رفتن به مطلب

شعری که خانمی برای همسرش سروده


kazem safari

ارسال های توصیه شده

مگه من ازت چی خواستم....جز یه ویلا تو لواسون

یه بی ام و سیاه رنگ .... یه آپارتمان تو شمرون

بیست و هفت هزارتا سكه .... یه زمین اول جردن

كه تو در نهایت عشق .... بزنی قباله ی من

مگه من ازت چی خواستم .... اینكه مادرت نباشه

نمی‌خوام كه با حضورش .... زندگیم از هم بپاشه

ولی خب مصلحت اینه .... مادرم پیشم بمونه

هرچی باشه نازنینم ..... مامانم از خودمونه

این توقعی زیاده .... كه تو ظرفا رو بشوری

واسه رفع خستگیمون ..... چایی دم كنی تو قوری

هر چی من میگم بگی چشم .... مث یك آدم عاقل

تو خودت گفتی كه هستی .... یه شریك خوب و همدل

پس چرا جا زدی میری .... چرا از من دیگه سیری

نمی‌دونی كه با رفتن .... من و از خودم می‌گیری

من هنوز چیزی نخواستم .... من هنوز چیزی نخواستم

  • Like 6
لینک به دیدگاه

الان ما نفهمیدیم خاتمی این شعرو واسه زنش گفته بود یا زنش واسه خاتمی .به هر حال فکر نمیکنم ادبیات اقای خاتمی اینقدر ضعیف باشه.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
الان ما نفهمیدیم خاتمی این شعرو واسه زنش گفته بود یا زنش واسه خاتمی .به هر حال فکر نمیکنم ادبیات اقای خاتمی اینقدر ضعیف باشه.

 

مجید پسرم خاتمی نه، خانُمی !!

  • Like 2
لینک به دیدگاه
الان ما نفهمیدیم خاتمی این شعرو واسه زنش گفته بود یا زنش واسه خاتمی .به هر حال فکر نمیکنم ادبیات اقای خاتمی اینقدر ضعیف باشه.

عزیزم خاتمی کجا بود این نوشته خانم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...