رفتن به مطلب

از خودموووون ...


bpcom

ارسال های توصیه شده

همون چیزایی که قبلا گفتم

شاید یه جوری بشه گفت : گفتار نیک ،پندار نیک ، کردار نیک

رعایت قوانینی که برای سلامت فردی و اجتماعیمون وضع شده مثل قوانین راهنمایی و رانندگی

مثل حفظ محیط زیست و ....

 

موافقم ولی فکر میکنید تا حد مشکلاتمون حل میشه؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه

نه اینکه همه مشکلاتمون حل بشه ولی بسیاری از مشکلاتمون در سطح خرد کم میشه

به هر حال خانواده ها رو میتونه مستحکم تر کنه در نتیجه تا حدی آمار طلاق رو بیاره پایین

روابط اجتماعی رو بالا ببره در نتیجه میزان اختلافات افراد در جامعه بیاد پایین که نتیجه اش پایین آمدن آمار مراجعه به دادگاه ها میشود.

امنیت شهر ها رو بالا میبره و میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات کاهش پیدا میکند و در نتیجه میلیونها تومان صرفه جویی در اقتصاد کشور در پی خواهد داشت.

سلامت روانی مردم بالاتر میرود و در نتیجه سطح شاخص امید به زندگی افزایش پیدا میکند.بسیاری از فشار ها و استرسهای کوچک و فردی از روی فرد برداشته میشود و حس اعتماد در جامعه پررنگ تر میشود که به نوبه خود میزان بهره وری فرد را بالا میبرد و خود باعث رشد اقتصادی جامعه میشود.

همه این موارد و موارد بسیاری دیگر که ذکر نشد در بسیاری از ابعاد زندگی ما نقش دارندد و قسمتهایی از مشکلات ما رو تشکیل میدهند ... پس اگر اینها حل شوند یا تا حدی از فشارشون بر افراد کاسته شود آنوقت افراد آمادگی بیشتر برای رسیدن به مراتب بالاتر شخصیتی دارند.

احتمالا با هرم مازلو آشنایی داری.برای اینکه انسان بتواند از هر مرحله به مرحله بالاتر ارتقا یابد باید ایتدا نیازهای ماقبل آن برآورده شده باشد تا بتواند به مرحله بالاتر وارد شود.

 

 

maslow-human-needs1.gif

  • Like 1
لینک به دیدگاه

قبل از هر چیز لازم میدونم ازتون تشکر کنم بابت اینکه خیلی با حوصله جواب پست های بنده رو دادید. :icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

 

به هر حال خانواده ها رو میتونه مستحکم تر کنه در نتیجه تا حدی آمار طلاق رو بیاره پایین

 

آمار طلاق ارتباط مستقیم با دو چیز داره:

1 - مشکلات مالی

2 - عدم شناخت مناسب از جنس مخالف

 

اولی در گرو سیاست های اقتصادی غلط دولت که خیلی ها رو خانه خراب کرد و دومی در گرو سیاست های مربوط به تفکیک جنسیتی که هر روز هم دارن اصرار خودشون رو در این مسئله بیشتر میکنن.

 

روابط اجتماعی رو بالا ببره در نتیجه میزان اختلافات افراد در جامعه بیاد پایین که نتیجه اش پایین آمدن آمار مراجعه به دادگاه ها میشود.

 

در بالا رفتن روابط اجتماعی و رفع اختلافات حرفی نیست. ولی آمار بالای مراجعه به دادگاه ها به خاطر عدم وجود قانون صریح، کامل و شفافه.

 

امنیت شهر ها رو بالا میبره

 

تا حدودی ممکنه باعث بالا رفتن امنیت بشه ولی امنیت در گرو رفاه اقتصادی و اجتماعیه.

 

میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات کاهش پیدا میکند و در نتیجه میلیونها تومان صرفه جویی در اقتصاد کشور در پی خواهد داشت.

 

میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات بهتره با شیوه آموزش صحیح و اصولی رانندگی، اصلاح معابر و جاده ها تولید خودروهای امن و با کیفیت کم بشه. که البته همه اینا در گرو سیاست های دولته.

 

سلامت روانی مردم بالاتر میرود و در نتیجه سطح شاخص امید به زندگی افزایش پیدا میکند.

 

به نظرم سلامت روانی مردم ایران (توجه کنید که خودم رو از این دسته جدا نمیکنم) ارتباط مستقیمی با میزان درآمدشون و کیفیت زندیگشون داره. عقل سالم در بدن سالم.

 

بسیاری از فشار ها و استرسهای کوچک و فردی از روی فرد برداشته میشود

 

هیچی بدتر از استرس چک و بدهی نیست.

 

حس اعتماد در جامعه پررنگ تر میشود

 

این حس بی اعتمادی از جایی ناشی میشه که قاضی، دیپلمات، مجری قانون و ... ما رو در حال زنا دستگیر میکنن و کم نیستند اینها که دستگیر نمیشوند. به اضافه صدا و سیمایی که من باید به صداقتش اعتماد کنم و جز دورغ و فریب + یه مقدار تولیدات آبکی چیز دیگری نصیبمون نشده.

 

باعث رشد اقتصادی جامعه میشود.

 

رشد اقتصادی با برداشته شدن تحریم ها خیلی خیلی بیشتر میشود.

 

 

همه این موارد و موارد بسیاری دیگر که ذکر نشد در بسیاری از ابعاد زندگی ما نقش دارندد و قسمتهایی از مشکلات ما رو تشکیل میدهند ... پس اگر اینها حل شوند یا تا حدی از فشارشون بر افراد کاسته شود آنوقت افراد آمادگی بیشتر برای رسیدن به مراتب بالاتر شخصیتی دارند.

احتمالا با هرم مازلو آشنایی داری.برای اینکه انسان بتواند از هر مرحله به مرحله بالاتر ارتقا یابد باید ایتدا نیازهای ماقبل آن برآورده شده باشد تا بتواند به مرحله بالاتر وارد شود.

 

در اینکه این مسائل در زندگی ما نقش دارند و قسمتهای کوچکی از مشکلات زندگی ما رو تشکیل میدهند حرفی نیست. ولی باید توجه داشته باشید که قسمتهای بسیار کوچکی از مشکلات زندگی ما به دست خودمون قابل حله و حل کردن عمده اونها به صورت فردی خارج از توانایی ما انسان هاست.

 

پس در همه این موارد و موارد دیگری که ذکر نشد اگر دقیق بشیم و ریشه یابی بکنیم میبینیم دولت یا در وظیفه ای کوتاهی کرده یا سیاست غلطی رو اجرا کرده. و در همه مسائل رد پای دولتمردان به وضوح مشخصه.

 

در خصوص این هرم هم باید خدمتتون عرض کنم تا جایی که من اطلاع دارم همه جای دنیا پله های پائینی این هرم توسط دولت ها تامین میشه و هرچه بالاتر میریم نقش دولت در تامین نیازها کمتر میشه و یه جورایی فردی و شخصی میشه. و طبق این هرم حرف های بنده تایید میشه. یعنی ابتدا باید ساختارهای اصلی شکل منظم پیدا کنن بعد در مراحل پایانی اصلاحات فردی صورت بگیره.

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
قبل از هر چیز لازم میدونم ازتون تشکر کنم بابت اینکه خیلی با حوصله جواب پست های بنده رو دادید. :icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

 

در اینکه این مسائل در زندگی ما نقش دارند و قسمتهای کوچکی از مشکلات زندگی ما رو تشکیل میدهند حرفی نیست. ولی باید توجه داشته باشید که قسمتهای بسیار کوچکی از مشکلات زندگی ما به دست خودمون قابل حله و حل کردن عمده اونها به صورت فردی خارج از توانایی ما انسان هاست.

 

پس در همه این موارد و موارد دیگری که ذکر نشد اگر دقیق بشیم و ریشه یابی بکنیم میبینیم دولت یا در وظیفه ای کوتاهی کرده یا سیاست غلطی رو اجرا کرده. و در همه مسائل رد پای دولتمردان به وضوح مشخصه.

 

در خصوص این هرم هم باید خدمتتون عرض کنم تا جایی که من اطلاع دارم همه جای دنیا پله های پائینی این هرم توسط دولت ها تامین میشه و هرچه بالاتر میریم نقش دولت در تامین نیازها کمتر میشه و یه جورایی فردی و شخصی میشه. و طبق این هرم حرف های بنده تایید میشه. یعنی ابتدا باید ساختارهای اصلی شکل منظم پیدا کنن بعد در مراحل پایانی اصلاحات فردی صورت بگیره.

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

 

خواهش میکنم دوست عزیز

تمام حرفای شما درست و متین هست . ولی همانطور که گفتی باز میتوان قسمتهایی از مشکلات هر چند کوچکمونو خودمون حل کنیم .. چرا وقتی توانایی و قدرت حل بسیاری از مشکلات از دست ما خارجه ، زندگیمونو فقط به پای اونها و با افسوس خوردن به اونا بگذرونیم.

لااقل همون هایی را که میتوانیم و در توان خودمان هست رو حل کنیم.

مثل ما مثل آن پادشاهی هست که مملکتش نابود شده بود ، از او پرسیدند که چه شد مملکت آبادت چنین ویرانه شد . گفت مردان بزرگ را به کارهای کوچک گماردم و مردان کوچک را به کارهای بزرگ . مردان کوچک از پس کارهای بزرگ بر نیامدند و مردان بزرگ از انجام کارهای کوچک عار داشتند . پس هر دو کار ضایع شدند و چنین شد که مملکت من سقوط کرد.

حال اگر خود را مردان بزرگ میدانیم که به کارهای کوچک گمارده شده ایم به خاطر صلاح خود و مملکتمون خارج از بحث دولت و سیاست اونا را به درستی انجام بدیم و اگر مردانی کوچک میدانیم که کارهای کوچک به ما سپرده شده پس در مکان درست و جایگاه واقعی خود هستیم لذا آنچه مسئولیتش با ماست را به درستی انجام دهیم ...

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...