رفتن به مطلب

مصالح سنتی در معماری اسلامی


Bahram Sh مهمان

ارسال های توصیه شده

Bahram Sh مهمان

این تحقیق زحمات 3 ماهه است که با همکاری استاد نعمتی به بار نشسته .

استفاده از این مقاله با ذکر منبع بالامانع است .

استاد راهنما :

اقای نعمتی

دانشجویان:

ابراهیم حیدری

محمد امیر کاکی زاده

رحمان جان احمدی

علی بهزادی

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

خاک

در تقابل ميان انسان و محيط زيست و شرايط اقليمي و جغرافيايي آدمي براي فراهم نمودن سكونتگاه مناسب برروي كرة خاكي به دو شيوه با طبيعت پيرامون خود برخورد كرده است.

1. زندگي كوچ نشيني و حركت بصورت ييلاق و قشلاق و يافتن شرايط بهتر اقليمي و زيستي بدون نياز به برپايي سكونتگاه دايمي .

 

2. سكونت در يك مكان و تنظيم شرايط محيطي پيرامون با بكارگيري تمهيدات عمراني و معمارانه.

در معماري بومي فلات ايران عوامل تأثيرگذار بر معماري داراي طيف هاي گسترده ايست. ساخت بنا و برپايي سكونتگاهها در مناطق گرم و خشك ايران علاوه بر اينكه بوسيلة مصالح محلي و بوم آور (گل و خشت و سنگ و...) بوده است، گاهي نيز با تغيير شكل فرم فيزيكي منطقه و زمين انتخاب شده براي سكونت، همراه بوده است.

زمين و خاك موجود در محل با تمامي نقاط ضعف و قدرت خود قابل دسترس ترين امكان و مادة موجود، براي ايجاد بناها و فضاهاي مورد نظر بوده است. در واقع معمار بومي در مناطق كويري كه دسترسي راحت به مصالح ساختماني ديگري بجز خاك موجود در محل را نداشته، براي احداث مسكن و يا ديگر فضاهاي معماري مورد نياز، به شيوه هايي هوشمندانه و متفاوت، از امكانات موجود استفاده كرده كه در اينجا به آنها اشاره شده است:

1. استفاده از خاك موجود در محل جهت برپا كردن فضاي معماري، مثال بارز اين نوع از معماري، معماري خشتي رايج در مناطق كويري است كه از خاك موجود درمحل ، خشت و ملات لازمه را تهيه مي نمايند و از آن استفاده مي کنند .

2. حفر زمين و استفاده از فضاي حفاري شده در سطحي وسيع به صورت باز و استفاده از حجم خاك بدست آمده و بكارگيري آن براي برپايي ابنيه ، مانند ساخت خندق و حصار شهركه در ساخت حصار شهر، زمين و خاك موجود در محل جهت ايجاد خندق حفر شده و خاك حفر شده را براي برپايي حصار مورد استفاده قرار داده اند در واقع ديوار و خندق، لازم و ملزوم و يا به عبارتي ظرف و مظروف هم هستند.گودال باغچه ويخچالها هم نمونه هاي ديگري از اين نوع استفاده از زمين هستند.(1- صفحه 1)

در علوم مهندسي ، خا ک مخلوط يکپا ر چه اي (سمنته نشده اي) از دانه هاي کا ني ها و مواد آلي فاسد شده مي باشد که فضاي خالي بين آنها توسط آب و هوا اشغال شده است . بسياري از خواص فيزيکي خاک ، توسط اندازه ، شکل و ترکيبات شيميايي دانه ها ديکته مي شود.

هوازدگي

هوازدگي فرآيند خرد شدن سنگ ها به قطعات کوچک تر به وسيله فعل و انفعالات مکانيکي و شيميايي است. کاني هاي رس، که فرآورده هايي از هوازدگي شيميايي فلداسپات ها1 فرومنيزين ها و ميکاها هستند، کاني هايي مي باشند که ظهور آنها در خاک خواص خميري مي دهد.

سه نوع کاني رس مهم وجود دارد که عبارتند از :

1. کائولينيت Kaolinite

2. ايليت Illite

3. مونت موريلونيت Montmorillonite

فرآورده هاي هوازدگي

خاک هاي برجا: خاک هايي که توسط فرآيند هاي هوازدگي توليد شده و در جاي خود باقي مانده اند ، خاک هاي بر جا ناميده مي شوند. يک مشخصه مهم از خاک هاي بر جا، دانه بندي ذرات آن است، خاک هاي ريز دانه در سطح يافت مي شوند و اندازه ذرات با عمق افزايش مي يابد. در اعماق بيشتر ، قطعه سنگ هاي تيز گوشه نيز ممکن است يافت شود.

خاک هاي حمل شده: خاک هاي حمل شده را مي توان به گروه هاي متعددي بر حسب نوع حمل و نوع رسوب گذاري طبقه بندي کرد .

1. رسوبات يخچالي: توسط يخچال هاي حمل و رسوب گذاري شده اند.

2. رسوبات آبرفتي: توسط رودخانه ها حمل و رسوب گذاري شده اند (مثل جلگه هاي اصفهان).

3. رسوبات درياچه اي: توسط رسوب گذاري در درياچه هاي آرام تشکيل شده اند.

4. رسوبات دريايي: توسط رسوب گذاري در درياها تشکيل شده است.

5. رسوبات بادي: توسط باد حمل و رسوب گذراي شده اند (تپه هاي روان).

6. رسوبات واريزه اي: توسط حرکت خاک از محل اوليه بوسيله ثقل، مثلا زمين لرزه تشکيل شده اند.

دانه هاي خا ک در سيستم هاي متحد :

1. شن: خرده سنگ همراه با دانه هايي از جنس کوارتز ، فلدسپار و ساير کاني ها مي باشد .

2. ماسه: دانه هايي اکثرا از جنس کواتز و فلدسپار مي باشد . دانه هايي از ساير کاني ها نيز گاهي مواقع يافت مي شود .

3. لاي: ذرات ريز ( ميکروسکپي ) خاک مي باشد که از دانه هاي بسيار ريز کوارتز و ذرات پولکي شکل حاصل از متلاشي شدن کاني ها ي ميکا دار مي باشد . (mm0.1 > لاي > mm0.002)

4. رس: ذرات بسيار ريز پولکي شکل ميکا ، کاني هاي رس و ساير کا ني ها مي باشد. رس ها ذراتي تعريف مي شوند که اگر با مقدار محدودي آ ب مخلوط شوند، خاصيت خميري از خود نشان مي دهند (رس

خاک رس از فلداسپادها (که از فرسايش سنگ آذري است)و سيليس (که حاصل فرسايش سنگهاي رسوبي است) حاصل مي شود.

خاک رس از لحاظ خلوص :

1. پر مايه (خاکهايي که بيش از 50% وزنشان رس خالص)

2. خالص(حدود 50% وزنش رس خالص)

3. کم مايه (بين 30-35% وزنشان رس خالص) تقسيم مي شود.

بهترين نوع خاک رس خاک چيني است که به رنگ قرمز است وعاري از هر نوع مواد ناخالص است. خاک رس مرغوب پس از خيس شدن دانه هايش باد مي کند، پس از پر آب شدن آنها در موقع ورز دادن شيره اي سفيد رنگ از آن خارج مي شود که نشانه مرغوبيت خاک است.

خاک رس بايد چرب باشد به اين معني که در وضعيت خشک، جامد وبدون چسبندگي است. بين 5 تا 6 برابر وزنش مکش آب دارد و در اثر اب ديدن خاک ورم ميکند و دانه هايش از هم باز مي شود.

خاکهاي رس از لحاظ رنگ

خاک رس زرد: هيدراکسيد آهن

خاک رس کبود: ( خاک نباتي) به دليل وجود اکسيد آهن براي کشاورزان مفيد است.

خاک رس خاکستري: گرافيت ( ذغال)

خاک رس قهوه اي: ترکيبات زغال سنگ به شکل قهوه اي رنگ وجود دارد.

خاک سياه: زغال و کربن

خاک سرخ: وجود اکسيد آهن

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

خشت

يکي از مصالح ساختماني سنتي است که از دير باز در بناها مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجا كه در فلات ايران كمبود رستنيها و پوشش هاي گياهي، استفاده از چوب را به عنوان يك مادة رايج درساخت و ساز در مقياسي گسترده عملاً غيرممكن مي سازد و اختلاف زياد حرارت شب و روز، زمستان و تابستان و آفتاب و ساية اين اقليم، استفاده از سنگ را به علت ظرفيت حرارتي بالا به حداقل رسانيده است، آدمي روي به خاك آورده و آن را به گونه اي هوشمند و دلپذير جهت احداث سكونتگاه هاي خود شكل داده است.(2صفحه 1) مي توان اثر خشت را در شهر سوخته، تخت جمشيد، ارگ بم و شهر يزد وبسياري ديگر از بناهاي تاريخي يافت. خشت يکي از مصالحي است که بيشتر در کوير استفاده داشته. در ضمن هم عايق مناسبي براي گرما هست هم ظرفيت گرمايي بالايي دارد

.

خشت از لحاظ ترکيب مواد اوليه به انواع زير تقسيم مي شود:

-خاک رس همگن+ آب

- خاک رس همگن+کاه + خرده سنگ+ آب (کاه تامين تنش کششي و خرده سنگ تامين تنش فشاري)

- خاک رس همگن+ موي بز+ آب

- خاک رس همگن+ ريشه گياهي و علفي+ آب

- خاک رس همگن+ پوست دانه برنج+ آب

- خاک رس همگن+ساقه برنج+ آب

- خاک رس همگن+الياف خرما+ آب (ساز ودار)

- خاک رس همگن+پشم شتر بافته شده+ آب

- خاک رس همگن+خاکستر+ آب

- خاک رس همگن+ پهن چهار پايان+ آب

دو مورد آخر براي مواقعي است که خشت بايد در مقابل رطوبت مقاومت داشته باشد. جاهايي مثل پي ساختمان يا هر جاي مرطوب ديگري و همچنين به اين علت از مصلح مختلفي لا به لاي گل و آب استفاده مي شود که اين مصالح داراي انقباض و انبساط مساوي نيستند و هر کدام براي محيطي خاص مناسب است.

استفاده از کاه وامثال آن به اين دليل است که خشت مقاومت کششي پيدا کند واضافه کردن سنگريزه باعث مي شود مقاومت فشاري خشت افزايش يابد.

مراحل توليد خشت

1. آماده سازي

ابتدا خاک رس را بصورت آخوره در مي اورند و سپس به ان آب مي دهند گل را در اين حالت به مدت 24 تا 48 ساعت رها مي کنند تا خاک به طور کامل آب بگيرد و اصطلاحا خاک آآب گرفته شود. آب بايد به مقدار لازم باشد نه زياد نه کم در غير اين صورت مواد اوليه مناسبي براي تهيه خشت نخواهيم داشت. بعد از آب گرفتن خاک ان را ورز مي دهند تا به حالت خميري درآيد.

2. قالب گيري

در قديم از قالب هاي مربع 20*20*5 استفاده مي شده ولي امروزه از قالب هاي مستطيلي 20*10*5 استفاده مي شود. ملات ورز گرفته را با دست از تلمبار جدا مي کنيم ودر قالب مي کوبيم. از قبل ديواره قالبها را خاکستر مي زنيم تا ملات به آن نچسبد.بعد از پر شدن قالب اضافه ي ملات را بوسيله سيم يا زه تابيده گوسفند و يا تخته صاف مي کنيم. قالب ها را بر مي گردانيم و آن را اصطلاحا دمر مي کنيم.

3. عمل آوري

بعداز گذشت 12 تا 24 ساعت خشت ها را به صورتي که خرد نشوند از سطح زمين به ارامي بلند مي کنند و نصف تا ربع خشتها بين هم قرار مي گيرند که به اين عمل زنجيره کردن مي گوييم. اين عمل با عث خشک شدن سريع خشتها مي شود. پس از خشک شدن خشتها آنها را روي هم هره مي کنند وبراي استفاده در ساختمان آماده است.

آخوره

تلمبار

زنجيره هره

خشت آبمال

در اين روش سطح زمين که خشت بر روي آن قرار مي گيرد کاملا خيس مي شود. کلاف چهار چوبي را که کف و سقف ندارد را خيس مي کنيم و روي زمين ميگذاريم و ملات را در آن مي کوبيم سپس با دست خيس سطح ملات را صاف مي کنيم کلاف را بيرون مي کشيم . اين خشت پس از خشک شدن داراي مقاومت نسبتا خوبي است.

فصل خشت زدن اواخر تابستان تا اوايل بهار مي باشد. در بعضي موارد جهت نگهداري خشت وحفاظت آن در مقابل اثرات بارندگي ها پس از هره کردن جوانب آن اندود کاه گل مي شود. تا در مواقع لازم از ان استفاده

شود (خلا صه مبحث خشت از منبع 4).

ديوار چيني خشتي

پس از اجراي عايق رطوبتي و رج چيني محافظ روي آن اولين رج خشتي با ملات گل با رعايت واشو در بند هاي ورودي با رعايت پيوند در ديوار سازي، در بنايي ديوار،ستون، پايه با توجه به رج به رج چيني در تمام سطوح زير بنا کار دنبال مي گردد. اين روش سبب رعايت درگيري پيوند کامل در محل تقاطع ديوار و خشک شدن ملات رجهاي خشت به طور اصولي ونسبي انجام مي شود. چنانچه از اين روش اجرا، با پيوند اصولي و هشت گير رج به رج انجام شده ، نشست وترک در رجها و خرد شدن ملات در زير رجهاي زيرين به وجود نمي آيد.

در شکل چند نمونه استفاده از خشت براي ساخت قوس را مشاهده ميکنيد:

چپيله

ضربي

رومي

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

تعريف آجر

آجر نوعي مصالح مصنوعي است كه از تركيب خاك و آب به روش سنتي و تحت ضوابط زير بدست مي آيد:

-خاك رس: اولا؛ اين خاك بايد مرغوب و عاري از هر گونه ناخالصي (مواد آهكي، سولفاته و آهندار) باشد. ثانيا؛ در روش سنتي، دانه هاي خاك رس بوسيله بيل زير و رو شده و با لگد كوبي كاملاً ورز داده مي شد، تا بصورت خميره اي سفت در آمده و آماده قالب گيري گردد.

- ابعاد آجر؛ ما سه نوع آجر از لحاظ ابعاد داشتيم:

1. آجر هاي بزرگ و كوچك معمولي: ابعاد قالب هاي خشتي 7×44×44 و 7×40×40

2. آجر هاي بزرگ و كوچك ايراني: ابعاد قالب هاي خشتي 5×25×25 و 5×20×20

3. آجر هاي بزرگ و كوچگ ختايي: ابعاد قالب هاي خشتي 6×35×35 و 6×30×30

همزمان با آجر هاي ختايي، آجر هايي در ابعاد 6×20×45 به نام آجر نظامي- نادري ( بعد ها كوچكتر از آن به نام آجر سالداتي) توليد شد. قالب آنها غالبا چوبي و بصورت تك خشتي بوده است.

تذكر: آجر هاي اوليه بدون قالب ساخته مي شدند.

تاريخچه آجر

پيشينه و ساخت آجر به سال هاي باستان مي رسد. در آن روزگار آجر در ساحل رود هاي دجله و فرات كشف گرديد. به اين صورت كه، گل و لاي بر سطح زمين رسوب مي كردند (اين رسوبات داراي چسبندگي خاصي بودند)، آنگاه پس از تابش خورشيد و تبخير شدن آب، لاي خشك شده به صورت مكعب هاي نامنظم در مي آمده (به اين لاي خشك شده آجر مي گفتند). اين تركيبات حاصله به علت چسبندگي زياد در آن روزگار بصورت ملات در ديوار هاي گل چينه اي مصرف مي شدند.

با پيدايش آجر تحولي در ساختمان بناها، كه تا آن روزگار خشتي و گلي بودن بوجود آمد (كشف آجر سبب شد تا بناهايي مستحكم ساخته شوند).

چگونگي پيدايش پخت آجر: طريقه پخت آجر بوسيله بابلي ها كشف گرديد و به وسيله كلدانيها به تكامل رسيد.

نحوه ساخت آجر

مراحل ساخت آجر به شرح ذيل است:

- تهيه خاك رس

- عمل آوري خاك

- ساختن گل

- قالب گيري

- خشت كردن خشت

- آجر پزي ( پختن آجر)

پختن آجر: براي پختن آجر به روش سنتي دو نوع كوره وجود دارد:

1. كوره چاهي: اين نوع كوره در دل زمين حفر مي شود و از ناحيه زيرين كوره سوخت به كوره داده مي شود تا خشت ها پخته شود. در اين روش خطر جوش خوردن قطعات آجري زيرين كوره وجود دارد. در اين نوع كوره ها، خشت ها به صورت هره اي چيده مي شوند.

2. كوره هاي آزاد: معمولا اين نوع كوره ها بر سطح زمين ساخته مي شوند. از ناحيه آتشدان كوره( كه در زير كوره قرار دارد) آتش و حرارت به خشت ها مي رسد و پس از مدت زمان لازم خشت ها به آجر تبديل مي شود. در اين نوع كوره ها، خشت هاي خام بصورت مدور ( به شكل استوانه يا مخروط) چيده مي شوند.

نكته: نوع سوخت در زمان حرارت به خشت در ميزان مقاومت آجر تاًثير فراواني دارد ( هيزم قطور به مراتب حرارت بيشتري نسبت به پوشال يا بوته ايجاد مي كند).

آجرهايي كه در كوره ها قرار مي دهيد به يك شكل در نمي آيند. در واقع بسته به موقعيتي كه دارند به آجري خاص در مي آيند كه رنگ هاي اين آجر ها و نوع كاربري آنها به شرح ذيل است:

1. آجر سبز: در زير ترين قسمت كوره هاي آجر پزي قرار داشتند و در اسكلت سازي و فرش كردن كف ها مورد استفاده قرار مي گرفتند.

2. آجر سبز- زرد: بر روي آجر هاي سبز قرار داشتند و در نماسازي ها از اين نوع آجر ها استفاده مي شده.

3. آجر زرد : بر روي آجر هاي سبز- زرد قرار داشتند.

4. آجر گلبهي : اين نوع از آجر ها بر روي آجر هاي زرد قرار داشتند و براي ساخت ديوار هاي غير باربر و حايل مورد استفاده قرار مي گرفت.

5. آجر نيم پخته: اين آجرها در بالاترين قسمت كوره قرار داشتند. آجر هاي نيمه پخته را دوباره در كوره قرار داده مي شدند تا به يكي از چهار نوع آجر بالا تبديل گردند.

واكوب

عمل واكوب براي رسيدن به آجر مرغوب با اضلاعي يكنواخت بر روي خشت خام صورت مي گيرد.

- واكوب كردن به چه صورت انجام مي گيرد؟ در روش تهيه خشت به شكل دستي ميزان آب بيشتر از روش ماشيني است. در مواردي آب اضافي در موقع خشك شدن خشت، ترك هاي مويين بر سطح آن پديد مي آورد. اين ترك ها معمولا بر روي سطحي كه آفتاب مي خورد پديد مي آيد ( زيرا سطح زيرين خشت كه بر روي زمين قرار دارد مرطوب است و اين مرطوب بودن سبب ترك بر روي سطح رويي خشت مي شود). براي داشتن آجري مرغوب، يكنواخت و بدون ترك معمولاً قبل از تبخير شدن كامل آب خشت از قالب چوبي به نام قالب واكوب استفاده مي شود. با كوبيدن بر پشت قالب چوبي ( قالب داراي 4 بدنه و يك كف مي باشد.) آب اضافي از ناحيه بالايي تخته كوب سرازير مي شود. در نتيجه خشت جمع تر و فشرده تر مي شود. به اين عمل واكوب گفته مي شود.

لعاب دادن

لعاب دادن آجر به اين منظور صورت مي گيرد كه آب بر آجر اثر نداشته باشد و در مقابل مواد شيميايي پايدار باشد. براي ايجاد لعاب بر روي آجر از اجسام گداز آور و برخي اكسيد ها استفاده مي شود. مانند: nacl )نمك) كه در هنگام پختن خشت ها بر روي آنها پاشيده مي شود.

تيشه داري

- عمل تيشه داري چيست؟ براي آجر هايي كه در نما كاربرد دارند ما معمولا آنها را با ابزار هايي خاص به فرم و شكل دلخواه خود در مي آوريم. به اين ابزار ، ابزار تيشه داري و به اين عمل، عمل تيشه داري گفته مي شود.

- تيشه داري از دوران سلجوقي شروع شده و در زمان صفويه به تكامل مي رسد.

- ابزار تيشه داري :

1. تيشه دو سر: جنس اين تيشه از فولاد خشكه است . اين تيشه فاقد چنگ و دو سر آن در يك راستا مي باشد . دسته ي آن كوتا و با تيشه زاويه 90 درجه مي سازد . همچنين اين تيشه را به وسيله سنگ ساب تيز مي كنند .

2. سنگ ساب: كار سنگ ساب تيز كردن تيشه دو سر است. اين سنگ از نوع سنگ هاي سخت و نيمه سخت است كه در اثر حركت تيشه، خود سنگ سايش يافته و نازك مي شود. اندازه اين سنگ بايد جوري باشد كه تيشه بتواند در طول زيادي حركت كند و عرض آن بايد به اندازه اي باشد كه تيشه بتواند خوب چرخش داشته باشد.

3. قالب كشو: قالب كشو از دو قطعه چوب تخت ساخته شده است (معمولا طول آن 20 سانتي متر است). از اين قالب جهت يك اندازه كردن آجر يا يكنواخت كردن سر و كله آجر استفاده مي شود.

4. سنگ تيشه: سنگ تيشه داراي ارتفاع 20 تا 25 سانتي متر بوده تا تيشه دار بتواند به راحتي آجر را بتراشد (اين وسيله سبب مي شود تيشه دار كمتر كمر خود را خم كند).

معمولاً بر روي سنگ تيشه فنر تخت يا تسمه وجود دارد. ولي بعضي وقت هاي به جاي سنگ تيشه از بتني شاخك دار استفاده مي شود.

5. گونيا: اين وسيله جهت دو نبش كردن اجزا آجر به كار مي رود (اين گونيا معمولا چوبي است كه يك ضلع آن 20 سانتي متر و ضلع ديگر آن 15 سانتي متر مي باشد). در مواردي آجر داراي رفتي است كه مقدار رفتي با تيشه گرفته مي شود و به وسيله گونيا كنترل مي گردد.

6. خط كش: به وسيله ميخ بلند پخ شده روي اضلاع آجري كه بايد تراشيده شود خط كشي مي كنيم (در بيشتر موارد از ميخ بلند نوك تيز و در بعضي موارد خاص از مداد استفاده مي كنيم).

7. سنگ سمباده دستي

انواع آجر

- آجر پخ: اين آجر ها در ستون هاي چند ضلعي منتظم يا دايره اي و در زير قوس ها استفاده مي شوند. خشت اين آجر ها بوسيله قالب تهيه شده و بوسيله تيشه تراشيده مي شود.

شكل1: اجزاي آجري ستون چند ضلعي

- آجر گرد: اين آجر در ستون هاي مدور كاربرد دارد . به اين آجر، آجر فلكه اي نيز مي گويند.

شكل2: اجزاي آجري ستون مدور

- آجر قاشقي: به خاطر حالت مدوري كه در ضخامت آجر وجود دارد و اين حالت شبيه پشت قاشق هست به اين آجر،‌آجر قاشقي مي گويند.

- آجر نيم گرد: بر روي آجر هاي قاشقي قرار مي گيرند.

-آجر الماس تراش: اين آجر جهت سله گذاري به كار مي رود و ضخامت آجر در دو طرف پخ مي شود.

شكل3: آجر الماس تراش

- آجر لب پخ و نيم پخ

-آجر هاي كله گنجشكي و دندان موشي: اين قطعات آجري معمولا در ختم آجر كاري نما و در ناحيه رخ بام مورد استفاده قرار مي گرفتند.

شكل4: آجر سمت چپ كله گنجشكي و سمت راست دندان موشي

- آجر هاي شش ضلعي: معمولا در فرش كردن كف مورد استفاده قرار مي گيرند. معروفترين آجر شش ضلعي، آجر شش جعفري است.

شكل5: آجر شش جعفري

- آجر هشت صابوني (هشت صابوندار): اين آجر ها در فرش كردن كف، نماسازي ها و آجر كاري سر درب منازل مورد استفاده قرار مي گرفتند.

- آجر شش لوز: اين آجر ها در فرش كردن كف، نماسازي ها و آجر كاري سر درب منازل مورد استفاده قرار مي گرفتند.

- آجر بند رومي

شكل6: آجر سمت راست بند رومي و سمت چپ هشت صابوني

- آجر تراش: در نماسازي ها كاربرد فراوان دارند . براي تهيه اين نوع آجر ها ابتدا بنا به فرم مورد نظر قالب چوبي ساخته مي شود. سپس خشت آن قالب گرفته شده و پس از خشك شدن با سنگ سمباده شكل خشت اصلاح مي گردد.

انواع آجر هاي تراش:

1. آجر تراش بازوبندي

2. شش و چهار بند رومي

3. فتيله تراش نيمگرد

4. دو لب پخ شكل7: آجر شش و چهار بند رومي

5. قاشقي تراش

6. دو بر قاشقي

7. نيمگرد تراش

8. نيمگرد دو طرفه

9. چهار لنگه هشت

و ...

شكل8: آجر چهار لنگه هشت شكل9: ارگ كريم خان زند

- آجر سالداتي و نيم لايه سالداتي

شكل10: آجر سمت راست سالداتي و سمت چپ نيم لايه سالداتي

- آجر ايراني:

1. آجر نيم لايي

2. آجر راسته بر

3. آجر فلكه مادگي

4. آجر فلكه نري

5. آجر سرو ته باريك

6. آجر قلمي سه دانگي

7. آجر دو نبش پخ

8. آجر قفل ايراني

آجر در گذر تاريخي

- هزاره دوم قبل از ميلاد: مهمترين و شاخص ترين بنا در اين دوره چغازنبيل است كه از پنج اشكوبه تشكيل شده است. اسكلت اين بنا از آجر، خشت و سنگ مي باشد و در برخي رج هاي بكار رفته در نما احكام به خط ايلامي حك شده است.

- دوره ساساني: در اين دوره سنگ و آجر را تلفيق مي كردند (در اسكلت بناهاي خود از اين ماده حاصله استفاده مي نمودند)و گاهي اوقات از آجر در نما سازي استفاده مي كردند.

- دوره ساماني: بناي شاخص اين دوره مقبره شاه اسماعيل ساماني است كه داراي ويژگي زير است:

1. در اين بنا تنها از آجر استفاده شده است.

2. چهار نبش بنا داراي ستون هاي مدور استوانه اي با آجر كاري مضرس در حالت غير شاقولي است.

3. نماسازي هاي بسيار جالب آجري در قسمت هاي داخلي مقبره

4. نوعي پتكانه سازي در سه كنج ها سبب پوشش طاق آجري شده است.

-دوره سلجوقي: در دوره ارزشمند سلجوقي، آجر مصالح اصلي اكثر بنا ها بوده است(كه اين كار سبب اسكلت سازي اصولي بنا شده است). همچنين در نما سازي ها نيز از آجر به شكل آمود (پوشش جدا از اسكلت) و يا پيوند و تركيب با استخوان بندي بنا استفاده مي شده. در اين دوره شاهد بوجود آمدن زيباترين نقوش در انواع گل چين هاي آجري،‌گره آجري،‌خط هاي كوفي آجري هستيد.

نمونه موردي ها:

1. دو برج خرقان قزويني

2. مسجد جامع اصفهان 375 طاق پوش و 100 نوع گل چين آجري

3. ميل هاي بلند مسجد دامغان

4. ميل منار چند وجهي مسجد نائين

5. ميل بي همتاي مسجد علي

6. ميل منار ساربان

- دوره ايلخاني: در اين دوره پوشش هاي طاقي آجري وارد تحول گسترده از تكنيك و اجرا شده تا جايي كه شاهد به وجود آمدن گنبد خوش فرم هندسي و بسيار چشمگير سلطانيه هستيم. اجراي اين گنبد به صورت صندوقه اي بوده است. در اين دوره گوشه سازي هاي گنبد خانه ها در حالت خاص پتكانه سازي و مقرنس شده وارد مرحله جديدي مي شود . در اين گوشه سازي ها انواع گلچين هاي آجري و يا تلفيق آجر و كاشي را شاهد هستيد.

در اين دوره شاهد به وجود آمدن نوعي آجر مهري كوچك به اندازه كلوك دو قدي با حك نام «جلاله الله» و نقوش گره مي باشيم كه در بين رج هاي آجر سبب شكل دهي و تزئين استثنائي در آجر كاري ها شده است. به طور مثال؛ در ازاره هاي راهرو ارتباطي مسجد عمر به صفه شاگرد در مسجد جامع اصفهان از اين نوع آجر استفاده شده است.

نمونه موردي ها:

1. پتكانه سازي هاي گلچين دار مسجد ورامين و مسجد كبير يزد

2. مقرنسچه هاي آجري در محراب صفه شاگرد در مسجد جامع اصفهان

3. يكي از شاهكار هاي هنر آجر كاري اين دوره بناي بي همتاي منار جنبان مي باشد.

- دوره تيموري؛ ويژگي هاي اين دوره:

1. مسير گنبد سازي هاي دو پوسته پيوسته به گنبد سازي هاي دو پوسته گسسته تبديل مي گردد.

2. اجراي خاص در مقابل زلزله توسط خشخاشي سازي در بين دو پوشش گنبد ها

3. در اين زمان انواع طاق پوش ها آجري همانند تركين،‌گاو در هم و شمسه پوش متحول مي گردد.

4. يكي از بناهاي شاخص اين دوره ميل مقبره اخنجان مي باشد.

- دوره صفويه: از اثار آجري اين دوره مي توان به دو پل به نام هاي سي و سه پل و پل خواجو اشاره كرد. اين دو پل با فلسفه آجري شكل گرفته اند و مسايل هيدروليكي آب نيز در اين پلها در نظر گرفته شده است.همچنين در آبرو هاي حمامها، زير آبرو ها، آب بندي ديگ مسي مستقر بر روي آتشخانه در ناحيه خزينه آب جوش و بسياري از مسائل جنبي گرمابه در حمام هايي همانند حمام گنجعلي خان و خسرو آقاي اصفهان از آجر استفاده شده است.

- دوره افشار و زنديه: در دوره افشاريه ايران بيشتر در درگيري و كشمش هاي نظامي بود ازا ين رو آباداني رونق چنداني نداشت.

اما در دوره زنديه شاهد بوجود آمدن آثار فراواني بوديم كه چند نمونه از مشهور ترين اين آثار :

1. ميل هاي بسيار فراوان راهنما با نوعي آجر كاري

2. ارگ كريم خاني

3. شبستان مسجد وكيل

- دوره قاجاريه: در اين دوره هنر تيشه داري رونق فراواني داشته است.

نمونه موردي ها:

1. يزدي بندي هاي طاسه آجري سراي كاشاني بازار اراك

2. بازار كاشان با پوشش هاي پاتوپاي نور و جناقي

3. بازار و چهار قوس بزرگ كرمان

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

سنگ

سنگ نيز وضعيتي همانند خاک و زمين را داراست به اين معني که جايي که سنگ فراوان بوده به عنوان اصلي ترين مصالح مورد استفاده بوده بطوريکه مي توان جاهايي را يافت که در آنجا از شکافتن و ايجاد حفره در سنگ براي مسکن استفاده شده است مثل کندوان. در جاهايي مثل دزفول و شوشتر از ايجاد فضا زير زمين به نام شوادون استفاده شده است.(1 خلاصه شده)

يکي از مصالحي که از دير باز تا امروزه مورد استفاده است سنگ مي باشد. تخت جمشيد، نقش رستم و پاسار گاد يا بسياري از بناهاي ساساني با سنگ ساخته شده اند. بعد از اسلام نيز سنگ در بنا هاي اسلامي حضور يافت و ادمه پيدا کرد. سنگها در پل سازي کف سازي و ازاره و پي سازي کاربرد داشته.

انواع سنگي که در کره زمين از لحاظ شکلگيري وجود دارد شامل:

1. آذرين که از گدازه هاي آتش فشاني و مواد مذاب زير زمين يتشکيل مي شود. بسيار سخت هستند وبيشتر در جاهايي استفاده دارد که در معرض سايش هستند.

2. رسوبي که بر اثر رسوب کردن مواد طبيعي وته نشين شدن وفشار به سنگ تبديل شده اند. تراورتن از اين نمونه است.

3. دگر گوني که يا بر اثر فشار يا گرما اين نوع سنگ دچار تغييردر ساختار ميشود. در نما سازي وکف سازي کاربرد دارد.

سنگ از لحاظ شکلي داراي موارد گوناگون مي باشد.:

رودخانه اي : از گذر در مسير رودخانه بوجود مي آيد.

کوهي : داراي لبه هاي تند مي باشد و از انفجار در کوه بدست مي آيد وبنام سنگ غوله مشهور است. در پي سازي و ديوار چيني استفاده مي شود.

لاشه: در موقع اسخراج سنگ غوله يا به هنگام تهيه سنگهاي قواره در اندازه هاي کوچکتر سنگهايي بدست مي آيد که لاشه نام دارد.

قواره: بوسيله پتک و چکش گوشه هاي سنگ لاشه بزرگ گرفته مي شود ونبايد از 20 سانتي متر کمتر باشد.

سنگ رگي: اين نوع سنگ در معدن بوسيله پتک وچکش تسطيح مشود و به دليل برجستگي هايي که در سطح نماي آن به باد بر مشهور است.ارتفاع سنگ رگي نبايد از15 و عرض آن از 30 سانتي متر کمتر باشد.بار سنگ نبايد از 4 سانتي متر بيشتر باشد.

سنگ کلنگي: چنانچه بخواهيم سنگ رگي را با درز کم وبا نمايي زيبا پهلوي هم قرار دهيم، دو سطح جانبي آن به اندازه 8 سانتي مترو دو سطح افقي زيرين وبالاي آن حدود 12 سانتي متر به وسيله کلنگ تيزبر، اطراف سطوح ذکر شده کاملا تسطيح مي شود که اصطلاحا دم وعمق سنگ نيز گفته مي شود. چنانچه کله سنگ گونيا و تسطيح شود، به نام سر تراش و اگر همين سر تراش بوسيله قلم به اندازه 1.5 تا3 ساني متر چفت گيري شود به نام فتيله اي يا باد کوبه اي مشهور است.

سنگ چند وجهي: سنگهايي که 5 يا6 ضلعي هستند پرداخت مي شوند و دم آنها از قسمت بيروني باريکتر است. ضلع سنگهاي چند وجهي از 10 سانتيمتر نبايد کوچکتر باشد. چنانچه عمق 25 باشد وجه آن نبايد به اندازه عمق آن باشد.

علل عدم استفاده از سنگ:

1. سنگيني ديوارها نسبت به وزن مخصوص سنگ

2. عملکرد واندود کردن سطح داخلي که در مواردي بايد ديوار داخلي نيز با آجربنايي شود

3. عدم تحمل تنش کششي وضعف در زلزله

4 عايق نبودن در برابر سرما وگرما که باعث مي شود ضخامت ديوار زياد شود.

قواعد استفاده از سنگ:

1. بايد قطعات به گونه اي انتخاب شوند که يکنفر بتواند به راحتي آن را حمل کند.

2. بايد رگه سنگ بصورت افقي مطابق با شکل قرار گيرد.

3. نماي خوب سنگ بايد در سنگ کار ي واقع شود.

4. پيوند در سنگ کاري، در سنگ کاري ريشه دار بودن سنگها مورد توجه است. از اين رو نحوه قفل وبست انها از اهميت خاص برخوردار مي باشد. اگر دو راسته داشته باشيم بعدي بايد کله (عمقي) باشد. اندازه سنگ عمقي نبايد از 15 سانتيمترکمتر باشد. بطور کلي ثلث سنگهاي بکار رفته بايد عمقي باشد.

5.نحوه قرار گيري سنگ در ميان ملات بايد بگونه اي باشد که ملات بطور کامل سنگ را احاطه کند وسنگها نقطه اشتراکي باهم نداشته باشند.

6. ضخامت ديوار نبايد از 45 سانتي متر کمتر باشد.

7. در ديوار سنگي بايد پي داراي قطر بيشتري نسبت به ديوار باشد.

8. بايد سنگ از آلودگي پاک شود . سنگ بايد قبل از مصرف خيسيده شود تا با ملات پيوند مناسبي داشته باشد.

نکات فني در اجراي سنگ کاري

1. پيوند وقفل وبست صحيح از مسائل مهم در سنگ کاري است و از بندهاي برشي قائم بايد جلو گيري کرد.

2. ارتفاع سنگ نبايد از عمق آن بيشتر باشد. ريشه دار بودن سنگ اهميت زيادي دارد.

3. از سنگ تيز گوشه نبايد استفاده کرد مگر که به صورت قواره درآيد.

4. در استفاده از ملات دقت کامل به عمل آيد تا ملات به طور کامل بين سنگ قرار گيرد.

5. ملات نبايد از 4 سانتي متر بيشتر شود.

6. استفاده از سنگهاي کاس جايز نيست، زيرا در زير فشار شکسته ميشود.

7. قطعات سنگ به شکل مورب نيز فاقذ پيوند است ودر زير نيرو هاي فشاري، توان مقاومت نخواهد داشت.(5 صفحه 251)

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

گچ

انسان از آتش استفاده مي کرده که باعث حرارت ديدن و در نتيجه پخته شدن سنگ اطرافش مي شده. اگر اين نوع سنگ از نوع گچ بوده باشد پس از پخته شدن کافيست که يک بارندگي ببيند که همين موجبات خودگيري آن را فراهم ميکند(گچ خاکي يا کلوخي ). گچ يکي از مصالح قديمي است که در بناهايي همچون اهرام ثلاثه، زيگورات چغازنبيل ، قوسهاي سهموي تخت جمشيد و در زمان ساسانيان جهت اسکلت ونما سازي مورد استفاده قرار گرفته است.بعد از اسلام نيز در پوشش قوسها وطاقهاي رفيع، شبستانهاي بلند، ايوان، گنبد آجري و اسکلت بناهاي اسلامي استفاده شده است.يک هنر رايج که ماده اوليه آن گچ است، گچ بري نام دارد که در بسياري بناها بکار رفته (خلاصه4).

گچ: ماده خام گچ يا سنگ گچ به نام سولفات کلسيم دي هيدرات مي باشد که به طور کلي توسط کاهش کامل يا ناقص آب تبلور سنگ گچ به دست مي آيد.

انواع گچ :

1. نيم هيدرات:

2. دي هيدرات:

3. انيدريت :

گچ آستريش: گچ کاملا پخته شده انيدريتي مي باشد که محتوي مقداري cao آزاد است.

نوع ديگري از تقسيم بندي گچ :

1. گچهاي خاکي :کلوخي زرد رنگ- 120تا 140 پخته مي شود- کند گير- پوشش طاق وقوس- سفيد کاري دستي

2. سنگ بلورين : رنگ شفاف- گچ آبدار- درجه ي پچتن بيشتر از گچ خاکي- تند گير- پوشش طاق وقوس- درگچبري

3. سنگ لايه اي ابريشمي : سفيد متمايل به زرد- متورق يا سر نيزه اي-در رسمي بندي ومقرنس سازي-پوشش- قالب بندي طاق و تويزه (4 خلاصه شده).

مواد افزودني :

مواد ناخالص طبيعي موجود در سنگ گچ استحکام ملات گچ را کاهش داده و زمان گيرش را تغيير مي دهد . کوارتز و اکسيد آهن به مقدار کم ، زياد مضر نسيتند ، مقدار زياد کربنات کلسيم و دولوميت مي تواند در گچي که در درجه حرارت بالا پخته شده است ، در حين کاربرد آن شکفته شوند . مقدار خاک رس پايداري گچ پخته شده را در مدت زمان انبار کردن کاهش مي دهد . نمک مقدار استحکام و زمان گيرش را کاهش مي دهد . سريشم حيواني ، براکس سريش گياهي کند کننده هستند.زاج سفيد زمان گيرش را مختل مي کند . تا يک درصد کندگير مي کند و بيش از يک درصد تندگير مي کند .آهک ، خاک رس و کلرور کلسيم کندگير مي کند .گرماي آب اثر چنداني بر گيرش ندارد (3صفحه 38 و39).

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

آهک:

چادر نشينان زمين را ميکندند و از چاله هايي که درست مي کردند به عنواناجاق استفاده مي کردند. در اين صورت سنگ آهک پخته شده و به آهک نشکفته تبديل مي شود. پس از بارندگي به دليل ترکيب با آب به اهک شکفته تبديل ميشود. پس از بارندگي به دليل ترکيب با آب به آهک شکفته تبديل ميشود و به دليل ترکيب با خاک وشن ترکيبي سخت بوجود مي آورد. انسانها هم که متوجه اين قضيه شدند از اين ملات به عنوان مواد چسبنده و مقاوم در مقابل رطوبت استفاده فراوان شد. در تپه هاي نوشيجان ودر اهرام مصر استفاده شده است. موارد مصرف آهک: مصرف ساختماني، پل سازي، سد سازي،منابع آب انبار و مجاري آب بوده است.(خلاصه 4)

تهيه آهک :

از حرارت دادن سنگ آهک ، آهک زنده بدست مي آيد .

حرارت 800 تا 1000

 

 

 

سنگ آهک در اثر حرارت 40% وزن آن کسر مي گردد و به کلوخه آهک زنده تبديل مي گردد .

سنگ آهک - خالص آن بلوري و بي رنگ است و وزن مخصوص آن 2.71 مي باشد. در دماي 2400 تا 3000 درجه با کربن ترکيب مي گردد.

 

 

آهک سفيد رنگ است، وزن ويژه آن 3.08 تا 3.3 که بستگي به درجه حرارت پختن سنگ آهک دارد و ناخالصي هاي آن هرچه حرارت زيادتر شود، آهک پخته کند تر با آب ترکيب مي شود .

در حرارت بيش از 1000 آهک اندکي جمع مي شود و سطح رويه اش کاهش مي يابد ، با آب به کندي ترکيب شده ، شکفتن آن کند مي شود . نبايد گرما به حدي باشد که تا مرز عرق کردن سنگ آهک برسد گرما به حدي باشد که دي اکسيد جدا شود.

سنگ آهک با بيش از 90% آهک پر مايه. در 800 تا 1000 درجه سانتي گراد مي پزد.

سنگ آهک کمتر از 75% آهک کم مايه است و 10 % و 5 % ناخالصي ديگر دارد و در 1000 تا 1400 درجه سانتي گراد مي پزد .

منشا سنگ ها ي آهک

بيشتر غير بلوري و ناخالص و در سه گونه اند:

1. توده ها و لايه هاي سنگ آهکي روشن و رنگي که رسوبات دريا هستند.

2. سنگ هاي آهکي مرجاني ، از پوسته جانوران دريايي و مرجان ها

3. آراگونيت از آب چشمه هاي پيرامون آتشفشان ها ته نشين مي گردد

سنگ هاي آهکي که مي شود با آن ها آهک پخت :

1. سنگ ها ي آهک ته نشسته از آب درياها

2. سنگ آهک دولوميتي ( آهک خاکستري )

3. سنگ مرمر : سنگي است دگرگون شده metamorph از درهم فشردن سنگ آهک درست شده است .

4. سنگ آهک مرجاني : باقي مانده پوسته جانوران دريايي و مرجان ها

5. آراگونيت و تراورتن : از آب چشمه هاي پيرامون آتشفشان ها ته نشين شده اند .

آهک زنده جاذب رطوبت است يعني با يک فعل وانفعال پر حرارت به پودر تبديل مي شود .

آهک هوايي ( ماسه آهکي ) در مجاورت هوا سخت مي شود .

شفته آهک : سخت شدن شفته آهک ارتباطي به وجود يا عدم وجود هوا ندارد . و بايد ملات نمناک نگه داشته شود يا هوا مرطوب باشد .

آهک آبي : در مواردي آهکي مورد نياز است که احتياج به هوا نداشته باشد همچنين دفع کامل رطوبت مقدور نيست که مي توان از آهک آبي استفاده کرد .

اگر خاک رس و با سنگ آهک حرارت داده شود آهک بدست آمده بدون مجاورت هوا سخت مي شود .

اين واکنش با آهک زنده در مجاورت آب شکفته مي شود و با آزاد شدن انرژي همراه است

 

 

پس از شکفته شدن حجمش زياد مي شود و هر چه در آهک زنده بيشتر باشد بيشتر با آب ترکيب شده و حجم آهک شکفته زيادتر مي شود .

حجم آهک پر مايه 2 تا 3.5 برابر

حجم آهک کم مايه 1.25 تا 2 برابر

ماسه آهک : حجم ملات ماسه آهک و شفته آهکي ثابت است و پس از گرفتن و سفت و سخت شدن ديگر نه جمع و متورم مي شود .

مراحل گيرش ملات ماسه آهکي

براي آنکه آهک شکفته در ملات ماسه آهکي با دي اکسيد هوا ترکيب شود بايد هوا نمناک باشد يا ملات را نمناک نگه داشت.

 

 

اگر در روز هاي نخست به ملات نم نرسد ، ملات نمي گيرد و مي سوزد . ملات ماسه آهک پس از 12 تا 24 ساعت شروع به گرفتن مي کند و پس از 28 روز و بيشتر گرفتن آن به پايان مي رساند اما سخت شدن نهايي سال ها طول مي کشد . در ايران که تبديل آهک زنده به شفته آهک در کارگاه هاي به صورت انبوه انجام مي گيرد عموما اين تبديل به صورت کامل انجام نمي گيرد و در آنچه که به عنوان آهک شکفته در اختيار قرار مي گيرد مقداري آهک زنده نيز وجود دارد که اگر اين آهک زنده در پي سازي ها و با ملات بنايي مورد استفاده شود پس از چندي در اثر جذب آب متورم مي شود و به اطراف خود فشار آورده و ممکن است منجر به ايجاد خرابي هايي گردد . (3صفحه23و 24و 25)(در قسمت ملاته راجع به ملات گچ وملات آهک توضيح آمده است).

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

ماسه:

كاوش هايي كه باستان شناسان در بندر سيراف (متعلق به دوره ساساني) انجام داده اند خبر از كاربرد ماسه در سكو سازي هايي كه جهت پهلو گرفتن كشتي ها و همچنين در منابعي كه جهت آبرساني شهري استفاده مي شده، مي دهد. باستان شناسان به استناد اين اكتشاف قدمت ماسه را به حدود 3000 سال قبل تخمين زده اند.

ماسه از جمله مصالحي است كه بصورت تركيبش با آهك ملاتي به دست مي دهد كه اين ملات در پي سازي هاي آجري و آجركاري ها استفاده مي شود. اگر به اين تركيب خاك رس نيز اضافه شود در سنگ كاري ها مورد استفاده قرار مي گيرد. به طور كلي اين ملات در جاهايي مورد استفاده قرار مي گرفته كه در معرض آب يا رطوبت بوده اند.

پيدايش ماسه:

ماسه طبيعي به دو صورت بوجود مي آيد:

الف. دگرگوني سنگ هاي آذرين: فلدسپادها كه جزيي از سنگ هاي آذرين هستند طي قرن هاي متمادي دگرگون شده و با نفوذ آب به زمين شسته مي شوند. با شسته شدن فلدسپادهاي دگرگون شده، دانه هاي كوارتز آن ها خرد شده و ريز دانه هاي ماسه بصورت معدني به دست مي آيند.

ب. حركت آب ها در مسير هاي كوهستاني: حركت آب رودخانه ها در مسير خود سبب حركت و جابه جايي سنگ ها مي شود. گوشه هاي سنگ ها با برخورد به يكديگر شكسته شده و در نهايت ريز دانه هاي ماسه به دست مي آيد.

تقسيم بندي ماسه طبيعي از نظر تهيه:

الف. ماسه كوهستاني (سيليسي):

اين ماسه در پاي كوه ها و بستر اوليه رودخانه ها فراوان يافت مي شود. جسمي تيز گوشه، زبر و خشن دارند كه اين ويژگي ها سبب چسبندگي زياد در ملات مي شود و پيوند خوبي با شيره آهك و سيمان برقرار مي كند.

ب. ماسه رودخانه اي: اين ماسه بر اثر حركت آب ها بوجود مي آيد. حركت آب ها باعث ساييده شدن سنگ ها مي شود و در نتيجه هندسه اي كروي به سنگ ها مي دهد. اين كرويت باعث عدم پيوند خوب با شيره ي آهك وسيمان مي شود. اين ماسه بصورت تركيب با ماسه شكسته مورد استفاده قرار مي گيرد.

ج. ماسه بادي: اين ماسه داراي دانه هاي بسيار ريز است و در ملات هاي آبي و ساروج مورد استفاده قرار مي گيرد. اين ماسه به صورت مخلوط با دانه هاي درشت تر در ملات ماسه آهك و ماسه سيمان كاربرد دارد.

تهيه ماسه به روش مصنوعي:

ماسه مصنوعي از خرد كردن سنگ هاي متراكم (مثل سنگ گرانيت، آهك متراكم و...) بدست مي آيد. گوشه هاي زبر و تيز و خلل و فرج موجود در اين سنگ ها باعث برقراري پيوند قوي با شيره آهك و شيره سيمان شده و سبب اتصال كامل دانه ها مي شود.

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

ملات

ملات ماده ي خميري و چسبنده ايست كه سبب اتصال رج ها به يكديگر مي شود. با اتصال رج ها به يكديگر جسمي واحد و يكپارچه از اسكلت بنا به دست مي آيد كه اين موضوع باعث انتقال نيروها به قسمت هاي زيرين و افزايش عمر بنا مي شود.

ملات ها به دو دسته آبي و هوازي تقسيم مي شوند. خودگيري ملات هاي هوازي در هواي خشك و خودگيري ملات هاي آبي در مجاورت رطوبت يا زير آب است. اگر ملات هوازي را در مجاورت آب استفاده كنيم وجود آب باعث باد كردن ملات مي شود و از طرفي اگر ملات آبي را در مجاورت هوا استفاده كنيم، هواي خشك سبب پوك شدن ملات و جدا شدن رج ها از هم مي شود. از اين تقسيم بندي چنين برداشت مي شود كه وضع اقليم، مكان، محيط و نوع ساختمان از جمله عوامل تاثيرگذار در انتخاب مقاومت و نوع ملات است. طبيعتا ملاتي كه به عنوان مثال در ساخت بادگير استفاده مي شده با ملاتي كه در آب انبارها كاربرد داشته، فرق مي كند.

تقسيم بندي ملات ها

الف. ملات هاي هوازي:

الف-1) ملات گل

الف-2) كاهگل

الف-3) سيم كاهگل

الف-4) ملات ريگ

الف-5) ملات گچ و خاك

الف-6) ملات گچ

الف-6-1) گچ دستي

الف-6-2) گچ خيسيده

الف-6-3) گچ آماده

الف-6-4) گچ كشته

ب. ملات هاي آبي

ب-1) ملات گل آهك

ب-2) ملات ماسه آهك

ب-3) ملات پي دارو

ب-4) ملات ساروج

ب-5) ملات ماسه سيمان

ب-6) ملات باتارد

الف-1) ملات گل

اين ملات كه تركيبي از آب و خاك است، در ساخت بناهاي ساده خشتي و روستايي مورد استفاده قرار مي گيرد. خود گيري اين ملات در هواي آزاد صورت مي گيرد و پس از خشك شدن، احتمال ترك برداشتن و خرد شدن در زير فشار، در آن وجود دارد. با خرد شدن اين ملات، اتصال رج ها از بين رفته و بنا فرو مي ريزد. نوع مرغوب اين ملات - كه در آن از ماسه هاي ريزدانه (ماسه خاكي) استفاده شده است - در اسكلت سازي و پوشش طاق هاي خشتي كاربرد داشته است.

الف-2) كاهگل

از نتايج تحقيقاتي كه در خانه هاي اواخر هزاره سوم قبل از ميلاد، در قشرهاي سوم تپه هاي سيلك كاشان، انجام شده، چنين استنباط مي شود كه قدمت ملات كاهگل چيزي در حدود 4000 سال قبل از ميلاد است.

تصاويري از تپه هاي سيلك كاشان

تركيبات اين ملات، كاه، خاك رس و آب است، كه به اين صورت تهيه مي شود:

1. ابتدا كاه را با خاك رس تركيب مي كنند.

2. سپس آن را به صورت آخوره در آورده و به آن آب اضاف مي كنند.

3. مخلوط را بين 2 تا 3 روز به حال خود رها مي سازند تا دانه هاي خاك كاملا از يكديگر باز شده و كاه نيز خيسيده شود.

4. مخلوط را ورزمي دهند تا به صورت خميري چسبنده در آيد.

اين ملات داراي مقاومتي بالا بوده و در اندودكاري هاي داخلي و خارجي مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين اين ملات عايق خوبي براي سرما و گرماست. وجود كاه در آن سبب افزايش عمر بنا، مانع از ترك برداشتن ملات و از طرفي ديگر سبب احتمال رويش گياه در اندود مي شود.

افزودن نمك به ملات، به اندازه 1 كيلوگرم بر متر مربع، نه تنها مانع از روييدن دانه هاي نباتي در ملات، بلكه مانع از يخ زدن بام ها نيز مي گردد.

از اين ملات در پوشش انتهاي آسمانه ها در كاخ هاي هفده گانه تخت جمشيد و همچنين روي ديوار هاي خشتي مياني آن و در كاخ تيسفون و ارگ بم استفاده شده است.

ارگ بم كاخ تيسفون

الف-3) سيم كاهگل:

شيوه ي توليد

1. ابتدا خاك رس مرغوب را با كاه نرم و شكر سنگ (نرمه سنگ) مخلوط ميكنند.

2. به آن آب اضاف مي كنند.

3. پس از آب كرفتن آن را ورز مي دهند.

4. سپس گچ پخته نيم كوب را به آن اضاف مي كنند.

5. مجددا مخلوط را ورز مي دهند.

6. بلافاصله از آن در بين شمشه هاي گچي و بر سطح آستر كاهگل در نما استفاده مي كنند.

پس از شمشه كش كردن سطح روئين و پرداخت ملات سيم كاهگل نما، اندودي صاف و مقاوم بدست مي آيد.

از اين ملات بيشتر در نواحي كويري استفاده مي شود. علاوه بر اين، در تزيينات داخلي – كه بصورت نقاشي بر سطح سيم كاهگل است- نيز مورد استفاده قرار مي گيرد.

الف-4) ملات ريگ:

قدمت اين ملات بعد از كاهگل است و به اين ترتيب تهيه مي كردد:

1. ابتدا خاك رس چرب كوبيده شده را با دانه هاي ماسه اي پهن (به مقدار يك سوم) مخلوط مي كنند. (اين دانه هاي ماسه اي، به صورت پولك در معادن و مسير آبرفت ها يافت مي شوند و در مناطق كويري و خراسان، به ريگ معروفند. اين ريگ ها مانع از ترك برداشتن ملات و باعث مقاوم شدن آن مي شوند.) .

2. آن را به صورت آخوره در آورده و به آن آب اضاف ميكنند تا دانه هاي خاك باد كنند.

3. سپس مخلوط را ورز داده و بعنوان اندود زير رويه گچ مورد استفاده قرار مي گيرد.

يكي از دلايل استفاده از اين ملات در مناطق كويري (به ويژه يزد)، وفور ريگ در آن مناطق است.

الف-5) ملات گچ و خاك:

براي تهيه اين ملات ابتدا خاك رس مرغوب را كوبيده و سرند ميكنند، تا دانه هاي خاك كمتر از 5 ميليمتر بدست آيد. (در مواردي به جاي سرند، از غربال استفاده مي شود كه در اين صورت، دانه هاي خاك بين 2 تا 3 ميليمتر مي باشند.). سپس از اين خاك به دو روش، براي تهيه ملات، استفاده مي شود.

روش اول:

1. ابتدا در ظرف گچ سازي به اندازه كافي آب مي ريزند و سپس خاك سرند شده را (به اندازه نصف آب موجود در ظرف) بدان اضاف مي كنند.

2. مخلوط را جهت خيس شدن كامل دانه هاي خاك و جدا شدن آن ها از يكديگر، براي مدتي، به حال خود رها مي كنند.

3. خاك خيس را ملش مي دهند تا دوغابه شود.

4. سپس گرد گچ را بر سطح دوغابه خاك رس ميپاشند.

روش دوم:

1. در اين روش در محلي خشك و عاري از دانه هاي ماسه و مواد زائد، گچ و خاك رس غربال شده را، به نسبت يك به يك، با هم مخلوط مي كنند.

2. سپس در ظرفي كه به اندازه نصف آن آب ريخته شده، خاك رس و گچ را طوري مي ريزند كه يك طرف ظرف آب و طرف ديگر مخلوط خاك و گچ باشد.

3. در نهايت مخلوط را ورز مي دهند تا به صورت خميري كامل در آمده و آماده ي مصرف شود.

اين ملات، ملاتي مقاوم با تاب فشاري كافيست كه خودگيري آن در مقابل حرارت سريع مي باشد و در شمشه گيري، اندودكاري، پوشش ها و طاق هاي آجري كاربرد دارد.

الف-6) ملات گچ:

ملات گچ با توجه به شيوه توليد آن به چند نوع تقسيم مي شود:

الف-6-1) گچ دستي

الف-6-2) گچ خيسيده

الف-6-3) گچ آماده

الف-6-4) گچ كشته

الف-6-1) گچ دستي:

1. ابتدا در ظرفي به اندازه كافي آب ريخته و گچ غربال شده را طوري بر سطح آب مي ريزند كه كاملا سطح آب را بپوشاند.

2. سپس آن را ورز مي دهند تا بصورت خميري كامل و تقريبا شل در آيد.

مقاومت اين ملات زياد و گيرش آن فوري است (پس از 10 دقيقه).

در نصب چهارچوب ها، نصب قرنيزها، ديوار يك نيمه و دوغاب ريزي و... كاربرد دارد.

الف-6-2) گچ خيسيده:

1. ابتدا در ظرفي به اندازه كافي آب ريخته و گچ غربال شده را طوري بر سطح آب مي ريزند كه كاملا سطح آب را بپوشاند.

2. مخلوط را ورز مي دهند.

3. مخلوط را به مدت 2 دقيقه به حال خود رها مي كنند تا آب در دانه هاي گچ نفوذ كند.

4. در اين مرحله گچ بصورت مايه گچ در آمده است.

5. گچ را بريده، بصورت كوتاه ورز داده و مورد استفاده قرار مي دهند.

خود گيري اين گچ نسبت به گچ دستي، ديرتر است و در اندود رويه سفيدكاري مورد استفاده قرار مي گيرد.

الف-6-3) گچ آماده:

1. 3 يا 4 مشت گچ را در ظرفي كه نصف آن آب شده مي ريزند. (منظور از مشت حالتي است كه با دو دست به زير گچ مي زنند. حالتي شبيه قنوت در نماز. به مقدار گچي كه به اين صورت برداشته مي شود يك مشت گويند).

2. مخلوط را ورز مي دهند تا دانه هاي گچ در آب اثر كنند.

3. مخلوط را به مدت 1 دقيقه به حال خود رها مي كنند.

4. مجددا مخلوط را ورز مي دهند تا رقيق شود.

5. دوباره مخلوط را 1 دقيقه به حال خود رها مي كنند.

6. مخلوط را ورز مي دهند تا به صورت مايه گچ (شبيه ماست سفت چكيده) در آيد.

الف-6-4) گچ كشته:

1. ابتدا گچ را الك مي كنند.

2. نصف ظرف را آب مي كنند.

3. 2 مشت گچ بر سطح آب مي ريزند.

4. مخلوط را لت مي زنند تا دوغابه شود.

5. رها كردن مخلوط به مدت 1 دقيقه.

6. مايه دوغابه را ورز مي دهند.

7. رها كردن مجدد مخلوط.

8. آزمايش جان گچ با فشار انگشت. (انگشت خود را بر سطح مخلوط فشار مي دهند ، اگر گچ فرو رفته به حالت اول برنگشت، اصطلاحا گچ كشته شده است، ولي اگر به حالت اول بر گشت، آنقدر گچ را ورز مي دهند تا جان خود را از دست بدهد).

در برخي موارد با لگد زدن و مشت كوبيدن به ملات آن را به صورت خميري سفت در مي آورند. از اين ملات در پرداخت خلل و فرج سطح اندود شده با گچ آماده استفاده مي كنند.

ب. ملات هاي آبي

روش تهيه شيره آهك:

در كارگاه هاي بزرك 2 حوض را به ابعاد 2 در 3 پشت سر هم مي سازند. طوري كه عمق حوض اول 60 سانتي متر و حوض دوم 30 سانتي متر باشد. بين اين دو حوض را شبكه اي توري شكل با در پوشي متحرك قرار مي دهند.

در كف حوض نخست، به ارتفاع 25 سانتي متر، سنگ آهك پخته شده (حبه آهك) و سپس روي آن را به ارتفاع 20 سانتي متر آب مي ريزند.

آهك را 24 ساعت به حال خود رها مي كنند تا خمير آهك به دست آيد. آهك آب بسته شده را با پاروهايي كه به شكل T هستند هم مي زنند تا شيره آهك از آن حاصل شود. دريچه را باز مي كنند تا شيره آهك در حوض دوم تخليه شود.

ب-1) ملات گل آهك:

شيوه تهيه:

1. ابتدا خاك رس را با آهك شكفته (شيره عسلي آهك) مخلوط مي كنند.

2. آن را به صورت آخوره در آورده و به آن آب اضاف مي كنند.

3. مخلوط را ورز مي دهند و بصورت ملات عسلي مورد استفاده قرار مي دهند.

كاربرد:

در مکان هاي داراي رطوبت و نفوذ مستقيم آب ، کرسي چيني ، ديوار چيني ، اسکلت سازي بنا ،‌ ساختن مجاري و حوض هاي آب ، آب انبار و ... .

ب-2) ملات ماسه آهك:

اين ملات به دو روش تهيه مي شود.

روش اول:

1. ابتدا آهك شكفته را با ماسه مخلوط مي كنند.

2. بصورت آخوره به آن آب اضاف مي كنند.

3. مخلوط را ورز مي دهند تا آماده مصرف گردد.

روش دوم (اصولي تر):

1. در اين روش ابتدا شيره آهك به آخوره ماسه اضاف مي شود.

2. سپس آب افزوده مي گردد.

3. مخلوط را ورز مي دهند تا آماده استفاده گردد.

تناسب مقدار آهك مورد استفاده بايد كاملا رعايت شود. (250 كيلوگرم بر متر مكعب). زيرا آهك اضافي سبب پوك شدن تدريجي ملات (بويژه در اقليم گرم و خشك) مي شود.

ويژگي هاي ملات ماسه آهك:

1. دانه بندي ريز دانه ماسه ها، كه موجب از بين بردن خطر ترك و خرد شدن ملات مي شود.

2. خودگيري در چند مرحله: مراحل اوليه خودگيري آن پس از 12 تا 24 ساعت است، مرحله دوم آن تا 28 روز و مراحل نهايي خودگيري آن (در مقابل رطوبت) پس از سال ها اتفاق مي افتد.

3. تاب فشاري بالا براي ملات 28 روزه (حدود 60 كيلوگرم بر سانتي متر مربع).

چون خودگيري اين ملات در چند مرحله و در درازمدت اتفاق مي افتد، در روزهاي اول تركيب، اين ملات به صورت مصنوعي آب پاشي مي گردد تا بتواند خودگيري خود را دنبال كند و اصطلاحا سوخته (پوك) نشود.

موارد استفاده از ملات ماسه آهك:

رج هاي کرسي چيني

ديوار هاي آجري

مکان هاي مرطوب: مجاري آب ، حوضچه ها ، آب انبارها و...

همچنين بعنوان ملات در : سنگ کاري و فرش کف هاي مرطوب ، در پي سازي و...

ب.3) ملات پي دارو:

شيوه تهيه:

1. ابتدا پيه بز را بوسيله حرارت از هم باز مي كنند تا به حالت رواني كامل در آيد.

2. سپس گرد آهك شكفته نرم و الك شده را بر سطح پيه روان شده مي پاشند.

3. مخلوط را ورز مي دهند تا بصورت خميري ملايم در آيد. از اين خمير در حالت گرم، در محل شكاف ها استفاده مي كنند.

نكته: در برخي موارد علاوه بر پيه مذاب و گرد آهك ، خاك رس ، تار پنبه (موي بز يا پشم شتر) و سفيده تخم مرغ نيز به آن افاف مي كنند. سفيده تخم مرغ باعث چسبندگي و و تار پنبه سبب پيوند محكم دانه ها در ملات مي شود.

اين ملات به دليل چرب بودن ، مانع از نفوذ آب مي شود و خود گيري آن نيز در زير آب صورت مي گيرد.

موارد استفاده: گرفتن درز آبرفت ها ، منبع ، آب انبار و ...

ب-4) ملات ساروج:

تركيبات: 40% گرد آهک خالص (گل آهک) + 20% خاکستر + 40% ماسه بادي + گل ني (لويي، گل جگن– جهت ايجاد پيوند)

شيوه توليد:

1. ابتدا سطح زير محل مخلوط را جارو مي كنند تا عاري از مواد زائد شود.

2. گرد آهك ، خاكستر و ماسه بادي را الك مي كنند.

3. مخلوط را زير و رو مي كنند تا خوب تركيب شود.

4. سپس گل ني را به آن مي افزايند.

5. مجددا مخلوط را زير و رو مي كنند.

6. به صورت آخوره به آن آب اضاف مي كنند.

7. مخلوط را 48 ساعت به حال خود رها مي كنند.

8. مخلوط را توسط چوب دستي هايي كوبيده و ورز مي دهند.

(در گذشته براي اينكه ملات بهتر ورز داده شود، كارفرما چند سكه را در ملات مي انداخت تا كارگران با تلاش بيشتري ملات را ورز دهند – براي جلوگيري از تاثير آهك بر بدن، كارگران مقداري روغن چراغ به دست و پاهاي خود مي زدند).

در برخي از شهرها اندكي تغييرات در تركيبات ملات صورت مي گرفت. آن ها درصد آهك را به بيش از 50% افزايش مي دادند و همچنين مقداري خاك رس چرب (جهت چسبندگي) و موي گوساله (براي ايجاد پيوند بيشتر) نيزبه مخلوط اضاف مي كردند.

مهره زدن ساروج:

ابتدا بندهاي عمودي و افقي را با شمشه كش كردن ايجاد مي كردند. سپس سطح زير كار را جارو مي كردند تا عاري از مود زائد شود. ملات را بر سطح پاروي دستي گذاشته و با پشت ماله آن را بر مي داشتند و با ضرب آن را بر سطح ديوار كشيده و اندودكاري مي كردند. سپس با برگشت به عقب بر سطح اندود، ماله تخت مي كشيدند. در روز دوم بوسيله جارويي نرم و يا گوني نم آب پاشي بر سطح اندود صورت مي گيرد وبا دست ديگر ماله زدن ادامه مي يابد. در روز سوم ضمن آب پاشي، با سنگ هايي تخت و مدور سطح اندود را صيقل مي دهند، به اين عمل مهره زدن مي گويند. مهره زدن تا زماني كه سطح اندود عرق كند و آب جذب كرده را پس بدهد (اصطلاحا تا زماني كه اشك بريزد) ادامه مي يابد.

كاربرد: در آبروها، منبع ها ، حوض ها ، آب انبارها و...

ساروج خمير:

يك نمونه خاص از ساروج، كه در بندر خمير و برخي ديگر از بنادر جنوبي مورد استفاده قرار مي گرفته است.

ترکيبات: آهک آبي + خاکستر + ماسه بادي + گل ني + خاک رس (ناچيز) + پشم شتر

آهك مورد استفاده در اين ملات از حرارت دادن گلاهك به دست مي آيد (كه 25% خاك رس و 75% گرد سنگ آهك است).

ويژگي ها : گيرايي و مقاومت زياد

رنگ کبود

خودگيري بيشتر از ساروج معمولي

کاربرد: جهت اندود بناهاي بندرگاه ، سکوهاي بارگيري ، منابع آبرساني

هنر ساروج بري:

از اين هنر براي نقش دهي بر روي ملات، در فضاهاي گرم و مرطوب استفاده مي شود (مثل حمام). ساروج بري در حمام ها بيشتر براي ايجاد نقوشي همچون طرح هاي گل و گياه ، گل و حيوان ، مرغ ، داستان هاي باستاني و.... بکار مي رود. اين نقوش هم در ناحيه گرم خانه و هم در ناحيه سربينه به چشم مي خورند.

شيوه استفاده از اين هنر به اين صورت است که ابتدا نقش مورد نظر را بر روي کاغذ پياده کرده و سپس با فاصله 5 ميليمتر از يکديگر، نقش را سوزن مي زنند. سپس با استفاده از يک کيسه زغال نقش را بر روي ملات اثر مي دهند و در نهايت با ابزار مخصوص شروع به در آوردن طرح مي کنند.

از اين هنر در حمام ابراهيم خان کرمان ، حمام کردشت آذربايجان شرقي و حمام وکيل شيراز استفاده شده است.

ب-5) ملات ماسه سيمان:

با ظهور سيمان تحول عظيمي در ساخت و ساز صورت گرفت و ساخت احجام غير متعارف نظير سد و ... تحقق پيوست.

از ملات ماسه سيمان در ساخت مخازن بزرگ آب زير زميني، مخازن هم سطح زمين، منبع هاي هوايي و همچنين در سد سازي استفاده مي شود.

ب-6) ملات باتارد:

اين ملات به دو صورت تهيه مي شود.

روش اول: روش خشک

1. ابتدا ماسه ريز دانه و ماسه معمولي را با آهک (100kg/m^3) و سيمان (200kg/m^3) مخلوط مي کنند.

2. مخلوط را ورز مي دهند.

3. سپس به صورت آخوره به آن آب اضاف مي کنند.

روش دوم: (بهتر)

در اين روش خميره يا شيره آهک را با ماسه و سيمان مخلوط مي کنند و سپس ورز داده و استفاده مي کنند.

در روش اول ، سريعتر بودن خودگيري سيمان نسبت به آهک سبب اختلالي موقتي در مقاوم شدن ملات مي گردد، به همين دليل به آن ملات حرامزاده نيز مي گويند.

کاربرد : مجاري آب ، فاضلاب ، منابع و مخازن و...

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

قير

قير ماده اي نفتي است که در ايران و بين النهرين، به عنوان ملات، براي پيوند رج هاي سنگ لاشه و آجر چيني، فراوان استفاده مي شده است. قير واژه اي بابلي يا ايلامي است. اين ماده سبب چسبندگي دانه هاي سنگ و ايزوله کردن آبريزها مي شود.

شيوه توليد:

وقتي که نفت خام با سنگ هاي آهکي (ماسه ها) ترکيب مي شود، روغن نفت خام حاصل مي شود. اين روغن در مجاورت هوا پريده شده و سبب پيدايش سنگ هاي قيري مي گردد. اين سنگ ها را آسياب کرده و با گرد سنگ ترکيب مي کنند و از آن در لايه هاي آسفالتي استفاده مي شود.

(دانه هاي شکسته شده سنگ هاي قيري به صورت ماسه در بتون آسفالته استفاده مي شود (آسفالت سرد)).

قير جامد معدني:

وقتي که قير طبيعي با اکسيژن ترکيب مي شود قير جامد معدني به دست مي آيد. اين قير به رنگ سياه مات، غير متبلور و سخت است. ترکيبات آن عبارتند از: هيدروکربور (به صورت اکسيده شده و جامد) + ازت + اکسيژن + گوگرد.

قطران:

وقتي زغال سنگ را حرارت مي دهيم ماده اي به نام کک به دست مي آيد. در اين فرآيند گازي متصاعد مي شود که با سرد کردن آن مايعي به صورت چک چک جمع آوري مي گردد که به آن قطران مي گويند.

ويژگي ها:

عدم نفوذ آب (استفاده در ايزولاسيون)

چسبندگي (استفاده در آسفالت ريزي)

ملات قير جارو:

شيوه توليد:

1. گچ نيمه پخته را کوبيده و الک مي کنند.

2. سپس به آن گل کوزه گري مي افزايند.

3. سنگ مها (شکر سنگ) را -که از انواع مرمريت است و در کف و کناره هاي رودخانه ها يافت مي شود- به مخلوط اضافه مي کنند.

4. شيره آهک را اضاف مي کنند.

5. مخلوط را ورز داده و تفاله شيره انگور (پشم نرم شتر) را به آن مي افزايند و آماده مصرف مي کنند.

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

چوب

-چوب از ديرباز به عنوان يکي از مصالح کار آمد براي ساخت ابزار جنگ و لوازم زندگي کار برداشته است . مصري ها ، يوناني ها وروميان هر کادم به نوعي از چوب بهره مي گرفتند که از ميان اين کاربردها مي تواند به ساخت ظروف چوبي ، مبل سازي و کاربرد در معملاري اشاره کرد .

چوب در ايران

-در ايران نيز به موازات ديگر نقاط جهان از چوب استفاده شده است . نگاره اي باستاني از ساخت کلبه هايي استوانه اي و آشنايي مردمان ساکن شوش سيستم هاي خرپايي حکايت مي کند .

انواع چوب :

به طور کلي چوب در شمايل مختلف در معماري ايران مورد استفاده بوده است که از منظري مي توان آن را به گونه هاي زير تقسيم کرد .

1. خار و خاشاک و شاخ و برگ درختان: از خار و خاشاک وشاخ و برگ ها بيشتر بهمنظور پوشش هاي مسقفي يا بعضاً ساخت پرچين يا ارتفاع بخشي به ديوار حياط استفاده شده است. در ضمن از کار خار و خاشاک و برگ ها در کنار خاک رس در ساخت خشت نيز استفاده مي شده است از برگ درختاني چون نخل نيز براي بوريا بافي و استفاده در پوشش هاي سقفي در خانه ها و کپرها استفاده مي شود .

2. تنه ي درختان و شاخه هاي قطور: در حالت اوليه فقط تسطيح مي شود ، سر ساخه ها وگره هاي برجسته ي آن گرفته مي شود. چوب هاي گرد و در طول قطرها متفاوت بوده که نوع قطور آن براي ستون ها و تيرهاي باربد استفاده مي گردد . اين چوب ها معمولاً از درخت هاي تبريزي، شمشاد، بيد، ممرز، راش و ... تهيه مي گردد.

شکل ظاهري چوب

الوار: در قديم چوبهاي گرد و وسيله اره دو سر بلند که طول آن در حدود 5/1 متر و تيغه آن در ناحيه دسته 10 و در وسط 15 سانتيمتر بود به وسيله دو کارگر بريده مي شد ، ولي امروزه عمل برش توسط اره هاي برقي دستي واره هاي دستگاهي انجام مي گردد ومعمولاً برش هر رديف به ضخامتهاي دلخواه براي کارهاي نجاري تهيه مي شود .

گرد بينه

 

دوبينه

 

 

 

توجه : چنانچه الوار به وسيله ي برشهاي شعاعي از گرد بينه تهيه مي شود از جهت مقاومت و همگن بودن اصولي تر خواهد بود .

الوار از چوبهاي نرم و يا از چوبهاي مقاوم با مقطع مربع يا ابعاد متغير 40×40 سانتيمتر يا کمتر و يا بيشتر نسبت به قطر درخت ، از کنار هاي گرد بينه برش شده و بعداً «الور غوله» به وجود مي آيد . سپس الوار مذکور به ضخامت 5 تا 15 سانتيمتر و به عرض 30 تا 35 تا 40 سانتيمتر و در طول 80/2 تا 3 و گاهي 4 متر از چوب درختان مورد نظر تهيه مي شود . بديهي است الوار با مطقع مربع مستطيل و در بعضي موارد با مقطع منشور و بيشتر از مقطع مربع و سپس مقطع مثلث به نامهاي شش سوک ، چهار سوک و سه سوک براي پاره اي از کارها تهيه مي شود .

سه سوک چهار سوک شش سوک

 

 

 

الوار تبري : تهيه الوار تبري بيشتر از چوبهايي است که داراي ترک عمقي باشد که به اصطلاح تبرداران «لاپ» و يا «لاش» گفته مي شود و به وسيله ي تبرزني واهرم کردن در ترک گرد بينه اصطلاحاً لاپه مي شود و باتبر تيز تسطيح شده و جهت کارهاي متفرقه خصوصاً تراورس استفاده مي شود .تراورس ريلهاي راه آهن در طولهاي مختلف کوچک و بزرگ و متوسط تهيه مي شود .

چهار تراش : به طوري که اشاره شد چهار تراش از خانواده برشهاي چهار سوک مي باشد که در ابعاد 8 تا 12 سانتيمتر و يا نسبتد به عرض الوار برش مي شود و جهت کلاف کشي در ساختمانهاي چوبي و پوششهاي آنها ، در اسکلت خرپاسازي شيرواني ، پلهاي زير قالبهاي کفراژ و ستونها و نعل کفها و به نام نعل بندي در ساختمانهاي چوبي ايوان دار مصرف مي گردد.

تخت لت : از چوبهاي مدور که ترک برداشته و مانند کتاب باز شده و در دو قطر نامساوي مي باشد و اصطلاحاً به شکل «دم کاردي » و يا «دو دم » در طول تقريبي تا 5/1 مار و عرض بين 40 تا 70 سانتيمتر و ضخامت آن از طرف قطور 3 سانتيمتر و از طرف ديگر 2 سانتيمتر تهيه مي شود . اين تخته ها از نشست دم کاردي روي يکديگر به حالت سفال ريزي بر سطح اسکلت و شيبهاي خارجي خانه هاي روستايي و کلبه و آشيانه هاي جنگلي مصرف داشته و بيشتر در شمال ايران استفاده مي شود . تخته هاي لت اکثراً از چوبهاي مقاوم به خصوص بلوط مي باشد .

تخته ياشيکي : اين تخته معمولاً از چوبهاي ملايم و نرم که ميخ در آنها نشست داشته باشد و از قطعات گرد بينه در ارتفاع و عرض لازم به ضخامت 10 تا 20 ميليمتر برش مي شود .

چنانچه قطعه گرد بينه بزرگ باشد ابتدا به صورت دو بينه در آمده و سپس هر بينه با برشهايي به صورت ورق شکل تخته درآمده و در بسياري از کارها مصرف مي شود .

توجه 1: کناره هاي تخته هاي به دست آمده وسيله برش يک عرض مي گردد.

توجه 2: چنانچه گردبينه به چهار سوک تبديل شود وسپس از آن تخته تهيه گردد کاري اصولي انجام شده است .

چوب در گذر تاريخ

-در دوران هخامنشي از چوب در ستون ها و تيرهاي سقفي استفاده مي شده است که براي جلوگيري از اثرات مخرب رطوبت وحشرات چوبها را با اندود قير ايمن مي ساخته اند .

-با تجربه ي تلخ آنش سوزي تخت جمشيد ، معماري ايران به سوي بناهاي طاق و قوس روي آورد و به دستور اردشير اول کاخ فيروز آباد در فارس با برج و بارو و پوشش طاق و گنبد به وجود آمد.

- در دوران ساساني در شکل زيبنده و بسيار عظيم طاق کسري در تيسفون پديدار گشت. در اين بنا از وجود چوب براي قالب بندي دورها و قوس ها و مهار کردن آنها و همچنين جهت پيشگيري از نيروي رانشي استفاده استفاده شده است .

در اين بنادرهاي مقاوم با کنده کاري هاي زيبا و در مواردي با رو کش هاي مسي و طره هاي چوبي با روکش فلز به طور مقاوم وزيبا کاربرد فروان داشته است .

مصرف چوب در بناهاي ادوار اسلامي :چوب و پيش آمدگيهاي جالب چوبي به شکل ستون سازي و طره بندي و کارهاي تزييني سقفهاي مسطح نقوش دار بسيار پرارزش هنري بهره کافي گرفته شده است .اين آثار پس از سالها قدمت ، از آثار جاودانه معماري جهان شده اند.

در دوران صفويه از چوب در تزئينات گره سازي [1]و انواع کارهاي مشبک و گره درودگران بر روي درها و پنجره هاي اکثر بناها و همچنين درهاي بسيار زيبا و منبت در شکلهاي گل و گياه ، خطهاي کوفي و ثلث استفاده شده که از ميان آنها مي توان به در بزرگ مسجد جامع يزد و همچنين پنجره هاي مشبک کاخ چهلستون اشاره کرد .

در همين زمان ساختن منبرهاي چوبي و منبت در شکل هاي بسيار زيباي گره سازي و منبت رايج گشت .از وجوه چوب براي آويزهاي مقرنس به طاسه سازيها و رسمي بنديها استفاده شده ودر همين زمان از نوع مقاوم و سخت چوپ براي خاتم کاري اصفهان و تعدادي از درهاي ساير بناهاي دوره صفويه در بخش هنرهاي اسلامي موزه ملي ايران ملاحظه کرد . به طور کلي از چوب در اشکال مختلف در بناها ، درها ، پنجره ها و کارهاي تزييني در دورههاي افشاريه و زنديه و قاجاريه چون دوره صفويه نيز بهره کافي گرفته شده است.

مصرف چوب در بناهاي دوره قاجاريه و معاصر:به طور کلي از چوب به طرق مختلف در بناهاي مساجد و گلدسته ها ، مدارس ، کاخ ها ، بازارها ، دکاکين ، حجره ها و کاروان سراهاو غيره نهايت استفاده شده است .

در دورلان قاجاريه ساخحتمان در شکل هاي کلاه فرنگي و طره هاي پيش آمده زيبا مانند عمارت باغ ارم در شيراز ، شمس العماره و کاخ گلستان و سلطنت آباد در تهران و بسياري از بناهاي ديگر چوب به شکل خاصي در آنها به کار رفته است. به طور کلي از چوب و فرآورده هاي آن در بناهاي صد سال اخير به عنوان مصالحي موثر در ستونهاي چوبي ، پوششهاي سقفهاي دو جداره خارجي و توفال سازي ، همچنين در ساختن درهاي ارسي و پنجره هاي ظريف با کارهاي هنري مختلف استفاده گوناگون شده است .

در ساليان گذشته و همچنين در زوگار اخير از وجود چوبهاي مقاوم جهت کلاف بندي ساختمانهاي چوبي در شمال ايران، چه در حالت سنتي و چه در کيفيت و کاربرد روشهاي امروزي بويژه در شيرواني سازيهاي گوناگون ، نهايت استفاده مي شود . از وجود چوب و فرآورده هاي آن در ساختمانهاي جنگلي و موسسات جنگلباني و اسکلت کلبه هاي روستايي و ساختمانهاي مسکوني چوبي محدود و انبارهاي آنها ، همچنين انبارهاي وسيع کشاورزي و برخي از سالن هاي دامداري و مرغداري و سالن هاي وسيع ورزشگاه ها و آموزشگاه ها و درمانگاهها و مواردي ديگر بسته به نوع آب و هوا ساخته مي شود .

 

[1] .جهت مطالعه درباره «گره چيني » مي توان به کتاب گره چيني در معماري اسلامي و هنرهاي دستي تأليف نگارنده حسين زمرشيدي مراجعه کرد .

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

فلز

شناخت فلز وفلزکاري در ايران باستان

آثار کشف شدهدر کاوشهاي باستان شناسي همچنين مدارک به دست آمده و تحقيقات مداوم باستان شناسان مشخص مي کند که شمال و جنوب و بخشهاي مياني اي را يکي از قديمي ترين مراکز ساخت فلزات در جهان مي باشد. قابل توجه است کهاين وضعيت از ايران قديمي ترين مراکز ساخت فلزات در جهان مي باشد . قابل توجه است که اين صنعت از ايران به اروپاو آفريقا و ساير نقاط آسيا نيز کشيده شده است .

قديمي ترين فلزي که ايرانيان باستان بدان دست يافتند ، مس بوده است . ازاين فلز براي ساختن وسايل زندگي و شکار جانوران استفاده فراوان مي شده است . بهره گيري از اين فلز در هزاره چهارم از ميلاد به اوج تکامل خود رسيده که انواع و اقسام ابزار آلات جنگي را از آن مس ساختند . در هزاره دوم قبل از ميلاد از معادن مس بوچستان و کرمان سنگ مس را از معدن استخراج کرده و در کوره ها ذوب مي کرده اند که مورد استفاده کارهاي گوناگون بوده است .

نمونه کوره هايي که از کاوش ها به دست آمده ، از هزاره دوم قبل از ميلاد مي باشد . در هزاره هاي بعد از ذوب سنگ فلزات ديگر به مانند سرب ، آرسنيک ، مفرغ ، برنز و آهن نيز استفاده شده و از بهره گيري آنها آلياژ هاي مقاومي جهت ساختن وسايل و ابزار آلات جگي بخصوص انواع تبرها بهره کافي گرفته شده است . اين آثار در کاوشهاي باستان شناسي از تپه هاي حصار در دامغان و تپه کيان در نهاوند به دست آمده است که از تمدن پيشرفته اقوام ايلامي حکايت مي کند .

در هزاره ي اول قبل از ميلاد با شناخت معادن آهن تهيه آهن از ذوب سنگ آهن به وجود آمده که از کوره ها مکشوفه آهن گدازي در قره داغ در نزديکي تبريز حايت از اين پديده مي کند .

در دوره ي هخامنشي ساخت سکه هاي «دريک » و نقره اي حکايت از شناخت مکامل فلزات و استفاده از آنها را دارد .

ابوعلي سينا روش جدا سازي برنج را از مس مي داند و مي گويند اين صنعت از ايران به هندوستان و چين رفته است .

آهن وفولاد : به طوري که قبلاً اشاره شده ، از آهن در دورانهاي قبل از تاريخ استفاده شده و در دوران مادها و هخامنشي جهت نعل بندي ستوران و براي ساخت وسايل کشاورزي و در بناهاي دوران هخامنشي براي تهيه انواع بستهاي فولادي ، براي اتصال قطعات سنگهاي عظيم به يکديگر و ابزار و سايل ساختماني و يوژه ابزار آلات سنگ تراشي مانند انواع قلمها ف چکشها ، ديلمهاي اهرم کننده و بسياري ديگر مورد استفاده بوده است . در اين زمان نيز انواع قره قره هاي بالا برنده و چرخ دنده هاي کوچک و بزرگ و براي بسياري کاراي ديگر استفاده مي شده است .

آهن در اصطلاح لغت در ادبيات فارسي پهلوي به نام«آسن» آمده است . در زبان آلمان ، ايزن «Eisen» و در زبان انگليسي ، آيرون «Iron» ناميده مي شود که داراي ريشه اي مشترک بوده و اين مورد نشادهنده آن خواهد بود که صنعت فولادسازي از ايران به ساير کشورهاي جهان کشيده شده است.

به طوري که مشخص است کاربرد فولاد در بناهاي دوران هخامنشي فراوان بوده است . از اين رو با شناخت اکسيد شدن اين فلز در مجاورت رطوبت ، سطوح خارجي آن به وسيله قير، اندود مي شده و نيز از قطعات فولادي به شکل ميخ «دوبل» در بلوکهاي سنگي تراشيده شده و جهت پيوند و اتصالات کافي در بناهاي تخت جمشيد استفاده شده است .

کاربرد فولاد در بناهاي دوره صفويه به شکل آهنگري جهت کلاف بندي بوده است . همچنين ساختن انواع ميخهاي اسکوپ جهت اتصالات کلافهاي چوبي مورد استفاده بوده است . در دوره قاجاريه کاربرد فولاد جهت رکابيها در اسکلت چوبي و کلاف بنديها ، بخصوص شيرواني سازي مورد توجه بوده است . بالاخره در دوران معاصر وجود فولاد در ساختمان يکي از عناصر مهم هر بنا بوده که به طرق مختلف کاربرد فروان دارد .

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

رنگ و رنگ آميزي

بهطوري که مشخص است رنگ ورنگ آميزي براي زيباسازي بنا انجام مي شود . علاقه به رنگ اثري است فطري که در ايران باستان نيز مورد توجه بوده است.

رنگ چه از نوع گياهي و چه از نوع طبيعي و چه معدني به ترتيب کيفيت مورد توجه مي باشد . به طوري که در کاوشهاي باستان شناسي در طبقات زيرين تپه هاي سيلک و يا در نقاط ديگر ايران از هزاره پنجم قبل از ميلاد انجام شده نمايشگر رنگ آميزي اشياي بوده است که در جوار درگذشتگان در گورها مي گذاشتند .

بديهي است اشياء به دست آمده و تحقيقات باستان شناسي در هزاره هاي چهارم و سوم نيز اشياء با رنگ آميزي همراه بوده است . به طوري که مشخص است از «اُخرا » که قرمز رنگ آجري مي باشد ، براي تزيين انسانها و بسياري از وسايل زندگي و همچنين جهت رنگ آميزي ديواره ي اطاقهاي مشکوفه به رنگهاي قرمز و سفيد انجام شده است .

در دوران هخامنشي از وجود رنگ در بناها بهره گيري فروان شده است . علاوه بر رنگ آميزي سطوح بنا در کف سازها نيز از مصالح رنگين استفاده شده است . نمونه هايي از اندود ماسه آهک همراه با پوکه آجر خورد شده و رنگ «اُخرا » به شکل ملاتي رنگين در کف سازي کاخ داريوش به يادگار مانده است.

رنگ آميزي تيرهاي چوبي [1] وسقفهاي چوبي آسمانه در کاخ هاي هفده گانه تخت جمشيد با بهره گيري از رنگهاي تند انجام شده است . ضمناً ستونها با تلالو مخصوص و با استفاده از رنگ خاکستري طبيعي و يا با رنگ سياه صيقلي و براق موردتوجه بوده اس .

قابل ذکر است علاوه در کاوشها ، ظروف سفالين رنگ آميزي شده هزاره ي پنجم چهارم و سوم قبل از ميلاد نشانگر استفاده هاي اصولي از رنگهاي طبيعي و معدني بوده است . اين بهره گيري در سفالها به شکل رزاس به صورت آجرهاي لعاب دار ، نشانگر تکامل شيوه استفاده از رنگ و پخت کامل و پيدايش اصولي کاشي و آجرهاي رنگين بوده سات . نمونه اي از آجرهاي ذکر شده به صورت کل «رزاس» در موزه ملي ايران نگهداري مي شود .

مصالح تزئيني ذکر شده در بناهاي هخامنشي کاربرد فروان داشته است . در بناهاي دوران اشکانيان و بويژه در زمان ساسانيان از رنک براي رنگ آميزي بر سطوح اندودها و نقاشي از صورت نگاره و موارد ديگر نهايت استفاده مي شده است . قابل ذکر مي باشد که شيوه نقاشي دوره ساساني بر روي آثار هند نيز اثر کامل داشته است به سبک ساساني[2] معروف شده است .

گفته شده در صفه بزرگ طاق کسري [3] بر سطح کچکاري دو ديوار طولي تصوير هاي بزرگ با رنگهاي گياهي ومعدني از صحنه هاي عظيم از جنگ ميان ايرانيان و روميان چهره انوشيروان در ميان سربازان فاتح نقاشي شده بود که تا خرابي کاخ به نام «ديوار نگاره » باقي بوده است . همچنين در کاخ سفيد و تالارها و سراسرها ، در مجموع بناي تيسفون ، داراي نقاشي ها و صورت سازي هاي بسيار زيبابوده است .

در ادورار مختلف اسلامي از رنگ آميزي براي زيبا سازيهاي داخلي بناهايي چون بقعه امامزاده محمد بن جعفر صادق (ع) از دوره سلجوقي بهترين شکل ممکن وهمچنين در ساير بناها استفاده فراوان شده ست . از آغاز دوره ي تيموري تا شکوفايي هنر در عهد صفويه از رنگهاي معدني براي انواع قليايي ، سربي ، لعابي مينايي قلع و بسياري از ترکيبات رنگي ديگر براي کاشي سازي و بويژه نقاشي بر روي گچ کاري از نقوش گل وبرگ ، انواع ترنج اندازيها و بخصوص صورت نگاره هاي گوناگون بارنگهاي اصطلاحاً پخته به نام جوهرها و همچنين براي قالي بافي و نساجي و قلم کاري و حرف ديگر استفاده از آنها در نهايت زيبايي به يادگار مانده است .

در دوره ي زنديه از انواع رنگهاي معدني در نقاشي بناها بخصوص در اطاقها و تالارهاي ارگ کريمخاني و موزه پارس و همچنين در نقوش رنگين ساروج بري براي حمامها استفاده فراوان شده است.

در دوره قاجاريه انواع نقاشيهاي تزئيني به شکل گل وگياه و يا تصوير سازي روي اندودهاي سيم کاهگل ، گچ کاري ، ديوار نگاره ها قاب سازيها در سقف و نقاشي بر سطح زير و رو آينه و گچبري و بسياري ديگ به شکلهاي بسيار هنرمندانه به وجود آمد که برخي از آنها منحصر به فرد مي باشد .

نحوه اجرايي رنگ آميزي و نقاشي

روش نقاشي بر سطوح فضاها و همچنين رنگ آميزي به روش امروزي داراي اصولي يگانه مي باشد که حدوداً از دوره صفويه تا کنون با تغيير ناچيزي در روش اجرا چنين عمل مي گردد:

1.زمينه زير کار نقاشي و رنگ آميزي در سطوح ديوار بايستي کاملاً مسطح و بدون پستي و بلندي باشد. زيرا در اثر نور طبيعي و يا چراغ سبب به وجود آمدن موج شده که اين خود نقيصه اي در کارهاي هنري نقاشي و رنگ آميزي فضاهاي يک بنا است . از اين رو در گچکاري نهايت دقت به وجود خواهد آمد تا سطحي کاملاً صاف براي اجراي رنگ آميزي و نقاشي در زمينه مورد نظر به وجود آيد .

2.سطح ديوار و زمينه مورد نظر کاملاً جاروب شده و گردگيري مي گردد .

3.سطح زير کار با روغن «اليف» [4]و يا روغن «برزک» [5] توسط قلم مويي «چکته» کاملاً آغشته مي شود. به طوري که زوغن در سطح مورد نظر کاملاً نشست داشته باشد .

4.پس از خشک شدن روغن زني مرحله ي اول . معمولاً بعد از دو روز براي بار دوم مجدداً سطح روغن زني مي شود تا اصطلاحاً محل مورد نظر «سير روغن» شود.

توجه : براي آغشته سازي زير کار نقاشي و رنگ آميزي بايد از روغنهايي استفاده که خطر چسبندگي نداشته باشد . چنانچه در روغن زير کار چسبندگي به وجود آيد ، اثر آن به رنگ رويه خواهد بود که در نتيجه در اثر تماس شئي با سطح نقاشي ورنگ آميزي خطر کنده شدن نقش ورنگ از سطح کار به وجود خواهد آمد .

توجه : در ادوار گذشته از روغن هاي اليف و برزک که هر دو از روغنهاي گياهي بوده براي آغشته کردن سطح زير کار استفاده مي شده است . اما امروزه با وجود فراواني روغن «تربانتين» که يکي از مشتقات نفت است . به علت مرغوب بودن روغن اليف و برزک از روغنهاي ياد شده جهت کارهاي رنگ آميزي و بخصوص هنر نقاشي در ديوار نگاره ها به مراتب بيشتر از روغن ترباتين استفاده مي شود .

بتونه سطح زير کار . براي اينکه سطح زير مکاني که نقاشي ديواري مي شده و مي شود و يا براي رنگ آميزي ، به طور يکدست و کاملاً صاف و بدون موج و خلل و فرج باشد ، لازم است سطح نظر بدين شکل بتونه شود.

1.پودر «گل مل »[6] را را به شکل آخوره در آورده ، درون آخوره روغن برزک و يا روغن اليف در اندازه لازم اضافه شده ، سپس توسط کاردک پهن پودر گل مل و روغن مخلوط و کاملاً ورز داده مي شود تا خميري ممزوج از گرد ن گل مل و روغن » به نام بتونه به وجود مي آيد .

2.توسط کاردک ازبتونه به دست آمده بر سطح زير کار کشيده مي شود . عمل پرداخت کردن بتونه با کادرک کشي از پائين به بالا. از بالا به پائين . از راست به چپ و از چپ به راست آنقدر انجام مي شود ، تا سطح زير کار کاملاً از بتونه تسطيح شود.

توجه : بعد از بتونه کشي ، سطح تسطيح شده به حال خود رها شده تا خشک گردد .

3.معمولاً بعد از گذشت دو شبانه روز ، سطح زير کار بتونه شده توسط سمباده نرم [7] سايش مي شود تازائده ها اصطلاحاً «پليسه » گفته مي شود گرفته شود .

بتونه لايه دوم . براي نگهداري هر چه بيشتر رنگ و يا روغن « رنگ روغن » ، لايه ديگري از بتونه به طوري که قبلاً گفته مشد برسطح زير کار کشيده مي شود . پس از خودگيري و خشک شدن لايه دوم بتونه ، مجدداً سطح زير کار « پوست ساب»[8] زده مي شود . پليسه هاي بتونه کاملاً گرفته شده و سطحي تسطيح شده و يکنواخت آماده ي نقاشي و يا آميزي مي شود .

 

[1] .نقل از کتاب هنر ايران تأليف پرفسور اندره گدار

 

[2] .نقل از کتاب هنر ايران ، اثر پرفسور کريشمن

 

[3] .اشاره به دايرة المعارف بزرگ ايران

 

[4] .روغني گياهي است . در زمانهاي نه بسيار دور به آن «روغن علف» که همان روغن گياهي است اطلاق مي شد . اما برخي به خاطر نوع مرغوب اين روغن امروزه به روغن اليف که به معناي هزار مي باشد شهرت گرفته است .

 

[5] .اين روغناز دانه هاي کتان گرفته مي شود نوع نامرغوب آن به نام روغن «منداب» که بسيار بدبو است ، وجود دارد . از روغن منداب که اصطلاحاً روغن «مندو» هم گفته مي شود براي روشن کردن مکانها با فيتيله از ظرف مخصوص انجام مي شده است . از اين جهت روغن مندو ، به روغن چراغ نيز شهرت گرفته است . (نقل از بيانات گهربار استاد بزرگ هنرهاي سنتي ايران جناب آقاي دکتر محمد مهدي هراتي)

 

[6] .گل مل معدني مي باشد. در اصطلاح به«گل مهل » نيز مشهور است .

 

[7] .معمولاً بر سطح مقوايي که داراي ضخامت مي باشد چسب زده مي شده است . نرمه شيشه کوبيده که از الک درشت «ماشو» عبور داده مي شده است ، بر سطح مقوايي چسب زده پاشيده شده . براي اينکه نرمه شيشه پاشيدهشده در يک ضخامت باشد ، نرمه شيشه از درون الک بر سطح مقوا پاشيده مي شده و سمباده اي مرغوب به دست مي آمده است . امروزه ساختن سمباده توسط دستگاه انجام مي شود . ورق سمباده داراي «درشت و نرم » مي باشد .

 

[8] .سمباده وسيله است که دوران معاصر تهيه شده است .در قديم به جاي سمباده از پوست خشک شده بز که پس از دباغي اصطلاحاً « تيماج » ناميده مي شود ، براي سايش محل زير نقاشي استفاده مي شده است . از اين رو عمل سمباده زدن به پوست «پوست ساب » زدن نيز مشهور شده است .

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

شيشه

در صنعت سفال سازي کاربرد شيشه جهت لعاب ظروف و وسايل مغناطيسي از مصالح و ابزار هاي اصلي مي باشد . در برخي از کاشيها بعد از رنگ آميزي و پخت آن لعابي جداگانه بر سطح سفال و يا کاشي داده شده مجدداً کاشي به کوره برده شده و حرارت مي گرد . اين لعاب شيشه مي باشد و کاشي را در وضعيتي مطلوب و سالمتري در مقابل تغييرات جوي نگهداري مي کند .

به طور کلي صنعت شيشه گري و نوعي شيشه مخصوص در مصر باستان از ترکيب خرده هاي سنگهاي کوارتز با ترکيبات سديم و پختن آنها به دست مي آمده است ، اما شواهدي در دست است که صنعت شيشه سازي به شکل واقعي در هزاره سوم قبل از ميلاد در ايران آغاز شده و ساخت شيشه به طور اصولي به سرزمين هاي ديگر از جمله مصر در سالهاي 2000 قبل از ميلاد کشيده شده و صنعت شيشه سازي مصر باستان را نيز تحت الشعاع خود گرفته است .

از آثاري که براي پختن شيشه در بابل به دست آمده و همچنين در نوشته هايي که در سال 625 قبل از ميلاد از آشور پيدا شده است . صنعت پخت شيشه از شهرهاي عربي زبان ايران بوده است .

تمدن ايلامي در هزاره اول قبل از ميلاد بنايي در خوزستان به نام پرستشگاه بزرگ و عظيم زيگورات را به يادگار گذاشت . پنجره هاي اين بنا داراي شيشه هاي لوله اي صدف داري بوده که طول آن 70 سانتيمتر و به قطر خارجي 5/37 و قطر داخلي آن 31 ميليمتر و در شکلي تو خالي و به صورت مارپيچ جهت نفوذ روشنايي در طبقات زيرين بناي چغازنبيل به کار رفته است . اين آثار شيشه اي هم اکنون در موزه ملي ايران نگهداري مي شود . فرم استقرار شيشه اي هم اکنون در موزه ملي ايران نگهداري مي شود . فرم استقرار شيشه هاي مدور در پهلوي يکديگر و بخصوص نحوه ي ساخت آن بازگوي صنعتي شگرف از ايران باستان است .

هنر شيشه سازي در زمان هخامنشي به صورت آونگهايي پشت نما درخشش کرده و در زمان اشکانيان اين صنعت داراي رنگ و بويي بوده است ، اما در زمان ساسانيان ساخت آونگهاي شيشه با تکاملي بيشتر مورد توجه واقع شده . در زمان ساسانيان به وسيله خراش ، شيشه هاي ساخته شده ، را يرش و تزئيين مي دادند . نمونه اي از اين آثار شيشه اي به صورت جامي که گويا از دوره خسرو اول مي باشد در موزه «بي بليونک » پاريس نگهداري مي شود .

در قرن اول بعد از اسلام در شهرهاي ري و سامره شيشه سازي شکل تازه اي به خود گرفته است . در اينمرحله شيشه سازي از راه دميدن و باد کردن از درون لوله به مايع ذوب شيشه و با چرخش شکل گرفت. از حالت دميدن ، جامهايي زيبا ساخته مي شد ، از اين رو هنر شيشه سازي به نام شيشه هاي جام مشهور شده است . در دوران صفويه بناهاي با شکوهي چون عمارت چهل ستون و هشت بهشت به وجود آمده است .

کاخ هاي مذکور اقامتگاه سفراي خارحجي و شاهزادگان بود که با پيرايش آينه هاي تخت در اشکال هندسي و يا در فرمهاي گچ بري به صورت گل وگياه برجسته يا زمينه آينه کاري و يا نقاشي بر سطح يا پشت آينه معمول مي گرديد . اينپديده نو از حسن سليقه هنرمندان ايراني ، زيباترين نمونه ها را در آن روزگار به وجود آورد که تا به امروز به يادگار مانده است .

در سالهاي بعد هنر آينه کاري در ابعادي بسيار خرد در سايرکارهاي هندسي اسلامي به نام گره سازي در آينه پديده اي جديد به وجود آورد که قطعات آينه در ابعاد کوچک بريده شده ، به وسيله ملا گچ با مخلوط سريشم گرم و يا سريش به صورت مقعر يا محدب در پهلوي يکديگر نصب شده . اثر تابش نور چهل چراغها و انعکاسات نوري به سطوح آينه کاري نماي خاصي مي بخشد . اين هنر در دوران قاجاريه به سر حد کمال رسيد و بسياري از رواقها و درون بقعه هاي اماکن متبرکه و يا کاخها با زيباترين نوع آينه کاري به شکل تزئينات ، گره ، گل و گياه و حتي زيباترين خطها به وجود مي آمد.

در دوران قاجاريه و دوره معاصر، از وجود شيشه هاي رنگين و تخت ، در پوشش مشبک بندي پنجره هاي گره درود گران نهايت استفاده گرديد . اين شيوه خود پديده اي شگرف بوده است. در تزئينات داخلي و خارجي به عنوان پوشش پنجره سازي در بناها به کار رفته است . به طور کلي از وجود شيشه در بناهاي دوران صفويه و همچنين در بناها به کار رفته است. به طور کلي از وجودد شيشه در بناهاي دوران صفويه و همچنين در بناهاي بعد از آن زمان نهايت بهره گيري و کاربرد شيشه چه در بناهاي قديمي و چه در بناهاي سنتي داراي ارزشي بود که بدون استفاده از آن در روشن سازي فضا جهت نوررساني به شکل کروي مانند پوشش گرمابه و غيره و همچنين در ساختمان هاي مسکوني از سقف ، همچنين در نصب اصطلاحاً «شيشه خورهاي » در و پنجره غيره ممکن بوده است .

تاريخچه شيشه سازي در ايران :

تا قرن نوزدهم کوره هاي شيشه گري باکوره هاي امروزي فرق فرلاوان داشته بهطوري که استفاده از آنها به روش سنتي بوده است که ايرانيان نيز از اين روش استفاده مي کردند . گفته شده ، در و پنجره بناهاي ايران از پوشش شيشه استفاده مي شده ، اما روش شيشه سازي در مقياس حقيقي انجام نمي گرديده ، مگر در شيراز .

گفته شده حدود سال 1072 هجري قمري يک فرد ايتاليايي در مقابل 80 کرون روش صحيح شيشه سازي را به استادکاران شيشه ساز شيرازي آموخته است . همزمان اين هنر به ساير شهرهاي ايران کشيده شده و هر روز افکار استادان هنرمند اين رشته ، روشهاي جديدي رابه وجود مي آورد . از اين رو ماشين آلات پيشرفته اين صنعت را که در اروپا رو به تکامل مي رفت تعقيب کرده و به کار مي گرفتند تا جايي که امروزه ساخت بهترين نوع شيشه ها را در ابعادي بزرگ و نزديک به 40 مترمربع و در مواردي بيشتر از اين حد نيز ممکن شده است .

شيشه سازي ، سنگ شيشه را آسياب کرده تا خرد شود . سپس بدان گرمايي بين 1500 تا 1600 درجه حرارت داده مي شود . براي اينکه خمير شيشه زودتر تهيه شود و سريعتر ذوب گردد؛ مواد گداز آوري به مانند گرد سيليس و يا گرد آهک و يا ترکيبات ديگر چون کربنات کاليوم يا سولفات ناتريوم به نستهاي معلوم به سنگ شيشه اضافه مي کنند که از مواد ذکر شده در جهت تهيه انواع شيشه استفاده مي گردد.

خمير شيشه در تشتکهاي نسوز به صورت ذوب درآمده که در قديم و يا سالهاي بعد در روش سنتي به وسيله دميدن در درون خمير شيشه شکل مورد نظر پديد آمده و بالاخره از همين روش شيشه جام نيز ساخته شده است و در سيستم ماشيني با قرار دادن آن در لابلاي غلتکها و سرد کردن آن شيشه در قطرهاي متفاوت از 2 تا 35 ميليمتر به بالا به رنگ شفاف و به نام شيشه جام به دست آمده و در پوشش هاي در و پنجره ها بسياري از کارهاي ساختماني و مواردي ديگر مصرف مي شود .

شيشه جام تار : در بعضي موارد چنانچه شيشه موج دار و يا گلدار و يا آجدار خواسته شود ، غلتکهاي فولادي با ماشين بايستي با برجستگيهايي ساخته شود تا خميره شيشه را در زير غلتکها بدان شکل در آورد. اين شيشه فقط نور رسان بوده وطرف ديگر قابل رويت نمي باشد . عدم رويت اين شيشه به علت پاشيدن گرد سليس آن هم با آن هم با فشار و يا ماليدن «اسيد فلوار » بر سطح آن به دست مي آيد .

شيشه جام توردار :بعد از به وجود آوردن لايه اوليه خمير مايع به شيشه ، توري سيمي گذارده شده ، سپس قشر دوم آب شيشه را در زير غلتک قرار داده ، اثر فشار و نور بر روي خميره اين شيشه در موقع سرد شدن زيادتر شده و پس از سرد شدن، شيشه مسلح به وجود مي آيد . اين عمل تاب شيشه را افزايش مي دهد . از اين شيشه براي سقفهاي کارخانجات، بامها ، نورگيرها و موارد ديگر استفاده مي شود. اجراي اين عمل مسلح سازي شيشه جام مي باشد .

شيشه جام آينه اي : به مواد خام اين شيشه اکسيد سرب اضافه کرده ، پس از سرد شدن هر دو روي ان را سايش مي دهند که همين امر باعث شفافيت نوع آن مي گردد.پشت آن را اندودي از ترکيب جيوه و يا نقره کرده و آينه به دست مي آيد .

از آينه جهت سرويس هاي بهداشتي ، آينه هاي تزئيني و بخصوص در اينه کاري بناهاي سنتي استفاده مي گردد . ضخامت اين آينه از 3 تا 12 ميليمتر بوده است . ابعاد آن متغير و گاهي تا 40 متر مربع ساخته مي شود .

شيشه جام رنگي : چنانچه در موقع ذوب کردن مواد خام شيشه با توجه به اندازه و تناسب حجي خميره شيشه به آن مواد رنگي اضافه شود، شيشه الوان به دست مي آيد .

شيشه الوان بيشتر به رنگهاي آبي ، ياقوتي ، زرد ليمويي و سبز ساخته مي شود. ترکيبات «کوبالت» براي رنگ آبي ، «طلا» براي رنگ ياقوتي و «سيلينيم » براي رنگ قهوه اي و «نقره » براي رنگ زرد و «نيکل » براي رنگ بنفش استفاده مي گردد.

در بعضي از موارد سطح شيشه را با «زغال رنگين »مورد نظر آغشته کرده و آن را حرارت مي دهند تا شيشه رنگين به دست آيد .

شيشه هاي الوان : به صورت جام تخت و يا آجدار تهيه شده ف از آنها جهت انواع ارهاي مشبک بندي درودگران در کارهاي سنتي گره سازي نهايت استفاده شده است .از آنها در تلفيق گچبري و آينه کاري نيز استفاده مي شود . همچنين از دکور سازيهاي امروزي جهت قاب سازي در کلاف بندي درها و شيشه خور آنها جهت تزئين استفاده مي شود .

شيشه جام اره اي : چنانچه مکان هايي وجود داشته باشد که مسقيماً نور به آن محل کشش نداشته باشد ، شيشه را صورت منشور ساخته و به يکديگر مي چسبانند که انعکاس نور تحت زاويه شيشه مشنوري به مکان تاريک مورد نظر خواهد رسيد .

توجه : از روش فوق در آثار باستاني مانند بناي ستايشگاه «چغازنبيل » نيز استفاده شده است .

به طور کلي شيشه هاي جام در تعداد زيادي ساخته مي شود که مصارف گوناگون دارد . علاوه بر استفاده شيشه هاي مذکور از تار شيشه اي جهت نمد شيشه اي که عايقي است ، حرارتي براي لوله هاي منبعهاي آب گرم در تدسيسات استفاده مي شود . همچنين اندود آب شيشه جهت عايق الياف و سطوح چوبهاي تراشيده شد براي پيشگيري از آتش سوزي به ار مي رود .اين کاربرد در بناهاي چوبي امروزي ف چه در روش ساخت سنتي و يا پيشرفته ، مي توان جهت عايق کردن قسمتهاي خارجي و بخصوص قسمتهاي داخلي موثر باشد.

از آب شيشه جهت عايق رطوبتي بر روي بتوني نيز استفاده شده است . از اين روش در بناهاي کهن ، جهت عايق رطوبتي بر روي پي هاي بتوني نيز استفاده شده است . از اين روش در بناهاي کهن ؛ جهت عايق سازي زير ديوار آجري بناها استفاده فراان شده است .

لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان

1. جزوه خشت اول

2. جزوه خشت دوم

3. جزوه مصالح ساختماني دانشگاه هنر اصفهان

4. مصالح شناسي سنتي ، حسين زمرشيدي

5. معماري ايران اجراي ساختمان با مصالح سنتي، حسين زمرشيدي

6. سايت آفتاب

7. سايت سيمرغ

8. سايت باشگاه دانشگاه پيام نور

9. باشگاه مهندسان ايران

10. تالار نوانديشان

11. ماهنامه آموزش هنر، شماره ۳۹

12. کتاب هنر ايران تأليف پرفسور اندره گدار

13. کتاب هنر ايران ، اثر پرفسور کريشمن

 

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...