mim-shimi 25686 ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 مي سوزم از اين دوروئي و نيرنگ يكرنگي كودكانه مي خواهم بگذار تا ترانه من رازگو شود .............................. 8
Ehsan 112346 ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 بگذار تا ترانه من رازگو شود .............................. بگذار تا ترانه من رازگو شود بگذار آنچه را که نهفتم عیان کنم. طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت ............................................. 6
mim-shimi 25686 ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 طيران مرغ ديدي تو زپاي بند شهوت/ به دراي تا ببيني طيران ادميت اي آتش سوداي تو خون کرده جگرها................. 4
Ehsan 112346 ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 اي آتش سوداي تو خون کرده جگرها................. ای آتش سودای تو خون کرده جگرها بر باد شده در سر سودای تو سرها چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم ........................................ 6
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم ........................................ چو بیـد بـر سـر ایـمـان خویـش می‌لـرزم که دل به دست کمان ابروئی ست کافرکـیـش _ _ _ _ _ _ من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی ... 8
//\// 1806 ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 چو بیـد بـر سـر ایـمـان خویـش می‌لـرزم که دل به دست کمان ابروئی ست کافرکـیـش _ _ _ _ _ _ من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی ... من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی ------------------------- نشنو از نی ، نی نوای بینواست ............................................. 7
Afsaneh.M 19632 ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 نشنو از نی ، نی نوای بینواست بشنو از دل ، دل حریم کبریاست.... سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود ............................................ 6
Ehsan 112346 ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2011 سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود ............................................ ســالهـا دفـتـر مـا در گـرو صـهــبــا بــود رونق مـیـکــده از درس و دعـای مــا بـود از درس و مشق و مدرسه هم حاصلی نشد .............................................. 6
mim-shimi 25686 ارسال شده در 25 اردیبهشت، 2011 از درس و بحث مدرسه ام حاصلي نشد **** كي مي توان رسيد به دريا ازين سراب بگذار هر آن چه هست و او را بگزين............ 5
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 25 اردیبهشت، 2011 بگذار هر آن چه هست و او را بگزين............ بگذار هر آنچه هست و او را بگزين نيكوتر از اين دو حرف، پندى نَبُود _ _ _ _ _ _ مغرور مشو بخود که اصل من و تو ... 4
mim-shimi 25686 ارسال شده در 28 اردیبهشت، 2011 بگذار هر آنچه هست و او را بگزين نيكوتر از اين دو حرف، پندى نَبُود _ _ _ _ _ _ مغرور مشو بخود که اصل من و تو ... مغرور مشو بخود که اصل من و تو/گردي و شراري و نسيمي و نميست در قعر دلم جواهر راز بسيست ............ 3
Eng HVAC 4139 ارسال شده در 28 اردیبهشت، 2011 در قعر دلم جواهر راز بسيست اما چه کنم محرم رازم کس نيست ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
//\// 1806 ارسال شده در 28 اردیبهشت، 2011 در قعر دلم جواهر راز بسيست اما چه کنم محرم رازم کس نيست ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم گرم صد لشگر از خوبان به قصد دل کمین سازند ...
ali6668 1159 ارسال شده در 7 خرداد، 2011 ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم گرم صد لشگر از خوبان به قصد دل کمین سازند ... گرم صد لشگر از خوبان به قصد دل کمین سازند به حمدالله والمنة بتی لشگرشکن دارم هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 17 خرداد، 2011 گرم صد لشگر از خوبان به قصد دل کمین سازندبه حمدالله والمنة بتی لشگرشکن دارم هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند هر که شد محرم دل در حرم یار بماند وان که این کار ندانست در انکار بماند _ _ _ _ _ _ دلم میخواست سقف معبد هستی فرو می ریخت... 2
ali6668 1159 ارسال شده در 23 خرداد، 2011 دلم میخواست سقف معبد هستی فرو میریخت پلیدی ها و زشتی ها همه در خاک می رفتند . . گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام 1
armstrong 2214 ارسال شده در 29 خرداد، 2011 گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام گفتا منش فرموده ام،تا با تو طراري كند. ............................................................... گفتم اي عشق من از چيز دگر مي ترسم ؟؟؟؟ 1
hamid_hisystem 6612 ارسال شده در 29 خرداد، 2011 گفتم اي عشق من از چيز دگر مي ترسم ؟؟؟؟ گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو از ننگ چه پرسی که مرا نام زننگ است
//\// 1806 ارسال شده در 29 خرداد، 2011 گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو از ننگ چه پرسی که مرا نام زننگ است از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است وز نام چه پرسی که مرا تنگ ز نام است ! ......................................................... ای که دور از من و در یاد منی ... 1
ارسال های توصیه شده