MOJTABA 77 8304 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ نگاهي به جايگاه تربيت بدني در تاريخ تعليم و تربيت بي شك از زمان حضور انسان برروي كره زمين تعليم و تربيت نيز تاريخ خود را آغاز كرده است. حتي انسان اوليه نيز براي تنازع بقاء نيازمند آموختن و برحسب فطرت و غريزه ناگزير از آموزش دادن به فرزندان و خانواده بوده است. بعدها شعور بر فطرت افزون گرديد و او را در مقابله يا سازگاري با طبيعت ياري نمود . او به تدريج درك كرد كه انتقال تجربيات منجر به زندگي بهتر آيندگان خواهد شد. ناگفته پيداست كه بشر اوليه فلسفه مدوني براي انتقال اطلاعات و تجربيات نداشته است، اما آداب ورسوم ، سنت ها و عاداتي كه رفته رفته بر اساس ميل به بقاء و نيازهاي فطري در جوامع اوليه به وجود آمد و نيز تمايل به حفظ آنها، مبناي اوليه تعليم و تربيت به شمار ميآيد. مطالعه تاريخ زندگي انسان و حسب آن تاريخ تربيت بدني به دلايل جنگ ها، غارتها،كشتارها و سوزاندنها و ويران كردنهاي متوحشّانه و همچنين بلاياي طبيعي به طور دقيق امكان پذير نيست . ليكن ميدانيم كه جوامع بشري رفته رفته و با گذشت روزگاران دراز ، به تدريج سيري از تكامل را پشت سر نهادند و در طي اين راه اندك اندك داراي زندگي پيچيدهتر و متقابلاً نيازهاي بيشتري شدند. آنان گذشته از شكار،گلّه داري، كشاورزي و اموري ازاين قبيل به مرور توانستند ابزار و وسايلي بسازند كه در انجام فعاليتهاي حياتي ياريشان نمايد. حاصل اين دگرگوني تدريجي توجه بيشتر به خانواده،آداب و رسوم و انتقال آنها به نسل بعد بود. با پيچيدهتر شدن روابط اجتماعي و پيدايش مسائل اقتصادي، اندك اندك سازمان سياسي تازهاي شكل گرفت و با پيشرفت و تكامل اين سازمان نو به تدريج جامعه به طبقات مختلف اجتماعي ـ اقتصادي تقسيم شد. اين طبقهبندي، وظايف، مسئوليتها و حقوق طبقات مختلف را متناسب با موقعيتي كه در جامعه داشتند تعيين ميكرد. در تمدنهاي باستاني جوامع معمولاً به چهار طبقه درباريان، جنگاوران، صنعتگران و كشاورزان تقسيم ميشدند. اين طبقهبندي اجتماعي با كم و بيش تفاوت در تمام جوامع باستاني وجود داشت و تغيير طبقه اجتماعي به ندرت امكانپذير بود. هر دختري در كنار مادر خود رسوم زندگي و خانهداري را ميآموخت تا با مردي از طبقه خود ازدواج كند و هر پسري ناگزير شغل پدر خود را فرا ميگرفت تا جهت امرار معاش و اداره خانواده به آن تن در دهد. در چنين شرايطي آنچه تعليم و تربيت مدون و سازماندهي شده ناميده ميشود، تقريباً در انحصار طبقات درباريان و جنگاوران بود . تربيت بدني بخش وسيعي از آن را در بر ميگرفت. تحقيقات نشان ميدهد كه در جوامع اوليه چهار موضوع به عنوان موضوعات تعليم و تربيت مد نظر بوده است: 1- تنومندي و جنگاوري براي دفاع از خود، خانواده، قبيله و همچنين تواناي امرار معاش. 2- فراگيري آ داب و رسوم و سنت هاي قومي و قبيلهاي. 3- تعليمات مذهبي ، پرستش و عبادت آنچه را معبود ميدانستند. 4- هنرهاي گوناگون زمان، از سخنوري گرفته تا موسيقي و رقصهاي سنتي و مذهبي. در اين ميان تنومندي و جنگاوري و آموزش مسائل ايمني و زيستي از اهميت بيشتري برخوردار بود و به عنوان پايه و اساس آموزش براي پسران محسوب ميگرديد. بدين لحاظ آموزش مهارتهايي چون شمشير زني، اسبسواري، دويدن، كمانكشي و تيراندازي و غيره در راس آموزشها بود و افراد از كودكي و نوجواني ناگزير به فراگيري آنها بودند. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده