Hossein.B 3666 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۰ فیضی از شاگرد به استاد عالمان ربانی که از خود رسته و به حق پیوسته اند، ستون های زمین و اقطاب زمانند. اینان دنیا و لذتهای این سرای زودگذر و سراسر سراب را سه طلاقه کرده اند و به دیدار دلدار دل سپرده اند. خوشا به سعادت این عرش پیمایان که عالم ملکوت و ملکوت عالم را با دیده دل و پای سلوک دیده اند و ره پیموده اند. از زمره این اوتاد زمین، حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است که در شماره گذشته، خاطره ای از مقام معظم رهبری درباره وی نقل کردیم. در نوشتار حاضر پردههای دیگری از کرامات و مراتب سلوکی وی کنار میزنیم. یکی از شاگردان حاج میرزا جواد آقا، جناب حجت الاسلام حاج سید جعفر شاهرودی، چنین نقل میکند: «شبی، در شاهرود، در خواب دیدم که گویا حضرت صاحب الامر علیه السلام با جماعتی در صحرا به نماز جماعت ایستاده است . نزدیک رفتم تا جمال حضرت علیه السلام را زیارت کنم و بر دست مبارکش بوسه زنم . چون جلو رفتم شیخ بزرگواری را دیدم که در کنار آن حضرت ایستاده، آثار جمال، وقار و بزرگواری از سیمایش پیداست . وقتی بیدار شدم درباره آن شیخ فکر کرده، از خود پرسیدم: او کیست که تا این اندازه به امام عصر - ارواح من سواه فداه - نزدیک است؟ برای یافتنش به مشهد و تهران رفتم، ولی او را ندیدم . سرانجام به قم مشرف شدم، ناگاه او را در یکی از حجرههای مدرسه فیضیه مشغول تدریس یافتم . آن بزرگوار با من بسیار ملاطفت کرد و فرمود : کی آمدی؟! گویا مرا شناخته و از قضیه کاملاً آگاه بود . از آن پس در کنارش مانده، همراه او بودم . هر چه میگذشت او را چنان میدیدم که دیده بودم و میخواستم » 1 یکی از کسانی که خود، میرزا جواد ملکی را زیارت کرده، از روح بلند و الهی او بهره برده است، میگوید: «حاج میرزا جواد آقا روزی پس از پایان درس، عازم حجره یکی ازطلبههای مدرسه دارالشفاء شد . من نیز خدمتش بودم . به حجره آن طلبه وارد شد و پس از به جای آوردن مراسم احترام و اندکی جلوس برخاست و حجره را ترک گفت . در بین راه علت این دیدار آن هم از سوی ایشان و رفتن به حجره یکی از طلبهها را پرسیدم، در پاسخ فرمودند : شب گذشته هنگام سحر، فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست و چون توجه کردم، دیدم این آقای طلبه به تهجد برخاسته و در نماز شبش به من دعا میکند و این فیوضات، اثر دعای اوست. این بود که به خاطر سپاسگزاری از عنایتش به دیدارش رفتم ». 2 آری اینان از آن رادمردان خدایی هستند که پردهها را برداشته، از اسرار اطلاع دارند . سر خدا که عارف سالک به کس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید 3 1. گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 232 و 233 .2. رساله لقاءالله، مقدمه، ص ه . 3.حافظ، دیوان . 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده