Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ تاریخچه شهر از آنجایی که سراب در کنار رود بنا شدهاست، نام آن را برگرفته از سر + آب میدانند. جنگ امیر وهسودان با غزها در سال ۴۳۶ قمری در کنار شهر سراب رخ داد. در حملات چنگیزخان مغول سراب نیز در سال ۶۱۷ ه. به شدت قتل و غارت شد. ترکزبان شدن شهرستان سراب از زمان سلجوقیان و کوچ ایلهای ترک به منطقه آغاز شدسراب مانند بسیاری از شهرهای ایران در کنار رود بنا شدهاست و احتمال میرود نام خودش را نیز از این جهت گرفته باشد به واسطه وجود آبهای جاری فراوان که از دامنه کوههای سبلان و بزقوش در دشت سراب جاری میشود شاید نام سراب را بر این شهر گذاشته اند اما حمداله مستوفی در کتاب معروف خود یعنی نزهع القلوب مینویسد سراو شهریست از شرق سبلان مایل به قبله افتاد چو هوایش سرد است و آب آن از رودی که بدان شهر منسوب است از کوه سبلان برخیزد و در دریاچه چی چست (ارومیه) رود مردمش سفید چهره اند و سنی مذهب. یاقوت حموی این شهر را «سراو» یا «سرو» ضبط کرده و گوید در سال ۶۱۷ هجری مغول به آن شهر حمله کرد آن شهر خراب شد و بیشتر اهالی کشته شدند. مورخین نیز سراب را سراو ذکر کرده اند که در کنار رودخانه سراو بنا شده و از این نام اسم شهر را سراو یا سراب گذاشته اند جغرافی نویسان قدیم به جای نام سراب لغت سرالو را ذکر نموده اند. ابن حوقل در وصف این شهر گفته است سراو شهری است نیکو و دارای چند آسیاب و گرداگرد آن مزارع غله خیز و باغستانها پر فراگرفته و مهمانخانهای پاکیزه و بازارهای خوب دارد. آب و هوا شهرستان سراب از نظر آب و هوايي در گروه اقليم سرد قرار دارد كه در تابستان داراي باراندگي كم است بيشتر بارندگي از اواسط پائيز تا اواسط بهار اتفاق مي افتد ميانگين ساليانه در كل محدوده شهرستان حدوداً 360 ميلي متر و از اين نظر ماههاي ارديبهشت با بارندگي 103 ميلي مرت و مرداد با 1/0 ميلي متر به ترتيب بيشترين و كمترين سهم را در ريزشهاي منطقه به خود اختصاص مي دهد روزهاي يخبندان در شهرستان به طور متوسط در جريان سال 152 روز مي باشد كه ماههاي بهمن با 30 روز يخبندان و ارديبهشته با 3 روز يخبندان بيشترين وكمترين روزهاي يخبندان را به خود اختصاص مي دهند. حداكثر درجه حرارت 36+ و حداقل درجه حرارت 27- درجه زير صفر در زمستان مي باشد. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ مسجد جامع سراب مسجد جامع سراب يادگار قرن نهم هجري قمري است . اين مسجد بدون گلدسته و مناره است و از يك شبستان بزرگ و يك حياط كوچك در سمت غربي و دو در ورودي تشكيل شده است . شبستان مسجد مجموعه اي است از 60 گنبد كه همه آنها (به اسثناي رديف چهارم از شرق ) مستقيماً بر روي طاق جناقي و ستونها نهاده شده اند . مسجد جامع سراب سه محراب دارد كه هر كدام از ويژگي خاصي برخوردار است . يكي از اين محرابها بسيار نفيس و زيبا از كاشي لعابدار برجسته است و با وجود صدمات مختلف كه ديده است باز هم از زيبايي قابل توجهي برخوردار است . امامزاده بزرگ سراب ين امامزاده در جنوب غربي سراب و جنب قبرستان عمومي شهر واقع شده است. داراي يك درب ورودي ساده چوبي با سردرب آجري ميباشد كه ديوارهاي چينهاي به ارتفاع متوسط 5/2 متر تمام اضلاع حياط آن را محصور كرده است. حياط داراي 80 متر طول و 70 متر عرض ميباشد كه در تمام كف آن قبور مختلف و مربوط به قرن اخير قابل مشاهده است.امامزاده بنايي است با ازاره سنگي و بدنه و گنبد و منارهاي آجري، سردرب آن داراي مقرنسكاري گچي در قسمت طاقنما ميباشد و لچکهاي بالاي آن با آجر لعابي (كاشي) تزيين يافته بود كه تقريبا تمامي آن فروريخته است. بنا داراي دو مناره به ارتفاع 9 متر است عمدتا نوع ساختمان ساده ولي در بعضي قسمتها با آجر چيني تزييني (جناقي) ديده ميشود. داخل امامزاده از دو قسمت متمايز تشكيل شده كه يكي مسجد كوچك و نيمه ويرانه و ديگري مقام امامزاده در سمت چپ ميباشد. مقام امامزاده چهار ستون دارد كه در وسط آن قبري قرار گرفته و قسمت بالاي گنبد به صورت كروي آجري ميباشد. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ روستای لنجوان نام روستايي است در جنوب غربي شهرستان سراب كه از نظر تاريخي نسب به زمانهاي دور مي برد. بر اساس بررسي هاي بعمل آمده پيشينه تاريخي اين روستا به قبل از اسلام مي رسد. روايتهاي گوناگوني در زمينه تاريخ اين روستاي كهن موجود است. گروهي معتقدند لنجوان برگرفته از كلمه لنج فرزند خاچ كه نام خان اين روستا بوده, ميباشد. لنج خان بتدريج در اثر گذشت زمان به لنجوان تبديل شده و نام كنوني ده مي باشد. عدهاي ديگر معتقدند گروهي ارمني در روزگاران گذشته در اين روستا زندگي ميكردهاند و ريشه لنجوان از ادبيات غير ايراني بوجود آمده و بروزگاران گذشته تغيير نيافته است. به هر روي بر اساس آثار بدست آمده ( قبرستان كساني كه ايستاده دفن شدهاند , غسال خانه قديمي و اشياء باستاني) اين روستا از قدمتي چند هزار ساله برخوردار است. تپه باستاني قلعه جوق اين تپه در 5/2 كيلومتري شمال سراب در كنار جاده رازليق به سراب واقع است با توجه به وجود سنگ نبشته رازليق رد 10 كيلومتري اين تپه است اهميت تاريخي اين تپه و ارزش نظامي آن در دوران اورارتويي مشخص مي شود ارتفاع آن 30 متر است و مساحتي در حدود 20 هزار متر مربع ( به شعا 80 متر ) دارد . در اين تپه انواع سفال از دوران ما قبل تاريخ و هزاره دوم قبل از ميلاد و دوران پارتها تا قرون اوليه اسلامي و سفال هايي مرصع در انواع مختلف به حد وفور پيدا شده است . لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ مسجد اسنق در روستاي اسنق از توابع محال آلان بر آغوش سراب مسجدي با ستون ها و روبناي سنگي و سنگ نبشته هاي زيبا قرار دارد . اين مسجد در وسط روستا ميان حياط وسيعي بنا شده است .در داخل مسجد منبر چوبي منبت كاري شده شكسته و درهم ريخته اي وجود دارد كه همزمان با بناي مسجد ساخته شده است . بر روي قطعه اي از بازوي آن نام باني مسجد ، صاحب فخرالدين محمد قيد شده است . آثار باقيمانده از اين منبر نشان مي دهد كه چند هنرمند توانا ، مدتي دراز صرف ساختن آن كرده اند . سنگ نبشته اورارتي در نزديكي روستاي قيرخ قيزلار در شمال شرق سراب واقع و به خط ميخي بر روي صخره اي به طول 5/4 متر و عرض 10/2 متر و ارتفاع 6/2 قرار گرفته است. اين سنگ نبشته به دوره اورارتو مربوط است. متاسفانه قسمتي از اين كتيبه از بين رفته و قابل خواندن نبست به همين دليل تاكنون متن آن ترجمه نشده است. در قسمت شمالي اين كتيبه قلعه اي است كه اين قلعه هم به اورارتوها مربوط است در سنگ نبشته نشتبان همانگونه كه در اسناد و شواهد آمده است صحبت اين است كه آرگشيتي 21 قلعه تسخير كرد و در يك روز بيش از 40 شهر را تصرف و بعد در محل قلعه هاي تسخير شده قلعه اي نو براي خود ساخته است به نظر باستان شناسان اين كتيبه به آرگشيتي مربوط است ولي متاسفانه محتواي كامل آن به دليل آسيب ديدگي فراوان معلوم نگرديده است. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ سنگ افراشته هاي قيرخ قيزلار تقريبان 200 متر پائين تر از سنگ نوشته نشتبان در طرفين رودخانه سنگ افراشته هايي است كه به قيرخ قيزلار يا چهلدختر معروف است اهالي اعتقاد بر اين دارند كه اين سنگ افراشتهها چهل انسان بوده اند كه بر اثر انحراف از حقيقت و راه خدا به غضب الهي دچار و مبدل به سنگ شده اند در حالي كه تعداد سنگها بيش از چهل است و تا 120 سنگ شمارش ده است. بعضي از سنگ افراشته ها همانگونه كه گذاشته اند سالم و صاف مانده ولي برخي شكسته يا كج شده و يا از بين رفته اند. سنگ نبشته رازليق رازليق تابع شهرستان سراب است و از شمال به كوه سبلان محدود مي شود در اين محل در بستر رودخانه پسلر سنگ نوشته اي وجود دارد كه به سنگ نبشته رازليق معروف است براي رسيدن به پاي كتيبه ابتدا بايد به رازليق رفت از رازليق بايد راهي روستايه ديزهج سفيا شد سنگ نشوته در كنار اين روستا (ضلع شمال غربي) در كوه زاغالان بر روي صخره اي مرتفع وقاع شده است. كتبيه رازليق 110 سانتي مر طول و 82 سانتي متر عرض دارد و در 16 سطر به فرمان شاه اورارتويي آرگشيتي دوم پسر روسا نقل شده است. متن اين سنگ نبشته كه به زبان فارسي ترجمه شده به اين شرح است. 1ـ به حول و قوه خالدي ارگشيتي روسا همين گويد: 2ـ من به سرزمين آرهو لشكر كشيدم. 3ـ من سرزمين اولوشو و سرزمين برقو را تسخير كردم. 4ـ من تا كنار رودخانه مونا رسيدم و از آنجا برگشتم. 5ـ من سرزمين گير دو و گتوهايي و توايشيدو را تسخير كردم. 6ـ شهر روتومني را من گرفتم. 7ـ سرزمينهايي را كه من تسخير كردم تحت باج خود قرار دادم. 8ـ اين قلعه را به زور گرفتن و دوباره برقرار ساختم. مقبره مغولي اسفستان مقبره مغولي اسفستان در 6 كيلومتري شرق سراب منسوب به دوره مغول است بنايي آجري و شامل چند اتاقن و يك راهرو است نصف سر در آن ريخته از طاق نماي درگاهي به طور پراكنده باقي مانده كه تزئيناتي به صورت مقرنس كاري از آجر لعابي داشته است. تمامي حاشيه سر در و طاق نماها، قسمتي از مقرنس كاري و كاشيكاري و تركيب كاشي و گچ و آجر را نشان مي دهد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده