Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: زیباسازی فضاهای آسفالت شده سلامتی و الگوهای کاربری زمین ویژگی های یک محله مناسب برای پیاده روی دانلود مقاله 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: جعبه های خواب مدرن قطار بدون توقف دانلود مقاله 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله دو راهکار در قبال ساختمان های متروکه و خالی می خوانیم: راهکار اول در شهر وینیپگ در ایالت مانیتوبا کانادا راهکار دوم در شهر بینگهامپتون در بخش جنوبی نیویورک دانلود مقاله 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: پارک های جیبی روز پارک دانلود مقاله 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: ممنوعیت استفاده از کیسه های پلاستیکی در نیویورک پارک بدون زباله تأمین سوخت کامیون های حمل زباله با استفاده از گاز متان دانلود مقاله 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۰ در این مقاله دو تجربه در سیستم حمل و نقل عمومی را می خوانیم: اتوبوس خورشیدی در آدلاید اتوبوس های دوگانه سوز در سانفرانسیسکو دانلود مقاله 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ در این مقاله چند تجربه درباره مدیریت بوستان های شهری می خوانیم: پارک مدرسه برنامه انتخاب یک بوستان بازیافت زباله ها و درآمد پایدار دانلود مقاله 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: باغبانی چریکی در تورنتو برمن (آلمان)، یک شهر نمونه برای حمل و نقل سالم دانلود مقاله 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: خودرو کمتر، پارکینگ کمتر، غذای سالمتر پارکینگ های سازگار با محیط زیست خطوط زیگزاگ در خیابان شهر بیست دقیقه ای درختان میوه در بوستان ها دانلود مقاله 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: خیابان ها تابستانی پیاده رو ها و سلامتی بانک زمین، راهکاری برای زیباسازی شهری دانلود مقاله 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله دو تجربه از تاکسی های شهری را می خوانیم لندن توکیو دانلود مقاله 7 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۰ در این مقاله دو تجربه در مورد پارکینگ ویژه معلولان می خوانیم: پارکینگ ویژه معلولان در آمریکا طرح نشان آبی ویژه معلولان در انگلیس دانلود مقاله 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ در این مقاله می خوانیم: شارژ خودروهای برقی با استفاده از باجه های تلفن خودروهای اشتراکی ساخت و ساز در نزدیکی ایستگاه های حمل و نقل دانلود مقاله 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۳ بازآفرینی فرهنگ مبنا در نیوکاسل و گیتزهید پروژه نیوکاسل و گیتزهیددر انگلستان به عنوان نمونهای موفق از بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ که تاثیری مثبت بر ارتقای حس تعلق ساکنان داشته است، شناخته میشود. این دو محدوده که در حاشیه رودخانه تین در شمال شرقی انگلستان واقع شدهاند در نیمه دوم قرن بیستم با آسیبهای بسیار ناشی از افول فعالیتهای صنعتی و نزدیکی به معادن ذغال سنگ مواجه شدند. بسیاری از سکنه اصیل، این شهرها را ترک کردند و مشکلات اجتماعی نیز میان بازماندگان در ناحیه شدت یافت. در آغاز دهه 1990 شورای شهر نیوکاستل و گیتزهید با کنار گذاشتن رقابت موجود میان این دو شهر، تصمیم به حل مشکلات اجتماعی این دو محدوده و بازگرداندن جمعیت به این مراکز از طریق تدوین طرح بازآفرینی شهری مشترک برای این محدودهها، گرفتند. احیای فضاهای صنعتی رو به افول این محدوده از طریق سه پروژه اصلی طراحی گالری موزه هنرهای معاصر بالتیک ، مرکز موسیقی سیج گیتزهید و پل هزاره گیتزهید و توسعه مسکونی و دو هتل بین المللی که از طریق پل هزاره به محور مجاور رودخانه تین متصل میشوند، انجام شده است. این توسعه ها زندگی جدیدی را به نیوکاستل و گیتزهید بخشیده و کل منطقه را با ایجاد یک نقطه کانونی عمومی و تعریف تصویری جدید از آن احیا و نوسازی کرده است. منبع: شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۳ پارک فرهنگی برای کودکان در قاهره مصر به پیشنهاد وزارت فرهنگ مصر در زمینی به مساحت 12500 مترمربع در منطقهای به نام «سیده زینب» توسط معمار مصری «عبدالحلیم ابراهیم عبدالحلیم» طراحی و ساخته شده است. در اواخر سال 1970م. وزارت فرهنگ مصر یک کانون فرهنگی برای کودکان دایر کرد که هدف اصلی آن ارتقای فرهنگ کودکان از طریق بازی و تفریح بود. در سالهای بعد فکر تاسیس یک پارک فرهنگی برای کودکان در صدر این استراتژی و راه حل قرار گرفت. این پروژه که در سال 1992 م. موفق به دریافت جایزه معماری آقاخان شده است، بیشترین موفقیت خود را مرهون به کارگیری الگوهای ساختاری منطقه و مشارکت فعال شهروندان آن منطقه میباشد. تمامی کاربران چه پیر و چه جوان شدیداٌ علاقمند به این پروژهاند و به آن افتخار میکنند. این پارک بر روی بقایای باغ ویران شدهای ساخته شد که به محل انباشت زبالههای ساختمانی تبدیل شده بود و امنیت ساکنین منطقه را تهدید میکرد. این در حالی بود که فعالیت و بازی کودکان محله نیز به حاشیههای این پارک محدود میشد و فقط در زمان برگزاری مراسم و اعیاد، مردم از این محوطه استفاده میکردند. با وجود این که منطقه سیده زینب از مناطق فقیرنشین، قدیمی و پرجمعیت شهر قاهره میباشد و جمعیتی بالغ بر دو میلیون نفر دارد، اما در عین حال منطقهای پویا و سرزنده است. سایت این پروژه با ساختمانهای مسکونی و تاریخی متعددی احاطه شده است. در این منطقه بلوکهای ساختمانی متعلق به دوران مملوک در کنار مجتمعهای مسکونی مدرن قرار گرفته است ولی با وجود این همه تنوع، همه عناصر مجموعه یکپارچه و منسجم به نظر میرسند، که یکی از دلایل آن را میتوان نظارت کامل شهرداری و وضع قوانینی برای ساخت و ساز دانست، بر طبق این قوانین نظارت کامل بر طراحی نماهای هماهنگ با معماری محل و مصالح بومی وجود دارد. با توجه به ضعف چشمگیر محیطهای مناسب شهری در تمامی محلههای قدیمی قاهره، کمبود فضاهای سبز و ناامنی باغ تخریبی، سایت پارک و محله مورد نظر انتخاب شد. اقدامات مثبت و تسهیلات این مجموعه عبارتست از: -بهره گیری از حمایت مردم منطقه و تاثیر نظرات آنان در رابطه با چالشها، معضلات و نیازهایشان نسبت به سایت -پذیرفتن فضای پارک به عنوان مکان برآوردن نیازهای کودکان -شناسایی منظرههای تشکیل دهنده مکان مانند نشانههای شهری، الگوهای کاربری، درختان نخل موجود از باغ قبلی و ... و کشف هندسه پنهان بین آنها -استفاده از فرم مارپیچی برای کانسپت کلی پارک برگرفته از فرم مارپیچی مسجد تاریخی طولون در نزدیکی خود به عنوان نمادی از رشد و نمو و ویژگی مشترک بین کودکان و پارک -طراحی در صدد برانگیختن حسهای کنجکاوی، فانتزی و بازی در کودکان -استفاده از رنگهای درخشنده برای جذب کودکان -آزادی دادن به فعالیت کودکان در حد فراهم آوردن حق انتخاب برای آنها -استفاده از اشکال ناب و هندسی به نوعی با هدف آموزش به کودکان -تشویق کودکان به اکتشاف و آموختن تجربه از میان فرمهای معماری از طریق ایجاد توازن میان شکلهای منحنی و قائمه -استفاده از ریتم به عنوان تم اصلی پارک برای اتحاد قسمتهای نامتجانس پارک و القاء قدرت از بین بردن مصالح تیز و سخت و بررسی مکانهای نامناسب بازی کودکان -فراهم آوردن فضاهایی برای فعالیتهای خانگی (indoor activity spaces) -طراحی ورودی اصلی به حالت میدانچه به عنوان مکانی برای نشستن و انتظار والدین -ایجاد کتابخانهای شامل کارگاه هنری، اتاق مطالعه، اتاق کامپیوتر، پروژکتور و گنبدخانه (به عنوان رصدخانه) -ترکیب درختان نخل و سکوهایی در مسیر اصلی مجموعه، فضایی سایهدار و مناسب برای نشستن خانوادهها و اجرای فعالیتهای عصرانه -تعبیه فضاهای بازی و تفریح کودکان در مسیر تراسهای مارپیچی (سکوهای سبز) قابل رؤیت از واحدهای همسایگی اطراف -ایجاد آمفی تئاتر برای برپایی رقصهای محلی و اجرای نمایشهای کودکان -حفظ و نگهداری درختان قدیمی موجود و طراحی متناسب با آنها -استفاده از آبنمایی در نقطه شروع محور اصلی پارک به عنوان نمادی از زندگی، رشد و حیات منبع: شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۳ نگاهی به مدیریت زباله در سنگاپور سنگاپور یک جزیره کوچک است که به خاطر شش برابر شدن زباله های تولیدی طی سال های ۲۰۰۰-۱۹۷۰ با مشکل دفع زائدات جامد روبه رو است و نکته اساسی در این کشور محدود بودن زمین است. برنامه ریزی یکپارچه و هدف گذاری حصول به سرزمین «بدون پسماند» و «بدون دفن» از راهکارهای در نظر گرفته شده برای پاسخگویی به این مشکلات است. سنگاپور کشوری صنعتی با نرخ بالای شهرنشینی است. مساحت این کشور ۶۹۷ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود چهار میلیون و دویست هزار نفر است. در این کشور چهار مرکز زباله سوزی )با هدف تولید انرژی از زباله( و یک مرکز دفن بهداشتی فراساحلی )offshore( قرار دارد تا بتوانند زائدات غیرقابل احتراق را دفع کنند. طی سال های ۲۰۰۰-۱۹۷۰ میزان زائدات تولیدی توسط شهروندان، شش برابر شده و موضوع به حدی حاد شده است که مسوولان مجبور به هدف گذاری برای حصول به استراتژی «بدون دفن» شده اند. این در حالی است که اگر این وضعیت کنترل نشود هر پنج تا هفت سال، سنگاپور باید یک واحد زباله سوز با ظرفیت ۳ هزار تن در روز بسازد. به علاوه این کشور هر ۲۵ سال یک بار باید ۳۵۰ هکتار از مساحت خود را برای دفن زباله ها اختصاص دهد. جهت مواجهه با این مشکل بالقوه، طی سه دهه گذشته سنگاپور یک سیستم مدیریت یکپارچه را بر زائدات جامد )پسماند( خود اعمال کرده است که متشکل از بازیافت، جمع آوری و دفع آنها است. با همکاری بخش های دولتی، خصوصی و نیز بخش عمومی، سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور )NEA( توانسته است استراتژی ها و برنامه هایی را به شرح زیر و برای کنترل رشد تولید زباله و حمایت از مدیریت پایدار پسماندها اعلام کند. ● حداقل سازی پسماندها معطوف کردن توجه به پسماندهایی با بیشترین حجم، از طبیعی ترین راهکارها به شمار می رود.در این زمینه بخش اصلی زائدات غیرقابل احتراق به زائدات ساختمانی، لجن های صنعتی تثبیت شده، سرباره های مس حاصل از صنایع دریایی و انواع خاکستر ها اختصاص داشته است. طی سال های گذشته به گونه یی عمل شده است که این مواد به نحو مقتضی تحت فرآیند مجدد قرار گیرند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۵ حدود ۹۴ درصد از زائدات و نخاله های ساختمانی مورد استفاده مجدد قرار گرفته است. در این دوره، کشور شاخص های خاصی را برای کاهش تولید پسماند مقرر کرده است مثلاً هنگام انتخاب روش طراحی و ساخت بایستی حداقل سازی تولید پسماندها لحاظ شوند و بر این اساس پیمانکارانی که می خواهند در مناقصه های بزرگ دولتی شرکت کنند بایستی دارای گواهینامه ایزو ۱۴۰۰۱ باشند. با اعمال این شاخص ها سنگاپور گام بزرگی به سوی استراتژی «بدون دفن» برداشته است و البته که به این دستاوردها نیز بسنده نخواهد کرد. در مرحله بعدی این کشور باید استراتژی «بدون پسماند» را نیز سرلوحه خود قرار دهد. این بدان معنی است که باید به نحوی حرکت کرد که تولید زائدات در مبدا تحت کنترل درآید و تولید کنندگان در تشریک مساعی با سازمان ملی حفاظت محیط زیست، بحث کاهش زائدات را نیز مورد توجه قرار دهند. برای مثال، این سازمان ملی به همراه شورای محیط زیست سنگاپور و سوپرمارکت ها و عمده فروشان بزرگ این کشور در فوریه ۲۰۰۶ برنامه «چراکیسه پلاستیکی؟ کیسه های قابل بازیافت استفاده کنید» را اجرا کرد. سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور با همکاری صنایع یک برنامه داوطلبانه برای پسماندهای حاصل از بسته بندی کالاها ارائه کرد تا مقدار این زائدات را کاهش دهد. این برنامه در اواسط سال۲۰۰۷ امضا خواهد شد و طی پنج سال اجرا می شود. ● بازیافت دومین استراتژی ارائه شده توسط سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور همانا استفاده مجدد از زائدات در بخش های صنعتی، تجاری و خانگی است. الف) بخش تجاری و صنعتی حدود نیمی از زائدات دفع شده در سنگاپور به بخش تجاری و صنعتی اختصاص دارد. این موسسات بایستی هزینه جمع آوری و دفع زائدات خود را بپردازند. این موضوع به همراه مشوق های اعلام شده از سوی سازمان ملی حفاظت محیط زیست باعث تشویق این بخش ها به استفاده مجدد از زائدات فلزی، ساختمانی و نخاله ها، چوب و باغبانی، زائدات پلاستیکی و حتی قسمتی از زائدات غذایی شده است. در سال ۲۰۰۵ حدود ۹۴ درصد از زائدات ساختمانی، ۹۲ درصد از قراضه های آهنی، ۵۱ درصد از زائدات باغبانی و ۷ درصد از زائدات غذایی برای استفاده هایی به کار گرفته شده اند. برای ارتقای فناوری های نوآورانه در عرصه محیط زیست، این سازمان صندوقی با بودجه ۲۰ میلیون دلار سنگاپور )معادل ۱۰ میلیون دلار امریکا( با عنوان صندوق «نوآوری و توسعه پایدار محیط زیست» )IES( ایجاد کرده است. این صندوق به شرکت های سنگاپوری که برای دستیابی به فناوری های جدید زیست محیطی )باهدف توسعه پایدار( به کمک های مالی نیاز داشته باشند، کمک اعطا می کند. بعضی از پروژه های حمایت شده توسط این صندوق عبارتند از: ۱) ساخت قطعات بتنی پیش ساخته با استفاده از نخاله های بازیافتی ۲) تبدیل پسماندهای باغبانی به مواد بسته بندی ۳) استفاده از سرباره های تولید فولاد در مواد راهسازی صنعت بازیافت این کشور دربرگیرنده موسساتی است که از توانایی و ظرفیت بازیافت و استفاده مجدد از زائدات و پسماندها برخوردارند و در این بین می توان به زائدات الکترونیکی، غذایی، چوبی، باغبانی، ساختمانی و سرباره های مس و آهن و نیز پسماندهای پلاستیکی اشاره داشت. ب) بازیافت در سطح جامعه در آوریل ۲۰۰۱، سازمان ملی حفاظت محیط زیست، برنامه ملی بازیافت )NRP( را برپا کرد تا امکان دسترسی ساکنان ساختمان های عمومی و خصوصی به بازیافت بیشتر شود. تحت این برنامه مخازن و کیسه های بازیافت در بین ساکنان این ساختمان ها توزیع شد تا آنها بتوانند مواد قابل بازیافت خود را در آنها قرار دهند. در ادامه نیز هر دو هفته یک بار این کیسه ها و مخازن توسط موسسات بازیافت ذی صلاح جمع آوری می شوند. در ابتدای اجرای این برنامه، میزان مشارکت مردم در سطح ۱۵درصد بود که در سال ۲۰۰۵ میزان مشارکت به ۵۶ درصد رسیده بود. جهت افزایش میزان مشارکت، این سازمان با همکاران این برنامه قرار گذاشت تا همه ساختمان ها به مخازن بازیافت مجهز شوند و در ثانی این مخازن در محل های مناسب قرار گیرند. این باعث راحتی بیشتر ساکنان جهت دسترسی به برنامه بازیافت می شود تا آنها علاوه بر جمع آوری دو هفته یک بار هر زمان که خواستند، بتوانند مواد قابل بازیافت خود را تحویل دهند. ج) مخازن عمومی بازیافت به علاوه در سطح معابر عمومی و پرتردد حدود ۶ هزار مخزن تعبیه شد. این مراکز شامل ایستگاه های قطار، غذاخوری ها، ایستگاه های پرتردد اتوبوس، ترمینال های فرودگاه و پیاده روها بودند. د) بازیافت در مدارس در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۲ برنامه یی برای مدارس پایه ریزی شد تا به جوانان مبحث ۳P )کاهش، استفاده مجدد و بازیافت( آموزش داده و اصطلاحاً ملکه ذهن آنان شود. مخازن بازیافت کاغذ، قوطی نوشابه و بطری های پلاستیکی در گوشه مدارس قرار داده شد. بدین وسیله دانش آموزان به این برنامه تشویق شدند و اطلاعات جالبی در مورد مبحث ۳P کسب کردند. این فعالیت ها باعث ایجاد علاقه شد و احساس مالکیت ملی را در دانش آموزان برانگیخت. تا پایان سال ۲۰۰۶ حدود ۸۴ درصد از مدارس به این برنامه پیوستند. دانش آموزان مستعد برای فعالیت های محیط زیست نیز توسط مدارس معرفی شدند تا پس از کسب آموزش های لازم، بازیافت را در مدرسه خود توسعه دهند. آنها مسوول ایجاد بحث های زیست محیطی شدند و به علاوه در برنامه ریزی، سازماندهی و اجرای فعالیت های محیط زیستی نیز کمک می کردند. هـ) مشارکت سه گانه و آگاهی عمومی تغییر ذهنیت ها و تاثیرگذاری بر رفتار عامه مردم نیازمند زمان است. برای انجام این کار سازمان ملی حفاظت محیط زیست سنگاپور، سازمان های محلی و سازمان های غیردولتی )NGO( و موسسات آموزشی را جهت برپایی برنامه های مرتبط با محیط زیست تشویق و ترغیب کرد تا آنها بتوانند دیگر افراد جامعه را نیز تحت پوشش آموزش های زیست محیطی قرار دهند. این برنامه مشارکت سه گانه )مردم، بخش غیردولتی و بخش دولتی( لقب گرفت. برنامه آموزش و آگاهی بخش اعلام شده در این مشارکت سه گانه، عامه اجتماع، مدارس و نیروی کار را مورد توجه قرار داده است. جمع این برنامه ها در سالگرد «روز بازیافت» تجلی می یابند. هدف از اجرای این سالگرد نیز بیان اهمیت بازیافت برای کشور سنگاپور به عموم افراد است. در مراسم افتتاح سالگرد این روز در سال ۲۰۰۶، وزیر محیط زیست و منابع آبی این کشور، آقای یعقوب ابراهیم برنامه جدیدی را برای بازیافت قوطی های کاغذی نوشیدنی ها اعلام کرد. این برنامه حاصل همکاری شرکت Tetra pak در سنگاپور و چند شرکت بازیافت بوده است. ● کاهش حجم از طریق زباله سوزی با توجه به کمبود زمین در این کشور خیلی تعجب برانگیز نبوده است که سنگاپور از تاسیسات زباله سوزی به عنوان یک روش دفع استفاده کند. با زباله سوزی می توان از ۹۰ درصد حجم زباله ها کاست و این کار موجب می شود که فقط ارسال خاکستر زباله سوزها و نیز زائدات غیر قابل احتراق به تنها مرکز دفن زباله سنگاپور به نام سیماکائو ضروری باشد. این واحدهای زباله سوز به تجهیزات پیشرفته کنترل آلودگی مجهز شده اند که در این مورد می توان به رسوب دهنده های الکترو استاتیکی، تزریق آهک و فیلترهای پارچه یی جهت تصفیه گاز حاصل از احتراق اشاره کرد. حرارت تولیدی در این زباله سوزها صرف تولید بخار در بویلرها می شود تا بتوان توربین های مولد برق را به حرکت درآورد. در سال ۲۰۰۵ از چهار واحد زباله سوز مجموعاً ۹۳۸۲۸۴ مگاوات ساعت برق به دست آمد. آهن آلات قراضه نیز در کارخانه فولاد این کشور مورد بازیابی قرار می گیرند. هر چند زباله سوزی این مزیت را دارد که باعث کاهش شدید حجم زباله ها شده و به زمین کمتری برای دفن زباله ها نیاز خواهد بود ولی اگر هر ساله میزان زباله ها افزایش یابد، این واحدها پاسخگو نخواهند بود و بایستی تعداد زباله هاسوزها و مراکز دفن افزایش یابند. ● مرکز دفن سیما کائو مرکز دفن فراساحلی سیماکائو با هزینه ۶۱۰ میلیون دلار سنگاپور )۳۰۵ میلیون دلار امریکا( در محلی به مساحت ۳۵۰ هکتار برپا شده است و ظرفیت دفن ۶۳ میلیون مترمکعب زباله را دارا است. برای ایجاد این مرکز دفن فراساحلی قسمتی از دریا به طول ۷ کیلومتر انتخاب و خاکریزی و با یک غشای غیرقابل نفوذ آب بندی و شیرابه حاصل از زباله ها نیز جداسازی شده و در یک تصفیه خانه مجهز تصفیه می شود و پس از دستیابی به استاندارد ملی پساب های خروجی وارد دریا می شود. برای انتقال پسماندها نیز یک ایستگاه انتقال دریایی در یک زمین هفت هکتاری در غرب سنگاپور ایجاد شده است که پسماندها را به صورت تلنبار شده روی شناورهای بارکش دریافت می کند. این پسماندها شامل مواد غیرقابل احتراق مثل نخاله های ساختمانی، لجن های تثبیت شده صنعتی، سرباره مس و خاکستر زباله سوزها هستند. شناورهای بارکش نیز پس از یک سفر ۲۵ کیلومتری به مرکز دفن می رسند تا محموله آنها پس از تخلیه وارد محل های در نظر گرفته شود. وظیفه جابه جایی این مواد برعهده بولدوزرها و دیگر تجهیزات مربوطه است. یکی از شاخصه های اصلی این مرکز دفن آن است که در تمامی مراحل برنامه ریزی، طراحی و ساخت و آغاز عملیات سعی شده است که اکوسیستم جزیره حفظ شده و محیط زیست طبیعی و غنی آن به همراه تنوع زیستی مورد محافظت قرار گیرد. در ماه جولای سال ۲۰۰۵ این مرکز دفن به عنوان یک محل تفریحی به روی سه گروه خاص باز شد که این گروه ها عبارت بودند از انجمن ماهیگیری ورزشی سنگاپور، انجمن طبیعت سنگاپور و موزه تحقیقاتی تنوع زیستی رافلس که پس از بازگشایی حدود ۱۳۰۰ نفر از اعضای این انجمن ها و میهمانان آنها از این محل دیدار کرده اند. انتخاب این محل پس از یک جست وجوی وسیع یک ساله در سواحل غربی انجام شد و هدف آن بود که از تاثیر منفی بر حیات دریایی اجتناب شود. برای محل منتخب، متخصصان متفق القول بودند که جمعاً می توان حدود ۶/۱۳ هکتار از این منطقه را به صورت جنگل های حرا)مانگرو( درآورد. امروزه گیاهان حرا علاوه بر سبزی منطقه به عنوان شاخصی برای بروز نشت از غشاهای غیرقابل نفوذ عمل می کنند هر چند شبکه یی از چاه های شاهد برای این کار تدارک دیده شده است. ● نتیجه گیری سنگاپور با همخوان کردن استراتژی های خود توانسته است میزان بازیافت پسماندها را از رقم ۴۰ درصد در سال ۲۰۰۰به عدد ۴۹ درصد در سال ۲۰۰۵ برساند. افزایش میزان پسماندها نیز متوقف شده است. کل پسماندهای )شهری و غیرشهری( در سال ۲۰۰۵ روزانه معادل هفت هزار تن بوده که در مقایسه با سال ۲۰۰۰ حدود هشت درصد کاهش یافته است.این موضوع باعث شده است که عمر مرکز دفن زباله سیماکائو از ۳۰ سال به ۴۰ سال افزایش یابد و دوره زمانی نیاز به زباله سوز جدید نیز از هر ۷-۵ سال به ۱۰-۷ سال افزایش یابد.بر این اساس می توان نتیجه گرفت که با کاهش دفع زائدات در واحدهای زباله سوز و نیز مرکز دفن زباله، سنگاپور توانسته است به سمت اهداف بلندمدت خود یعنی وضعیت «بدون پسماند» و «بدون دفن» گام بردارد. منبع: مرکز اطلاعات علمی و تخصصی مدیریت شهری 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۹۳ تجربه موفق مکزیکوسیتی در کاهش آلودگی هوا یکی از مهمترین چالشهای پیش روی جوامع در حال توسعه، یافتن راهکارهای عملی برای رشد منافع اقتصادی، بدون آسیب زدن به محیط زیست است. در بسیاری از شهرها نظیر مکزیکوسیتی، سائوپائولو، پکن و حتی تهران، انفجار جمعیت و خودرو سبب فقر کیفیت محیط شده است. رشد فزاینده جمعیت، توسعه بدون کنترل شهری، رشد ناپایدار اقتصادی، افزایش مصرف انرژی و استفاده از وسایل موتوری، آلودگی هوای این شهرها را افزایش داده که تنها به سلامت انسانها آسیب نمیرساند بلکه سبب کاهش دید، آسیب به اکوسیستم و در نتیجه افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی میگردد. این در حالی است که در مکزیکوسیتی، که زمانی آلودهترین شهر جهان لقب گرفته بود، فعالیتهایی موثر اما ساده برای مواجهه با این معضل صورت گرفته است. در طول پانزده سال گذشته یک ارزیابی پیشرفته در خصوص آلودگی هوا در ناحیه کلان شهری مکزیکوسیتی توسط تیمی از مهندسان، اقتصاددانان، سیاست مداران، جامعهشناسان و دانشمندان مکزیکی، آمریکایی و بین المللی انجام شد که در تهیه طرحهای مدیریت آلودگی هوای این شهر با مقامات مکزیکی همکاری داشتند. برای ارزیابی، عوامل متعددی که سبب بروز و تشدید میزان آلودگی هوا بودند، شناسایی و تحلیل شدند. نخستین گام تحلیلهای جمعیتی بود. رشد سریع جمعیت در نیمه دوم قرن بیستم، سبب اشغال اراضی در اطراف هسته قدیمی این شهر شد و در نتیجه انواع فعالیتها افزایش یافت. مطابق با آمار، در سال ۲۰۰۲، جمعیت ناحیه کلان شهری مکزیکوسیتی به عنوان مرکز انواع فعالیتها، به بیش از ۲۰ میلیون نفر رسید. این میزان جمعیت از حدود ۵/۳ میلیون وسیله نقلیه، ۳۵۰۰۰ واحد صنعتی داخل و پیرامون ناحیه و روزانه ۶۰ میلیون لیتر سوخت، استفاده میکردند. همچنین، شرایط جغرافیایی و توپوگرافیک شهر، امکان بروز آلودگی را تشدید میکرد به دلیل اینکه اطراف آن با کوههای بلندی احاطه شده بود که به خصوص در فصل زمستان به دلیل میزان کم باران سبب پدیده وارونگی هوا میشد. اما مهمترین منبع آلوده کننده هوا در مکزیکوسیتی، حمل و نقل بود. (۷۵% کل منابع آلوده کننده) دلیل اصلی آن نیز رشد سریع جمعیت در این شهر بود که منجر به افزایش تقاضا برای سفر شد و به تبع آن تعداد خودروهای شخصی و درنتیجه ترافیک افزایش یافت. همچنین، به دلیل فرسوده شدن وسایل حمل و نقل عمومی، میزان ذرات آلوده کننده زیاد شد. از طرفی دیگر، به سبب برنامههای ضعیف توسعه شهری و مدیریت نادرست کاربری اراضی، خانههای کم درآمد در حاشیه راههای بدون پوشش (مثل معابر خاکی) استقرار یافت که نتیجه آن توسعه تجاری در جوار ساختمانهای مسکونی، ایجاد مشکل در دسترسی به مراکز شهری، بروز ترافیکهای طولانی مدت و افزایش گرد و غبار در هوا شد. بر این اساس در دهه ۱۹۹۰برای کاهش آلودگی هوا، طرحهای مختلف ترافیکی و محیطی برای ناحیه کلان شهری اجرا شد که شامل: برنامههای مدیریت کیفیت هوا جهت کاهش دی اکسید کربن و دی اکسید سولفور، برنامههای بازرسی فنی وسایل نقلیه، استفاده از گاز به جای بنزین، حذف سوخت گازوئیلی در صنایع، ایجاد روزهای بدون تردد خودرو در شهر، مدرن کردن وسایل نقلیه و غیره میشد. سیاستهای اجرا شده در این طرحها عبارتند از: - بازرسیهای فنی تمامی خودروها و پیگیری مستمر در کنترل کیفیت فنی آنها (بیش از نیمی از خودروها، بیش از ده سال عمر دارند و همچنان تلاشها برای نصب فیلترها ادامه دارد) - افزایش کیفیت سوخت از طریق کاهش سولفور در گازوئیل و سوخت فسیلی با اختصاص بودجهای بالغ بر ۳/۹ میلیارد دلار - افزایش استفاده از حمل و نقل عمومی از طریق گسترش خطوط مترو، ایجاد خطوط تندروی اتوبوس رانی (به نام متروباس۱ با بهره گیری از تجارب بوگوتا در کلمبیا)، ایجاد خطوط ریلی و اتوبوسهای دوگانه سوز در نواحی حومه برای حذف تردد هزاران خودروی شخصی، افزایش کیفیت خدمات عمومی در ایستگاهها و پایانهها؛ نتیجه تلاشهای این بخش از سال ۲۰۰۵ تا کنون، حذف ۸۰ هزار تن دی اکسید کربن بوده است. - تامین وامهای کم بهره برای جایگزین کردن تاکسیها و خودروهای فرسوده - تامین زیرساختهای مناسب از قبیل تعریض و ارتقای کیفیت راهها برای کاهش ترافیک - انتقال کارخانهها و پالایشگاهها به نقاط دورتر علاوه بر این، فقدان ساختار نهادی قوی در ناحیه کلان شهری، از دیگر موانع اجرای موفق طرحهای کاهش آلودگی هوا تشخیص داده شد. به همین دلیل در سال ۱۹۹۶، سازمانی با عنوان «کمیسیون محیطی کلان شهری» متشکل از مقامات محیطی، دولتی و ناحیه فدرال مکزیکو تشکیل شد تا در سیاستها و برنامههای متعدد ناحیه برای حل این مشکل، هماهنگیهای لازم را ایجاد نماید. همچنین برای عملی شدن این هدف، بودجه و قدرت اجرایی لازم به این نهاد اختصاص یافت. از اقدامات این نهاد در طول اجرای برنامههای مربوطه، تلاش برای افزایش مشارکت شهروندان، افراد ذی نفع، سیاست سازان، جامعه آکادمیک، صاحبان صنایع و نمایندگان سازمانهای مردم نهاد جهت افزایش همکاری و همفکری از طریق برگزاری کارگاههای تخصصی، سمپوزیسمها و همایش (برای آموزش و مشارکت) است. مکزیکیها به خوبی دریافتهاند که آگاهی جمعیت و مشارکت فعال افراد ذینفع، برای پذیرش سیاستها کنترل آلودگی لازم است. اجرای اهداف و برنامههای مذکور منجر به کاهش آلودگیها از طریق استاندارد شدن شاخصهای متعدد بود. اگرچه هنوز اوزون کمی بالاتر از استاندارد است، اما از سال ۱۹۹۲ تا کنون، میزان آن ۷۵% کاهش یافته است. نهایتا مکزیکوسیتی که در سال ۱۹۹۲، آلودهترین نقطه جهان بود، در سال گذشته به عنوان یکی از شهرهای پاک معرفی شد. تجربه موفق مکزیکو سیتی برای شهرهایی نظیر تهران قابل تعمیم است. مطالعه روشهای فوق، بیانگر تشابه با برنامههایی است که تا کنون در تهران و سایر شهرهای ایران انجام شده است. در حالی که آلودگی هوای تهران رو به افزایش است. علل زیادی برای عدم موفقیت برنامههای مذکور در شهرهای کشور وجود دارد. مثلا اینکه برنامهها مقطعی هستند و با تغییر و انتقال قدرت، بسیاری از سیاستهای پیشین حذف میشوند. همچنین، عدم همکاری و آگاهی نهادهای مربوطه از فعالیتهای یکدیگر تا حدی است کهگاه برنامههای آنها در خلاف جهت یکدیگر پیش میرود. برای مثال، از یک طرف تلاش برای کاهش استفاده از خودروی شخصی و تشویق به حمل و نقل عمومی به روشهای مختلف صورت میگیرد و از طرفی دیگر، محصولات جدید خودرو با قیمت و کیفیتی نازل وارد بازار میشود. در حالی که مکزیکو سیتی نشان داد عامل کلیدی برای کاهش آلودگی هوا، همکاری نهادهای مختلف، پیگیری و اجرای برنامههای بلند مدت همراه با مشارکت مردمی و بخش خصوصی، جامعه دانشگاهی، نهادهای اجتماعی و از همه مهمتر اراده عمومی است. منبع: پایگاه خبری شهر الکترونیک 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ پروژه ورودی گدرینگ (Gathering) در شهر تورنتو فرودگاه GTAAبه عنوان بزرگترین فرودگاه کانادا، برای بسیاری از مردم نمایانگر ورودی این کشور است. محوطه گدرینگ به دلیل همجواری با فرودگاه و قرارگرفتن در مسیر رفت و آمد آن، برای تعریف ورودی غربی شهر تورنتو در نظر گرفته شد. در ابتدای پروژه، مفاهیم و ویژگی هایی که طرح بر اساس آن شکل گرفته، آورده شده است: «در حالات مختلف، تورنتو میتواند به عنوان محل تجمع مردمی که ترکیب تنوع، انعطاف پذیری و استحکام شان باعث شکل دهی به شهر شده، دیده شود. گدرینگ، مانند تورنتو، قوی است: انعطاف پذیر است و به جای اینکه با جریان باد بجنگد با آن تکان می خورد. گدرینگ، مانند تورنتو، چند فرهنگی است: رنگی، متنوع، تعاملی، گویا و چندگانه است. گدرینگ از تعدادی دکل تشکیل شده است که به وسیله گروه های مختلفی که نشانگر قدرت شهر در کار جمعی و مشترک است، سرمایه گذاری شده اند.» اهداف پروژه رویکرد این پروژه نسبت به مسائل پیچیده محوطه موردنظر، برپا کردن واقعه برجسته یا نشانه ای است که تلاش دارد داستان شهر تورنتو را به زبان معاصر بازگو کند. هدف طراحی برای پروژه گدرینگ آفرینش یک تصویر چشمگیر از شهر هم به لحاظ کالبدی و هم به لحاظ ذهنی (شهروندان و مسافران) است که فرصتی برای بازتعریف هویت واقعی شهر از طریق تصویرها، کارت پستال ها و سوغات ها داردآفرینش یک حرکت نوسانی آرام که ترجیحا از یک عنصر به عنصر بعد متفاوت باشد، به جای اینکه متحد الشکل و قابل پیش بینی شود. شناخت و تحلیل با مطالعه شرایط موجود و پیشین محدوده، سلسله سوالاتی مشخص شد که در آغاز پروژه نیازمند بررسی بودند: - سروصدا: چگونه با صدای آزاردهنده موجود در ورودی برخورد نمود؟ - پیاده ها: آیا واقعا آن ها باید در محدوده حضور داشته باشند؟ - علائم فرودگاه: آیا آن ها بخشی از ورودی هستند یا از آن جدا هستند؟ - فضای زیرین روگذر بزرگراه 427: می تواند/ بهتر است بهبود یابد؟ می تواند/ بهتر است در فضای ورودی در برگرفته شود؟ - اختلال بصری: با توجه به تردد پر سرعت وسیله نقلیه و هواپیما چه محدودیت هایی در طراحی وجود دارد؟ - محدودیت ارتفاعی: آن ها چگونه و در چه محل هایی هستند؟ - زمان شب/ زمان روز: این محدوده یک محل 24 ساعته است، چگونه در طول شبانه روز متفاوت عمل می کند؟ - آیا این ورودی عملکردی دارد؟ آیا بهتر است فضا را در برگیرد؟ - پدیداری هتل: آیا ورودی، به پدیداری اهمیت سرمایه گذاران تجاری کمک می کند یا مانع آن می شود؟ - محتوای تبلیغات: آیا آن یک فرصت (حق انتخاب) است؟ - محتوای اطلاعات: چه مقدار اطلاعات می تواند در سرعت ها و حالات متفاوتی که مردم حرکت می کنند، خوانده شود؟ - زمستان: این محدوده یک محل چهار فصل است، چگونه در طول سال متفاوت به نظر می رسد/ عمل می کند؟ - آیا این ورودی یک پارک هست؟ - چه نوع عناصر طبیعی در این محیط رشد خواهند کرد؟ - آیا این ورودی یک ساختمان است؟ - آیا این ورودی یک بنای نمادین است؟ - آیا این ورودی یک مجسمه است؟ - پروژه می تواند فراتر از محدوده تعیین شده برود؟ - این ورودی از بالا شبیه چه چیزی به نظر می رسد؟ - آیا پارک مجاور یا محدوده راید نقشی بازی می کنند؟ - آیا یک تقاطع پیچیده، به معنای واقعی کلمه، یک "مکان" است؟ پیشنهادات و طراحی بررسی های میدانی این پروژه، به یک پیشنهاد طراحی برای گدرینگ منجر می شود که در نگاه نخست ممکن نیست به عنوان یک ورودی معمولی انگاشته شود اما به منظر بزرگراهی خود و ایده معاصر نشانه سازی (واقعه سازی) که حسی از مکان یا هویت را تعریف می کند، پاسخ می دهد. طرح های مقدماتی بر بررسی تعداد، تراکم و فرم های احتمالی دکل ها و نیز جنس احتمالی آن ها، و پدیدار بودن از نقاط بااهمیت، متمرکز است. مجموعه ای از حق انتخاب های طراحی که بدست آمده اند، در تصویر نشان داده شده اند. پس از ارائه همگانی طرح های مختلف ترسیم شده، اولین بازخورد از نظرسنجی گسترده در فاز اول پروژه نتایج زیر را در بر داشت: - خیلی از کسانی که پروژه را دیدند، با انتخاب سایت مشکل داشتند. به ویژه، اینکه پیشنهادهایی که در مورد محوطه های مختلف پیرامون فرودگاه تهیه شده بودند، متاسفانه درون شهر تورنتو قرار نداشتند. - بحثی در ارتباط با امکان نصب دکل ها در سرتاسر اطراف شبکه بزرگراهی وجود داشت. - وزارت راه و ترابری اونتاریو تعدادی از دغدغه های خود را از مسائل مربوط به مخارج (این پروژه برای چه کسی است؟ و چه کسی برای آن هزینه می کند؟) تا مسئله فاکتورهای انسانی[1] یا امنیت راننده مطرح کرد. دغدغه های مطرح شده توسط وزارت مربوطه، می تواند تنها به وسیله یک درخواست رسمی از آن ها برای تملک زمین های درون حیطه قضایی شان، رفع شود. چیزی که در حوزه این پروژه قرار ندارد. واضح است که مطالعه فاکتورهای انسانی برای برآورده کردن دغدغه های وزارت خانه لازم است. همچنین بودجه مربوط به اقدامات، به وسیله اغلب همکاران احتمالی حصول پیدا می کرد. علیرغم عدم تهیه بودجه آرمانی توسط شهرداری تورنتو در ابتدای پروژه، یک حساب کاری بین 5/4 تا 5 میلیون دلار به وسیله مشاورِ جمع آوری اعانه و تیم طراحی بر پایه برنامه ترجیحی پایه گذاری شد.در انتها، تصاویر مربوط به پیشنهادات در شرایط مختلف آورده شده است. وضعیت دکل های پیشنهادی در روز و شب وضعیت دکل های پیشنهادی در فصول مختلف موقعیت های مختلف استقرار دکل ها در طول محوطه موردنظر زمینه سازی برای پذیرش طرح نکته بسیار جالب توجه جلب حمایت عموم مردم از پروژه است. در این راستا در این پروژه اقدامات زیر صورت گرفته است : - پوشش روابط عمومی و رسانه ها برای معرفی پروژه و جمع آوری نظرات عمومی از طریق وب سایت، پخش ویدئو، انتشار در مطبوعات، نمایشگاهها و ... - ارتباط مناسب روابط عمومی و رسانه ها برای استفاده از جلب سرمایه گذاری و همکاری افراد - بررسی ایده های جایگزین فزاینده سرمایه مانند سرمایه گذاری انفرادی بر دکل ها یا همکاری با خیرین و ... همچون ایجاد زمین بازی کودکان در فرودگاه GTAAو معرفی آن برای جلب سرمایه گذارهای انفرادی و آشنایی مردم با پروژه و دریافت نظرات آنان - تولید کالاهای معرف مانند کارت پوستال و گویهای برفی برگرفته از طرح نمادین ورودی برای تبلیغ و کمک برای افزایش سرمایه گذاری جمع بندی بر اساس مطالب آمده در نمونه مذکور، می توان نکات زیر را در ارتباط با بحث پژوهش استخراج نمود: - توجه به درنظرگیری تصویر ذهنی و جنبه های نمادین و شخصیتی شهر در طراحی ورودی آن - بررسی وضعیت دسترسی سواره و پیاده در محدوده موردنظر و اطراف آن - بررسی کاربری زمین های های محدوده موردنظر و اطراف آن - شناسایی مالکان و ارگان های مدیریتی اراضی - توجه به تناسب طراحی و المان ورودی با محدوده به لحاظ صلب یا سبک بودن/ سنتی یا انتزاعی بودن - طرح سوالات و مسائل در همه زمینه ها برای روشن شدن ماهیت موضوع و هدف، قبل از شروع به طراحی و ارائه پیشنهادات - ارائه طرح های پیشنهادی، به اشتراک گذاشتن آن ها با شهروندان و مسئولان، و تغییرات و اصلاحات لازم و مقدور پس از نظرخواهی از آن ها منبع: - عطارد، فرانک. عطاران، مهرناز . فرنام، علی. 1392. طرح پژوهشی بازتعریف ورودیهای شهری از منظر برنامه ریزی و طراحی شهری - Architecture&Co. 2007.City of Toronto, Dixon Road Gateway Project “Gathering”.City of Toronto. منبع: شرکت مادرتخصصی عمران و بهسازی شهری 2 لینک به دیدگاه
eelyasi43@yahoo.com 185 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۳ سلام اکثر فایل ها خراب شده اند. 2 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۳ YAHOO[/MENTION].com;1491270]سلاماکثر فایل ها خراب شده اند. چندتاشو امتحان کردم درست بودن. پست دقیقو بگین تا لینک ها اصلاح شن 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده