Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ اداره شهرها در عصر كنوني اهميتي ويژه يافته و برنامه مديريت تحولات اجتماعي (most) كه به ابتكار يونسكو از دهه 90 آغاز شده شامل تحقيقات درخصوص تحولات محيط شهري و سپس انتقال نتايج تحقيق به مسئولان شهرهاست. يونسكو معتقد است كه شهرها و مخصوصا كلانشهرها آزمايشگاه عصري جديد هستند كه سرنوشت جامعه بشري در آنها رقم ميخورد. از آغاز قرن آينده اكثريت جمعيت جهان را شهرنشينان تشكيل خواهند داد و جمعيت شهري جهان تا 2015 نسبت به 1950 دو برابر خواهد شد. در اين فاصله، جمعيت شهرهايي كه بيش از يك ميليون نفر جمعيت دارند نيز هشت برابر خواهد شد. اين روند سرگيجهآور شهرنشين شدن كه در غالب كشورهاي فقير همچنان ادامه دارد، هم توازن طبيعي و هم ساختارها و تناسبهاي انساني و اجتماعي را مختل ميكند. شهر، منابع عظيمي از انرژي، آب، غذا و مواد را ميبلعد و به جاي آن زباله و آلودگي ايجاد ميكند. محيط پيرامون شهرها ديگر توان ارائه نيازها و جذب فضولات آنها را ندارد. مسئولان شهرها نيز ديگر قدرت كوشش- درصورتي كه بخواهند و بتوانند- براي پاسخگويي به نيازهاي ابتدايي ساكنان مانند يك سقف، يك شير آب، يك فاضلاب، برق و جادهاي مناسب را از دست ميدهند. به علاوه آنها نميتوانند – يا نميخواهند- از مازاد انرژي و نيروي ابتكار شهروندان براي منافع همگاني استفاده كنند؛ درصورتي كه همين نيروي فوقالعاده است كه ميتواند زيربناي توسعه پايدار و پوياي شهرها قرار گيرد.شهرها كه فعلا صحنه فشار از پايين و فلج در بالا هستند، در حقيقت نقش نمونهاي را ايفا ميكنند كه آينده تمدن در آن رقم ميخورد. در شهرها شاهد اين خطر عظيم هستيم كه جامعهاي فاقد همبستگي شكل گيرد كه در آن هر كس فقط در انديشه خويش باشد. اگر در ايجاد انواع روابط بين شهروندان كوتاهي صورت گيرد، وحدت شهر درهم خواهد شكست و هر تكه از آن به شكل گروهي براساس طبقه، نژاد، فرهنگ و مذهب جلوه خواهد كرد. اين قطعات پراكنده قادر نيستند كليتي واحد را تشكيل دهند. آنها چنان به سوي درون جمع خواهند شد كه به سوي پديد آوردن نوعي آپارتايد شهري تا مرز دفاع فيزيكي از خود در برابر ساير گروههاي شهري پيش خواهند رفت.ريشه واژههاي شهر، شهروند و شهروندي يكي است. شهروند اصولا كسي است كه حق دارد در شهر زندگي كند و با برخورداري از حقوق و انجام وظايف شهروندياش به تشكيل تمدن ياري ميرساند. اين بدان معناست كه انسانيسازي شهرها براي آينده همه ما اهميت حياتي دارد. اين رؤيايي غيرممكن نيست و نمونههاي آن در شمال، جنوب، شرق و غرب فراوان است. اما شرط ضروري براي تحقق اينرؤيا ايجاد ساختاري براي اداره شهر است كه مردم در آن مشاركت كامل داشته باشند و مفهوم راستين شهروندي در آن مصداق پيدا كند. فقط در اين صورت است كه شهر ميتواند با استفاده از ظرفيتهاي خلاق همه شهروندان اعم از مرد، زن، پير، جوان، فقير و غني در خدمت همه آنان قرار گيرد. دبير كل سابق يونسكو - همشهری 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده