رفتن به مطلب

استحمار چیست؟


آریوبرزن

ارسال های توصیه شده

استحمار چیست ؟

 

استحمار در گذشته فقط نبوغ استحمارگران بود و ذوقشان و تجربه شان. امروز علم به کمکش آمده،همه وسايل ارتباط جمعي ، راديو و تلويزيون و تعليم و تربيت و مطبوعات و شرق و غرب و ترجمه و تئاتر و ... به کمکش آمده، روانشناسي علمي، جامعه شناسي فني، روانشناسي سياسي، روانشناسي تعليم و تربيت به کمکش آمده است. استحمار کردن تکنيکي شده، فني شده و مجهز به علم شده ! اين است که شناختنش هم به همان اندازه مشکل شده. ملاک: " خود آگاهي انساني " و " خود آگاهي اجتماعي ". هر مسئله اي که من مطرح کردم، اگر مساله علمي بسيار بزرگي بود، اگر مساله فلسفي بود، اگر مساله تکنيکي بود، اگر حتي مساله پيشرفت جامعه و زندگي بود اما خود آگاهي انساني و خود آگاهي اجتماعي نداشت، دعوتي است شوم و فريبنده و دروغين و در پايان به بردگي و ذلت افتادن و به استحمار دچار شدن وبه يک نوع خواب مغناطيسي مدرن فرو رفتن !

چه فرق مي کند برده ي مدرن بودن يا برده ي قديمي بودن ؟ کنيز مدرن بودن يا کنيز قديمي بودن ؟ فرقي ندارد، فقط تعارفات فرق مي کند. آن يکي مي گويد ضعيفه، اين يکي هم مي گويد لطيفه و هر دو به معني آدم نيستي !

بنابراين استحمار يعني؛ انحراف ذهن آدم، آگاهي و شعور آدم، جهت آدم(چه فرد چه جامعه) از خودآگاهي انساني و خود آگاهي اجتماعي. هر عاملي که اين دو آگاهي را منحرف کند، يا فردي را، نسلي را و جامعه اي را، از اين دو خودآگاهي دور کند، آن عامل، عامل استحمار است ولو مقدس ترين عامل ها باشد و هر اشتغالي جز اين دو اشتغال و پرداختن به هر چيزي جز پرداختن به اين دو خود آگاهي يا آنچه در مسير اين دو خودآگاهي است؛ دچار خواب خرگوشي شدن، دچار بردگي شدن،قرباني قدرت دشمن و به استحمار مطلق در آمدن است ولو هم دعوت و پرداختن به يک چيز مقدس باشد و بدبختي ما (که نمي توانيم تشخيص بدهيم) اين است که براي اغفال ذهن از آنچه بايد بدان انديشيد غالباً ما را دعوت مي کنند که به چيزهايي بسيار مترقي و عظيم و آبرومند و حتي بسيار سعادت بخش بينديشيم و اين است که گول زننده مي شود و متوجهش نمي شويم. بدين سبب است که در جايي گفته ام : " اگر در صحنه نيستي هر کجا خواهي باش " . هدف اين است که در صحنه نباشي، هر کجا که خواهي باش و اگر در آنجا که بايد شاهد باشي و حاضر اما نيستي، هر کجا که خواهي باش.

چه به شراب نشسته باشي و چه به نماز ايستاده باشي، هر دو يکي است.

براي استحمار کردن هميشه تو را به زشتي ها دعوت نمي کنند که نفرت زشتي ها تو را فراري بدهد و متوجه آنجايي بکند که بايد به آنجا متوجه بشوي. بر حسب " تيپ " تو، دعوتت را انتخاب مي کنند،گاه تو را دعوت مي کنند به زيبايي ها. براي کشتن يک حق بزرگ، حق يک جامعه، يک انسان، گاه دعوتت مي کنند که سرگرم يک حق ديگر باشي و به کمک يک حق، حق ديگر را مي کشند.

و وقتي در خانه حريقي در گرفته است دعوت آن کس که تو را به نماز و دعا با خداوند مي خواند، دعوت يک خيانتکار است تا چه رسد بکار ديگر؛ هر گونه توجه دادن به هر چيزي در آنجا (هر چيز مقدس و غير مقدس) به جز توجه دادن به خاموش کردن حريق، توجهي است استحمار گرانه و اگر تو توجه بکني، استحمار شده اي ولو با خداوند خودت صحبت کني ولو به نماز ايستاده باشي، ولو مشغول مطالعه بهترين آثار علمي و ادبي بشوي يا مشغول يک کشف بزرگ علمي ! هر کاري که بکني و" طرف " سرت را به هر چيز که گرم کرد تو را دچار استحمار کرده، ديگر رفته اي !

 

 

دکتر علی شریعتی

لینک به دیدگاه

استحمار با حمار همریشه هست؟

یعنی خر کردن؟

دقیقا این واژه به همین معنی به کار رفته.........

 

شما توجه کنید به نوع خبرها ، مطبوعات ، برخی سخنرانی ها و .......

گاهی با شنیدن آنها احساس میکنم گوینده یا نویسنده ما را ... تصور میکند و ما را انسانی فاقد شعور می انگارد.نمیتوانم عینا اشاره کنم ولی با روشن کردن تلویزیون و تماشای رسانه ملی و یا برخی شبکه های ماهواره ای به سادگی سیاست استحمار را مشاهده خواهید کرد ........

البته جای شکرش باقیست . چون خیلی ها حتی این را هم حس نمیکنند........

لینک به دیدگاه
دقیقا این واژه به همین معنی به کار رفته.........

 

شما توجه کنید به نوع خبرها ، مطبوعات ، برخی سخنرانی ها و .......

گاهی با شنیدن آنها احساس میکنم گوینده یا نویسنده ما را ... تصور میکند و ما را انسانی فاقد شعور می انگارد.نمیتوانم عینا اشاره کنم ولی با روشن کردن تلویزیون و تماشای رسانه ملی و یا برخی شبکه های ماهواره ای به سادگی سیاست استحمار را مشاهده خواهید کرد ........

البته جای شکرش باقیست . چون خیلی ها حتی این را هم حس نمیکنند........

 

ای بابا مهندس!

یاد الاغ قلعه حیوانات، باکسر افتادم. اینقدر به ناپلئون سواری داد به امبد بهتر شدن مزرعه، آخرش ناپئلون فرستادش سلاخ خونه.

 

دلم میسوخه واسه حمارهایی که استحمار میشن. شاید این تعبیر درستی نباشه اما واقعیتش همینه. حمار از همه بیشتر کار میکنه از همه کمتر گیرش میاد. با اعتقاداتش ازش کار میکشن و حکومت میکنن.

لینک به دیدگاه

 

استحمار چیست ؟

 

 

 

استحمار در گذشته فقط نبوغ استحمارگران بود و ذوقشان و تجربه شان. امروز علم به کمکش آمده،همه وسايل ارتباط جمعي ، راديو و تلويزيون و تعليم و تربيت و مطبوعات و شرق و غرب و ترجمه و تئاتر و ... به کمکش آمده، روانشناسي علمي، جامعه شناسي فني، روانشناسي سياسي، روانشناسي تعليم و تربيت به کمکش آمده است. استحمار کردن تکنيکي شده، فني شده و مجهز به علم شده ! اين است که شناختنش هم به همان اندازه مشکل شده. ملاک: " خود آگاهي انساني " و " خود آگاهي اجتماعي ". هر مسئله اي که من مطرح کردم، اگر مساله علمي بسيار بزرگي بود، اگر مساله فلسفي بود، اگر مساله تکنيکي بود، اگر حتي مساله پيشرفت جامعه و زندگي بود اما خود آگاهي انساني و خود آگاهي اجتماعي نداشت، دعوتي است شوم و فريبنده و دروغين و در پايان به بردگي و ذلت افتادن و به استحمار دچار شدن وبه يک نوع خواب مغناطيسي مدرن فرو رفتن !

 

 

 

چه فرق مي کند برده ي مدرن بودن يا برده ي قديمي بودن ؟ کنيز مدرن بودن يا کنيز قديمي بودن ؟ فرقي ندارد، فقط تعارفات فرق مي کند. آن يکي مي گويد ضعيفه، اين يکي هم مي گويد لطيفه و هر دو به معني آدم نيستي !

 

 

بنابراين استحمار يعني؛ انحراف ذهن آدم، آگاهي و شعور آدم، جهت آدم(چه فرد چه جامعه) از خودآگاهي انساني و خود آگاهي اجتماعي. هر عاملي که اين دو آگاهي را منحرف کند، يا فردي را، نسلي را و جامعه اي را، از اين دو خودآگاهي دور کند، آن عامل، عامل استحمار است ولو مقدس ترين عامل ها باشد و هر اشتغالي جز اين دو اشتغال و پرداختن به هر چيزي جز پرداختن به اين دو خود آگاهي يا آنچه در مسير اين دو خودآگاهي است؛ دچار خواب خرگوشي شدن، دچار بردگي شدن،قرباني قدرت دشمن و به استحمار مطلق در آمدن است ولو هم دعوت و پرداختن به يک چيز مقدس باشد و بدبختي ما (که نمي توانيم تشخيص بدهيم) اين است که براي اغفال ذهن از آنچه بايد بدان انديشيد غالباً ما را دعوت مي کنند که به چيزهايي بسيار مترقي و عظيم و آبرومند و حتي بسيار سعادت بخش بينديشيم و اين است که گول زننده مي شود و متوجهش نمي شويم. بدين سبب است که در جايي گفته ام : " اگر در صحنه نيستي هر کجا خواهي باش " . هدف اين است که در صحنه نباشي، هر کجا که خواهي باش و اگر در آنجا که بايد شاهد باشي و حاضر اما نيستي، هر کجا که خواهي باش.

 

 

 

چه به شراب نشسته باشي و چه به نماز ايستاده باشي، هر دو يکي است.

براي استحمار کردن هميشه تو را به زشتي ها دعوت نمي کنند که نفرت زشتي ها تو را فراري بدهد و متوجه آنجايي بکند که بايد به آنجا متوجه بشوي. بر حسب " تيپ " تو، دعوتت را انتخاب مي کنند،گاه تو را دعوت مي کنند به زيبايي ها. براي کشتن يک حق بزرگ، حق يک جامعه، يک انسان، گاه دعوتت مي کنند که سرگرم يک حق ديگر باشي و به کمک يک حق، حق ديگر را مي کشند.

و وقتي در خانه حريقي در گرفته است دعوت آن کس که تو را به نماز و دعا با خداوند مي خواند، دعوت يک خيانتکار است تا چه رسد بکار ديگر؛ هر گونه توجه دادن به هر چيزي در آنجا (هر چيز مقدس و غير مقدس) به جز توجه دادن به خاموش کردن حريق، توجهي است استحمار گرانه و اگر تو توجه بکني، استحمار شده اي ولو با خداوند خودت صحبت کني ولو به نماز ايستاده باشي، ولو مشغول مطالعه بهترين آثار علمي و ادبي بشوي يا مشغول يک کشف بزرگ علمي ! هر کاري که بکني و" طرف " سرت را به هر چيز که گرم کرد تو را دچار استحمار کرده، ديگر رفته اي !

 

 

دکتر علی شریعتی

 

خوب امروزه اگرجوانان را به فوتبال سر......شان گرم كنند ..........

آيا اين يك نوع استحمار نيست ؟

لینک به دیدگاه
ای بابا مهندس!

یاد الاغ قلعه حیوانات، باکسر افتادم. اینقدر به ناپلئون سواری داد به امبد بهتر شدن مزرعه، آخرش ناپئلون فرستادش سلاخ خونه.

 

دلم میسوخه واسه حمارهایی که استحمار میشن. شاید این تعبیر درستی نباشه اما واقعیتش همینه. حمار از همه بیشتر کار میکنه از همه کمتر گیرش میاد. با اعتقاداتش ازش کار میکشن و حکومت میکنن.

 

نمیدونم این چند وقت چرا هر مطلبی که میخونم با این داستان قلعه حیوانات یه جورایی اشتراکاتی داره . واقعا این آقای اورول شاهکار کرد با این داستانش..........

 

:w16:

لینک به دیدگاه
چه به شراب نشسته باشي و چه به نماز ايستاده باشي وچه به فوتبال خوابيده باشي ؛ هرسه يكي .............

در صحنه نيستي والسلام

 

نه فقط این سه بلکه هر کاری که مارا از هدف دور کند از تفکر دور کند میتواند نوعی استحمار باشد.........

یکیو با مواد و قرص و اینا مشغول میکنند یکیو با یکی رو با چفیه و مهر و دعا یکی رو با دعوا و چاقو کشی یکی رو با فیلم .... یکی رو .... همه اینها استحماره

لینک به دیدگاه
استحمار از باب استفعال یعنی طلب حمار کردن از دیگری

حمار نمی کننت که خود طلب حمار شدن می کنی :4chsmu1:

نکته جالبی بود .اینجوری خیلی عمیق تر میشه مفهومش......... :w16:.

لینک به دیدگاه
چه به شراب نشسته باشي و چه به نماز ايستاده باشي وچه به فوتبال خوابيده باشي ؛ هرسه يكي .............

در صحنه نيستي والسلام

بيتا جان اگه ممكنه يه كم تشريحش كن......درحال نماز و دعا بودن و با خدا بودن مهمتره يا در صحنه بودن؟در ضمن صحنه كجاست؟چيه؟چطور ميتونم در صحنه باشم.

در ضمن دوستان استحمار دردآورتره يا استعمار؟

لینک به دیدگاه
بيتا جان اگه ممكنه يه كم تشريحش كن......درحال نماز و دعا بودن و با خدا بودن مهمتره يا در صحنه بودن؟در ضمن صحنه كجاست؟چيه؟چطور ميتونم در صحنه باشم.

در ضمن دوستان استحمار دردآورتره يا استعمار؟

 

سوال قشنگی بود........

من فکر میکنم استحمار خیلی درد آور تره.............

چون میتونه مقدمه بقیه سوء استفاده ها بشه........

لینک به دیدگاه
سوال قشنگی بود........

من فکر میکنم استحمار خیلی درد آور تره.............

چون میتونه مقدمه بقیه سوء استفاده ها بشه........

خودم نميدونم دقيقا"...تو استعمار انسان به مثابه يك كالا ديده ميشه و تو استحمار مثل يه حيوون برخورد ميشه.....

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...