Hossein.B 3666 اشتراک گذاری ارسال شده در ۲۲ فروردین، ۱۳۹۰ مشخصات نوح (ع) و قوم او نام حضرت نوح ـ علیه السلام ـ 43 بار در قرآن آمده و یك سوره به نام او اختصاص داده شده است. او نخستین پیامبر اولوالعزم است كه دارای شریعت و كتاب مستقل بود و سلسله نسب او با هشت یا ده واسطه به حضرت آدم ـ علیه السلام ـ میرسد. حضرت نوح 1642 سال بعد از هبوط آدم ـ علیه السلام ـ از بهشت به زمین، چشم به جهان گشود. 950 سال پیامبری كرد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و مركز بعثت و دعوت او در شامات و فلسطین و عراق بوده است. نام اصلی او عبدالجبّار، عبدالاعلی و... بود، و بر اثر گریه و نوحه فراوان از خوف خدا، «نوح» خوانده شد. از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده كه فرمودند: «نوح ـ علیه السلام ـ 2500 سال عمر كرد كه 850 سال آن قبل از پیامبری و 950 سال بعد از رسالت بود كه به دعوت مردم اشتغال داشت، و 200 سال به دور از مردم به كار كشتی سازی پرداخت و پس از ماجرای طوفان 500 سال زندگی كرد.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام با این توضیح، نظر شما را به پارهای از فراز و نشیبهای زندگی حضرت نوح ـ علیه السلام ـ جلب میكنیم: لجاجت و گستاخی قوم نوح ـ علیه السلام ـ نوح ـ علیه السلام ـ زمانی به پیامبری مبعوث شد كه مردم عصرش غرق در بت پرستی، خرافات، فساد و بیهوده گرایی بودند. آنها در حفظ عادات و رسوم باطل خود، بسیار لجاجت و پافشاری میكردند. و به قدری در عقیده آلوده خود ایستادگی داشتند كه حاضر بودند بمیرند ولی از عقیده سخیف خود دست برندارند. آنها لجاجت را به جایی رساندند كه دست فرزندان خود را گرفته و نزد نوح ـ علیه السلام ـ میآوردند و به آنها سفارش میكردند كه: «مبادا سخنان این پیرمرد را گوش كنید و این پیر شما را فریب دهد». نه تنها یك گروه این كار را میكردند، بلكه این كار همه آنها بود برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و آن را به عنوان دفاع از حریم بت پرستی و تقرب به پیشگاه بتها و تحصیل پاداش از درگاه آنها انجام میدادند. بعضی نیز دست پسر خود را گرفته و كنار نوح ـ علیه السلام ـ میآوردند و خطاب به فرزند خود میگفتند: «پسرم! اگر بعد از من باقی ماندی، هرگز از این دیوانه پیروی نكن». برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و بعضی دیگر از آن قوم نادان و لجوج، دست فرزند خود را گرفته و نزد نوح ـ علیه السلام ـ میآوردند و چهره نوح ـ علیه السلام ـ را به او نشان میدادند و به او چنین میگفتند: «از این مرد بترس، مبادا تو را گمراه كند. این وصیتی است كه پدرم به من كرده و من اكنون همان سفارش پدرم را به تو توصیه میكنم» (تا حق وصیت و خیرخواهی را ادا كرده باشم) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آنها گستاخی و غرور را به جایی رساندند كه قرآن میفرماید: «جَعَلُوا اَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَ اَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً؛ آنها در برابر دعوت نوح ـ علیه السلام ـ (به چهار طریق مقابله میكردند:) 1. انگشتان خود را در گوشهایشان قرار دادند 2. لباسهایشان را بر خود پیچیدند و بر سر خود افكندند (تا امواج صدای نوح ـ علیه السلام ـ به گوش آنها نرسد) 3. در كفر خود، اصرار و لجاجت نمودند 4. شدیداً غرور و خودخواهی ورزیدند.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اشراف كافر قوم نوح ـ علیه السلام ـ نزد آن حضرت آمده و در پاسخ دعوت او میگفتند: «ما تو را جز بشری همچون خودمان نمیبینیم، و كسانی را كه از تو پیروی كردهاند جز گروهی اراذل ساده لوح نمینگریم، و تو نسبت به ما هیچ گونه برتری نداری، بلكه تو را دروغگو میدانیم». نوح ـ علیه السلام ـ در پاسخ آنها میگفت: «اگر من دلیل روشنی از پروردگارم داشته باشم، و از نزد خودش رحمتی به من داده باشد ـ و بر شما مخفی مانده ـ آیا باز هم رسالت مرا انكار میكنید؟ ای قوم من! من به خاطر این دعوت، اجر و پاداشی از شما نمیخواهم، اجر من تنها بر خدا است، و من آن افراد اندك را كه به من ایمان آوردهاند به خاطر شما ترك نمیكنم، چرا كه اگر آنها را از خود برانم، در روز قیامت در پیشگاه خدا از من شكایت خواهند كرد، ولی شما (اشراف) را قومی نادان مینگرم». برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گاه میشد كه حضرت نوح ـ علیه السلام ـ را آنقدر میزدند كه به حالت مرگ بر زمین میافتاد، ولی وقتی كه به هوش میآمد و نیروی خود را باز مییافت، با غسل كردن، بدن خود را شستشو میداد و سپس نزد قوم میآمد و دعوت خود را آغاز میكرد. به این ترتیب، آن حضرت با مقاومت خستگی ناپذیر به مبارزه بیامان خود ادامه میداد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دعوتهای منطقی و مهر انگیز حضرت نوح ـ علیه السلام ـ حضرت نوح ـ علیه السلام ـ با بیانی روشن و روان و گفتاری منطقی و دلنشین، و سخنانی مهر انگیز و شیوا، قوم خود را به سوی خدای یكتا دعوت میكرد و به دریافت پاداش الهی فرا میخواند و از عذاب الهی برحذر میداشت. ولی آنها از روی نادانی و تكبر و غرور، هرگز حاضر نبودند تا سخن نوح ـ علیه السلام ـ را بشنوند و از بت پرستی دست بردارند. حضرت نوح ـ علیه السلام ـ با تحمل و استقامت پیگیر، شب و روز با آنها صحبت كرد و با رفتارها و گفتارهای گوناگون آنان را به سوی خداوند بیهمتا دعوت نمود، و همه اصول و شیوههای صحیح را در دعوت آنها به كار برد و همچون طبیبی دلسوز به بالین آنها رفت، و پستی و آثار زشت بت پرستی را برای آنها شرح داد و خطر سخت این بیماری را به آنها گوشزد كرد، ولی گفتار منطقی و سخنان دلپذیر حضرت نوح ـ علیه السلام ـ هیچ گونه در آنها اثر نمیگذاشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نوح ـ علیه السلام ـ در هدایت و تبلیغ قوم خود، بسیار ایثارگری میكرد و به آنها چون فرزند دلبند خود مینگریست. همواره در اندیشه نجات آنها بود و از آلودگی آنها غصه میخورد (همانند پدری كه در مورد فرزند رنج میبرد). از این رو شب و روز آنها را دعوت میكرد، تا شاید آنها را نجات دهد. نوح ـ علیه السلام ـ برای این كه دعوتش در آن سنگدلان نفوذ كند، سه برنامه مختلف را دنبال كرد. گاه آنها را به طور مخفیانه و محرمانه دعوت میكرد، و گاه دعوت علنی و آشكار داشت،و مواقعی نیز از روش آمیختن دعوت آشكار و نهان استفاده میكرد، ولی قوم سنگدل آن حضرت، همه روشهای مهر انگیز و منطقی نوح ـ علیه السلام ـ را نادیده گرفتند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام حتی یكبار آن قوم بیرحم برای جلوگیری از دعوت نوح ـ علیه السلام ـ ، به او حمله كردند و او را آن چنان زدند كه بیهوش شد، ولی وقتی كه آن پیامبر دلسوز و مهربان به هوش آمد، گفت: «اَللّهُمَّ اغْفِرلِی وَ لِقَوْمِی فَاِنَّهُمْ لا یعْلَمُونَ؛ خدایا! مرا و قوم مرا بیامرز، چرا كه آنها ناآگاه هستند». برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . به مدت نبوت او كه 950 سال بوده، در آیه 14 سوره عنكبوت تصریح شده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . بحار، ج 11، ص 285؛ امالی صدوق، ص 306. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . تاریخ انبیاء (عماد زاده)، ص 201. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . بحار، ج 11، ص 287. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . مجمع البیان، ج 10، ص 361. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . نوح، 8. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . مضمون آیات 25 تا 29 سوره هود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . كامل ابن اثیر، ج 1، ص 69. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . نوح، 5. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . اقتباس از آیات 8 و 9 و 22 و 23 سوره نوح. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . كامل ابن اثیر، ج 1، ص 68. لینک به دیدگاه
Hossein.B 3666 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در ۲۲ فروردین، ۱۳۹۰ ماجرای ساخت كشتی و حوادث بعد از آن ساختن كشتی نجات حضرت نوح ـ علیه السلام ـ هم چنان شب و روز در فكر رستگاری و نجات مردم از چنگال جهل و بت پرستی بود، ولی هر چه آنها را نصیحت كرد نتیجه نگرفت و هر چه آنها را به عذاب الهی هشدار داد و اعلام خطر كرد، دست از اعمال زشت خود برنداشتند، تا آن جا كه با كمال گستاخی، بیپرده گفتند: «ای نوح! با ما جرّ و بحث كردی، و بسیار بر حرف خود پافشاری نمودی (بس است!) اكنون اگر راست میگویی، آن چه را از عذاب الهی به ما وعده میدهی بیاور.» از سوی خدا به نوح ـ علیه السلام ـ وحی شد: «جز آنان كه (تاكنون) ایمان آوردهاند، دیگر هیچ كس از قوم تو، ایمان نخواهد آورد، بنابراین از كارهایی كه بت پرستان انجام میدهند غمگین مباش». برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در این هنگام بود كه خداوند دستور ساختن كشتی را به حضرت نوح ـ علیه السلام ـ داد، و به او چنین وحی كرد: «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْینِنا وَ وَحْینا وَ لا تُخاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ؛ و اكنون در حضور ما و طبق وحی ما كشتی بساز! و درباره آنها كه ستم كردند شفاعت مكن كه همه آنها غرق شدنی هستند.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام حضرت نوح ـ علیه السلام ـ نیز مطابق فرمان خدا، قوم خود را از عذاب سخت الهی و بلای عظیم طوفان برحذر میداشت، ولی آنها به لجاجت خود میافزودند. تمسخر قوم نوح ـ علیه السلام ـ حضرت نوح ـ علیه السلام ـ طبق فرمان خدا برای ساختن كشتی آماده شد. تختههایی را فراهم ساخت و آنها را بریده و به هم متصل میكرد، و چندین ماه (بلكه چندین سال) به ساختن كشتی پرداخت. توضیح این كه این كشتی، بسیار بزرگ بوده است؛ بعضی نوشتهاند: دارای هفت طبقه و داخل هر طبقه در جهت عرض، دارای نه بخش بوده و به نقل بعضی دیگر؛ دارای سه طبقه بوده است. حضرت نوح ـ علیه السلام ـ هنگام طوفان، چهار پایان را در طبقه اول آن جای داد و انسانها را در طبقه دوم و طبقه سوم را جایگاه پرندگان نمود. نخستین حیوانی كه وارد این كشتی شد، مورچه بود، و آخرین حیوان، الاغ و ابلیس بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نیز روایت شده امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ در پاسخ مردی از اهالی شام كه از اندازه كشتی نوح ـ علیه السلام ـ پرسید، فرمود: «طول آن 800 ذراع، و عرض آن پانصد ذراع، و ارتفاع آن هشتاد ذراع بود.» و نیز فرمود: «در آن بخشی كه حیوانات قرار داشتند، دارای نود اطاق بود». این كشتی در بیابان كوفه ساخته شد، و مطابق بعضی از روایات، حضرت نوح آن را در سرزمین كنونی مسجد اعظم كوفه ساخت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام حضرت نوح ـ علیه السلام ـ در ساختن این كشتی همواره مورد تمسخر و آزار و نیشخند قوم قرار میگرفت. آنها نزد نوح میآمدند و با انواع پوزخندها و مسخرهها و سرزنشها، حضرت نوح ـ علیه السلام ـ را میآزردند، ولی نوح ـ علیه السلام ـ به آنها میفرمود: «روزی خواهد آمد كه ما نیز شما را مسخره میكنیم و به زودی خواهید دانست كه عذاب خوار كنندهای بر شما نازل خواهد شد.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فرار و گریز خرابكاران از حمله نوح ـ علیه السلام ـ هنگامی كه نوح ـ علیه السلام ـ طبق فرمان خدا به ساختن كشتی مشغول شد، مشركان شبها در تاریكی كنار كشتی میآمدند و آن چه را نوح ـ علیه السلام ـ از كشتی درست كرده بود، خراب میكردند (تختههایش را از هم جدا كرده و میشكستند). نوح ـ علیه السلام ـ از درگاه الهی استمداد كرد و گفت: «خدایا! به من فرمان دادی تا كشتی را بسازم، و من مدتی است به ساختن آن مشغول شدهام، ولی آن چه را درست میكنم شبها مخالفان میآیند و خراب میكنند، بنابراین چه زمانی كار من به سامان و پایان میرسد!» خداوند به نوح ـ علیه السلام ـ وحی كرد: «سگی را برای نگهبانی كشتی بگمار.» حضرت نوح ـ علیه السلام ـ از آن پس، سگی را كنار كشتی آورد تا نگهبانی دهد. آن حضرت روزها به ساختن كشتی میپرداخت و شبها میخوابید، وقتی كه شبانه مخالفان برای خراب كردن كشتی میآمدند، سگ به طرف آنها میرفت و صدای خود را بلند مینمود، نوح ـ علیه السلام ـ بیدار میشد و با دسته بیل یا دسته كلنگ به مهاجمان حمله میكرد، و آنها فرار میكردند، مدتی برنامه نوح ـ علیه السلام ـ این گونه بود تا ساختن كشتی به پایان رسید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرنشینان كشتی نوح ـ علیه السلام ـ از آن جا كه طوفان نوح ـ علیه السلام ـ جهانی بود و سراسر كره زمین را فرا میگرفت، بر نوح ـ علیه السلام ـ لازم بود كه برای حفظ نسل حیوانات و حفظ گیاهان، از هر نوع حیوان، یك جفت سوار كشتی كند و از بذر یا نهال گیاهان گوناگون بردارد. روایت شده؛ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: پس از پایان یافتن ساختمان كشتی، خداوند بر نوح ـ علیه السلام ـ وحی كرد كه به زبان سِریانی اعلام كن تا همه حیوانات جهان نزد تو آیند. نوح اعلام جهانی كرد و همه حیوانات حاضر شدند. نوح ـ علیه السلام ـ از هر نوع حیوانات یك جفت (نر و ماده) گرفت و در كشتی جای داد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در قرآن، این مطلب را چنین میخوانیم كه خداوند میفرماید: «هنگامی كه فرمان ما (به فرا رسیدن عذاب) صادر شد، و آب از تنور به جوشش آمد، به نوح گفتیم: از هر جفتی از حیوانات (نر و ماده) یك زوج در آن كشتی حمل كن، هم چنین خاندانت را بر آن سوار كن، مگر آنها كه قبلاً وعده هلاكت به آنها داده شده (مانند یكی از همسران و یكی از پسرانش) و هم چنین مؤمنان را سوار كن». برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به این ترتیب مسافران كشتی عبارت بودند از: نوح ـ علیه السلام ـ و حدود هشتاد نفر از ایمان آورندگان به او، و یك جفت از هر نوع از انواع حیوانات (از حشرات و پرندگان و چهارپایان و...) و مقداری بذر گیاهان و نهال. مسافران هر كدام در جایگاه مخصوصی قرار گرفتند و همه آماده یك بلای عظیم بودند كه نشانههای مقدمانی آن آشكار شده بود. از جمله در میان تنوری كه در خانه نوح ـ علیه السلام ـ بود آب جوشید و ابرهای تیره و تار هم چون پارههای ظلمانی شب سراسر آسمان را فرا گرفت. صدای غرّش رعد و برق از هر سو شنیده و دیده میشد و همه چیز از یك حادثه بزرگ و فراگیر خبر میداد. بلای عظیم طوفان بر اثر نفرین نوح ـ علیه السلام ـ سالها حضرت نوح ـ علیه السلام ـ قوم گنهكار خود را از عذاب الهی هشدار داد، ولی آنها همه چیز را به مسخره گرفتند و به هشدارهای حضرت نوح ـ علیه السلام ـ اعتنا نكردند. نوح ـ علیه السلام ـ صدها سال برای هدایت قوم خود تلاش كرد، ولی جز گروه اندكی به او ایمان نیاوردند. نوح ـ علیه السلام ـ به طور كلی از هدایت شدن قوم مأیوس شد، زیرا میدید روز به روز بر لجاجت و آزار آنها افزوده میشود و آنها آن چنان از نظر فكری و روحی مسخ شدهاند كه هیچ روزنه امیدی برای جذب آنها باقی نمانده است و حتی از فرزندان آینده آنها نیز امیدی نیست. از طرفی خداوند به نوح ـ علیه السلام ـ وحی كرد كه: «لَنْ یؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ؛ جز آنان كه تا كنون ایمان آوردهاند، دیگر هیچ كس از قوم تو ایمان نخواهد آورد.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اینجا بود كه نوح ـ علیه السلام ـ آنها را سزاوار نفرین دید و در مورد آنها چنین نفرین كرد: «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْاَرْضِ مِنَ الْكافِرِینَ دَیاراً إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا یلِدُوا إِلاَّ فاجِراً كَفَّارا؛ پروردگارا! احدی از كافران را روی زمین زنده مگذار چرا كه اگر آنها را زنده بگذاری بندگانت را گمراه میكنند و جز نسلی گنهكار و كافر به وجود نمیآورند». برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در این هنگام بود كه طوفان عالمگیر و عظیم فرا رسید. از آسمان و زمین، و از هر سو آب و سیل موج میزد. آبی كه از آسمان میآمد باران نبود، بلكه چون سیلی بود كه بر زمین میریخت و همه جای زمین تبدیل به آبشارهای عظیم و بینظیر شده بود، و باد تند از همه جا میورزید و رعد و برق و ابرهای متراكم همه جا را تیره و تار ساخته بود. طولی نگذشت كه كشتی بر روی آب قرار گرفت و همه انسانها و موجوداتی كه در بیرون كشتی بودند، غرق شده و به هلاكت رسیدند. همه كوهها و دشتها زیر آب قرار گرفت، گویی همه جا اقیانوس بود و دیگر زمینی یا قلّه كوهی دیده نمیشد. به تعبیر قرآن:«وَ هِی تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ كَالْجِبالِ؛ كشتی نوح ـ علیه السلام ـ با سرنشینانش، سینه امواج كوه گونه را میشكافت و هم چنان به پیش میرفت.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هلاك شدن كنعان پسر نوح ـ علیه السلام ـ یكی از پسران حضرت نوح ـ علیه السلام ـ «كنعان» نام داشت كه به زبان عربی به او «یام» میگفتند. حضرت نوح ـ علیه السلام ـ با روش و شیوهها و گفتار گوناگون او را به سوی توحید دعوت كرد، ولی او با كمال گستاخی و لجاجت به دعوت پدر اعتنا ننمود و مثل سایر مردم به بت پرستی ادامه داد. هنگامی كه بلای جهان گیر طوفان فرا رسید، نوح ـ علیه السلام ـ دید پسرش كنعان در خطر غرق و هلاكت افتاده، دلش به حال او سوخت، از میان كشتی او را صدا زد و گفت: «یا بُنَی اِرْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِینَ؛ پسرم! با ما به كشتی سوار شو و از گروه كافران مباش!» ولی كنعان به جای این كه به دعوت دلسوزانه پدر پاسخ دهد و خود را كه در پرتگاه هلاكت بود نجات بخشد، با كمال غرور و گستاخی تقاضای پدر را رد كرد و در پاسخ او گفت: «سَآوِی اِلی جَبَلٍ یعْصِمُنِی مِنَ الْماءِ؛ به زودی به كوهی پناه میبرم تا مرا از آب حفظ كند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . هود، 33 و 36. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . هود، 37. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . اعلام قرآن دكتر خزائلی، ص 644. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . بحار، ج 11، ص 319 و 335. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . هود، 38 و 39؛ بحار، ج 11، ص 323. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . حیاه الحیوان، ج 2، ص 219؛ بحار،ج 65، ص 52. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . لثانی الاخبار، ج 5، ص 454. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . هود، 40. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . هود، 36. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . هود، 26 و 27. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . هود، 42. لینک به دیدگاه
Hossein.B 3666 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در ۲۲ فروردین، ۱۳۹۰ جانشین نوح (ع) سام؛ وصی حضرت نوح ـ علیه السلام ـ از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده كه فرمود: حضرت نوح ـ علیه السلام ـ بعد از فرود آمدن از كشتی، پنجاه سال برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام عمر كرد و در اواخر عمر، جبرئیل به او نازل شد و گفت: «ای نوح! نبوت خود را به پایان رساندی و ایام عمرت سپری شد. اسم اكبر و میراث علم وآثار علم نبوت را كه همراه تو است به پسرت «سام» واگذار كن، زیرا من زمین را بدون حجت و عالِم آگاه و مطیع كه پس از تو الگوی نجات مردم تا عصر پیامبر بعد باشد قرار نمیدهم. سنت من این است كه برای هر قومی، هادی و راهنمایی برگزینم تا سعادتمندان را به سوی حق هدایت كند و كامل كننده حجّت برای متمرّدان تیره بخت باشد.» حضرت نوح ـ علیه السلام ـ این فرمان را اجرا كرد، و «سام» را وصی خود ساخت. هم چنین فرزندان و پیروانش را به آمدن پیامبری به نام هود ـ علیه السلام ـ بشارت داد و وصیت كرد وقتی هود ـ علیه السلام ـ ظهور كرد، از او پیروی كنند، نیز وصیت نمود هر سال یك بار وصیتنامه را بگشایند و بخوانند و همان روز را روز عید خود قرار دهند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فنا و بیوفایی دنیا از نظر نوح ـ علیه السلام ـ حضرت نوح ـ علیه السلام ـ از پیامبرانی بود كه عمر طولانی داشت. بعضی نوشتهاند 2500 سال عمر نمود، از این رو به او «شیخُ الانبیاء» میگفتند. در عین حال او هرگز دل به این دنیای فانی نبسته بود و خود را چون مسافری میدید، شاهد بر مدعی این كه در روزهای آخر عمر آن پیامبر گرامی، شخصی از او پرسید: «دنیا را چگونه دیدی؟!» نوح ـ علیه السلام ـ در پاسخ گفت: «كَبَیتٍ لَهُ بابانِ دَخَلْتُ مِنْ اَحَدِهُما وَ خَرَجْتُ مِنَ الْآخَرِ؛ دنیا را هم چون اطاقی دیدم كه دارای دو در است، از یكی وارد شدم و از دیگری بیرون رفتم.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هنگامی كه عزرائیل نزد نوح ـ علیه السلام ـ برای قبض روح آمد، نوح در برابر تابش آفتاب بود، عزرائیل سلام كرد، نوح ـ علیه السلام ـ جواب سلام او را داد و پرسید: «برای چه به این جا آمدهای؟». عزرائیل گفت: آمدهام روح تو را قبض كنم. نوح ـ علیه السلام ـ فرمود: «اجازه بده از آفتاب به سایه بروم.» عزرائیل اجازه داد و نوح ـ علیه السلام ـ به سایه رفت، سپس نوح (این سخن عبرت آمیز را به عزرائیل) گفت: «ای فرشته مرگ! آن چه در دنیا زندگی نمودم، (به قدری زود گذشت كه) همانند آمدن من از آفتاب به سایه بود، اكنون مأموریت خود را در مورد قبض روح من انجام بده». عزرائیل نیز روح او را قبض كرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . به نقلی پانصد سال. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . بحار، ج 11، ص 288ـ289. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . كامل ابن اثیر، ج 1، ص 73. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده