Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ پس از یک سال و اندی تلمیذ وتلمذ در محضر ارباب تاپیک نویسی و استادان پست پرداز دیدم به درجه ای از نبوغ نواندیشانه رسیده ام که برای اولین بار اولین تاپیک را در این بخش ازاد انجمن به روی انتن بفرستم ! مانده بودم که عنوانش چه باشد و درکجا باشد پس ازکلنجار های فراوانی که در چهار راهای سیناپس گونه ي داخل جمجمه بین عناصر سپید وخاکستری در گرفت براي این معظل بزرگ نیز راهکاری یافتم و همه چیز در راستای یک راهبرد کار ساز انچنان سازماندهی شد که هرگز نمونه اش یافت نشود !!!! ازجمله محل تاپیک را به نحوی انتخاب کردم که حتی اگر تنها غلغلکی باعث میل در نوشتن در تو بر انگیزاند پس از زوم شدن هر دو چشمت بروی زاویه تحتانی و پایین کادر های ارسال ایند گان واینکه انان باید عطای من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق را ,به لقایت ببخشايند با نا امیدی راه را کج میکنی ومیروی سراغ تاپیک چرب ونرم همسایه !چرا که بدون لقمه های چرب و نرم , فضای تنگ مجازی ,مجال تفکر یکسویه را سالهاست از تو ربوده بود واما نامحرمانه ها یعنی محرمانه نیستند , بسیار اشفته حال مینمایند , نامحرمانه ها حاصل گشت و گذاری است در فضای مجازی بیشتر اینجا, شاید هم کمتر اینجا . نامحرمانه احتمالا طنز امیز نوشته خواهند شددرنتیجه شاید بیدلیل فکر کنی ازارت میدهد لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ یه وقتی این خانم دلنواز تاپیکی داشت که توسط هکر های نامرد به سرقت رفت عنوانش این بود که :اگه شما پزشک اورژانس بودی چکار میکردی ?? مضمون جوابی درخور تامل و در نوع خودش بسیار نواندیشانه که در صورت وجود الان به عنوان عصاره ی نواندیشی بایدبرسر در انجمن نقش می بست این بود من از هرچی پزشکه بدم میاد !!!! حالا بیخیال این این یکی رو باش این دیگه اخر و اند همه چیزه اصلا چیزی از این والا تر نبوده نیست ونخواهد بود اندیشه ی نوین انسانی در طراز جهانی ! خوب بخونش من ا زکشته شدن هر عراقی خوشحال میشم لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ واقعا فکر کردین چقدر ما به تاریخ پر افتخار کشورمان افتخار میکنیم هی افتخار میکنیم هی تموم نمیشه چقدر واقعیات گم شده ی تاریخ را برای جویندگان در معرض دید قرار میدیم خیلی خیلی زیاد واقعا از بس اینکار رو کردیم که حد و حساب نداره البته همه ش در تالار گفتگوی ازاد حالا اگه یه دانشجوی ترم اولی بیچاره در پی یافتن مطلبی تاریخی در سرچ روزانه , تالار معظم تاریخ سایت نواندیشان را یافت اما ا زتاریخ هیچ دران نیافت خیلی بیخود کرده اومده میخواست نیاد یا اگه اومد بیاد تالار ازاد اونجا هم تاریخ بارش میکنیم هم جغرافی هم علوم هم فیزیک و هم چیزای دیگه درصورت اعتراض !! انجمن : تاریخ ایران ____________________________ آخرين نوشته 2 هفته پیش کورش جان اسوده بخواب ما هر دوسه 4 هفته یه بار بیداریم! لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ گاهی تاپیک المانی هم زده ام یعنی بلدم وعربی نیز یعنی اونم بلدم انگلیسی هم یعنی اهای ملت 3زبانه شدیم حس ناسیونالیستی که گل کند کردیش هم هستم ولی یه جایی دم خروس خالی بندی های من بر اثر تلاش بی وقفه برای ایجاد تاپیک و افزودن یه چند تاپست وامتیاز به حساب نواندیشی هویدا میشه و ای داد وبیداد خودم رو لو میدم هم نواندیشی لو میره هم ادا و اطوار های 4 نوع زبان غیر فارسی چجوریی ؟؟ عجله نکن اینجوریکه یه دفعه بجای اینکه لینک سایت یا فرکانس تی وی های انگلیسی زبان معتبر را که خدای نخواسته خیلی ازاونا میفهمم رو بدم !!! میام و وسط یه تاپیک در حالیکه چشمم از یه طرف به صفحه تلویزیون ماهواره ای هست و از یه طرف غرق در نواندیشی صفحه مانیتور, میرم و وسط یه تاپیک اینرو مینویسم: ( البت گوشه ی چشم سومم به اون کادر لامصب ارسال هم هست ببینم دکمه کذایی رو داره یا نه بعدش یه لحظه میرم سراغ ماشین حساب و تعداد لقمه هایی که در اکشن بعدی خواهد رسید حساب میکنم و با خودم میگم اره بد نیست یه 6 -7 تایی میرسه تازه کمتر هم باشه اشكالي نيست ,بازم هرچه از همپست رسد نیکوست ) بچه ها قراره در تلویزیون اقای شبخیز برنامه منحصر به فردی در باره ی تاریخچه افتابه ولگن ایرانی پخش بشه یعنی همین ؟؟ خیر نه یعنی همین !!! این قسمتی از سناریوی کسب امتیازه . خب معلومه میدونم اینا همه نو اندیش هستند و اندیشه دارند والان فکر میکنند که خب این برنامه کی پخش میشه ?? ولی ای نواندیش عزيز کور خوندی فکر کردی من نمیتونستم دنباله اون بالا ییه فر کانس تی وی شبخیز رو هم بنویسم عمدا ننوشتم تا بیایی فعلا حساب پست قبلی رو بهم بدی .بعدش قسط اول که دریافت شد فرکانس هم برات مینویسم بعدش که مثلا شقایق میاد و سوال میکنه : نادر فرکانس چیه ؟؟؟ از خوشحالي یه بشکن انچنانی میزنم که داداشم از روی بالکن صداش رو میشنوه ومیگه زهر مار .. من هم میگم چرا زهر مار این شقی هم قسط اول رو بهم داد و هم دو دقیقه دیگه اگه اینترنت لاک پشتیش اجازه داد قسط دوم رو هم با فشار انگشت نازنینش بهم میده . خلاصه برای اجابت این امر خطیر دست به قلم میشوم (بخوان دست به کیبورد ) و چنین مرقوم میدارم هاتبرد فلان.... فركانس فلان..... بقيه اش هم بنويس 27500 !!! یه چند ساعتی میگذره و ازشقی خبری نیست اخرش سر میرسه و قسط دوم رو میده من هم خوشحال از دوتا پست و بیشتر از 7 امتیازی که فکر میکردم می گیرم و بعدش یه نگاهی زیر اواتارم میندازم و کل امتیازات وتنکس ها را روی جلد سیگارم یاددشت میکنم که یه وقت فردا اگه کم وکسری داشت برم ادمین رو سین جیم کنم بعدش یه نفس عمیقی میکشم و از این همه اندیشه ی نو که امروز کسب کرده ام تا بخورد مغز ملت داده ام شادمان سیستم را خاموش میکنم اما داستان افتابه ولگن تاریخی و تی وی شبخیز باید یه فکری براش بکنم من به هفت تا امتیاز قانع نیستم مال رفیقم رو رو دیدم امروز 73 تا از من بیشتر گرفته:w165::w165: پ.ن خدا بگم چیکارت نکنه مهندس ضرغ......... لینک به دیدگاه
sarooneh 2052 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ و بنظرت چرا ما حوصله خوندن تاپیک طولانی رو نداریم و اینقدر راحت طلبیم؟ لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ و بنظرت چرا ما حوصله خوندن تاپیک طولانی رو نداریم و اینقدر راحت طلبیم؟ چون کپی پیست های طولانی سیاه سفید با خط ریز کار خودشو کرده و تمرکز وحوصله لازم رو ازت گرفته لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۰ اينم يه نظر خيلي قابل تامله نو انديشانه است وقتي عقايد ما ريشه اي با هم در تضاده ديیگه بحث بی فایده است !!! مث اینکه حتی اگه کسی هم نخواد حتما واقعیتش اینه . یعنی فقط باید با همفکر حرف زد و محفل ساخت محفل یعنی دور هم جمع شدن عده ای برای گفتن حرف های مشترک . هر چه بگویی تاییدش کنند و هرچه گفتند تاییدش کنی دیگران چه میگویند مهم نیست مهم اینست که ما خودمون میدونیم داریم حتما درست میگوییم به چالش کشیدن افکار واین داستان ها هم یعنی حرف های شاعرانه !!!! لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده