saray89 3064 ارسال شده در 21 اردیبهشت، 2011 غصه نخور منم تمساح دوست دارم ولی مارمولک نه حالا حکایتی در باب مارمولک داییم یه بار دختر دایییم رو تو عنفوان بچگی مجبور میشه ببر سر کارش ( اموزشگاه داشت) به دختر داییم میگه بره بازی کنه و خودش به کاراش میرسه یهو میبینه لب پنجره یه مارمولک هس بعد پیش خودش میگه الان دخترش اینو میبینه میترسه و قصد میکنه که بکشدش ولی یه کاری پیش میاد یادش میره یک ساعت بعد دختر داییم میاد به باباش میگه بابا اینجا یه مارمولک زخمی هست اجازه میدی بیارمش خونه ازش پرستاری کنم :jawdrop:؟ 5
هادی ناصح 18854 ارسال شده در 21 اردیبهشت، 2011 غصه نخور منم تمساح دوست دارم ولی مارمولک نه حالا حکایتی در باب مارمولک داییم یه بار دختر دایییم رو تو عنفوان بچگی مجبور میشه ببر سر کارش ( اموزشگاه داشت) به دختر داییم میگه بره بازی کنه و خودش به کاراش میرسه یهو میبینه لب پنجره یه مارمولک هس بعد پیش خودش میگه الان دخترش اینو میبینه میترسه و قصد میکنه که بکشدش ولی یه کاری پیش میاد یادش میره یک ساعت بعد دختر داییم میاد به باباش میگه بابا اینجا یه مارمولک زخمی هست اجازه میدی بیارمش خونه ازش پرستاری کنم :jawdrop:؟ خوب آخرش چی شد؟ 2
saray89 3064 ارسال شده در 21 اردیبهشت، 2011 خوب آخرش چی شد؟ اخرش دختر داییم یه باغ وحش درست کرد گربه و سگ و جوجه و خرگوش و اردک و مارمولک و هزارتا جک و جونور دیگه چندششششششششششششششششششششش اخرش قضیه تموم شد کاش قضیه با همون مارمولک تموم میشد 3
lady architect 5358 ارسال شده در 21 اردیبهشت، 2011 اخرش دختر داییم یه باغ وحش درست کرد گربه و سگ و جوجه و خرگوش و اردک و مارمولک و هزارتا جک و جونور دیگه چندششششششششششششششششششششش کاش قضیه با همون مارمولک تموم میشد کجاش چندشه فقط روحش لطیفه دختر داییت 2
*sepid* 9772 مالک ارسال شده در 22 اردیبهشت، 2011 چرا ما میتونیم بگیم چرا و میمون نمیتونه؟ :JC_thinking::JC_thinking:
*sepid* 9772 مالک ارسال شده در 22 اردیبهشت، 2011 اخرش دختر داییم یه باغ وحش درست کرد گربه و سگ و جوجه و خرگوش و اردک و مارمولک و هزارتا جک و جونور دیگه چندششششششششششششششششششششش کاش قضیه با همون مارمولک تموم میشد دقیقا مثل خونه ی ما ... یه باغ وحش واقعی :girl_in_dreams: به این جمع جک و جونورا یه خانواده پر جمعیت از مارها هم اضافه کن :girl_in_dreams: کجاش چندشه فقط روحش لطیفه دختر داییت قربون دخترداییت .... از طرف من ببوسش:aghosh: 2
هادی ناصح 18854 ارسال شده در 22 اردیبهشت، 2011 کجا بیام؟ بیا تخمه بگیر دیگه.....:icon_pf (44): کاشان:ws2:
persian_kb 61 ارسال شده در 15 خرداد، 2011 منم تمساح دوست دارم البته نه به خاطر خزنده بودنش و مارمولکی بودنش و ... اش به خاطر ابهتش این داستان اشک تمساح راسته راستی؟ قبل از شکار واقعا اشک میریزه ؟! من این رو مطمئن نیستم، ولی اگر واقعیت داشته باشه، با اینشم خیلی حال می کنم :دی 3
تینا 15116 ارسال شده در 15 خرداد، 2011 سپیده جونم منم اگه جای اون دوستت بودم حتما میبردمت دکتر.ببین عزیزم دوس داشتنشون هیچ عیبی نداره اما نگه داریش............... 2
danijan 571 ارسال شده در 2 تیر، 2011 من نظر خودمو میگم اما همه ی آفریده های خدا زیبا هستن حتی تمساح یا یدونه سوسک سیاه اگه دقت کنید زیبایی رو تو همه چیز میبینید.یدونه متن زیبا ی روز خوندم که یک مادر سوسک (اگه اشتباه نکنم ) به بچش که همش ناله میکرد که من زشتم خوندم و دیدم عوض شد و فهمیدم همه ی آفریده های خدا قشنگ هستن و چیز زشت نداریم.حتما که نباید چیزای لطیف زیبا باشه چیزای خشنم زیباست.فقط گلهای نرم و خوش بو که زیبا نیست کاکتوسم ی جور زیبایی داره حقا که من پسرتم مامان سپیده. 2
*sepid* 9772 مالک ارسال شده در 3 تیر، 2011 من نظر خودمو میگم اما همه ی آفریده های خدا زیبا هستن حتی تمساح یا یدونه سوسک سیاهاگه دقت کنید زیبایی رو تو همه چیز میبینید.یدونه متن زیبا ی روز خوندم که یک مادر سوسک (اگه اشتباه نکنم ) به بچش که همش ناله میکرد که من زشتم خوندم و دیدم عوض شد و فهمیدم همه ی آفریده های خدا قشنگ هستن و چیز زشت نداریم.حتما که نباید چیزای لطیف زیبا باشه چیزای خشنم زیباست.فقط گلهای نرم و خوش بو که زیبا نیست کاکتوسم ی جور زیبایی داره حقا که من پسرتم مامان سپیده. قربون پسر گلم برم .... :aghosh: بالاخره یکی درکم کرد ..... 1
danijan 571 ارسال شده در 4 تیر، 2011 قربون پسر گلم برم .... :aghosh:بالاخره یکی درکم کرد ..... خدا نکنه قربونم بری مامان جونم نگهداری تمساح سخت هست اما غیر ممکن نیست ولی تو قشنگ بودنش شک ندارم 1
Mohammad-Ali 9730 ارسال شده در 3 آذر، 2015 دوست داشتن عیب نیست ! ولی منطق یه چیزدیگریست.اینهاهرچی هم که اهلی رفتارکنندولی باززاتشون وحشی ودرنده هستند . مهربانند مهربانندولی اگریک بار خوی وحشی دروجودشون ظاهرشود ،خداحافظ. یه مستندبود یه اسب آبی رونشون می دادکه به فیلم بردارنزدیک شدفیلمبردارگفت داشتم فیلم می گرفتم اونم ازنمای خیلی نزدیک شایدیک وجب بودیهودیدم دهنشوبازکرد ،اونجا بودکه گفتم خیلی نزدیک شدیم ......فرارکردم . درضمن مارمولک باتمساح فرق دارد. 1
ارسال های توصیه شده