*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۸۹ ( کاریکلماتور یعنی کاریکاتوری که با کلمات به ثبت می رسد. ) پرنده بی بال با فکرش پرواز میکند. بعضی ها به طول عمر فکر میکنند و بعضی ها به عرض آن. آدمهای افتاده مواظبند که لگد مال نشوند. درد را از هر سو نوشتند درد شد. شاید پیش نیاز درس زندگی یک واحد دروغ باشد. به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است. 14 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۸۹ قلبم پرجمعیتترین شهر دنیاست. به نگاهم خوش آمدی. غم، کلکسیون خندهام را به سرقت برد. افکارم را با سکوت زندانی می کنم. آن قدر به زندگی لبخند زدم که مرا دیوانه پنداشت و ترکم کرد. بعضی ها به پای هم پير می شوند و بعضی ها به دست هم. 13 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۸۹ قلاب ماهی شبيه علامت سوالی است كه فقط ماهی ها جوابش را می دهند. همه انسان ها شاعرند، چرا كه روزی غزل خداحافظی را می خوانند. نوازنده ها برای همه می زنند اما پشت سر كسی خير. بعضی ها در خوابند و بعضی ها قسطی چرت می زنند. 9 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ ۱ـ بهترين راه براي حفظ آثار باستاني ، همچنان در زير خاك بودن آن ها است . ۲ـ دهانم را بسته نگاه داشتم تا حرف در دهانم نگذارند. ۳ـ چهره زيبايش فرودگاه نگاه ها شد. ۴ـ اكثر آدم هاي لاغر با رژيم مخالفند. ۵ـ بي صداترين تار را عنكبوت مي نوازد. ۶ـ پركار ترين عضو بدنش فكش بود. ۷ـ از كاريكلماتورهاي پيچيده ، دل پيچه مي گيرم. ۸ـ كاش فردا همان ديروز آمده بود. ۹ـ هميشه با اخم هايش ، غنچه هاي لبخندم را پر پر مي كرد. ۱۰ـ بازار ريا سكه است ، با صداقت ، اعلام مفلسي مي كنم. ۱۱ـ اعتراض ها در سكوت ذخيره شد. ۱۲ـ عدالت موجودي شبيه روح بوده كه كسي آن را نديده است. ۱۳ـ بانك ها به سوال علم بهتر است يا ثروت ، در عمل پاسخ مي دهند. ۱۴ـ نمايشگاه به محلي گفته مي شود كه مردم را به كالا ها نشان مي دهند. ۱۵ـ همه دوست دارند به پيروزي برسند ، حتي استقلال. ۱۶ـ تا عوام وجود داشته باشد ، عوام فريب هم وجود خواهد داشت. ۱۷ـ هر موقع او را مي بينم كمي مكث مي كنم ، مثل ويرگول. ۱۸ـ آدم هاي بيكار همه روزهاي تقويم را جمعه مي بينند. ۱۹ـ پائيز ، فصل بي حجابي درختان است. ۲۰ـ كتاب يار مهربانيست كه با همسرتان هيچ مشكلي ندارد. ۲۱ـ شهرداري فقط راه پولدارشدنش را آسفالت مي كند. ۲۲ـ شيطان مدعي شد كه من مدير داخلي دنيا هستم. ۲۳ـ گناهكار كسي است كه تظاهر به تقوا نمي كند. ۲۴ـ گاهي سلول هاي خاكستري مغزم به مرخصي مي روند. ۲۵ـ سانسور يعني هرس فكر نويسنده تاحدي كه از ديوار حكومت بالا نرود. ۲۶ـ حقوق بشر ساعتي است كه هر دولتي با وقت محلي كشورش آن را تنظيم مي كند. ۲۷ـ آقازاده يعني استثناء در خلقت. 10 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ ۱ـ وظيفه سبب شد كه كارها به خوبي انجام بگيرد ، اما عشق كمك كرد كه به زيبايي انجام بگيرد. ۲ـ كساني كه دير قول مي دهند ، خوش قول ترين مردم دنيا هستند. ۳ـ آنچه كه امروز در دل دارم ممكن است آرزوي فردايم باشد. ۴ـ اعتبار همه چيز نه در ارزش آنها ، كه در معناي آنهاست. ۵ـ براي اينكه اميد خدشه دار نشود ، مجبور شد برخي جزئيات را ناديده بگيرد. ۶ـ ساعت ، لاشه زمان است كه بر روي مچ سنگيني مي كند . ۷ـ زندگي مثل يك نقاشي است ، با اين تفاوت كه در آن از پاك كن خبري نيست . ۸ـ خوبي هاي كم ، بدي هاي زياد را نمي پوشاند. ۹ـ چيزي به نام شكست وجود ندارد ، آنچه به دست مي آيد نتيجه است و بس . ۱۰ـ گاهي اوقات يك لبخند ساده ، آسانتر از مواد منفجره قلبي را ويران مي كند . ۱۱ـ بزرگترين آرزويش اين بود كه كوچكترين آرزويش برآورده شود . ۱۲ـ وقتي همه در ها برويش بسته شد ، خودش را از پنجره بيرون انداخت . ۱۳ـ مثبت انديش كسي است كه جا بجا كردن كوه ها را ممكن بداند . ۱۴ـ اتحاد يك نوع ظاهر سازي براي پنهان كردن دشمني است . ۱۵ـ تجربه ، معلم بي رحمي است كه اول آزمايش مي كند ،بعد درس مي دهد ، به اين ميگن نامردي! ۱۶ـ كسي كه هدف نداشته باشد ، حتما از راه راست هم به جايي نمي رسد . ۱۷ـ رودخانه به همان اندازه كه از سر چشمه دور مي شود به دريا نزديك مي شود. ۱۸ـ خاطرات بد را مي توان از ذهن پاك كرد ، ولي تجربه هايش لازم است . ۱۹ـ نصيحت مثل برف است ، هرچه نرم تر ببارد ، بيشتر مي ماند و عميق تر نفوذ مي كند ! ۲۰ـ براي آنكه خورشيد رازم را فاش نكند ،به سايه پناه بردم . 8 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ ۱ـ بعضی از کشورها وسایل ارتباط جمعی دارند و بعضی ها وسایل اغفال جمعی. ۲ـ در جدال اعداد این صفر ها هستند که بی طرفند ! ۳ـ طناب دار و صندلی به یک اندازه مقصرند . ۴ـ در زندگی بعضی ها هم نفس هستند و بعضی ها هم قفس . ۵ـ روان شناس ها و وکیلان ، زبان گرانی دارند . ۶ـ خود گوی و خود خند ای هنرمند ، این است طنز هدفمند . ۷ـ بعضی ها محو قدرتند و بعضی ها در پی حذف آن . ۸ـ قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد . ۹ـ به خاطر پایمال کردن حقوق دیگران ، کفش هایش را محاکمه کردند . ۱۰ـ مشکلات قابل حل زندگی را ، طلاق منحل می کند . ۱۱ـ آنهایی که زبانشان دراز است ، شخصیتی کوتاه دارند . ۱۲ـ بجز آدم پای دار ، همه بیدارند . ۱۳ـ بیهوده متاز ، مقصد همه خاک است . ۱۴ـ بعضی ها اهل دلند و بعضی ها تندیسی از خاک و گل . ۱۵ـ هر ادم خوب گذشته ای دارد و هر آدم گناهکار آینده ای . ۱۶ـ فریاد کشیدنی است ، اما کمتر وزن می شود . ۱۷ـ بعضی ها به عرض زندگی فکر میکنند و بعضی ها به طول آن . ۱۸ـ سر شناس تر از آرایشگر ها کسی را نمی شناسم . ۱۹ـ همیشه درست می گویم ، اما نمی دانم چرا حق با دیگران است . ۲۰ـ باطری خورشید شب ها زیر شارژر ماه است . 8 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۰ حیف که گرسنگی شکم با کلمات شیرین برطرف نمی شود . چراغ راهنما از بس كه چشمك زد، مژه هايش ريخت. تا دو كلمه حرف حساب زدم، چرتكه لبخند زد! برای دشمنی که محاصره شده است. یک راه فرار باز بگذارید بدینسان او حس می کند که راهی به جز مردن هم می تواند داشته باشد. 9 لینک به دیدگاه
lazha 106 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ نانوا هم جوش شیرین میزند بیچاره فرهاد 6 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ کاریکلماتور نامی است که احمد شاملو بر نوشتههای پرویز شاپور گذاشت. این کلمه ابتدا در سال ۱۳۴۷ در مجله خوشه به سردبیری شاملو به کاربرده شد و حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است. به نظر شاملو، نوشتههای شاپور کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شدهاست. 5 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۱ـ تمام زندگی ام قسطی است اما گوشم بدهکار نیست. ۲ـ دلم پاک پاک است ، به تازگی آن را صابون زده ام. ۳ـ در شب های ابری ، ماه با حجاب می شود. ۴ـ با عشق بازی نسیم و باغچه ، علف های هرز روئیدند. ۵ـ خبرگزاری محلی است برای رام کردن خبرها. ۶ـ کلاغ پر ، گنجشک پر ، کبوتر آزادی پر پر . ۷ـ در ضیافت خیال ، اولین مهمان رویا بود. ۸ـ زیبا ترین و بهترین ساعت دنیا ، ساعتی بود که دیدمت. ۹ـ مرگ حق است و همه روزی به حق شان می رسند. ۱۰ـ نفت مهریه ملت است اما عندالمطالبه نیست. ۱۱ـ سال ۸۹ هشتمان گرو (۹) بود سال نود چه می شود. ۱۲ـ همه بچه آدم هستند ، اما بین هابیل و قابیل خیلی فرق است. ۱۳ـ اگر از واقعیت ها «بهره» بگیری ، حتما به جرم ربا خواری دستگیر خواهی شد. ۱۴ـ همیشه با رشته افکارش ، آش رشته نذری می داد. ۱۵ـ سرطان بد خیم جامعه دروغ است ، به کی بگم ، به بالائی ها یا پائینی ها. ۱۶ـ انسان ، حیوان ، گل ، فقط گل به تو آسیب نمی رساند. ۱۷ـ درجه تبم بالا بود ، بایگانی افکارم آتش گرفت. ۱۸ـ چشمان فرهاد ، عاشق خواب های شیرین بود. ۱۹ـ اگر برای خواسته هایت تلاش نکنی ، مجبوری با داشته هایت بسازی. ۲۰ـ وقتی کلاهم را قاضی کردم ، باد ترتیب قاضی ام را داد. ۲۱ـ بهترین راه برای آب شدن برفک تلویزیون ،از برق کشیدن آن است. ۲۲ـ بیشتر شعارها در تظاهرات زندگی می کنند. ۲۳ـ با بالا رفتن آب بهاء ، دیگر کسی سیلی آبدار نمی زند. ۲۴ـ بعضی ها دردسرند و بعضی ها مایه آن . ۲۵ـ پای کلمات را قلم کردم و با آن کاریکلماتور نوشتم. ۲۶ـ گناه من نیست که بعد از تو او آمد ، تقصیر قوانین زبان فارسی است ماهنامه صنعت و کارآفرینی 5 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۱ـ با یک ریال ، دو ریال نمی توان سریال ساخت. ۲ـ بعضی ها زندگی می کنند و بعضی ها وقت زندگی را می گیرند. ۳ـ آن هایی که بلند فکر می کنند هیچ وقت کوتاه نمی آیند. ۴ـ حرف های خام ، به مغزم صدمه می زند. ۵ـ آن هایی که پول ندارند مجبورند حرف مفت گوش کنند. ۶ـ بعضی از نگاه ها صدای قشنگی دارند. ۷ـ گاهی چشمانم در خیابان چشمانش راه پیمایی می کند. ۸ـ وقتی یکی به نعل می زنید و یکی به میخ ، مواظب شستتان باشید. ۹ـ آن هایی که مردم را سیاه می کنند ، پیش خدا روسیاهند. ۱۰ـ خیلی از موش ها ،به گربه ها ، محل سگ هم نمی گذارند. ماهنامه مکتوب 6 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۱ـ با مرگ مغزی ، افکارش یتیم شد ۲ـ در مواقع تنهایی ، بهترین همراه ، تلفن همراهم است ۳ـ گورستان ، سالن غذاخوری حیوانات موذی است ۴ـ همیشه خودکارم به احترام کاغذ سفید ،کلاه را از سر بر میدارد ۵ـ از ترس سانسور خیلی از نوشته هایم مفقودالاثر شدند ۶ـ از بیم طلوع خورشید ، موهای شب یک پارچه سفید شد. ۷ـ خیلی از خود ساخته ها در مقابل قدرت خود باخته شدند. ۸ـ از کسانی که با من موافق بودند چیزی نیاموختم 7 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۱ـ آغاز هر سلام ، پایان خداحافظی است. ۲ـ زندگی خیلی کوتاه است ، ولی آنقدر بلند هست که آن را تباه نکنیم. ۳ـ زندگی محبت است و محبت حقیقت. ۴ـ اغلب از بی وقتی شکایت می کرد ولی مشکل اصلی او بی هدفی بود. ۵ـ دوست هرکس عقل اوست و دشمنش نادانی او. ۶ـ آدم خوش بین ، شیطان را هم فرشته می بیند. ۷ـ وقتی خوابیدم ، حقیقت را در خواب دیدم. ۸ـ آنقدر آینده نگر بود که گذشته اش را نمی دید. ۹ـ سلام بی جواب یعنی خداحافظ . ۱۰ـ انسان باید انتخاب کند نه اینکه سرنوشت خود را بپذیرد. ۱۱ـ دانش تنها سرمایه ای است که به تاراج نمی رود. ۱۲ـ انسان ، زندانی تنفر و تعصبات خودش است . ۱۳ـ گوش شنوا زیر بنای مهارت های ارتباطی است. ۱۴ـ دنیا برای آدم های غمگین به کوچکی یک قطره اشک است و برای آدم های شاد به بزرگی یک لبخند. ۱۵ـ حقیقت و گل رز هر دو خار دارند. ماهنامه صنعت و کارآفرینی 6 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۹ـ خیلی از معتادها تابلو هستند ، اما ارزش هنری ندارند ۱۰ـ افکار زیبایش ، پس از فرار به تابعیت مغزی بیگانه در آمد ۱۱ـ با هم آغوشی آفتاب و باران ، رنگین کمان متولد شد. ۱۲ـ با سوار شدن به تاکسی ، کلی پیاده شدم ۱۳ـ من از خیرش گذشتم ، اما او تصمیم گرفت از شرم خلاص شود ۱۴ـ زیباترین صدا برای گوشهای سنگین ، فریاد است ۱۵ـ گاهی اوقات مهمان از پشت سر زیباست ۱۶ـ بعد از بوئیدن گل ، مرگ غنچه را به او تسلیت گفتم ۱۷ـ در قلمرو کاریکلماتور ، اکثرا با تبسم وادار به تفکر میشوند ۱۸ـ واقعیت مثل آب است، اما بعضی ها نوشابه را ترجیح میدهند 5 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۱ـ تصمیم گرفت راه پولدار شدن را آسفالت کند. ۲ـ گشادی جیب بعضی ها ، بزرگتر از سوراخ لایه اُزون است. ۳ـ نوک قلم پاچه خوار همیشه چرب است. ۴ـ بعضی ها حساب پس می دهند و بعضی ها حق حساب. ۵ـ نقاش فقیر ، خجالت می کشید. ۶ـ عدد یک را دست کم نگیرید ، یک عمر ، یک زندگی. ۷ـ بعضی ها رو دست ندارند و بعضی ها زیر دست. ۸ـ با اسلحه ای به شکار طبیعت رفتم. ۹ـ با یک ریال ، دو ریال نمی توان سریال ساخت. ۱۰ـ در بازار سرمایه ،کم ضرر کردن یعنی سود کردن. ۱۱ـ شیر بُز بُز قندی شکر نمی خواهد. ۱۲ـ شرکت برق برای برق کفش هایم تعرفه صادر کرد. ۱۳ـ برای باز شدن اشتهایش کلید ساز آورد. ۱۴ـ چون ریاضی بلد نبود ، دیگران را آدم حساب نمی کرد. ماهنامه اقتصاد و زندگی 4 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۱ـ کسانی که دیر قول می دهند ، خوش قول ترین مردم دنیا هستند. ۲ـ آن چه امروز در دل دارم ، ممکن است آرزوی فردایم باشد. ۳ـ اعتبار همه چیز نه در ارزش آنها ، که در معنای آن هاست. ۴ـ بعضی ها با اینکه خیاط نیستند ، اما خوب وصله هایی به آدم می چسبانند ! ۵ـ زندگی مثل یک تابلو نقاشی است ، با این تفاوت که در آن از پاک کن خبری نیست. ۶ـ هر کس تاوان راهی را می دهد که خود برگزیده است. ۷ـ در جزیره رنگ ها هم ، همه از دو رنگی متنفر بودند. ۸ـ کسی که در ساحل آرزوها گام بر می دارد ، بالاخره در دریای رویا غرق می شود! ۹ـ چیزی به نام شکست وجود ندارد ، آن چه بدست می آید ، نتیجه است و بس. ۱۰ـ ثروتمند کسی نیست که بیشترین را دارد ، کسی است که به کم ترین ها نیاز دارد. ۱۱ـ از زندگی آن چه لیاقتش را داریم به ما می رسد ، نه آن چه آرزویش را داریم. ۱۲ـ کار کردن خوب است اما زندگی کردن را نباید فراموش کرد. ۱۳ـ مثبت اندیش کسی است که جا به جا کردن کوه ها را ممکن بداند. ۱۴ـ از گذشته بگذر و حال را بساز و به آینده امیدوار باش. ۱۵ـ توی بازار صداقت ، گرانی بیداد می کند. ۱۶ـ اتحاد یک نوع ظاهرسازی برای پنهان کردن دشمنی است. ۱۷ـ ظاهرسازها با هر سازی می رقصند. ماهنامه صنعت و کارآفرینی 4 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ ۱ـ به افکار بیدارم قرص خواب دادند. ۲ـ به جز سیاستمداران ، بنی آدم اعضای یکدیگرند. ۳ـ همیشه درست می گویم ، اما نمی دانم چرا حق با دیگران است. ۴ـ بدون عینک تمام سازها را تار می بینم. ۵ـ عجب زمانه ای شده ! گذشت هم درگذشت. ۶ـ ارزانترین و زیباترین لوازم آرایش صورت ، لبخند است. ۷ـ بابا آب داد دیگر افسانه شده ، بابا را هم ایزوگام کردند. ۸ـ دنبال لولوی نامرد می گشت تا ممه ربوده شده اش را پیدا کند. ۹ـ همسر با گذشتی بود ، از من هم گذشت. ۱۰ـ بگذارید حقتان را بخورند ، مرگ حق است. ۱۱ـ خوش به حال فقیر ، یک حرف بیشتر از غنی دارد. ۱۲ـ در کشورهای عقب مانده نیمی از مردان عاقلند و نیمی دیگر متاهل. ۱۳ـ شاید تفاوت دید من و تو در نمره عینکمان باشد. ۱۴ـ در پایان محکمه ، حکم قاضی خشت بود. ۱۵ـ از نظر عوام ، آزادی یعنی آن طرف دیوار زندان. ماهنامه فرهنگی و اجتماعی مکتوب 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۰ از خودم می گم...اندازه فهمم از کاریکلماتور این بود...اشتباه بود به دانش ادبی خودتون ببخشید... داس را بالا می برم تا بر گردن واژه ها بزنم...که ریز ریز می خندند به ریشِ نداشته ام... دیگر پایشان را از گلیم شان به قدر سرو دراز کرده اند.... انگار در سیرکی نشسته اند و من دلقک آن...که با هر حرکت دست...بالا و پایین می شوند و دلشان را می گیرند... و من همچنان دندان بر دندان می فشارم..و به جز تهدید کاری از من بر نمی آید... انگار در وادی رویا هم طعنه زدن کار واقعیت است... 2 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۱ کاریکلماتور، زبان گویایی است که شوخی میکند، میخنداند و به طعنه سخن میگوید، به ناهنجاریها و بدیها شلیک میکند و گاهی ناملایمات و سختیهای زندگی را با طنز تلخ بیان میکند. دردهای اجتماعی را خوب میشناسد و هر اتفاق کوچکی را شاید کمی اغراقآمیز با نیشخندی کنایهدار مورد توجه قرار میدهد و می توان گفت یکی از جلوههای زیبای ادب و هنر معاصر است. کاریکلماتور حاصل پیوند "کاریکاتور" و "کلمه" است. این نامی است که احمد شاملو بر نوشتههای پرویز شاپور گذاشت. چون به نظر شاملو، نوشتههای شاپور کاریکاتورهایی بود که با کلمه بیان شده بود و بقول سهراب گل هاشم، به بازی با کلمات و شوخی با کلمات هم کاریکلماتور گفته میشود. دوستان من چند نمونه از نت کپی پیست میکنم. شما هم اگر چیزی پیدا کردید بزارید. یا اگه میتونید خودتون چیزی بسازید حتما ارسال کنید تا لذت ببریم. 1ـ اگر حرف مُفت را مي خريدند ، خيلي ها ميلياردر بودند. 2_ آدم « بی باک » از سوخت هسته ای استفاده می کند. 3ـ امروز همان راه حل های دیروز است. 4ـ سکوت به جرم پوزخند به عدالت محاکمه شد. 5_ فقط آدم های پُر حرف , سکوت ذخیره می کنند. 6ـ آنقدر در خودم فرو رفتم که سر از قوزک پایم در آوردم. 7_ کبوتر آزادی از آسمان هفتم تقاضای پناهندگی کرد. 8ـ بعضي ها روي شاخه نشسته و بعضي ها مشغول خوشه بندي. 9_ رشته سخن را بدست گرفت و کلاهی نو برای مردم بافت. 10 _ اگر ساقی چشمان تو باشد , یک استکان چای هم مستم می کند. 11 _ بیشتر اوقات افکارم را با سکوت , سانسور می کنم. 12ـ آجر فشاري هيچ نسبتي با گروه فشار ندارد. 13ـ اوج پرواز روزنامه نگارها خطوط قرمز است. 14ـ براي روشن كردن منظورش ، همه چيز را به آتش كشيد. 15ـ وضعش «توپ» بود ولی با یک «شوت» از میدان خارج شد. 16ـ دست هایم تصمیم گرفتند که مرا نه دست به سینه کنند و نه دست به کمر. 17 _ نقاش فقیر «درد» می کشید. 18ـ خر نادان ، دوست خوب خر سوار است. 19ـ در نبودنت ، خاطراتت خود نمایی می کند. 20_ مخالفان آزادی افق را با لکه های سیاه کدر کردند. 21ـ عشق زنی بود که سیگار نمی کشید و من ترکش کردم. 22_ عاشق با تلسکوپ و حسود با ميکروسکوپ به دنيا نگاه مي کند. 23_ بي توجهي شهرداري به دست اندازها يعني دست انداختن مردم. 24_ در روزهاي باراني اعداد در زير راديکال پنهان مي شوند. 25_ قشنگ ترين و زيباترين ساعت دنيا، ساعتي بود که ديدمت. 26_ وقتي گفتم حرف دلت را بزن، گفت گرسنه ام. 27_ با هجوم کلمات نفس قلم به شماره افتاد. 28_ خيلي ها تنها پشت گرميشان آفتاب داغ است. 29_ بازداشتگاه عکس ها آلبوم است. 30_ بي دست و پاترين موجود مار است ولي همه از آن مي ترسند. 31_ شیرین ترین ماه , ماه عسل است. 32_ خیلی از موش ها حتی به گربه ها هم محل سگ نمی گذارند. 33_ خُر و پُف , همان پُر حرفی کردن در خواب است. 34_ برای گوش های سنگینش , نیاز به یک باربر داشت. 35_ کرم شب تاب , چراغ قوه حیوانات است. 3 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۱ پرنده بی بال با فکرش پرواز میکند. بعضی ها به طول عمر فکر میکنند و بعضی ها به عرض آن. آدمهای افتاده مواظبند که لگد مال نشوند. درد را از هر سو نوشتند درد شد. شاید پیش نیاز درس زندگی یک واحد دروغ باشد. به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است. قلبم پرجمعیتترین شهر دنیاست. قلاب ماهی شبيه علامت سوالی است كه فقط ماهی ها جوابش را می دهند. همه انسان ها شاعرند، چرا كه روزی غزل خداحافظی را می خوانند. نوازنده ها برای همه می زنند اما پشت سر كسی خير. بعضی ها در خوابند و بعضی ها قسطی چرت می زنند. به نگاهم خوش آمدی. غم، کلکسیون خندهام را به سرقت برد. افکارم را با سکوت زندانی می کنم. آن قدر به زندگی لبخند زدم که مرا دیوانه پنداشت و ترکم کرد. بعضی ها به پای هم پير می شوند و بعضی ها به دست هم. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده