Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۰ مدت زمان زیادی است که نقش مهم مدیران اجرایی شهرداری ها و بخشداری ها در سیاست گذاری مورد توجه قرار گرفته است. آنان دستور کار شوراها را تنظیم می کنند، راه حل های مختلف را به شورا ارائه می دهند و پیشنهادهایی در زمینه سیاست گذاری مطرح می سازند. اینها انتظاراتی است که از مدیران شهری می رود و آنان نیز از عهده آن به خوبی بر می آیند. فعالیت های مدیران اجرایی، نقش سیاست گذاری شوراها و همچنین توانایی آنها برای حل مشکلات را تقویت می کنند. به مرور زمان متخصصات حکومت های محلی چنین نقش سیاسی موثر را با شالوده عقلایی، تحلیلی و بی طرفی سیاسی حرفه خود ادغام کرده اند. اما هنگامی که از مدیری به طور همزمان خواسته شود تا هم کارکنان خود را در راه تحلیل عینی و بی طرفی پروژه ای پیچیده هدایت کند و هم از آن پروژه حمایت سیاسی کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مطالعه موردی بهترین روش برای توصیف مطلب و همچنین تفکرات مختلف درباره آشفتگی نقش مدیر حکومت محلی هنگام تحمیل نقش سیاسی به اوست. برای پاسخ به این سوال که هنگامی که از یک مدیر کل اجرایی انتظار رود تا به طور سیاسی عمل کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نویسنده به تحقیق علمی، بررسی اسناد و گزارش روزنامه ها و مصاحبه با چندتن از کارکنان از جمله دنیس هیز، مدیر کل اجرایی شهرداری کانزاس پرداخته است. دنیس هیز خود را در میان منازعه ای شدید به منظور تعیین مکان برای احداث محل مسابقه اتومبیل رانی انجمن ملی مسابقه اتومبیل رانی احساس می کرد. نویسنده: جان نعلبندیان، استاد دانشگاه کانزاس، شهردار سابق و عضو سابق شورای شهر کانزاس ترجمه و تلخیص: علی خاکساری رفسنجانی دانلود مقاله 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده