amirzahedi 956 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۰ گروه علمی- تخصصی انسانشناسی فرهنگی انجمن جامعهشناسی ایران در یکی دیگر از سلسله نشستهای خود در پاییز سال 86، موضوعی با عنوان "شهرشناسی از منظر گورستان" را مورد بحث و بررسی قرار داد. در این جلسه، محمدرضا حائری یکی از معماران و شهرسازان فعال در کشور به سخنرانی پرداخت. وی در مقدمه سخنان خود به معرفی مفهوم شهرشناسی و رابطه آن با انسانشناسی پرداخت و در این باره گفت: طی صد سال گذشته نوعی فضای شناخت مفهومی تجزیه شده در مطالعات شهری حاکم شده است. از سوی دیگر، در چند دهه اخیر، شناخت از بینش کلنگر و جامعنگری فاصله گرفت و به جای آن روشهای شناختی تجزیه و تحلیلی، شیوههای علت و معلولی، خطی نگریستن، یک سویه نگریستن و تک بعدی شدن مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که این نوع مطالعات در عرصه عمل تا حد زیادی با شکست روبرو شدهاند و به همین دلیل اکنون کوشش میشود تا بیشتر با شیوههای ترکیبی کار شود. در این راستا، شهرشناسی نیز تلاشی است برای فائق آمدن بر روش تجزیهگرای شهر و در واقع، کار این دانش آن است که دوباره به شهر با یک بینش همه جانبه و چند رشتهای یا تمام رشتهای نگاه کند. وی همچنین با اشاره به محدودیت ادبیات مطالعات شهری و تجزیه شدن آن در کشور تحت عناوین متعددی مانند جامعهشناسی شهری، مدیریت شهری و امثال آن، شهرشناسی را شیوهای ترکیبی در این زمینه معرفی کرد که به طور مشخص در برابر این تجزیهگرایی و تعاریفی که خود را منحصر میکرد، قد علم کرده است. او در ادامه سخنان خود، ضمن توضیح برخی فعالیتهای گروهی که طی شش سال اخیر به منظور گسترش موضوع شهرشناسی کار میکنند، "شناخت گذار شهرنشین به شهروند"، "تولید اندیشه بر بستر ادبیات شهری" و "جامع نگری در کار شهرشناسی" را از جمله مهمترین اهداف و میثاقهای این جمع معرفی کرد. وی در عین حال، انسانشناسی را دانشی بسیار مهم و تأثیرگذار در مجموعه فعالیتهای شهرشناسی و شهرسازی دانست و گفت که در کار خود در زمینه مکانیابی گورستانهای شهر تهران از روشها و نظریات مطرح در این حوزه علمی بسیار بهره برده است. حائری در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به قدمت هشت هزار ساله تهران به عنوان زیستگاه و همچنین سابقه طولانی آن به عنوان پایتخت ایران، شناخت این شهر را از منظرهای گوناگون بسیار با اهمیت دانست و در این راستا، توضیحاتی را در زمینه روند کار خود برای مکانیابی و سازماندهی گورستانهای شهر تهران ارائه داد. وی همچنین با بیان اینکه اکنون جمعیت مردگان بهشت زهرای تهران حدود صد هزار نفر بیش از جمعیت فعلی شهر شیراز است، این گورستان را به عنوان یک کلان گورستان معرفی کرد که به گفته او، همین مسأله آن را با بحرانهای زیادی مواجه کرده است. این شهرشناس در ادامه با ارائه تاریخچه کوتاهی در مورد گورستانهای شهر تهران گفت: ما در مطالعه خود 140 نقطه گورستانی در مناطق 22 گانه و مرز تهران پیدا کردیم که در پروژه ساماندهی گورستانهای تهران، 33 گورستان در اولویت قرار گرفت. نکته جالب اینجاست که بیشتر گورستانهای مشاهده شده، در کنار یک فضای شهری و روی اراضی کشاورزی با فرمهای خاصی جای گرفتهاند. در عین حال، در مطالعه سابقه، خاطره و فرهنگ نهفته در کنار هر یک از این گورستانها به این نتیجه رسیدیم که پس از مدتی ساکنان اطراف برخی از این گورستانها مانند گورستانهای ابنبابوبه و امامزاده عبدالله مهاجرت کردند و همین امر سبب شد که در سال 1374 از سوی وزارت کشور، طی بخشنامهای دفن در این 140 گورستان را ممنوع اعلام شد و بالطبع، در پی این مسأله، کلان گورستان بهشت زهرا شکل گرفته و در نتیجه این امر، اکنون قبر قاچاق در تهران حتی تا مرز 32 میلیون تومان هم به فروش میرسد. حائری در عین حال یادآور شد که مطالعات فرهنگی و اجتماعی او و همکارانش در مورد گورستانها، حاکی از آن بوده که بر خلاف تصورات موجود، در طول تاریخ ایران، گورستان بیشتر فضایی برای زندگان و نه مردگان بوده و کارکردهای فرهنگی، مذهبی و گردشگری زیادی داشته است. این در حالی است که در سالهای اخیر تغییرات زیادی در این کارکردها ظاهر شده و حتی بعد از جنگ، با پایین آمدن سن مرگ به دلیل افزایش شمار شهدا و همچنین تصادفات جادهای، شیوه عزاداری و تدفین نیز تا حد زیادی تغییر کرده و به صورت دراماتیک و همراه با شیون و فغان و سرکنی در آمده است و حتی ظهور پدیده نوین "اِکو مداح" باعث از میان رفتن آرامش و سکون حاکم بر گورستان و مراسم تدفین شده است. وی پس از ذکر این موارد، پروژه احیای این گورستانها به مفهوم و نماد و شناسنامه محله را به عنوانی یکی از اصلیترین مباحث پروسه ساماندهی گورستانهای شهر معرفی کرد و توضیح داد که در این پروژه قصد بر این است که اجازه داده شود صاحبان حقوق همچنان بتوانند مردگان خود را در این مناطق دفن کنند. در عین حال، به گفته او، یکی دیگر از اهداف این پروژه آن است که بار دیگر، برخی کارکردهای گورستان را احیا کرده و آن را به عنوان فضای شهری مورد استفاده قرار داد. مدیر فصلنامه تخصصی ایرانشهر، در ادامه سخنرانی خود به پژوهشها و نظرسنجیهای مختلفی اشاره کرد که برای بررسی دقیقتر مسأله در راستای طرح توسعه گورستانها در سالهای اخیر انجام شده و طی آنها، این نتیجه حاصل شده که بسیاری از شهروندان تهرانی ترجیح میدهند مردگان خود را در گورستانی در نزدیکی محل سکونت خود به خاک بسپارند و بیشتر آنان امکان دسترسی آسان برای زیارت قبور را اصلیترین دلیل برای این امر اعلام کردهاند. در عین حال، حدود 70 درصد از ساکنان این شهر، احیای گورستانهای داخل شهر را نیز مشروط به نظارت صحیح و رعایت قوانین مفید میدانند. وی بر این اساس، از جمله دیگر اهداف این پروژه 150 ساله را که در راستای توجه به تعادل پایدار در ارتباط متقابل شرع و عرف و عقل در احداث بناها و شهر بوده، توجه به نقش هویت ساز و نمادین گورستان به مثابه یک بنا و فضای مانا، نقش و کارکرد آیین و شیوه زندگی در فرآیند مرگ، توانمندیها و تأثیرات مثبت گورستان بر محیط زیست، ساماندهی گورستان به مثابه فضایی از شهر با توانایی بالا برای ترکیب کاربریهای مناسب، ساماندهی پروسه تدفین سازمان مدیریت بهشت زهرا، بررسی برآوردهای دراز مدت و مخاطرات غیرقابل پیشبینی در شهر، بررسی دستاوردهای جهان در امر تدوین و ساختار گورستانها در ترکیب با سایر فضاهای شهری و در عین حال بازنگری در استقرار نظام فعلی گورستانها و فرهنگ عزاداری شمرد و تأکید کرد که به طور کلی، هدف از مکانیابی گورستانها، تلطیف حیات شهری بوده چرا که باور بر این است که یکی بهترین نقاط شهر برای گردشگری، فراغت و فرهنگ همین گورستانها هستند. حائری همچنین در مورد راهکارهای پیشنهادی گروه خود، توضیحاتی ارائه داد که طی آن، حفظ بهشت زهرا به صورت فعلی و احداث گورستانهای مشابه در شرق و غرب تهران را به عنوان یک راهکار عاجل، و در ادامه گسترش تعداد گورستانها به تعداد محلات را مورد اشاره قرار داد. وی در پایان سخنرانی خود، بر لزوم گسترش ارتباط میان انسانشناسان و معماران برای درک بیشتر بخشهای مختلف شیوه زندگی مردم تأکید کرد و در این زمینه، مطالعات مشترکی را که با همکاری یک انسانشناس برای بررسی جوش و خروش شهر بعد از یک مرگ انجام شده، مورد اشاره قرار داد. منبع: انجمن جامعه شناسي ايران 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده