Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۸۹ استفاده از هوش هيجاني در تجارت ايدهاي نوين ميباشد كه براي بسياري از مديران و تجار جانيفتاده است. در واقع بيشتر مديران كماكان ترجيح ميدهند براي انجام كارها از مغزشان استفاده كنند تا از قلبشان. نگراني اصلي آنها آن است كه احساس همدلي و دلسوزي با همكاران و مشتريان آنها را از پرداختن به اهداف سازمان دور نمايد. در هر صورت همه بايستي قبول كنند كه قواعد بازي در دنياي پست مدرن متفاوت است و بايستي طبق قاعده روز عمل كرد. شركتهاي هوشمند براي نظارت بر تحولات بازار و همسو شدن با تغييرات سليقهاي و استفاده از قوانين تشويقي معمولاً سيستم بازاريابي طراحي ميكنند. سيستم بازاريابي فرايندي كامل است كه موجب هماهنگي شركت با بهترين فرصتهاي بازار ميشود. فرايند كلي مديريت بازار شامل ۴ مرحله اصلي است كه عبارتند از: 1. تجزيه و تحليل بازار: معمولاً شامل سيستمهاي اطلاعاتي و تحقيقاتي بازار و بررسي بازارهاي مصرف كننده و بررسي بازارهاي سازماني ميباشد. محيط پيچيده و در حال تغيير است و همواره فرصتها و تهديدهاي جديدي به همراه ميآورد. شركت و سيستم استراتژيك آن بايد محيط را همواره تحت نظر داشته باشند كه اين تحت نظر گرفتن محيط مستلزم دريافت اطلاعات زيادي ميباشد. اطلاعاتي در مورد مصرف كنندگان و نحوه خريد آنها. 2. انتخاب بازارهاي هدف: هيچ شركتي توانايي تأمين رضايت تمام مصرف كنندگان را ندارد. وجود شركتهاي مختلف و قوي در توليد كالاهاي مشابه بيانگر تنوع و تشتت سلايق بين مصرف كنندگان ميباشد. هر شركتي براي اينكه بتواند بهترين استفاده را از تواناييهاي بالقوه خود نمايد و بهترين جايگاه را در بازار انتخاب نمايد و در وضعيت بهتري قرار گيرد نيازمند بررسي چهار مرحلهاي ميباشد كه شامل اندازه گيري و پيش بيني تقاضا تقسيم بازار، هدفگيري در بازار و جايگاهيابي در بازار ميباشد. 3. تهيه تركيب عناصر بازاريابي: يكي از اساسيترين مفاهيم در بازاريابي نوين همين مفهوم آميخته بازاريابي ميباشد. مجموعهاي از متغيرهاي قابل كنترل كه شركت آنها در بازار هدف و براي ايجاد واكنش مورد نياز خود تركيب ميكند. اين تركيب در واقع ابزار دست تاجر ميباشد براي اينكه بازار را تحت تأثير قرار دهد. اين تركيب كه شامل طراحي محصول ،توزيع كالا، قيمتگذاري و تبليغات پيشبردي ميباشد كليد اصلي تجارت در بازارهاي نوين ميباشد. 4. اداره تلاشهاي بازار: اين مرحله شامل تجزيه و تحليل رقبا و خط مشيهاي رقابتي بازار و برنامهريزي ،اجرا و سازماندهي و كنترل برنامههاي بازاريابي است. شركتها وجه مهمي از بررسيهاي خود را بايد روي رقبا بگذارند و به طور مداوم محصولات و قيمتها و شيوه توزيع و تبليغات پيشبردي رقبا را از نزديك پي بگيرند و بدانند كه در چه وضعي هستند. مديريت در رأس هرم سازمان بايستي برنامههاي بازاريابي را تنظيم نمايد و بعد با برانگيختن همه افراد در همه سطوح برنامه را اجرايي نموده و براي اطمينان از اجراي برنامهها و رسيدن به اهداف كنترل داشته باشد و مميزي بازاريابي را نيز فراموش ننمايد. در لايههاي مختلف فرايند بازاريابي توجهي ويژه به مشتريان به عنوان شركاي سازمان ميشود. به انسانهايي كه داراي عواطف هستند و هر چه شركتها به سمت فعاليتهاي خدماتي ميروند اين حساسيت