Matin H-d 18145 ارسال شده در 28 خرداد، 2011 درست میگی!اصلاحات تو کشور ما سخت انجام میشه، چون انتقاد اصولا مفهومی غربیه. به خاطر همون رابطه ی فرد با حاکم و پذیرش حاکم از سمت فرد به عنوان یک حاکم قاطع، انتقاد کردن از اون هم معنی نمیده. دقت کنی امسال هم توی سخنرانی اول سال آقا به طور ضمنی اشاره کرد لطفا انتقاد نکنید! همین فهموندن مفهوم انتقاد به ملت و به خودمون خودش مستلزم آزمون و خطاست. به خاطر همین معمولا پدیده های اجتماعی جدید که معمولا از غرب میان همیشه توی جامعه ی ما ناقص اتفاق می افتند. بالاخره من از این حرفای سنگین یه چیزی فهمیدم:2rqfst4: تو ایران چندین برابر از زمانش،زمان میبره 1
Atre Baroon 19624 ارسال شده در 28 خرداد، 2011 80: 10 سالم بود و چیزی نمیفهمیدم پس هیچی! 81: 11 سالم بود و وارد اول راهنمایی شدم ولی باز چیزی نمیفهمیدم پس هیچی! فقط دارای دو تا خواهرزاده شیطون شدم! 82: 12 سالم بود و بازهم چیزی نمیفهمیدم پس هیچی! 83: 13 سالم بود و اینم مثِ سالای قبل چیزی نمیفهمیدم پس هیچی! 84: 14 سالم بود تازه رفته بود اول دبیرستان و برای اولین بار تفاوت گذاشتن یه معلم بین دانش آموزارو دیدم و این خیلی برام سخت بود. 85: 15 سالم بود و یه اتفاق خیلی بزرگ افتاد یه اتفاق خاصو قشنگ و این اتفاق باعث شده بود افکارم عوض بشه و هم انتخاب رشته کردم 86: 16 سالم بود و سرم همش تو درس بود چون امتحانات نهایی بود و همش پر از استرسو ترس بود واسم! و هم اینکه دارای یه خواهرزاده جیگلی دیگه شدم :دی 87: 17 سالم بود و رفتم پیش دانشگاهی و بهترین روزای زندگیم بود روزایی که همش میخندیدمو لذت میبردم و اصنم نگرون کنکور نبودم !:دی 88: سالی که کنکور دادم و به قول بعضیا سال سرنوشت ساز ، و من رفتم کنکورمو دادم بد نبود ولی کاش میخوندم :l ، و سالی بود که من همش در حال بحث کردن با اینو اون بودم بخاطر انتخابات و بعد رای گیری ،به همه میگفتم تقلب اشکار بود و ....در حالیکه خودم نتونسته بودم رای بدم چون هنوز 18 سالم نشده بود :دی... و بعدش یهویی اتیشم خوابید و فهمیدم بی خیال سیاستو اینا و دیگه کاملا بی خیال بی خیال شدم و هم بین رفتن به دانشگاه بوعلی ولی در رشته کشاورزی و رفتن به ازاد در رشته مرمت ،مردد بودم ولی اخرش مرمتو انتخابیدم و اصنم پشیمون نیستم! و سالی بود که با فروم گردیواینا اشنا شدم و کاملا معتاد شدم 89: سالی که 19 سالم بود و یه چیز خیلی خیلی تلخ فهمیدم و فهمیدم قرار نیس هرچیزیو که میخوام بدست بیارم تجربه خیلی تلخی بود، هم اینکه سالی بود که اصن نمیتونستم گریه کنم و هم علاقه ام به رشته ام خیلی خیلی بیشتر شد و هم اینکه بالاخره صاحب یه خواهر و دوست جدید شدم (برادرم ازدواجید) :) در کل دهه 80، دهه خنثی ای بود ولی خیلی خیلی خداروشکر میکنم بخاطر اینکه نعمت سلامتی رو از ما و خونوادم نگرفت و هم ارتباطم با خدا خیلی قوی شده هرچن بعضی وقتا بین منو خدا یه پارازیتی ایجاد میشه ولی زود برطرف میشه! امیدوارم دهه نود و دهه های بعد اون واسه همه خیلی خیلی خوب باشه و همه به اون آرامشی که میخوان برسند! 9
تینا 15116 ارسال شده در 3 تیر، 2011 منم تقریبا تو مایه هایAtre Baroon سال80تاسال85راهنمایی بودم و تو کار شکم.بعدشم که رفتم دبیرستان همیشه عزیز معاون بودم بعدشم افتادم تو کار تئاتر که به ضررم بود چون به درسم لطمه میخورد خلاصه رفتم پیش خیلی شیطون بودم یادش بخیر به اصرار اطرافیان به خصوص داداشم دفترچه دانشگاه علمی کاربردی گرفتمووبقیه دانشگاها دقیق یادمه خیلی کتاب کنکور میخریدم قلم چی میرفتم اما امیدی به دولتی نداشتم خلاصه علمی کاربردی امتحانش اسفند88بود امتحن دادم جوابش وسطای فروردین89اومد منم دودل بودم که برم یا اینکه بمونم برم زاد خلاصه دلو به دریا زدمو 5اردیبهشت با دبیرا همهاهنگ کردم که 3هفته اخرو نرم راهی دانشگاه شدم خوب بود اما برای منی که امتحان پیش دانشگاهیمون نهایی بود اوایل ترم اول سخت گذشت خلاصه امتحان نهایی هم قبول شدیمو دوباره بقیه دانشگا.شهریورم که نتایج دانشگا اومد نرم افزار بروجر انتخاب اولم بود قبول شده بودم با بهداشت حرفه ای اما چون یه ترم این دانشگا رو خونده بودم دیگه نرفتم ازاد.شیرین ترین اتفاق این دهه تا اونجایی که یادمه خاله شدنم بود که دوم دبیرستان بودم که نفسم بدنیا اومد .خداروشکر دهه80دهه بدی نبود البته ناراحتیهایی هم داشت مثلا فوت پسر خالماما دیگه اتفاق پیش میاد.خدا کنه دهه90برای همه خوب باشه برای منم خوب باشه در اخر هم میگم خدا سایه پدرو مادروتو این دهه از سرمون کم نکنه 5
تینا 15116 ارسال شده در 4 تیر، 2011 زمان ما سه ساله بود :jc_thinking: منظورم اینکه تا 85از سوم تابتدایی تا سوم راهنمایی بودم یعنی راهنماییم تموم شد 3
samaneh66 10265 مالک ارسال شده در 4 تیر، 2011 زمان ما سه ساله بود :jc_thinking: مرود شد اما به روي خودش نمياره 3
تینا 15116 ارسال شده در 4 تیر، 2011 مرود شد اما به روي خودش نمياره من مردود شدم بابا انقدر جدی مینویسی ملت باور میکنن اگه من مردود شدم با این حساب باید از تو بزرگتر باشم نه کوچیکتر 2
ooraman 22216 ارسال شده در 4 تیر، 2011 دهه جوونی .... بزرگ شدن و بزرگ شدن و بزرگ شدن.... دهه 80 برام دهه خوبی نبود ...میتونست بهترین سالهای زندگیم تو این دهه باشه ولی نبود .... اولاش تا حدود سال 85 خوب بود ولی از 85-86 به بعد دیگه افتضاح بود .... خیلی بد... کاش زمان به عقب برمیگشت و میونستم از بهترین سالای جوونیم استفاده کنم و شاد باشم .... کاش هیچ بختکی تو زندگی هیچ کسی وجود نداشت .... 5
samaneh66 10265 مالک ارسال شده در 4 تیر، 2011 دهه جوونی ....بزرگ شدن و بزرگ شدن و بزرگ شدن.... دهه 80 برام دهه خوبی نبود ...میتونست بهترین سالهای زندگیم تو این دهه باشه ولی نبود .... اولاش تا حدود سال 85 خوب بود ولی از 85-86 به بعد دیگه افتضاح بود .... خیلی بد... کاش زمان به عقب برمیگشت و میونستم از بهترین سالای جوونیم استفاده کنم و شاد باشم .... کاش هیچ بختکی تو زندگی هیچ کسی وجود نداشت .... :icon_gol: 2
کهربا 18089 ارسال شده در 4 تیر، 2011 80 فاجعه 81 افتضاح 82 هیچی 83 گیج گیج 84 خوش شانس نبودم 85 خوب بود 86 معمولی 87 عالی 88 توپ توپ توپ 89 خوب 90 ... 3
ارسال های توصیه شده