدن حرف بزنن نگاشون کردم فقط ، وسط حرفشون پشیمون میشدن حرفو قطع میکردن میرفتن ، هنوزم دکشون نکردم و یک کلمه حتی داد هم نزدم و هر روزم فقط میرم تو این آفتاب خودم و دوستم مثل اسب بالا پایین میپرمو ساختو سازو انجام میدم ....حتی دیروز هم به حسابداره گفتم 4 روز دیگه حقوقشونو بده و حرفی هم نزدم ، میخوان باشن میخوان نباشن ، من بهشون نگفتم برید که تازه حق داشتم اون الکترود رو تو حلقشون کنم ....... راستش دیگه خسه شدم مهندس ، قدیما تنها کار میکردم و فقط چند تا جوشکارو چمیدونم تانکر ساز میگرفتم و فقط فشار کارم زیاد بود اما انجام میشد اما این چند سال کف کردم واقعا و واقعا خسته شدم هی اره بدم تیشه بگیرم ........ یک سوال فقط از دو تا قدرتی و یکی از مکانیکا پرسیدم که واقعا نمیدونید این پاتیل عایق نیست و هر کی از یک متریش رد بشه کباب میشه ؟

نمیفهممشون ..... یک جرقه میپره رو خشتکشون چنان کولی بازی در میارن یهو میوفتن میمیرن انگار خمپاره خوردن ، یدونه سیم چین دستشه یکم در رفته گوشه ناخنشونو بریده انگار رفته رو مین ، واقعا درکشون نمیکنم چون هیچ تصویر و مفهوم درستی از مهندسی ندارن فکر میکنن کشکه ، توهین نباشه بهشون :| ولی ایران به درد این میخوره همون خارجی ها بیان پلنتو ستاپ کنن بعد این مهندسین بیان راه برن بشن اپراتور و کنترل کنن بعدشم برن دنبال کارشون ، همینو بس واقعا..... خسته شدم دیگه ....... احساس میکنم پیر شدم چون نه دیگه خودم حوصله دارم مثل قدیم از دیوار راست برم بالا نه اینکه کار با این عزیزان جلو میره ..... این کار آخرم بود و فقط میخوام آرامش داشته باشم

یارو که سوخت زنگ زده اصلا معلوم نیست چی داره بلغور میکنه و واقعا دیگه کشش ندارم داشت حرف میزد گفتم بابا تو آزادی قطع کردم

طرف متخصص مثلا انفجاره بعد رفته یک قسمت نرم که مشت بزنی نصف کوه میریزه رو علامت زده گفتم بیا برو جون مادرت کوتاه بیا این دیگه میزنه یهو همه رو دفن میکنه ، آخه اینجا انفجار میخواد ؟ میزنی یهو حفره باز میشه همه کوه میریزه رو سرمون ، اینو یک بیل بزنه همش میریزه ........ عین لورل هاردین این دو تا.

گاهی به خودم فحش میدم چرا برگشتم تو این مملکت ، مرض داشتم ، زد به سرم ، چرا آخه.... زندگیمونو داشتم میکردم و هر آتیشی هم میخواستم میسوزوندم چرا اومدم تو این دیوونه خونه ؟ من نمیفهمم چرا طرفی که نصف عمرشو پشت میز نشسته و به قول خودش معدلش فلانه تازه میگه یکی دو سال کار یادمون بده ؟ بعد میگیم باشه جهنم بیا ، وقتی میاد دو تا هم جرقه میزنه پشیمون میشه که چرا دستش اوف شد یا موهاش خراب شد و همونم از زیرش در میره میگه کاش میرفتم یک رشته دیگه ، بابا تو باید بری آرایشگر بشی ...... این همه وقت برای چی بوده ؟ به پیر به پیغمبر این دوست ما یک چک نمیتونه بنویسه امضاشم خط خطیه ، خط میزنه میده من مبلغ بزنم بعد عین گربه از سوراخ لوله میره تو نه محاسبات میفهمه چیه و نه شبیه سازی سه بعدی و این چیزا بعد کار تحویل میده با آدم حرف میزنه ...... با ملاقه میره تو کوره بوی کز خوردن ابرو و موهاش میپیچه و از رنگ مذاب بهت میگه چه خبره ، نه یو وی میزنه نه ......... یک پاتیلو یک ماهه دارن محاسبه میکنن بعد دادن برای ساخت یک تن و هفتاد کیلو خطا داره ..... تازه ضخامتشم کمه خب واقعا نمیفهمم دیگه عربی بگم ، فرانسوی بگم ، آلمانی بگم به چه زبونی بگم ......... فقط خسته ام خسته

 

راز بقا درست کردم و فقط میتونم بگم خسته ام

لینک به دیدگاه
سلام دوست محترم من

شروع مجدد خیلی زود تموم شد متاسفانه که البته با آسیب فیزیکی چند نفر همراه بود

دوستان صنایع ما دو خانم بودن و یک آقا که قرار شد خودشون تیمشون رو ببندن ، خیلی هم تلاش کردن ولی نمیدونم چه سری هستش که کار عملیاتی تو این کشور سر انجام نداره .... یک تیم بستن که افرادش لنگه همونایی بودن که خودم به پستم میخوردن و ملاک دوستان صنایع فقط کمی با من تفاوت داشت ، تو افرادی که انتخاب کرده بودن سابقه کاری و معدل تحصیلی و محل تحصیل رو مد نظر گرفته بودن که واقعا برای خودم این چیزا غیر قابل هضمه ، ولی گفتم تو کارشون دخالت نکنم آزادانه کارشونو جلو ببرن .......

فقط بالا سرشون نگاه میکردم و این تیم هم ماشاالله اگر پا میداد غروری داشتن که فازشون جوری بود انگار گرومن هستن ، ملاک خود من برای تیم اصلا این چیزا نیست و اصلا طرفم سیکلم نداشته باشه مهم نیست و من کار میخوام ولی همونطور که گفتم دخالت نکردم ، اینا رفتن کلی متریال گرفتن زدن کوبیدن نخورد به هم و یکم بادشون خوابید به چه کنم چه کنم افتادن ، اومدن درخواست جلسه کردن و رفتیم نشستن گرفتاریشونو گفتن و منم فقط گوش کردم چون مدیر بچه های صنایع بودن و تو مدیریت جلسه هم دخالتی نکردم و فقط گفتم آخرش من چیکار کنم ؟ خب مشکلو حل کنید ، رفتن دوباره یکهفته بعد اومدن گفتن نمیخونه و انداختن گردن مدیر و مدیر انداخت گردن تیم و دعواشون شد :icon_pf (34): بازم چیزی نگفتم و فقط گفتم مگه نمیگید نتیجه تلاشتون درسته و از اصل آشو دوغو قوانین مهندسی میگید ؟ خب به هم وصلش کنید ببینید ایراد از کیه چرا همش رو وایت بردو کاغذید ؟ مدیران که همون دوستان صنایع باشن ، نمیدونم انگار گرخیده باشن کلا اعتماد به نفسشونو از دست داده بودن و ترس داشتن و نمیفهمم چرا ، هیچی دیگه با کمک یکی از دوستانم به هر ترتیبی بود (هر چند میدیدیم اشتباهه ولی هیچی نگفتیم) کجو کوله به هم متصل کردن و زمان استارت هم همه فاصله گرفتن انگار قراره موشک تست کنیم و در آخر هم یکی از مهندسین اعظم و علامه مکانیک :icon_pf (34): به شدت سوخت و یکی از علامه های دیگه هم به تیر غیب گرفتار شد و الانم چار چرخشون بالاست و بیمه رو بغل کردن

من هم طبق روال سیگارمو روشن کردم رفتم بالای یک تپه و واقعا برام سواله که چرا مدیران به کار و تیمی که خودشون بستن و تصمیماتی که گرفتن اعتماد نداشتن ؟ واقعا برام سواله چون رهبری این تیم با این خانما و همکارشون آقای گوشکوبیان بود ولی چرا دقیقا نمیدونستن چی بستن ؟ اگر به هر دلیلی متوجه شدن راه درست نیست چرا با قدرت و محکم نگفتن نه وقت تست نیست و تیمو تغییر بدن یا هر تصمیم دیگه ؟ چرا ترس تو کلامشون موج میزد ؟ هیچی هم بهشون نگفتم و واقعا تمام اون مهندسیا توقع اینو داشتن فرز رو بردارم تا کیلومترها دنبالشون کنم ولی دو روز فقط میرفتم میدیدم صف کشیدن و همون آقایون پر ادعا که ادعای خدایی میکردن سرشونو انداختن پایین و زیر چشمی مثل بز منو نگاه میکننو پچ پچ میکنن ،فقط دو روز میرفتم تو کانکس یک چایی میریختم یک سیگار روشن میکردم و نگاشون میکردم و واقعا برام سوالهای زیادی مطرح بود ، مدیرا که صنایع هستن اومدن حرف بزنن نگاشون کردم فقط ، وسط حرفشون پشیمون میشدن حرفو قطع میکردن میرفتن ، هنوزم دکشون نکردم و یک کلمه حتی داد هم نزدم و هر روزم فقط میرم تو این آفتاب خودم و دوستم مثل اسب بالا پایین میپرمو ساختو سازو انجام میدم ....حتی دیروز هم به حسابداره گفتم 4 روز دیگه حقوقشونو بده و حرفی هم نزدم ، میخوان باشن میخوان نباشن ، من بهشون نگفتم برید که تازه حق داشتم اون الکترود رو تو حلقشون کنم ....... راستش دیگه خسه شدم مهندس ، قدیما تنها کار میکردم و فقط چند تا جوشکارو چمیدونم تانکر ساز میگرفتم و فقط فشار کارم زیاد بود اما انجام میشد اما این چند سال کف کردم واقعا و واقعا خسته شدم هی اره بدم تیشه بگیرم ........ یک سوال فقط از دو تا قدرتی و یکی از مکانیکا پرسیدم که واقعا نمیدونید این پاتیل عایق نیست و هر کی از یک متریش رد بشه کباب میشه ؟

نمیفهممشون ..... یک جرقه میپره رو خشتکشون چنان کولی بازی در میارن یهو میوفتن میمیرن انگار خمپاره خوردن ، یدونه سیم چین دستشه یکم در رفته گوشه ناخنشونو بریده انگار رفته رو مین ، واقعا درکشون نمیکنم چون هیچ تصویر و مفهوم درستی از مهندسی ندارن فکر میکنن کشکه ، توهین نباشه بهشون :| ولی ایران به درد این میخوره همون خارجی ها بیان پلنتو ستاپ کنن بعد این مهندسین بیان راه برن بشن اپراتور و کنترل کنن بعدشم برن دنبال کارشون ، همینو بس واقعا..... خسته شدم دیگه ....... احساس میکنم پیر شدم چون نه دیگه خودم حوصله دارم مثل قدیم از دیوار راست برم بالا نه اینکه کار با این عزیزان جلو میره ..... این کار آخرم بود و فقط میخوام آرامش داشته باشم

یارو که سوخت زنگ زده اصلا معلوم نیست چی داره بلغور میکنه و واقعا دیگه کشش ندارم داشت حرف میزد گفتم بابا تو آزادی قطع کردم

طرف متخصص مثلا انفجاره بعد رفته یک قسمت نرم که مشت بزنی نصف کوه میریزه رو علامت زده گفتم بیا برو جون مادرت کوتاه بیا این دیگه میزنه یهو همه رو دفن میکنه ، آخه اینجا انفجار میخواد ؟ میزنی یهو حفره باز میشه همه کوه میریزه رو سرمون ، اینو یک بیل بزنه همش میریزه ........ عین لورل هاردین این دو تا.

گاهی به خودم فحش میدم چرا برگشتم تو این مملکت ، مرض داشتم ، زد به سرم ، چرا آخه.... زندگیمونو داشتم میکردم و هر آتیشی هم میخواستم میسوزوندم چرا اومدم تو این دیوونه خونه ؟ من نمیفهمم چرا طرفی که نصف عمرشو پشت میز نشسته و به قول خودش معدلش فلانه تازه میگه یکی دو سال کار یادمون بده ؟ بعد میگیم باشه جهنم بیا ، وقتی میاد دو تا هم جرقه میزنه پشیمون میشه که چرا دستش اوف شد یا موهاش خراب شد و همونم از زیرش در میره میگه کاش میرفتم یک رشته دیگه ، بابا تو باید بری آرایشگر بشی ...... این همه وقت برای چی بوده ؟ به پیر به پیغمبر این دوست ما یک چک نمیتونه بنویسه امضاشم خط خطیه ، خط میزنه میده من مبلغ بزنم بعد عین گربه از سوراخ لوله میره تو نه محاسبات میفهمه چیه و نه شبیه سازی سه بعدی و این چیزا بعد کار تحویل میده با آدم حرف میزنه ...... با ملاقه میره تو کوره بوی کز خوردن ابرو و موهاش میپیچه و از رنگ مذاب بهت میگه چه خبره ، نه یو وی میزنه نه ......... یک پاتیلو یک ماهه دارن محاسبه میکنن بعد دادن برای ساخت یک تن و هفتاد کیلو خطا داره ..... تازه ضخامتشم کمه خب واقعا نمیفهمم دیگه عربی بگم ، فرانسوی بگم ، آلمانی بگم به چه زبونی بگم ......... فقط خسته ام خسته

 

راز بقا درست کردم و فقط میتونم بگم خسته ام

 

کسی این دور و بر نیس آب قند بده به استاد:ws3: چه دل پری:icon_pf (34):

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...