رفتن به مطلب

شعـری بـرای تـو...


ارسال های توصیه شده

نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!

نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند!

آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی!

... از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم!

باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده !

قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ، ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند!

و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم ، و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام است

پایانی ندارد زندگی ام با تو ، آغاز دوباره ایست فردا در کنار تو ، فردایی که در آن دیروز را فراموش نمیکنم ، آنگاه که با توام هیچ روزی را فراموش نمیکنم ، که همه آنها یکی از زیباترین روزهاست و شیرین ترین خاطره ها ، و گرم ترین لحظه ها !

سر میگذارم بر روی شانه های تو ، آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو ، دلم پرواز میکند در آسمان قلبت ، میشنوم صدای تپشهای قلبت ، اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت !

تا خودم را از خودت بدانم ، تا همیشه برایت بمانم ،چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم!

تا ببینم زیباترین رویاها ، فردا که بیدار میشوم حقیقت میشود همه ی رویاها !

و اینجاست که عاشق خیالات با تو بودن میشوم ، و به عشق این خیالات دیوانه میشوم !

حالا من لیلا ام و تو مجنون من ، همیشه میمانیم برای هم ، و میسازیم یک قصه ی عاشقانه دیگر با هم !

بر میگردیم به دیروزی که گذشت ، خاطره ی شیرین فردا بدجور به دل نشست !

و میدانیم زندگی مان عاشقانه خواهد گذشت ، هم دیروز و امروز و هم فرداهایی که خواهد رسید!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند

مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

من به آن محتاجم !

 

 

OgAAAPBEEqKts1uwYT40uP3PKV-MEnubKV4D4KJ73Z4nBhUcpCFhrT1pfVc9MyL5eqG5XZFUX7mCfdBymJI4rpCdA3kAm1T1UIif2mTU5c4-3s3fsxbyeNW1srfC.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه

شاید ای خستگان وحشت دشت!

شاید ای ماندگان ظلمت شب!

در بهاری که میرسد از راه

گل خورشید ارزوهامان سر زد

از لای ابرهای حسود

شاید اکنون کبوتران امید

بال در بال امدند فرود...

پیش پای سحر بیافشان گل

سر راه صبا بسوزان عود

به پرستو به گل به سبزه درود!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

گفتی دهانت بوی شیر میدهد…

و…

رفتی …

آهای عشق من …

امشب به افتخار تو دهانم بوی مشروب، بوی سیگار، بوی دروغ میدهد …

برمیگردی ؟؟

  • Like 8
لینک به دیدگاه

از دل و دیده، گرامی‌تر هم

 

آیا هست ؟

 

- دست،

 

آری، ز دل و دیده گرامی‌تر :

 

دست !

 

زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان،

 

بی‌گمان دست گران‌قدرتر است.

 

هر چه حاصل كنی از دنیا،

 

دست‌آورد است !

 

هر چه اسباب جهان باشد، در روی زمین،

 

دست دارد همه را زیر نگین !

 

سلطنت را كه شنیده ست چنین ؟!

 

شرف دست همین بس كه نوشتن با اوست !

 

خوش‌ترین مایه دل‌بستگی من با اوست.

 

در فروبسته‌ترین دشواری،

 

در گران‌بارترین نومیدی،

 

بارها بر سرخود، بانگ زدم :

 

- هیچت ار نیست مخور خون جگر،

 

دست كه هست !

 

بیستون را یاد آر،

 

دست‌هایت را بسپار به كار،

 

كوه را چون پر كاه از سر راهت بردار !

 

وه چه نیروی شگفت‌انگیزی است،

 

دست‌هایی كه به هم پیوسته است !

 

به یقین، هر كه به هر جای، درآید از پای

 

دست‌هایش بسته است !

 

دست در دست كسی،

 

یعنی : پیوند دو جان !

 

دست در دست كسی

 

یعنی: پیمان دو عشق !

 

دست در دست كسی داری اگر،

 

دانی، دست،

 

چه سخن‌ها كه بیان می‌كند از دوست به دوست ؛

  • Like 5
لینک به دیدگاه

تنها دلیل من که خدا هست و

 

این جهان

 

زیباست

 

وین حیات عزیز و گرانبهاست

 

لبخند چشم توست !

 

هر چند با تبسم شیرینت

 

آن چنان

 

از خویش می روم

 

که نمی بینمش درست !

 

لبخند چشم تو

 

در چشم من ، وجود خدا را

 

آواز می دهد

 

در جسم من ، تمامی روح حیات را

 

پرواز می دهد

 

جان مرا ، که دوریت از من گرفته است

 

شیرین و خوش

 

دوباره به من باز می دهد

  • Like 4
لینک به دیدگاه

چقَـــدر دلــَـــــم می خواهد

 

نامه بنویسم ...

 

کاغذ و پاکت هم هست ...

 

و یک عالمه حرف ...

 

کاش ... کسی ... جایی ...

 

منتظرم بود ...

  • Like 8
لینک به دیدگاه

اگر نفسی در سینه است ، تو خودت میدانی برای تو نفس میکشم

 

 

 

 

 

 

 

برای تویی که تمام وجودم هستی ،

 

 

 

 

 

 

بی تو جای من در اینجا نیست

 

 

 

 

 

تمام قلبم خلاصه میشود در عشق تو

 

 

 

85153wq8akxu8mmj5mckwwxa4%5B1%5D.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه

انــــــــــــــگار میدآטּ اωـت . . .

 

בلــــــــــــم رآ میگویґ . .

 

هر ڪـﮧ از رآه میرωـــــــــــــــد בפּرش میزند . . .!

  • Like 8
لینک به دیدگاه

2ahd7154vvqsorsweor.jpg

♥ دارایی های من ♥

 

چشم هايم؛ براي ديدن بهترين هاي وجود تو....

 

 

گوشهايم؛ آماده شنيدن حرف و درد و دل هاي تو...

 

 

دهانم؛ براي گفتن حقايق و صحبت با تو در لحظه هاي دشوار و سخت و زندگي...

 

 

شانه هايم؛ قوت قلب تو وقتي که احتياج به پشتيبان و تکيه گاه داري...

 

 

بازوهايم؛ براي در آغوش گرفت تو...

 

 

دست هايم؛ براي نوازش و حمايت و تو...

 

 

پاهايم؛ براي در کنار تو بودن و قدم زدن زدن باتو...

 

 

و قلبم؛ محلي براي بودن تو...

 

 

اينا تمام دارايي هام بود که همه تقديم به تو.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

مــــیـدانــــــی ؟

 

همه را امـــتــحــــان کــــــــــــــرده ام !

 

قرص خــــواب و مـسکن

 

روانـشـنــــاس

 

خــــنـــده هـای زورکــــی . . .

 

هـنـدزفـری تـوی گـوش و گــــریــه کـردن

 

 

دوســتـــــــــــان جـــــدیــد. . .

 

دل من این حـــــــــرفـهـا حـــالـیـش نـمیشود !

 

آغــو.شـتـــــــ را مـیـخـــــــــــواهـم . . .

 

بـــــــرگــــــرد . . .

.

.

.

.

  • Like 5
لینک به دیدگاه

در ها را می گشایم

 

پشت پنجره می نشینم

 

به تو و تمامی خاطرتمان می اندیشم!!!

 

و به باران که بر لبان زمین بوسه میزند می نگرم

 

مجنون من

 

می دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

 

 

مثل آسمانی که امشب می بارد....

 

 

و اینک باران

 

 

بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند

 

 

و چشمانم را نوازش می دهد

 

 

تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم . . .

 

 

 

1302859034_00jw054wrjx.gif

  • Like 1
لینک به دیدگاه

من زندگي را در عشق ، عشق را درقلب .قلب را درچشم .

 

چشم را به خاطر ديدن تو دوست دارم ،

 

من عشق را در سكوت ، سكوت را درقلب .

 

قلب را به خاطر اين كه خانه توست دوست دارم ،

 

من اندوه را در اشك ، اشك را در تنهايي ،

 

تنهايي را به خاطر تپيدن قلبم ،

 

قلبم را براي تو و تو را همچون قلبم دوست دارم

  • Like 7
لینک به دیدگاه

من مي خواستم تو به من عادت نکني

 

 

من به تو عادت کردم

 

مي خواستم تو عاشقم نباشي

 

من عاشقت شدم

 

مي خواستم من برات مثل بقيه باشم

 

تو برام از همه مهم تر شدي

 

مي خواستم تو هيچ وقت سکوت نکني

 

من سکوت کردم

 

مي خواستم بري دنبال زندگيت

 

اما تو همه ي زندگيــــم شدي ....... !!!

  • Like 8
لینک به دیدگاه

چشمها را بر دریچه ی انتظار پلک نمی زنم.

 

اشکها در بستر گونه ها سرود دلتنگی سر می دهند.

 

آن سوی وسعت بارانی دل آفتاب یاد تو جاریست.

 

ساحل ماسه ای دستانم هنوز از عشق تو نمناک است.

 

نیلوفران خیس از شرم نگاه شعر شادی زمزمه می کنند.

 

نبض زمان نفس نفس میزند از حسرت دیدارت .

 

آغوش سرد دشت روزهاست گرمی عشق تورا منتظراست.

 

بیا که غروب دیگرازغربتش به تنگ آمده است.

 

بیا دیگر...

  • Like 8
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...