.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۸۹ ممنون بابت صحبتای خیلی خوبت خیلی خوبه که به عقاید همدیگه احترام بذاریم و تفکراتی که برخلاف تفکرات خودمون هست رو مسخره نکنیم. وقتی می دونیم عقیده کسی برخلاف عقیده ما هستش، باهاش وارد بحث نشیم و به نوعی جنگ عقاید رو راه نندازیم. مخالفم! مشکل ما اینه که نمیدونیم چطور با طرف مقابل بحث کنیم و بعد از چند جمله بحث به دعوا و تمسخر کشیده میشه... به قول امیر به جای بحث نکردن باید شیوه بحث کردن رو یاد بگیریم 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۸۹ مخالفم!مشکل ما اینه که نمیدونیم چطور با طرف مقابل بحث کنیم و بعد از چند جمله بحث به دعوا و تمسخر کشیده میشه... به قول امیر به جای بحث نکردن باید شیوه بحث کردن رو یاد بگیریم موافقم باهات منظورم بحث از نوع جدلش بود نه گفتگو. واسه همین در ادامش گفتم جنگ عقاید راه نندازیم. بحثی که حالت گفتگوی دوطرفه با احترام به عقاید هم و بدون مسخره کردن عقاید باشه درسته. ولی بحثی که بخواد حالت جدل یا کل کل داشته باشه هیچ نتیجه خوبی نداره. 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۸۹ درود بی کران بر شما امیرجان. با آنكه گفتارت جهت دار بود و اشخاص و يا بهتر بگويم شخص خاصي را مد نظر داشت من هیچ شخص خاصی را مد نظر نداشتم. و تنها این تاپیک را به سبب اتفاقات اخیر در انجمن ایجاد کرده ام. این انجمن بارها و بارها این اتفاقات رو به خود دیده است که بحث چند کاربر به چنین جدالهایی منجر می شود.حالت کلی داشت اما اتفاقات اخیر سبب شد تا این تاپیک زده شود. همين كاربرد كنايه آميز شما از اعتقادات دين ايراني خود نوعي بي احترامي است و لذا گفتار شما كه در نفي بي احترامي است فاقد ارزش مي شودكنايه زدن و در لفافه سخن گفتن آن هم در فضايي كه شما با افراد رو در رو نيستيد و به احتمال زياد با خيلي هايشان هرگز رو در رو نمي شويد خود بزرگترين بي احترامي است زيرا بطور غير مستقيم طيف وسيع تري از آنچه را كه مد نظرتان است مورد عتاب قرار مي دهيد دین ایرانی منظورت چیست که بنده نسبت بدان بی احترامی کرده ام؟ اگر بنا را بر آن بگذاريم كه هر كس هر عقيده اي دارد نمي بايست با او وارد بحث شد كه هيچ پيشرفتي حاصل نمي شود اگر شما به بهانه ي اين كه بي احترامي نشود خداي ناكرده از بحث دوري كنيد نخست به خود بي احترامي كرده ايد (زيرا فاقد توانايي كنترل يك بحث هستيد) سپس به عقايد خود (زيرا آن ها را نا توان از دفاع مي بينيد) من هیچ گاه در طول این نوشتار بدین چیزی که شما نوشتی اشاره نکردم! من از جنگ و جدال که منجر به اتفاقات ناگوار می شود اشاره کرده ام. من خودم از کسانی هستم که از نقد شدن و نقد کردن لذت می برم. به پست های من اگر نگاه کنید معمولا وارد بحث های مختلف میشوم. زیرا به بحث در فروم های اینترنتی بیشتر اعتقاد دارم. به جاي پرهيز از گفتمان و بحث شيوه هاي سخن را بياموزيممممممممممم و به كار بنديم بلكه نهادينه شود صحیح است و قابل تایید . من هم در آخرین بند این نوشتار این نکته را ذکر نموده ام: متأسفانه بسیاری از اشخاص در ظاهر خود را صاحب گفتار، کردار و پندار نیک می دانند و در باطن از این صفت ها عاری هستند و تاب و توان و تحمل اندیشه و اعتقادات مخالف خویش را ندارند و با گفتار ناپسند خود، اعتقاد های دیگران را به چالشهای غیر منطقی می کشانند که خود به خود گفتار نیک از ایشان صلب می شوند این نوشتار کاملا در راستای نقد شما به بنده است. درود بر شما. 6 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۸۹ درود بی کران بر شما امیرجان. :icon_gol: درود بي كران خاص ذات بي كران است درودي بي آلايش بر شما :icon_gol: من هیچ شخص خاصی را مد نظر نداشتم. و تنها این تاپیک را به سبب اتفاقات اخیر در انجمن ایجاد کرده ام. این انجمن بارها و بارها این اتفاقات رو به خود دیده است که بحث چند کاربر به چنین جدالهایی منجر می شود.حالت کلی داشت اما اتفاقات اخیر سبب شد تا این تاپیک زده شود. اين اتفاقات بخش اجتناب ناپذير هر انجمن است بخش بزرگي از فلسفه ي وجودي اين انجمن ها همين امر است تمرين براي دموكراسي و گفتمان وگرنه براي جمع آوري مطالب علمي سايت هاي مرجع و براي گفتگو هاي خاله بازي گونه محيط هاي چت و... از پيش تر بوده و خواهد بود ما در اين انجمن ها در پي زيست سالم و تمرين براي گفتمان صحيح هستيم و اين حاصل نمي آيد مگر با عبور از اين بحث ها مگر با تجربه مگر با همراهي علت پايان ناپذيري اين بحث ها هم در اين است كه هر روزه تعداد زيادي عضو جديد به اين محيط ها وارد مي شوند و افراد قديمي تر به هر دليلي مي روند و يا كمرنگ مي شوند و از ديگر سو ممكن است فردي مدت ها عضو اين انجمن ها باشد اما موضوعي كه او را وارد گود بحث كند پيش نيايد و لذا نمي توان انتظار داشت با يك تاپيك و دو تاپيك و يك بحث و دو بحث اين ماجرا تمام شود اما در پايان هر بحث بد نيست به خودمان نهيب بزنيم كه اينبار كدام نكته ي اجتماعي را در يافتي؟ موضوع ديگري كه هست نقش مديريتي است ببنيند دوستان من شمايي كه قبول زحمت مي كنيد و بار مديريتي را به دوش مي گيريد شما اكثرا در حال تمرين مديريت هستيد شما مي توانيد با تكيه بر دست اورد هاي خود در اين مواقع در آينده مديران بسيار موفقي باشيد يك مدير مي بايست بتواند بر موضوع قاطعانه كنترل داشته باشد گاهي مي بايست توضيح دهد گاهي مي بايست سكوت كند گاهي مي بايست مماشات كند گاهي مي بايست سريع و قاطع برخورد كند تشخيص اين موارد بسيار مهم است و در جلوگيري از ايجاد تنش هاي بزرگ بسيار مهم در مورد اخير مديريت كلي فضا ضعيف بود و بر تنش دامن مي زد من كاربر هم در بسياري از موارد نگاه به مدير مي كنم وقتي مي بينم يك مدير ارشد فارغ از مديريت خود در همچين مواردي برخورد مي كند به خود اجازه مي دهم كه من هم فراتر از يك كاربر انجمن برخورد كنم و اينگونه پاي افراد بيشتري به ماجرا باز مي شود و جنجال گسترده تر مي شود به هر حال باز تاييد مي كنم كه بحث و جدل در تمام انجمن ها اجتناب ناپذير است به دنبال راهي باشيم كه از اين جدل ها درس هاي مناسب بگيريم دین ایرانی منظورت چیست که بنده نسبت بدان بی احترامی کرده ام؟ دين ايراني يا به ديني يا دين زرتشت با 3 اصل طلايي:پندار نيك.گفتارنيك.كردار نيك كه اصل نخست موجب پديد آمدن دو فعل ديگر نيز مي شود زرتشت پيامبر مي گيود هر كه اين 3 را توامان داشت از من است و هر كه نداشت از ما نيست من در نوشتارم نوشتم كاربرد كنايه آميز شما از اصول دين ايراني نوعي توهين است و نگفتم توهين به دين است بلكه منظورم اين بود كه در اين انجمن افراد معدودي علنا خود را پيرو اين سه اصل مي دانند و وقتي شما بجاي گفتار مستقيم با كنايه سخن مي گوييد به تمام اين كاربران روي كرده ايد و ايشان را زير سوال برده ايد حال انكه ممكن است شما فرد و يا افراد خاصي را مد نظر داشته باشيد عين نوشتار شما را كه مد نظر من در اين بخش است در زير مي اورم: متأسفانه بسیاری از اشخاص در ظاهر خود را صاحب گفتار، کردار و پندار نیک می دانند و در باطن از این صفت ها عاری هستند و تاب و توان و تحمل اندیشه و اعتقادات مخالف خویش را ندارند و با گفتار ناپسند خود، اعتقاد های دیگران را به چالشهای غیر منطقی می کشانند که خود به خود گفتار نیک از ایشان صلب می شوند و با عمل نکردن به انتقاداتشان و تجاوز به اعتقادات دیگران ذهن افراد را نسبت به خویش آلوده می کنند، چنین افرادی هیچ گاه گفتار، پندار و کردار نیک ندارند بلکه متجاوزانی مستبد و پوچگرا هستند که هیچگاه به تعامل اجتماعی، احترام متقابل و ارزشها و هنجارهای انسانی فکر نمی کنند. من هیچ گاه در طول این نوشتار بدین چیزی که شما نوشتی اشاره نکردم! من از جنگ و جدال که منجر به اتفاقات ناگوار می شود اشاره کرده ام. من خودم از کسانی هستم که از نقد شدن و نقد کردن لذت می برم. به پست های من اگر نگاه کنید معمولا وارد بحث های مختلف میشوم. زیرا به بحث در فروم های اینترنتی بیشتر اعتقاد دارم. شخص شما مورد خطاب اين قسمت نيست بلكه در راستاي اظهار نظر هاي دوستان بيان شد وقتي نقل قول نمي گيرم سعي مي كنم كه چكيده اي از تاپيك را تا بدانجا مد نظر قرار دهم در پست هاي پيش از من اشاراتي شد مبني بر پرهيز از گفتمان و بحث مورد خطاب اين بخش نوشتار من آن نوشته ها بود (شايد شيوه ي نادرستي است براي نوشتن اما از سر عادت است) این نوشتار کاملا در راستای نقد شما به بنده است.درود بر شما. :icon_gol::icon_gol: بدرود 4 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۸۹ درودبا آنكه گفتارت جهت دار بود و اشخاص و يا بهتر بگويم شخص خاصي را مد نظر داشت اما نكاتي چند در باره ي نوشتارت به نظرم مي رسد: همين كاربرد كنايه آميز شما از اعتقادات دين ايراني خود نوعي بي احترامي است و لذا گفتار شما كه در نفي بي احترامي است فاقد ارزش مي شود كنايه زدن و در لفافه سخن گفتن آن هم در فضايي كه شما با افراد رو در رو نيستيد و به احتمال زياد با خيلي هايشان هرگز رو در رو نمي شويد خود بزرگترين بي احترامي است زيرا بطور غير مستقيم طيف وسيع تري از آنچه را كه مد نظرتان است مورد عتاب قرار مي دهيد ---- اگر بنا را بر آن بگذاريم كه هر كس هر عقيده اي دارد نمي بايست با او وارد بحث شد كه هيچ پيشرفتي حاصل نمي شود اتفاقا اگر يقين داريد كه اعتقاد شما درست است مي بايست تا حد امكان بر آن ايستادگي كنيد و اگر اين اعتقاد را نداريد مي بايست با بحث و كنكاش به اعتقادي راسخ و محكم دست يابيد اگر چنيني نكنيد تمام اعمال شما بر باد است حتي دينتان زيرا از اصول هر دين اعتقاد راسخ و محكم است اگر شما به بهانه ي اين كه بي احترامي نشود خداي ناكرده از بحث دوري كنيد نخست به خود بي احترامي كرده ايد (زيرا فاقد توانايي كنترل يك بحث هستيد) سپس به عقايد خود (زيرا آن ها را نا توان از دفاع مي بينيد) --------- به جاي پرهيز از گفتمان و بحث شيوه هاي سخن را بياموزيممممممممممم و به كار بنديم بلكه نهادينه شود شخص شما مورد خطاب اين قسمت نيست بلكه در راستاي اظهار نظر هاي دوستان بيان شد وقتي نقل قول نمي گيرم سعي مي كنم كه چكيده اي از تاپيك را تا بدانجا مد نظر قرار دهم در پست هاي پيش از من اشاراتي شد مبني بر پرهيز از گفتمان و بحث مورد خطاب اين بخش نوشتار من آن نوشته ها بود (شايد شيوه ي نادرستي است براي نوشتن اما از سر عادت است) متاسفانه من هم متوجه نشدم منظور پست بنده بودم یا استارتر یا شخص دیگه ! به هر تقدیر نظر دوستمون ارزشمند، دوستی که گفت من از همه طیفی رفیق دارم. اینکه من هفته ای دو بار با یکی از دوستانم که عضو یکی از این فرقه های شیطان پرستی است، می رم و می دوم، مفهومش این نیست که بین ما احترام متقابل وجود داره. این احترام متقابل نیست، بلکه نقطه مشترکی است که زمینه ساز دوستی شده احترام متقابل جایی تجلی پیدا می کنه که اگر دوست الکلیه من گفت، پیمان اینجای کارت اشتباه بود، نگم تو مستی، پس نمی فهمی چی می گی ! آموختن شیوه سخن گفتن و به کار بستن آن از نظر شما اینجا معنی پیدا می کنه گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک بنده نه بر اساس اعتقادات دین ایرانی، بلکه بر مبنای معیارهای عقلانی به این سه معتقدم. این سه به عنوان فاکتورهای عقلانی برای زندگی اجتماعی، سازنده احترام متقابل است. اساسا احترام متقابل یعنی چی ؟ به شخصه رعایت حقوق شهروندی رو یکی از نمادهای مهم احترام متقابل می دونم یه مثال ساده راننده ای که با دیدن عابر پیاده، در حال گذر از روی خط عابر پیاده از 100 متر دورتر، سرعت خودش رو به حداقل می رسونه، تا عابر پیاده رو نترسونه ! من اسم این رو کردار نیک بر مبنای اعتقاد دینی نمی ذارم ! بلکه کردار نیک بر مبنای معیارهای عقلانی در یک جامعه قطعا این نیست که همیشه آدم ها از دین به کردار نیک رسیدن بلکه آدم ها، فارغ از دین که موضوعی کاملا شخصی است، از عقل به کردار نیک هم می رسن. اینکه باید از اعتقادات شخصی دفاع کرد رو نمی شه و نباید منکر شد ! اما اگر دفاع از اعتقادات شخصی تبدیل به تحمیل این اعتقادات باشه، نتیجه اش می شه تجاوز به حقوق دیگران موفق باشید. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده