S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ روح بیمار طبیعت را – می فهمی در دیار خشک در میان سایه های تیره – در زنجیر مرگ را می بینی گاه بی تابی …گاه می خندیعاشق باران که باشی عاشق باران که باشی منتظر می مانی بر نگاه بی کلام پنجره – چشم می دوزی شعر می خوانی 2 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ براي تمام دلواپسی هايم نقطه چین می گذارم در عروج چشمانت اوج می گیرم . تک تک واژه ها، به حکومت می رسند جمله ها زر اندود می شوند وتو ! سهم تمام نقطه چین هاي من خواهی شد...... 4 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ بیا برویم رویا ببینیم.سَرَم کنارِ گرمی رویا که سنگین میشود دیگر حدودِ جهان حدود نفسهای من است.سَرَم کنارِ گرمیِ رویا که سنگین میشود دیگر حدود سالهایم حدودِ کودکیهای من است.با این همه خوابم نمیآید تنها زمزمهی مداوم زنجرهئی سبزیست با شعلهی صداش، که ولرم و مکرر از تنورهی تیرگی میگذرد.(به قول مادرم شب است دیگر …اما خوابم نمیآید، قسم نمیخورم)باید به کو کنارِ صبح و شام نیامده بیندیشم باید از هزارهی دوش و ساعتِ صد ساله بگذرم پس لااقل تو سکوتِ بیپشت و رویِ مر 2 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را ، با بغض می خورم عمری است لبخندهای لاغر خود را در دل ذخیره می کنم: باشد برای روز مبادا ! اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست 3 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ یارب آن شمع شب افروز که جانان من است ز چه رو در طلب سوختن جان من است آن که دارد به رخ اش مجمع زیبایی را چه خم از حال دل زار پریشان من است 1 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ من از این پس به همه عشق جهان میخندم به هوسبازی این بیخبران میخندم من از آن روز که دلدارم رفت با غم و شادی و عیش دگران میخندم 3 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ جرم من چیست که شیدای نگاهت شده ام آن قدر واله که انگشت نمایت شده ام جرم من چیست که درکلبه تنهایی خویش زاهد گوشه محراب لبانت شده ام آخر ای اختر تابنده به دامان سپهر جرم من چیست که رسوای زمانت شده ام آمدی ساده نشستی به گلیم دل من جرم من چیست که معشوق نوازت شده ام ای که از شورجوانی خودت سرمستی ساغری نوش که ساقی شرابت شده ام آمدی ساده نشستی و چو طوفان رفتی هیچ انگار ندیدی که خرابت شده ام رفتی و بی خبر از خویش نمودی ما را لحظه ای چند نظرکن نگرانت شده ام 7 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ حق الناس همیشه پول نیست گاهی دل است دلی که باید میدادی و ندادی... 10 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ امــــا... همیشـــــه چشــــم به آسمان دارم... حال عجیبیست... دیدن همان آسمانی که... شاید "تو"... دقایقی پیش به آن نگاه کـــرده ای...! 9 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۱ حـالا کـه میـخـواهـی بـروی لطفــا قـدمـهـایـتـــ را تنـدتـر بـردار دلـم را فـرستــاده امـ دنبـالـِـ نخــود سیـــاه . . . ! 8 لینک به دیدگاه
An@hita 8666 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۱ کفشهایم که جفت می شوند دلم هوای رفتن می کند... من کودکانه بی قرار تو میشوم بی آنکه فکر کنم آیا تو دلتنگم هستی؟!؟! 8 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ روز های سخت همیشه… دوستان واقعی را معلوم خواهد کرد… 7 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۹۱ نظم ندارم..نثر دارم برای این همه احساس... قافیه ندارم..سجع دارم برای فریاد این همه نیاز... نذر کردم به ای چشمانت که گاهی... اشکم به ضریحِ بُغضت گره بخورد به ناگاه... 6 لینک به دیدگاه
maryam banoo 3238 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۱ خداوندا! دستهایم را به سوی تو دراز کرده ام که راهم را روشن کنی و ناب ترین آرامش دنیا را نصیبم نمایی 6 لینک به دیدگاه
maryam banoo 3238 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند آنقدر زیباست این بی بازگشت کز برایش می توان از جان گذشت 5 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۱ برای آتی: 1: زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ، پرشي دارد اندازه عشق. 2: زندگی، فهم نفهمیدن هاست .. زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است 3: خیلی سخته که موقع کنکور لیسانس بخاطر توقعات دیگران و شرایط فوق العاده سنگین، واقعا بخوای خودشکی کنی ولی بخاطر اعتقاد...(یه خودکشی بی درد که بحث شهامت هم منتفی باشه) خیلی سخته سربازی از خواب بیدار بشی و ببینی کنار صورتت یه رتیل بدترکیب هست.. اکثر درجه دارها عقده ای.. شرایط فوق العاده دشوار.. فقط یه فکری کورسوی امید باشه. فکر این که شرایط سخت تر هم میرسه که رسید و گذشت.. خیلی بده تحت شرایط خاصی،تنها امیدت این باشه که این دنیا فانی هست... دیگه همه به مرگ اعتقاد دارن.. مادی گراها.. نیازی هم به سواری روی الاکلنگ عقل و احساس نیست.. 6 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ باورم کن باور من باورم کن صادقانه باورم کن ای دلیل پرسه های عاشقانه*** فقط برای تو...آری برای تو برای چشم های پر مهر و عطوفت تو من هنوز عاشقانه مینویسم... این را باور کن که در تنهایی خویش تنها در افکار پیچیده و مبهم خود زیبایی چشم های عاشق ترا ترسیم میکنم... و در هر بیت شعرهایی که مینویسم از معنای نگاه های گرم و صمیمی تو هزاران واژه مینویسم... من از افق طلایی قلبت آغاز میکنم و همراه تو با کوله باری از باورهای عاشقانه قله های سپید فردا را فتح خواهم کرد واین بار فریاد خواهم زد اسمت را از بلندای فرداها تا بدانند که دوستت دارم ترا به ارزش همه زندگی کردن ها....! باورم کن که در این دنیا همه چیز غیر باور است جز عشق!! عشق دریچه ایست به سوی زندگی... عشق دنیاییست پر از باور... *پناهم باش و با من باش که اینک دل به تو بستم از این دلبستگی با خود مکن هرگز پشیمانم* 8 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ خوابم پرید... وقتی قطره اشک قاصدک که هدیه ی تو بود بر چروک صورتم لغزید... 9 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ آرزویم این است ... که بهاری بشود روز و شبت ، که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف ، و من از دور ببینم که پر از لبخند است چشم و دنیا و دلت 8 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ در دفتر “دل” یادتو سرمشق من است! یادماهم نکنی یادتو “تکلیف” من است! 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده