peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در ۲۹ فروردین، ۱۳۹۰ برخي از خانم ها تمايل دارند که با مردهاي متاهل ارتباط برقرار کنند و اين کار را تنها به خاطر ريسک و هيجاني که در بردارد انجام مي دهند. واقعاً تاسف آور است. گاهي اوقات اين افراد اصلاً متوجه نيستند که تا چه اندازه ضرر و زيان به بار مي آورند. بعضي وقت ها يک چنين خانم هايي تنها به برقراري رابطه ي جنسي و پول فکر مي کنند. در برخي موارد ديگر هم کار به جايي مي رسد که يکي از طرفين نسبت به ديگري احساس پيدا کرده و به او علاقمند مي شود. اين براي همسر اول انصاف نيست که يک نفر ديگر از راه برسد و شوهر او را با خود ببرد. همسر اول در کل اين ارتباط بي گناه است. اين حق خانم نيست که آسيب هاي عاطفي شديدي را تحمل کند و شاهد آن باشد که همسرش با زن ديگري ارتباط برقرار کرده. زمانيکه يک زن با احتساب به اين امر که طرف مقابل داراي زن و زندگي مي باشد، باز هم با او ارتباط برقرار مي کند، فقط در پي رسيدن به نيات پليد و شيطاني خودش است. اصلاً برايش اهميتي ندارد که ممکن است همسر اول اين آقا چه آسيب هايي را متحمل شود. اين زن فقط نيتش اين است که زندگي او را از هم بپاشاند. يک چنين زن هايي معمولاً سعي مي کنند رفتارهاي خودشان را به طرق مختلف توجيه کنند و خيانت موجود را پيش برده و زندگي زن و شوهر را از هم بپاشند. اکثر خانم هايي که خيانت پيشه مي کنند و با مردهايي که داراي همسر هستند ارتباط برقرار مي کنند اين کار را تنها به دليل احساس قدرت انجام مي دهند. با اين کار احساس مي کنند که قدرت آن را دارند تا مرد را از همسرش جدا سازند. البته گاهي اوقات اين کار جواب نمي دهد و در اکثر موارد مرد از همسر اولش جدا نمي شود. در چنين حالتي معمولاً مرد دوباره با احساس شرمندگي به سوي همسر اولش باز ميگردد و سعي مي کند که رابطه اي را که خراب نموده مجدداً بازسازي کرده و روابط خود را با همسرش بهبود بخشد. البته در برخي موارد هم ديده شده است که وقتي خانم با مردي متاهل ارتباط برقرار کرده، خودش هم نمي دانسته که اين مرد متاهل است. برخي از مردهاي متاهل در مورد وضعيت تاهل خود به خانم هاي ديگر دروغ مي گويند. به هر حال اين امکان وجود دارد که چه مرد و چه زن هر کدام به نقطه اي برسند که احساس گناه به آنها دست بدهد و از خيانت کردن خود پشيمان بشوند. اگر اين احساس گناه شدت پيدا کند، يکي از طرفين به اين ارتباط پايان مي دهد. برخي از آقايون تنها به اين دليل که قادر به تحمل تعارض و دوگانگي در زندگي خود نيستند به يک چنين ارتباطي پايان مي دهند. احساس گناه مانند کنه به جانشان مي افتد و آنها را رها نمي کند. البته در اين ميان مردهايي هم وجود دارند که به هيچ وجه احساس گناه نمي کنند و هيچ تمايلي هم به بهبود رابطه از خود نشان نمي دهند. اين قبيل افراد معمولاً از همسر اول خود جدا مي شوند و سپس با معشوقه ي خود ازدواج ميکنند. البته زمانيکه هيچ اميدي براي بهبودي رابطه به چشم نمي خورد، شايد طلاق بهترين گزينه ي انتخابي باشد. همسر اول معمولاً در يک چنين شرايطي احساس خشم، و عصبانيت مي کند و اغلب اين حس را پيدا مي کند که شايد تقصير او بوده که همسرش به او خيانت کرده و به اين امر فکر ميکند که چه خطايي از او سر زده است؛ اما حقيقت اينجاست که همسر اين آقا هيچ کار اشتباهي انجام نداده، خيانت به اين دليل اتفاق افتاده است که آقا تصميم گرفته به همسر خود خيانت کند. مردي که خيانت مي کند اين کار را عليرغم ميل باطني همسر خود انجام مي دهد. اگر يک مردي از زندگي خود احساس رضايت نمي کند، بايد درخواست طلاق بدهد نه اينکه به همسر خود خيانت کند. واقعاً جاي تاسف است که چرا برخي از آقايون زندگي مشترک خود را آنقدرها که بايد و شايد جدي نمي گيرند. آسيب زماني به حد اعلاي خود مي رسد که شوهر، زن دوم را باردار مي کند. بارداري مشکلات را هزار مرتبه پيچيده تر مي کند. اين مسئله براي همسر اول غير قابل تحمل است. خيانت را تنها زماني مي توان بخشيد که هر دو نفر تصميم بگيرند که واقعاً به صورت صميمانه بر روي از بين بردن آن کار کنند. براي اينکه فرد بتواند طرف مقابل را ببخشد، زمان لازم دارد. بازسازي اعتماد و اطمينان مستلزم گذر زمان است. اگر کسي که يک بار خيانت کرده بود، مجدداً اين کار را انجام دهد، واقعاً جاي تامل وجود دارد چراکه يک مرتبه از خطاي او چشم پوشي شده و اين بار دومي است که مجدداً يک چنين خطاي نابخشودني را تکرار مي کند 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده