رفتن به مطلب

قصص قرآن(حضرت ادريس(ع))


Hossein.B

ارسال های توصیه شده

مشخصات ادریس (ع) و هدایت مردم یكی از پیامبران كه نامش در قرآن دوبار آمده

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و در آیه 56 سوره مریم به عنوان پیامبر صدیق یاد شده، حضرت ادریس است كه در این جا نظر شما را به پاره‎ای از ویژگی‎های او جلب می‎كنیم:

ادریس كه نام اصلیش «اُخنوخ» است در نزدیك كوفه در مكان فعلی مسجد سهله می‎زیست. او خیاط بود و مدت سیصد سال عمر نمود و با پنج واسطه به آدم ـ علیه السلام ـ می‎رسد. سی صحیفه از كتاب‎های آسمانی بر او نازل گردید. تا قبل از ایشان مردم برای پوشش بدن خود از پوست حیوانات استفاده می‎كردند، او نخستین كسی بود كه خیاطی كرد و طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت و از آن پس مردم به تدریج از لباسهای دوخته شده استفاده می‎كردند. او بلند قامت و تنومند و نخستین انسانی بود كه با قلم خط نوشت و بر علم نجوم و حساب و هیئت احاطه داشت و آنها را تدریس می‎كرد. كتابهای آسمانی را به مردم می‎آموخت و آنها را از اندرزهای خود بهره‎مند می‎ساخت،‌ از این رو نام او را ادریس (كه از واژه درس گرفته شده) نهادند.

خداوند بعد از وفاتش، مقام ارجمندی در بهشت به او عنایت فرمود و او را از مواهب بهشتی بهره‎مند ساخت.

ادریس ـ علیه السلام ـ بسیار درباره عظمت خلقت می‎اندیشید و باخود می‎گفت: «این آسمان‎ها، زمین، خلایق عظیم، خورشید، ماه، ستارگان، ابر، باران و سایر پدیده‎ها دارای پروردگاری است كه آنها را تدبیر نموده و سامان می‎بخشد، بنابراین او را آن گونه كه سزاوار پرستش است، پرستش كن».

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

فرازهایی از اندرزهای ادریس ـ علیه السلام ـ

ای انسان! گویی مرگ به سراغت آمده، ‌ناله‎ات بلند شده، عرق پیشانیت سرازیر گشته، لبهایت جمع شده، زبانت از حركت ایستاده، آب دهانت خشك گشته، سیاهی چشمت به سفیدی دگرگون شده، دهانت كف كرده، همه بدنت به لرزه در آمده و با سختیها و تلخی‎های مرگ دست به گریبان شده‎ای. سپس روحت از كالبدت خارج شده و در برابر اهل خانه‎ات جسد بدبویی شده‎ای و مایه عبرت دیگران گشته‎ای. بنابراین هم اكنون به خودت پند بده و درباره مرگ و حقیقت آن عبرت بگیر، كه خواه ناخواه به سراغت می‎آید و هر عمری گرچه طولانی باشد به زودی به دست فنا سپرده می‎شود.

ای انسان! بدان كه مرگ با آن همه دشواری، نسبت به امور بعد از آن كه حوادث هولناك و پر وحشت قیامت می‎باشد آسان‎تر است،‌ متوجه باش كه ایستادن در دادگاه عدل الهی برای حسابرسی و جزای اعمال آن قدر سخت و طاقت فرسا است كه نیرومندترین نیرومندان نیز از شنیدن احوال آن ناتوانند.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

قسمتی از دستورهای ادریس ـ علیه السلام ـ

ای انسانها! بدانید و باور كنید كه تقوا و پرهیزكاری، حكمت بزرگ و نعمت عظیم، و عامل كشاننده به نیكی و سعادت و كلید درهای خیر و فهم و عقل است، زیرا خداوند هنگامی كه بنده‎ای را دوست بدارد، عقل را به او می‎بخشد.

بسیاری از اوقاتِ خود را به راز و نیاز و دعا با خدا بپردازید و در خداپرستی و در راه خدا تعاون و همكاری نمایید، كه اگر خداوند همدلی و همكاری شما را بنگرد، خواسته‎هایتان را بر می‎آورد و شما را به آرزوهایتان می‎رساند و از عطایای فراوان و فنا ناپذیرش بهره‎مند می‎سازد.

هنگامی كه روزه گرفتید، نفوس خود را از هر گونه ناپاكیها پاك كنید و با قلبهای صاف و خالص و بی‎شائبه برای خدا روزه بگیرید، زیرا خداوند به زودی دلهای ناخالص و تیره را قفل می‎كند. همراه روزه گرفتن و خودداری از غذا و آب، اعضاء و جوارح خود را نیز از گناهان كنترل كنید.

هنگامی كه به سجده افتادید و سینه خود را در سجده بر زمین نهادید، هر گونه افكار دنیا و انحرافات و نیرنگ و فكر خوردن غذای حرام و دشمنی و كینه را از خود دور سازید و از همه ناصافی‎ها خود را برهانید.

خداوند متعال، پیامبران و اولیائش را به تأیید روح القدس اختصاص داد و آنها در پرتو همین موهبت بر اسرار و نهانی‎ها آگاه شدند و از فیض حكمت بهره‎مند گشتند، از گمراهیها رهیده و به هدایتها پیوستند، به طوری كه عظمت خداوند آن چنان در دلهایشان آشیانه گرفت كه دریافتند او وجود مطلق است و بر همه چیز احاطه دارد و هرگز نمی‎توان به كُنه ذاتش معرفت یافت.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

هدایت شدن هزار نفر با راهنمایی‎های ادریس ـ علیه السلام ـ

ادریس هم چنان با بیانات شیوا و اندرزهای دلپذیر و هشدارهای كوبنده، قوم خود را به سوی خدا دعوت می‎كرد. در این مسیر با طایفه‎ای از قوم خود ملاقات نمود كه همه بت پرست و در انواع انحراف‎ها و گمراهی‎ها گرفتار بودند. ادریس به اندرز و نصیحت آنها پرداخت و آنها را از انجام گناه سرزنش نموده و از عواقب گناه هشدار داد و به سوی خدا دعوت كرد. آنها یكی پس از دیگری تحت تأثیر قرار گرفته و به او پیوستند. نخست تعداد هدایت شدگان به هفت نفر و سپس به هفتاد نفر رسید. به همین ترتیب یكی پس از دیگری هدایت شدند تا به هفتصد نفر و سپس به هزار نفر رسیدند.

ادریس از میان آنها صد نفر از برترین‎ها را برگزید، و از میان صد نفر، هفتاد نفر، و از میان هفتاد نفر ده نفر، ‌و از میان ده نفر، هفت نفر را انتخاب نمود. ادریس با این هفت نفر ممتاز، دست به دعا برداشتند و به راز و نیاز با خدا پرداختند خداوند به ادریس وحی كرد، و او و همراهانش را به عبادت دعوت نمود، آنها هم چنان با ادریس به عبادت الهی پرداختند تا زمانی كه خداوند روح ادریس ـ علیه السلام ـ را به ملأ اعلی برد.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. انبیاء، 85؛ مریم، 56.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. بحار، ج 11، ص 270ـ280؛ كامل ابن اثیر،‌ج 1، ص22.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. سعد السعود سید بن طاووس، ص 38.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. اقتباس از بحار، ج 11، ص 282ـ284.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. همان مدرك، ص 271.

لینک به دیدگاه

ادامه زندگی و قبض روح ادریس (ع) آرزوی ادریس برای ادامه زندگی به خاطر شكرگزاری

فرشته‎ای از سوی خداوند نزد ادریس ـ علیه السلام ـ آمد و او را به آمرزش گناهان و قبولی اعمالش مژده داد. ادریس بسیار خشنود شد و شكر خدای را به جای آورد، سپس آرزو كرد همیشه زنده بماند و به شكرگزاری خداوند بپردازد.

فرشته از او پرسید: «چه آرزویی داری؟»

ادریس گفت: «جز این آرزو ندارم كه زنده بمانم و شكرگزاری خدا كنم، زیرا در این مدت دعا می‎كردم كه اعمالم پذیرفته شود كه پذیرفته شد، اینك بر آنم كه خدا را به خاطر قبولی اعمالم شكر نمایم و این شكر ادامه یابد».

فرشته بال خود را گشود و ادریس را در برگرفت و او را به آسمانها برد. اینك ادریس زنده است و به شكر گزاری خداوند اشتغال دارد.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

مطابق بعضی از روایات، ادریس ـ علیه السلام ـ پس از مدتی كه در آسمانها بود، عزرائیل روح او را در بین آسمان چهارم و پنجم قبض كرد، چنان كه خاطر نشان می‎شود.

قبض روح ادریس ـ علیه السلام ـ

امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: یكی از فرشتگان، مشمول غضب خداوند شد. خداوند بال و پرش را شكست و او را در جزیره‎ای انداخت. او سالها در آن جا در عذاب به سر می‎برد تا وقتی كه ادریس ـ علیه السلام ـ به پیامبری رسید. او خود را به ادریس ـ علیه السلام ـ رسانید و عرض كرد: «ای پیامبر خدا! دعا كن خداوند از من خشنود شود، و بال و پرم را سالم كند».

ادریس برای او دعا كرد،‌او خوب شد و تصمیم گرفت به طرف آسمانها صعود نماید امّا قبل از رفتن، نزد ادریس آمد و تشكر كرد و گفت: «آیا حاجتی داری كه می‎خواهم احسان تو را جبران كنم».

ادریس گفت: «آری،‌دوست دارم مرا به آسمان ببری، تا باعزرائیل ملاقات كنم و با او انس گیرم، زیرا یاد او زندگی مرا تلخ كرده است.»

آن فرشته،‌ ادریس ـ علیه السلام ـ را بر روی بال خود گرفت و به سوی آسمانها برد تا به آسمان چهارم رسید، در آن جا عزرائیل را دید كه از روی تعجب سرش را تكان می‎دهد.

ادریس به عزرائیل سلام كرد، و گفت: «چرا سرت را حركت می‎دهی؟»

عزرائیل گفت: «خداوند متعال به من فرمان داده كه روح تو را بین آسمان چهارم و پنجم قبض كنم، به خدا عرض كردم: چگونه چنین چیزی ممكن است با این كه بین آسمان چهارم و سوم، پانصد سال راه فاصله است، و بین آسمان سوم و دوم نیز همین مقدار. (و من اكنون در سایه عرش هستم و تا زمین فاصله فراوانی دارم و ادریس در زمین است، چگونه این راه طولانی را می‎پیماید و تا بالای آسمان چهارم می‎آید!!). آنگاه عزرائیل همان جا روح ادریس ـ علیه السلام ـ را قبض كرد. این است سخن خداوند (در آیه 57 سوره مریم) كه می‎فرماید:

«وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِیا؛ و ما ادریس را به مقام بالایی ارتقاء دادیم.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
»

پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: در شب معراج، مردی را در آسمان چهارم دیدم، از جبرئیل پرسیدم: «این مرد كیست؟» جبرئیل گفت: «این ادریس است كه خداوند او را به مقام ارجمندی بالا آورده است». به ادریس سلام كردم و برای او طلب آمرزش نمودم، ‌او نیز بر من سلام كرد و برایم طلب آمرزش نمود.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. ارشاد القلوب دیلمی، ج 2، ص 326.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 350 و 349.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. همان مدرك، ص 350.

لینک به دیدگاه

مبارزه ادریس (ع) با طاغوت عصرش ادریس ـ علیه السلام ـ تنها به عبادت و اندرز مردم اكتفا نمی‎كرد، بلكه به جامعه توجه داشت كه اگر ظلمی به كسی شود، از مظلوم دفاع كند و در برابر ظالم، ایستادگی نماید. به عنوان نمونه به داستان زیر توجه نمایید:

در عصر او پادشاه ستمگری حكومت می‎كرد، ادریس و پیروانش از اطاعت شاه سر باز زدند و مخالفت خود را با طاغوت، آشكار ساختند، از این رو آنها را از طرف دستگاه آن شاه جبار، به عنوان «رافَضی» (یعنی ترك كننده اطاعت شاه) خواندند.

روزی شاه با نگهبانان خود در بیابان، به سیر و سیاحت و شكار مشغول بود كه به زمین مزروعی بسیار خرم و شادابی رسید، پرسید: «این زمین به چه كسی تعلق دارد؟»

اطرافیان گفتند: «به یكی از پیروان ادریس».

شاه، صاحب آن ملك را خواست و به او گفت: این ملك را به من بفروش. او گفت: من عیالمند هستم و به محصول این زمین محتاج‎تر از تو می‎باشم و به هیچ عنوان از آن دست نمی‎كشم.

شاه بسیار خشمگین شد، و با حال خشم به قصرش آمد، چون همسرش او را خشمگین یافت، علت را پرسید و او جریان را بازگو كرد و با همسرش در این مورد به مشورت پرداخت، و به این نتیجه رسیدند كه رهنمودهای ادریس، مردم را بر ضد شاه، پر جرئت و قوی دل كرده است.

همسر شاه كه یك زن ستمگر و بی‎رحم بود گفت: «من تدبیری می‎كنم كه هم تو صاحب آن زمین شوی و هم مردم با تبلیغات وارونه، رام و خام شوند»،

شاه گفت: «آن تدبیر چیست؟»

زن كه حزبی بنام «ازارقه» (چشم كبودها) از افراد خونخوار و بی‎دین تشكیل داده بود، به شاه گفت: «من جمعی از حزب «ازارقه» را می‎فرستم تا صاحب آن زمین را به این جا بیاورند و همه آنها شهادت بدهند كه او آیین تو را ترك كرده، در نتیجه كشتن او جایز می‎شود، تو نیز او را می‎كشی و آن سرزمین خرم را تصرف می‎كنی».

شاه از این نیرنگ استقبال كرد و آنرا اجرا نمود و پس از كشتن آن شیعه ادریس، زمینهای مزروعی او را تصرف و غصب نمود.

حضرت ادریس از جریان آگاه شد و شخصاً‌ نزد شاه رفت و با صراحت به او اعتراض كرده آیین او را باطل دانست و او را به سوی حق دعوت نمود، و سرانجام به او گفت: «اگر توبه نكنی و از روش خود برنگردی، به زودی عذاب الهی تو را فرا خواهد گرفت، و من پیام خود را از طرف خداوند به تو رساندم».

همسر شاه، به او گفت: «هیچ ناراحت مباش، من نقشه قتل ادریس را طرح كرده‎ام، و با كشتن او رسالتش نیز باطل می‎شود.»

آن نقشه این بود كه چهل نفر را مخفیانه مأمور كشتن ادریس كرد، ولی ادریس توسط مأموران مخفی خود، از جریان آگاه شد و از محل و مكان همیشگی خود به جای دیگر رفت، و آن چهل نفر در طرح خود شكست خوردند و مدتها گذشت تا این كه عذاب قحطی، كشور شاه را فرا گرفت كار به جایی رسید كه زن شاه، شبها به گدایی می‎پرداخت تا این كه شبی سگها به او حمله كردند و او را پاره پاره نموده و دریدند. بلای قحطی نیز بیست سال طول كشید و سرانجام، آنها كه باقی مانده بودند به ادریس و خدای ادریس ایمان آوردند و كم كم بلاها رفع گردید. و ادریس ـ علیه السلام ـ پیروز شد.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. اقتباس از كمال الدین شیخ صدوق، ص 76 و 77. اقتباس از كمال الدين شيخ صدوق

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...