بيشتر ميشود. هوش هيجاني در تك تك مراحل فوق جهت دهنده مديريت شركت ميتواند باشد. همه ما داستان كارآفرينان بزرگ را شنيدهايم كه از هوش تحصيلي بالايي برخوردار نبودهاند و در دانشگاه وضعيت مطلوبي نداشتهاند اما با تكيه بر هوش هيجاني خود بزرگترين شركتهاي دنيا را ايجاد نمودهاند. بزرگترين تجار و كارآفرينان معمولاً تأكيد فراواني بر غرايز خود دارند و براي آنچه در خصوص بازار حس ميكنند اهميت بسيار بالايي قائلند. وقتي فورد به مهندسان خود با تأكيد ميگويد اين نام من است كه بالاي اين شركت نوشته شده است و بعد تصميم مورد نظر خود را اجرا ميكند بيانگر هوش هيجاني اوست. اين بدان معناست كه انسانهايي در بازار بسيار اثر گذارند كه خوب ميدانند در وراي همه منطقهاي رياضي و علمي نيروي الهام و احساس كارساز است. نيرويي كه از بشر اوليه تاكنون همواره همراه بوده است و ما را نيز كه در سر خط حركت تاريخ قرار داريم همان گونه ياري مينمايد كه اجداد اوليهمان را ياري ميكرد. در واقع مديران موفقي كه ساختار علمي بازار را ميشناسند و هوش هيجاني را همچون خون بدان تزريق مينمايند شگفتي ميآفرينند. مديران و تجاري كه هوش هيجاني بالايي دارند يعني كساني كه احساسات خود را به خوبي ميشناسند و هدايت ميكنند و احساسات ديگران را نيز درك ميكنند و هدفمند با آن برخورد ميكنند در اداره بازار ممتازند. اين افراد حتي در زندگي فردي نيز خرسند و كارآمدند و تواني را در اختيار دارند كه موجب ميگردد افرادي مولد باشند. در واقع مديريت سازمان ابتدا بايستي با تكيه بر هوش هيجاني مسير را حس كند و دورنما را مشخص كند و مأموريت سازمان را تشخيص دهد و بعد با استفاده از قواعد علمي و تئوريك بازاريابي به اهداف كوتاه مدت و بلند مدت خود دست يابد. احساس خدمتگزاري به مشتريان، همدلي درون سازماني در جهت حفظ مشتريان و تعيين رسالت سازمان مسائلي نيستند كه از طريق مباحث تئوريك بتوان بدانها پرداخت بلكه نياز به هوشي برتر دارند كه هم هوش بين فردي را شامل شود هم هوش درون فردي را. هوش بين فردي و اميد و خوش بيني در خدمت بازار هسته هوش بين فردي ابتدا توانايي درك و سپس ارائه پاسخ مناسب به روحيات و خلق و خو و انگيزشها و خواستههاي افراد ديگر است. در هوش درون فردي كليد اصلي عبارت است از: آگاهي داشتن از احساسات شخصي خود كه حاصل خودآگاهي ا ست و توانايي متمايز كردن و استفاده از آنها براي هدايت رفتار خويش. هوش بين فردي توانايي درك افراد ديگر است، يعني اينكه چه چيز موجب برانگيختن آنها ميشود، چگونه كار ميكنند و چگونه ميتوان با آنها كار مشترك انجام داد. تجار و مديران موفق جزو كساني اند كه از هوش ميان فردي بالايي برخوردارند. هچ و گاردنر چهار توانايي مجزايي را كه به عنوان مؤلفههاي هوش بين فردي مطرح ميباشند به شرح زير عنوان ميكنند: 1. سازماندهي گروه: داشتن ابتكار عمل در هماهنگ ساختن تلاشهاي گروهي از مردم است. اين مهارت براي رهبران ضروري است و در رهبران كارآمد هر نوع سازمان تجاري مشاهده ميشود. 2. ارائه راه حل: استعداد ميانجيگري، اجتناب از تعارضها يا حل تعارضهايي كه به وجود آمده است. افرادي كه اين توانايي را در سطح بالا دارند در جوش دادن معاملات و داوري كردن و وساطت توانايي زيادي دارند. 3. ارتباط فردي: دارا بودن اين استعداد رويارويي با ديگران يا شناخت و پاسخ دادن مناسب به احساسات و علايق مردم را آسان ميسازد. اين افراد همكاران تجاري خوبي هستند و در دنياي تجارت به عنوان فروشنده يا مدير موفق ميباشند و در زمينه دريافتن احساسات ديگران از طريق حالتهاي چهره بسيار موفقند و از محبوبيت زيادي برخوردارند. 4. تجزيه و تحليل اجتماعي: به معناي توانايي دريافت احساسات، انگيزش ها، علايق ديگران و داشتن دركي عميق از آنهاست. اين آگاهي از احساسات ديگران باعث ميشود اين افراد به راحتي با ديگران صميمي شوند. در بهترين حالت ميتوان گفت فردي با اين توانايي مشاور تجاري خوبي ميتواند باشد. خوش بيني و اميد از ديگر ويژگيهاي افرادي است كه داراي هوش هيجاني بالايي ميباشند. اميد نقش شگفتآوري در موفقيت تجاري و مديريتي افراد دارد و زندگي حرفهاي هر كس كه به كسب و كار تجاري ميپردازد به نحو چشمگيري وابسته به ميزان اميد اوست. اميد چشمانداز و دورنمايي روشن و پرنوري است كه نشان ميدهد در نهايت همه چيز به خوبي پيش خواهد رفت. اشنايدر، اميد را اين گونه تعريف ميكند: اعتقاد به اين امر كه هدفتان هرچه باشد هم اراده دستيابي به آن را داريد و هم راه آن مقابلتان گشوده است. افراد پراميد كه اميدشان تمامي ندارد وقتي در دستيابي به هدفي مثلاً در انعقاد قرارداد معاملهاي شكست ميخورند بر اين باورند كه سخت تر كار و تلاش كنند و به مجموعه كارهايي ميانديشند كه ميتوانست سبب موفقيت آنها در معامله مذكور شود و از آنها درس ميگيرند. خوشبيني نيز همانند اميد اثر بسياري در موفقيت كار تجاري دارد. خوش بيني يعني كه فرد صبر و انتظار زيادي داشته باشد. انتظاري در اين جهت كه علي رغم وجود موانع و دلسرديها در مجموع زندگي همه چيز درست خواهد شد. خوش بينيها شكست را رويدادي ميبينند كه ميتوانند آن را جبران كنند. در تحقيقي كه سيلكمن بر روي بازاريابهاي شركت بيمه مت لايف انجام داد مشخص شد كه بازاريابهايي كه به طور ذاتي خوش بين هستند در سال اول كار خود به طور متوسط ۳۷ درصد بيشتر از افراد بدبين افراد را بيمه كردهاند و رها كردن كار در سال اول در بين افراد بدبين دو برابر افراد خوش بين بوده است. توانايي افراد در شنيدن و پذيرش پاسخ منفي با رويي گشاده در تمام زمينههاي فروش و بده بستان تجاري تواني سرنوشت ساز است. نتيجهگيري خريد و فروش و بازار و مديريت و تجارت به صورتي اجتناب ناپذير با عامل انساني سروكار دارند. چه در محيط داخل سازمان كه سلول اصلي تشكيل دهنده واحدها افراد ميباشند و چه در محيط خارج از سازمان كه مديريت با عوامل متعدد انساني سروكار دارد. از دولتمرداني كه قوانين تجاري را تدوين ميكنند و گروههاي مرجع اجتماعي مثل قهرمانان ورزشي و هنرمندان كه سلايق مردم را در خريد اجناس و رواج مد جهت دهي مينمايند و نهاد خانواده كه بخصوص در خريدهاي بزرگ كانون اصلي مشورت ميباشند و مشتريان نهايي كه خريداران اصلي هستند تا نمايندگيهاي فروش و توزيع همگي عامل انسان را به عنوان هسته مركزي با خود همراه دارند. هوش هيجاني به عنوان توانايي درك احساسات و نياز ديگران كمك بسيار كارسازيست در جهت هدايت ديگران در راهي كه منتهي به اهداف بلند مدت و كوتاه مدت سازماني و رضايت افراد و جامعه ميشود سینا گلپور لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده