Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۰ زپرتي : واژة روسي Zeperti به معني زنداني است و استفاده از آن يادگار زمان قزاقهاي روسي در ايران است در آن دوران هرگاه سربازي به زندان ميافتاد ديگران ميگفتند يارو زپرتي شد و اين واژه کم کم اين معني را به خود گرفت که کار و بار کسي خراب شده و اوضاعش به هم ريخته است. هشلهف : مردم براي بيان اين موضوع که واگفت (تلفظ) برخي از واژهها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه ميتواند نازيبا و نچسب باشد، جملة انگليسي I shall have ( به معني من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خواندهاند تا بگويند واگويي اين عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون ديگر اين واژة تمسخرآميز را براي هر واژة و عبارت نچسب و نامفهوم ديگر نيز (چه فارسي و چه بيگانه) به کار برده می شود. چُسان فسان: از واژة روسي Cossani Fossani به معني آرايش شده و شيک پوشيده گرفته شده است. شر و ور: از واژة فرانسوي Charivari به معني همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است. اسكناس: از واژة روسي Assignatsia که آن هم خود از واژة فرانسوي Assignat به معني برگة داراي ضمانت گرفته شده است. فکسني: از واژة روسي Fkussni به معني بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معني بيخود و مزخرف به کار برده شده است. نخاله: يادگار سربازخانههاي قزاقهاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ Nakhal ميگفتند و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده