رفتن به مطلب

مناطق دیدنی و آثار باستانی استهبان


ارسال های توصیه شده

چشمه آب گرم خير

در 30 كيلومتري شمال غربي استهبان و 6 كيلومتري باختر سهل آباد خير، چشمه اي آب گرم جاري است كه سرشار از گوگرد و املاح معدني است. براي مداواي بيماري هاي پوستي بسيار مفيد است. در گذشته از اين آب براي كشت تنباكو استفاده مي كرده اند ولي هم اكنون به درياچه بختگان مي ريزد.

 

استخر حاج ميرزا صادق معزي

در ابتداي دامنه كوه جنوبي استهبان كه مشرف به شهر است استخر بسيار زيبا و بزرگي به شعاع تقريبي 10 گز قرار دارد كه به گويش مردم استهبان «سلخ حاجي م صدق» شهرت دارد. سازنده آن حاج ميرزا صادق حسيني (معزي) (1244-1313 ه ق) است كه ميرزا حسن حسيني فسايي در صفحه 1258 فارسنامه ناصري از ايشان به نيكي ياد مي كند اين استخر مورد استفاده عموم است و آب آن صرف باغي مي شود كه باز به دست حاج ميرزا صادق ساخته شده است.

 

استخر بخو

استخري است چهارگوش با آبي بسيار زلال و خنك كه از چشمه اي به همين نام پر مي گردد. اين استخر بالاتر از باغ جوزا و در كوه بش واقع شده است. خنكي و زلالي آب اين استخر زبانزد مردم است با سه بار پر و خالي شدن اين استخر، استخر حاج ميرزا صادق كاملاً پر مي شود. اين استخر هم توسط حاج ميرزا صادق ساخته شده و همه مردم مي توانند از آن استفاده كنند.

لینک به دیدگاه

برکه صفی

در استهبان بنا به اقتضاي طبيعت و سخت كوشي مردم در دل كوهها، آب انبارهاي زيادي ساخته شده است. يك از اين آب انبارها كه در نيم فرسنگي خاور استهبان در كنار جاده استهبان- ني ريز قرار دارد «بركه صفي» مي باشد كه در اصطلاح و گويش مردم «بركه سفيد» خوانده مي شود. اين بركه كه تاريخ ساخت خود را در سطح زيرين سقف در بردارد، 1067 هجري قمري است كه توسط حكام دولت صفويه ساخته شده است.مصالح بكاررفته چون ديگر بركه هاي منطقه از سنگ و ساروج است. ابعاد تقريبي آن 3 در 6 گز مي باشد. ارتفاع آن به دليل وجود آب و گل و لاي مشخص نشد ولي قاعدتاً بايد حدود 3 گز باشد.

 

باغ جوزا

در فاصله تقريبي 3 كيلومتري جنوب استهبان و در دامنه كوه بش bas تفريحگاهي ديدني وجود دارد كه آرامش و سكوت، زلالي آب چشمه، سايه درختان چنار سربه هم آورده، هواي دلنشين، صوت دلكش پرندگان، عطر آويشن هاي كوهي، بوي وحشي گلهاي روييده در اطراف خوشه هاي چيده شده انگور كه در خنكاي گلسنگ هاي حاشيه جدول آب لميده اند همه و همه، انسان را به آرامشي فرح انگيز دعوت مي كند تا به دور از دغدغه هاي عصر ماشين ساعاتي در دامن طبيعت بسر برد.

 

چنار آب بخش استهبان

در مركز شهر استهبان درخت چنار كهنسالي وجود داشت كه نظير آن را مشكل بتوان پيدا كرد، در فارسنامه ناصري آمده است :«در اوايل اين قصبه درخت چناري است كه در بلندي قد و كلفتي و راستي كنده و خرمي شاخه، مانندش ديده نگشته است. ارتفاعش نزديك به 20 ذرع شده است و دايره بيخ كنده آن بيشتر از دو ذرع است.» از گذشته هاي دور كاروانيان در زيرسايه آن غنوده اند و با مردمان اين محل به داد و ستد پرداخته اند. هنوز كه هنوز است مركز عمده خريد و فروش و نبض بازار در حول و حوش همين درخت است.

لینک به دیدگاه

چهار طاقي خير

در باغ دراز ماه فرخان خير استهبان يك چهار طاقي وجود دارد كه تا نيمه در خاك فرو رفته است. اين چهارطاقي متعلق به دوره ساسانيان است و از آن به عنوان آتشكده استفاده مي نموده اند.كشاورزان خير كه بعضي از تپه ها را جهت كشاورزي تسطيح مي كنند به خمره هاي بزرگ و اشياءباستاني ديگري برخورد مي كنند.به استناد صفحه 179 تاريخ تاليف حسن پيرنيا و عباس اقبال آشتياني، در زمان اردوان آخرين پادشاه اشكاني در سال 200 ميلادي بابك فرزند ساسان در شهر خير كنار درياچه بختگان حكومت داشته است.

 

سرو ننه و بچه

در سمت چپ انتهاي خيابان دهن آسيوه و در ابتداي دامنه كوه فتح آباد استهبان سرو خوش تراشي است كه به سرو (ننه و بچه) ناميده مي شود. اين سرو از روزگاران ديرين خود را سالم و پابرجا تا بدين روزگار كشانده است. از قدمت آن اطلاعي در دست نيست ولي از آن جايي كه سرو يكي از درختان پردوام است گذشته آن شايد به پيش از اسلام هم برسد. اين درخت هنوز مورد تقدس و احترام عده اي از اهالي است، به شاخه هاي آن تكه پارچه و نخ مي بندد و از آن مراد مي طلبند. سرو بي اعتنا به همه چيز و همه كس با متانت و صلابت به حيات خود ادامه مي دهد.

 

گل محمدي قدمگاه

در دامنه كوه بطالب واقع در جنوب استهبان مكاني وجود دارد كه به آن قدمگاه مي گويند تا چندي قبل نقش پاي راست انساني حجاري شده در سنگ در درون غاري كوچك قرار داشت كه پاره اي از مردم اعتقاد داشتند نقش پاي حضرت علي (ع) است و مورد تكريم و احترام آنان قرار مي گرفت هرچند كه بنا برگواهي تاريخ حضرت علي (ع) به فارس نيامده اند. حاجت و مراد خود را از آن مي خواستند و آش نذري مي پزند و بچه هاي خود را نان مي گيرند و مشكل گشا مي كنند. در جلو قدمگاه درخت گل محمدي اي است كه با بستن تكه پارچه و نخ برآوردن آرزوهايشان را خواستارند. دو رف كوتاه براي زنان و رف بلند براي مردان است. اعتقاد دارند كه اگر 7 ريگ پشت سرهم بيندازند و در رف گير كند مرادشان حاصل است.

لینک به دیدگاه

سنگ نوشته بك بكو

در ابتداي دامنه كوه جنوبي استهبان و به فاصله تقريبي يك كيلومتر از شهر، بالاتر از پله اي سنگي معروف به «پله گربه اي» و در سمت چپ ابتداي راه كوهر و معروف به راه بك بكو و در كنار جدول آب، سنگ نوشته اي موجود است كه نياكان ما نقش خطوطي را برآن حك نموده اند. اين نقش كه برروي سنگ بزرگي كه هم اكنون در سايه دلنشين درختان سربه هم آورده چنار سربه هم آورده چنار عنوده است، كنده كاري كرده اند، چندان جلوه اي ندارد به ويژه آن كه گذشت زمان چهره اش را مكدر ساخته است. اين نقش به صورت مثلثي متساوي الاضلاع به طول تقريبي 115 سانتي متر مي باشد كه با سه خط افقي آن راه به چهار قسمت تقسيم نموده اند و درون هر بخش نوشته هايي با خطي بسيار زيبا به چشم مي خورد كه خواندن كامل آنها نياز به متخصص فن دارد. ولي پاره اي از كلمات كه به راحتي مي توان خواند، بدين قرار است: الله، فقرات، لك، علي ولي الله و اولاوده.

 

شیر سنگی

در ابتداي دامنه كوه جنوبي استهبان و به فاصله تقريبي يك كيلومتر از شهر، بالاتر از پله اي سنگي معروف به «پله گربه اي» و در سمت چپ ابتداي راه كوهر و معروف به راه بك بكو و در كنار جدول آب، سنگ نوشته اي موجود است كه نياكان ما نقش خطوطي را برآن حك نموده اند. اين نقش كه برروي سنگ بزرگي كه هم اكنون در سايه دلنشين درختان سربه هم آورده چنار سربه هم آورده چنار عنوده است، كنده كاري كرده اند، چندان جلوه اي ندارد به ويژه آن كه گذشت زمان چهره اش را مكدر ساخته است. اين نقش به صورت مثلثي متساوي الاضلاع به طول تقريبي 115 سانتي متر مي باشد كه با سه خط افقي آن راه به چهار قسمت تقسيم نموده اند و درون هر بخش نوشته هايي با خطي بسيار زيبا به چشم مي خورد كه خواندن كامل آنها نياز به متخصص فن دارد. ولي پاره اي از كلمات كه به راحتي مي توان خواند، بدين قرار است: الله، فقرات، لك، علي ولي الله و اولاوده.

 

سنگ آسياب خنگ

در شمال شرقي استهبان كوهي قرار دارد كه به آن «توي خنگ» گفته مي شود در ابتداي دره خنگ، سنگ بسيار بزرگي وجود دارد كه شبيه به سنگ آسياب است اين سنگ به شكل دايره كامل به شعاع تقريبي يك گز و ضخامت يك وجب كه سوراخي هم در وسط دارد. جنس آن از سنگ هاي معمولي است. به جزء چند حلقه چاه قنات خشكيده هيچ چيز ديگر حالي از آب فراواني كه بتواند آسيابي را بچرخاند كه اين سنگش باشد نيست، شايد موفق به بردن جاي ديگري نشده اند. در ضمن سنگ آسياب از نظر جنس به گونه اي است كه آن ويژگي ها در اين سنگ ديده نمي شود.

لینک به دیدگاه

غار کبر

در 30 كيلومتري جاده استهبان- شيراز و روبروي روستاي « دهويه» رونيز عليا در ميان كوه غاري زيبا وجود دارد كه به غار گبر شهرت يافته است. از ويژگي هاي اين غار پوشيدگي و استنتار آن است به گونه اي كه تا چند قدمي آن قابل رويت نيست. دهانه غار كوچك است و براي ورود بدان مي بايست مسافتي سرازيري طي كرد تا به كف غار رسيد. از ويژگي هاي ديگر غار وجود ستون ها و آويزانك هاي آهكي است كه به اصطلاح علمي، استالاكتيت و استالاگميت گفته مي شود. تقريباً از تمامي سقف آن قطرات آب زلال و خنكي مي چكد، در تابستان هوايي بسيار خنك و مطبوع دارد. جالبتر از همه اينها خمره اي است كه در انتهاي غار و در بلنداي صخره اي از روزگاران دور در زير يكي از آب چگان ها نهاده اند. اگرچه شكل ظاهري خود را حفظ كرده است ولي رسوبات آهكي آن را به صورت تكه اي از كوه درآورده است وخود جزيي از استالاگميت آن محل درآمده است. هرچند كه اين غار متعلق به زردتشتيان اين منطقه بوده است. ولي زمين شناسان مي توانند از لايه هاي رسوبي روي خمره قدمت و تاريخ نصب آن بيابند.

 

غار زکریا

غار زكريا يكي از نمونه هاي استثنايي جنوب كشور مي باشد جنس اين غار آهكي است ودر 3 كيلومتري شهرستان استهبان در كوههاي جنوب غربي واقع شده. وسعت آن 400 تا 500 متر مربع داراي دو تالار وزير زمين مي باشد . قابل ذكر است كه اين غار زنده است ودرحال رسوب گذاري است.

لینک به دیدگاه

آسياب هاي آبي

در گذشته، مردم استهبان با استفاده از شيب تند زمين و آب فراواني كه از چشمه هاي «قهري»، «پازهري»، «مرخنه» و «بك بكو» سرازير مي شده و آنها را به يك جدول اصلي هدايت مي كرده اند. يازده آسياب آبي در مسير اين آبها تعبيه كرده اند كه خوشبختانه هشت تاي آنها سالم و پابرجاست كه در حال حاضر فقط دوتاي آنها (آسياب هشتمي و نهمي) هنوز به كار است و سنگش مي چرخد، ولي به جاي گندم، جو، ذرت، الم و حنا، سنگ را پودر مي كند و به مصرف تهيه سفيد آب حمام رسانيده مي شود. بعضي از اين آسياب ها دو تنوره اي بود و بالطبع دو دستگاه آرد كننده كار مي كرد. ارتفاع تنوره ها متغير است و بلنداي آنها حدود 10 متر الي 12 متر مي باشد طول جدول تنوره ها بستگي به شيب زمين دارد، آسياب يازدهمي بيش از 2 الي 3 متر جدول ندارد، هرچه شيب ملايم تر مي شده است جدول تنوره طولاني تر است. همگي آنها از سنگ و ساروج ساخته شده اند.

 

آتشكده ساساني غمپ

در 40 كيلومتري باختر استهبان و در مسير جاده استهبان- شيراز، در حاشيه «خرمن كوه» منظرگاه بسيار زيبايي وجود دارد كه به آن «غمپ آتشكده» مي گويند. در واقع غمپ به تالاب بسيار زيبا و دلنشيني گفته مي شود كه آب زلال و گوارايي از چشمه هاي متعددي در خود مي جوشد و استخر طبيعي مصفايي را پديد آورده است. در سمت چپ غمپ و درست آن طرف جاده، سنگي چهارگوش و يكپارچه به بلنداي تقريبي دوگز استوار و محكم ايستاده و خود را از حوادث بي شمار روزگار مصون و محفوظ نگه داشته است. روي يكي از سطوح آن دايره اي حجاري كرده اند كه از نقوش دورن آن چيزي بر جاي نمانده است. در راس آن گودال كوچكي است كه احتمالاً آتشگاه اين آتشكده بوده است. اين سنگ متعلق به آتشكده دوره ساسانيان است كه پاره اي از زردتشتيان پارس در اينجا سكونت داشته و آيين هاي مذهبي خود را به انجام مي رسانده اند

لینک به دیدگاه

آبشار استهبان

آبشار استهبان يكي از زيباترين آبشارهاي منطقه است. اين آبشار در سال 1335 خورشيدي به همت حقيقت بخشدار آن زمان استهبان و به معماري حاج حسين بنا (معمارپور) و سنگ تراشي حاج احمد علي دژ ساخته شده است. داراي شانزده پله مي باشد كه با ريزش مداوم آبي زلال و گوارا كه از چشمه هاي كوههاي استهبان جاري مي شود، زيبايي و طراوت خاصي بدانجا بخشيده است. اين آبشار در سمت جنوبي استهبان در حاشيه بلوار قرار دارد. مسافراني كه راهي طولاني در پيش دارند و عازم سيرجان، بندرعباس، كرمان و زاهدان هستند ساعتي توقف نموده و خستگي راه را از تن بيرون مي كنند. آبشار استهبان به جاي آسياب سومي و با استفاده از جدول تنوره آن در محوطه باغ ملي ساخته شده است.

 

يخچال حاجي محريم

در شمال شهر استهبان و در دل صحرا آب انبار بزرگي وجود دارد كه به يخچال حاجي محريم شهرت دارد. مصالح به كار رفته شده سنگ و ساروج است كه برخلاف بركه هاي استهبان كه همگي معكب مستطيل اند به صورت استوانه ساخته شده است. سقف آن را پوشش به صورت گنبدي با آجر و گل رس و گچ ساخته اند كه همين نماي گنبدي شكل از هر جاي صحرا قابل مشاهده است. ارتفاع تقريبي گنبد حدود هفت متر است و شعاع دايره آب انبار حدود 5 متر مي باشد. گودي خود آب انبار در حال حاضر مشخص نيست زيرا انباشته از گل و لاي و سنگ است كه به مرور زمان آن را پركرده اند. ولي در افواه عمومي حدود 70-80 متر بوده است كه حاجي محمد رحيم جهت دسترسي به آب هاي زيرزميني آن را حفر نموده است

لینک به دیدگاه

قلعه دختر استهبان

در ده كيلومتري شرق استهبان و در نزديكي جاده استهبان- ني ريز، در ميان انجيرستاني معروف به بناسك صخره استوانه اي شكلي قدبرافراشته، كه تنها راه ورود به آن پلكاني تك نفره است كه در سمت شمال اين صخره قرار دارد.اگر در مسير ورود به قلعه، پلكان ها و جاپاهايي از دل كوه درنياورده بودند صعود به آن غير ممكن بود، هرچند كه سطح بالاي صخره كمي شيب دار است ولي به خوبي از امكانات موجود بهره برده اند. با تراشيدن كوه، حوض ها و آب انبارهاي فراواني درست كرده اند. جلو درها ها سد عظيمي از سنگ و ساروج برآورده اند و آب زيادي را ذخيره مي نموده اند. استحكام اين قعله آن چنان زياد است كه ساكنان آن در امنيت كامل زندگي مي كرده اند. اين قلعه مورد استفاده مردمان قبل و بعد از اسلام قرار گرفته است. زيرا آثار و نشانه هايي از نحوه برخورد با مردگان خود در پيش از اسلام ديده مي شود. گورهايي كه دامنه شمالي قلعه وجود دارد نشاني از مسلمان بودن آنها در بردارد. (گورها شرقي و غربي است). آثار و بقاياي قرواني اعم از تكه هاي ظروف سفالي و ديواره هاي مخروبه ساختمان به چشم مي خورد و به خوبي مي توان گذر زمان را در آنها مشاهده كرد كه چگونه بيش از اين توانسته اند از گزند عوامل طبيعي و انساني مصون بمانند. هرچند كه در اوايل حكومت رضاخان، انگليسي ها آمده اند و مدت ها در آن كندوكاو نموده اند ولي در بعضي مواقع ظروف سفالي و قاشق هاي مفرغي ديده شده است. جادارد كه ميراث فرهنگي از نظرعنايتي هم به اين منطقه داشته باشد. در دامنه جنوبي اين صخره آثاري از جدول كشي و استخر برجا مانده است كه بدون شك آب چشمه «آب باريك»را بدين مكان هدايت مي نموده و براي كشت و زرع مورد استفاده قرار مي داده اند. هرچند كه سند تحكمي در دست نداريم ولي به جرات مي توان گفت كه به جز قلعه دارالامان ايگ (ايج امروزي) كه مقر حكومتي خاندان شبانكاره(448 تا 756 ه ق) بوده است، قلعه دختر استهبان هم يكي از قلاع محكم اين قوم به شمار مي رفته است. اين كه چرا به قلعه دختر شهرت يافته است سندي در دست نداريم. استحكام و عدم دسترسي به آن احتمالاً پايگاه مناسبي براي مبارزين و مخالفين با حكومت وقت در طول تاريخ ايران بوده است. وجود استودان در قلعه دختر نشاني از ساكنان دوره ساساني در اين مكان است.

 

كت چله خانه

در جنوب استهبان در دامنه كوه بطالب دو غار بزرگ و به هم و قرينه وجود دارد كه همانند دو چشم يك گاو بر پيشاني كوه بطالب نشسته است. غار سمت راست بزرگتر از آن ديگري است و در انتها با ميانه خود سوراخي دارد كه با وجود تاريكي و باريكي سوراخ و تنگناي نفس گيرباز عده اي از مردم از آن عبور مي كنند و از جاي ديگر كوه بطالب سردر مي آورند. وجه تسميه غار از آن جا گرفته شده است كه در ابتداي غار سمت راست تكه سنگ بزرگي به ديوار غار تكيه داده و مجراي باريكي درست شده است. زنانيك كه بارور نمي شده اند، اعتقاد براين بوده است كه اگر چهل روز بيايند و از زير اين سنگ رد بشوند صاحب فرزند مي شده اند.

لینک به دیدگاه

مسجد جامع استهبان

مسجد جامع استهبان در شرق ميدان مركزي شهر (آب بخش) قرار گرفته است «طبق نظر كارشناسان آثار باستاني ايران، اصل بنا مربوط به قرن پنجم هجري است ولي در شبستان جنوبي مسجد بر يكي از ستون هي سنگي، كتيبه اي نقر گرديده كه مربوط به دوره شاه عباس صفوي و چنين خوانده مي شود:« محل مهر سنه 1024 در تاريخ غره شهر محرم قرار چنان شد كه منبعد ابواب داروغه و كلانتر قبلي بنمايند كه چه منبع از اصطهبانات يافته اند و چون خلاف اين منبع واقع شود از شفاعت حضرت رسالت پناه محروم شود و در لعنت خداي مقيم باشد...» بناي مسجد شمال شبستان جنوبي و شبستان شمالي و يك رشته رواق غربي است. كف مسجد سنگ فرش و سقف شبستانها بر روي ستونهاي سنگي قرار دارد. سقف شبستان شمالي داراي پوشش چوبي است محراب گچ بري زيبايي در شبستان ديده مي شود كه تنها قوس فوقاني آن به جاي خود باقي است. در قوس محراب كاشيكاري اين كلمات خوانده مي شود: «والعووا سنجدو اعبدو ربكم و افعلو الجنه العبد» آنچه از روي عكسهاي داخل مسجد جامع اصطهبانات معلوم مي شود محلي از عهد صفويه (قرن يازدهم هجري) با گچ بري هاي ظريف و ريزه كاري دقيق در كنار شبستان مسجد مزبور وجود دارد كه براثر دود زدگي متمادي و شديد سياه گرديده است و منبري هم در نزديك محراب هست.سر در مسجد استهبان از تل تخته سنگي ساخته شده كه درطبقات آن فسيل هاي ماهي وجود دارد.

 

نقش فاني

در امتداد خيابان امير كبير استهبان و در ابتداي كوه جنوبي و در آغاز راه ورود به چشمه قهري، نوشته اي را حجاري نموده اند كه متعلق به فتحعلي فاني يكي از حكام غير بومي استهبان است. اين نقش كه به صورت مستطيل است در كوه ايوان مانندي قرار دارد

 

نقش چنار كبابو

درست روبروي نقش فاني و سمت چپ گذرگاه ورود به «توي لا» و كنار جدول آب چشمه قهري و زير آسياب يازدهمي سنگ نوشته اي به چشم مي خورد كه به شكل دايره تراشيده اند متاسفانه نوشته هاي آن چندان قابل خواندن نيست و نياز به فردي خبره دارد. از كنار اين سنگ نوشته چشمه آب بسيار زلال و خنك ولي بسيار اندك روان است. اين سنگ نوشته نزديك به چناري است معروف به چنار كبابو.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...