هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ سرعت گرفتن توي يه اتوبان چهار بانده راحت تره يا جاده خاكي اب گرفته شرايط اجتماعي كشوري مثل المان و نظم و مقراتشون خيلي مي تونه شبيه اون اتوبان باشه و وشرايط كشورهايي مثل افغانستان و پاكستان ايران هم شبيه اون جاده خاكيه همين نداشتن محدوديت هاي دست پاگير و جود ازاديه كه يه اروپايي با يك دهم وقت و هزينه و انرژي ميزان رضايت مندي بيشتري از زندگي داره چون مسير پيشرفت خيلي هموارتره براشون اينه كه راندمان زندگي بهتري دارند اينجا انرژي مغزها هم مثل انرژي فسيليش ارزون و براي اروپايي ها به صرفه تره كه جذبشون كنند كسي هم كه به فكر پيشرفت باشه ناچاره بره چون موندن تو يه جاده گلي هيچي به جز گير كردن و درجا زدن عايدش نميكنه برطرف كردن موانع براي حركت بهتر مسئله كاملا بديهيه اما ما از بديهات هم محروميم بعد حرف از حكومت عدله وعدالته واقعا تهوع اوره 8 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۸۹ چن روز پیش رفته بودم یه جا برا کاری وختی درعرض ایکی ثانیه کارم انجام شد و محترمانه بهم گفت بفرما اینجوری شدم:jawdrop: بعدش که گفتم هزینه اش چقدر میشه خانومه گفت هیچی چشام اینجوری شد:w58::w58: برا یک نانو ثانیه حس شهروند سوئیسی بودن بهم دست داد 8 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ واسه همینه که وقتی یک ایرانی میره خارج از کشور و در مسیر هموار قرار میگیره موفق تر از بقیه است. چون عادت کرده جون بکنه. ولی اونجا لازم نیست برای موفقیت حتما جون بکنی. باید راه بری. آهسته. همه چیز اوکی میشه به مرور. 7 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ واسه همینه که وقتی یک ایرانی میره خارج از کشور و در مسیر هموار قرار میگیره موفق تر از بقیه است. چون عادت کرده جون بکنه. ولی اونجا لازم نیست برای موفقیت حتما جون بکنی. باید راه بری. آهسته. همه چیز اوکی میشه به مرور. رجوع شود به این تاپیک. http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=44664 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ در درون جامعه اسلامی خودمان، باشعار عدالت به صحنه می آئیم ولی در نهایت با رفتارهای گزینشیمان چنان می نمائیم كه انگار عد الت شعاری بیش برای به قدرت رسیدنها نبوده است. از فساد جریان مرفه جامعه فریاد می نمائیم ولی وقتی به هم تیمی ها می رسیم، نه تنها عزلشان نمی نمائیم و بلكه از آنها دفاع هم می نمائیم و با نام شهدای عدالت از آنها یاد می كنیم. از مهرورزی ومهربانی بامردم سخن میگوئیم و خود را خادم مردم معرفی می كنیم ولی وقتی طیفی از همین مردم منتقد رویه مدیریتی ما میشوند، به آنها برچسب می زنیم. وقتی پای محاكمه و دستگیری رقبای انتخاباتیمان پیش می آید، از قوه قضائیه مستقل وضابطه مند سخن میگوئیم كه دارد كارهای خودش را بدور از دخالت ما و جریان ما!، دنبال می كند. ولی وقتی نوبت محاكمه افراد همكارمان می شود از خط قرمزها و افشاگریها و تكلیف به وظایف قانونی خود حرف می زنیم. وقتی سخنرانی و تبلیغ پیش می آید، خود را ارزشی وانقلابی معرفی می كنیم ولی وقتی مجتهدین طراز اول ازرفتار ما وسوء مدیریتهای ما نقد می نمایند، به آنها بی اعتنایی می نمائیم. از آمار خدمات و مراجعه كنندگان سی میلیونی با افتخار حرف میزنیم و دركمال انصاف! اینهمه درد و مشكل را تعبیر به تعامل بامردم می نمائیم ولی بامدیران زنجیره ای شبیه خود، عملاً مردم را بازی می دهیم و از این اداره به آن اداره و آخرهم به بی خیالی تشویق می كنیم. از نرخ تورم یك رقمی سخن می گوئیم ودرحضور رهبر فرزانه از دغدغه اشتغال مردم وجدیت در آن سخنها می گوئیم ولی سرآخر می بینیم كه گاه یك ساعت كار را به حساب اشتغال گذاشته ایم. از عزت و كرامت انسانی سخن می گوئیم ولی در نهایت با طرحهای تزریقی، مردم را به خود وابسته می كنیم. درعرصه بین الملی نیز ازهولوكاست وكذایی بودن آن سخن به میان می آوریم ولی دردور وبرخود افرادی را پرورش داده وبزرگ می كنیم كه ازدوستی ملت ایران واسرائیل سخن می گویند. كشتار مردم ولو مخالف نظام بشاراسد را دررقمهای صدها نفر نمی بینیم ولی برای كشته شدن پنج نفردرلندن كه چهارنفرشان نگهبانانی بودند كه توسط معترضان كشته شده اند موضع گیری می نمائیم. مرتب از پیشرفتهای خیره كننده سخن می گوئیم ولی تنها برای راه اندازی نصفه ونیمه وشایدهم هیچوقت نیروگاه بوشهر بواسطه سیاستهای غلط مدیریتی چندین برابر بیشتر از استانداردهای جهانی هزینه میپردازیم. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده